هیچ عروسکی پیر نمی شود !

مهدیه عابدی / مجله اینترنتی اسرارنامه

کافی ست در این یکی دو روز پیش رو با دقت بیشتری به صفحه ی اینستاگرام و کانال های تلگرامی خودتان توجه کنید.هرچه راکه نگاه میکنی پراست از تبریک های جورواجور احیانا با کمی تم صورتی رنگ، با لحنی شاد و صمیمی .کوتاه یا مفصل بودنش هم تفاوتی نمیکند .چیزی که در همه شان مشترک است واژه ی دختر است.

-پیامک های تبریک به مناسبت میلاد حضرت معصومه

-کلیپ احساسی روز دخترو...

همه چیز در ظاهر این تبریک ها خوب و ارام است، انگار تمامی دختران این سرزمین شاد و سرزنده هستند. همه شان دریک ارامش محض به سر میبرند یا به قول معروف اب توی دل هیچکدامشان تکان نخورده و نمیخورد و کاش واقعیت هم همین می بود.

نمیخواهم شادی این تبریک ها و شیرینی روز دختر را به تلخی بکشانم اما هرچه که هست نمیتوانم خودم و شمارا قانع و توجیه کنم ازاینکه روز دختر مساوی ست با همه ی اتفاقات خوب برای تمامی دخترها!

بیشتر که متوجه داستان بشوی اوقاتت تلخ می شود، فکری می شوی و احساس می کنی دختربودن فقط به لبخند زدن به پیامک های تبریک خلاصه نمی شود.

- مراسم ازدواج دختر11ساله +تصویر

- ماجرای تجاوز به دختر...

- ماجرای تلخ سوختگی شدید دختران شین اباد...

اگر فقط کمی متوجه ماجرای این روزهای دخترها باشی فقط کمی بیشتر از همان تم های صورتی رنگ میبینی که تمام ماجرا به تبریک هاختم نمیشود. میخواهم بی تعارف بگویم، شاید درنگاه اول کمی تلخ به نظر برسد اماگفتن واقعیت ها به تلخ بودنشان می ارزد.

نمیدانم معنی دختربودن ازنظرخوانندگان این متن چیست، نمیدانم شاید هنوزهم باشند کسانی که دختربودن را بامحدوددانستن یکی میدانند. محدود بودن ازتمام انتخاب هایی که درواقعیت جزوحقوق یک انسان اند نه کمتر ونه بیشتر.

- هی خانوم !شالت افتاد

- وکیلم ؟

- دختروچه به رانندگی

- نه به تماشای فوتبال نه به استادیوم !

 

واژه های اشنایی که به گوش اکثریت دخترها اشناست.واقعیت های تلخ و حقیقت های تاریک زندگی برخی دختران بیشتردرجایی نمود پیدامیکند که سایه ی خودرا برزندگی انان انداخته به طوری که متاثراز اسیب های گاه و بیگاه میشوند.دختران وبه تبع انان زنان امروزه دراکثریت جوامع ودرجامعه ی ما قربانی بیشترین اسیب های اجتماعی هستند.دختران به دلیل ساختارمتفاوت روحی وفیزیکی نسبت به مردان درجامعه ی نه چندان سنتی ونه چندان مدرن ما همواره برسرمسایلی شکننده و اسیب زاهستندکه سبب اثار سوء متاثرازان میشوند.

امروزه درتمامی کشورها ازجمله ایران اولویت قربانی اسیب ها به خصوص اجتماعی وامنیتی مثل خشونت، ازار واذیت جنسی وایراد صدمه ی عمدی به ویژه کودک همسری شامل طیف وسیعی ازدختران میشود.جالب است بدانید شیوع این اسیب ها تاحدی فراگیروجدی شده است که باید از اسیب های مردانه ای صحبت کرد که اینک زنانه شده است.

مقصود آسیب هایی ست که پیشتر حوزه ی مردان را دربرمیگرفت مانند اعتیاد و ایدز. آمارها نشان می دهد متاسفانه درظرف مدت کوتاهی شاهد کاهش شدید سن ابتلای دختران به برخی اسیب ها مانند تکدی گری و صدمه ی جدی روحی وروانی هستیم. البته در راس آسیب ها بحران هویتی وبهداشت روحی و جسمی هستند که خود منشا بسیاری دیگر از خطرات می شوند. ازهمه مهم تر اینکه موضوع امنیت اجتماعی به گونه ایست که نباید از ان غافل شد که البته باید این تجربه ی ناخوشایند یعنی عدم احساس امنیت رابیشتر به حوزه ی دختران سرایت داد.

موضوعی که بیشتر ازانکه قابل تعریف باشد نوعی امنیت احساسی وادراکی ست. حالا با  یک حساب و کتاب معمولی هم می توان به این نتیجه رسید که عدم احساس امنیت خصوصا درمیان دختران اسیب دیده چقدرمی تواند دردناک باشد. برای بررسی علل اسیب هایی که بیشتر حوزه ی دختران راتحت تاثیر خود قرارداده ابتدا باید به نقش فرهنگ و باورعمومی جامعه اشاره کرد. متاسفانه هنوزهم کم و بیش شاهد این ماجراهستیم که باوجود تغییرات درحوزه ی حقوق فردی واجتماعی فرزند دختری که دریک خانواده به دنیا می اید با این تصور و باور رشد می کند که من به دلیل دختربودن وعلیرغم بسیاری از توانایی ها نسبت به حقوقی که دارا هستم بی اطلاع و فاقد امکانات لازم و محدودیت های فراوان هستم. البته تفاوت های فرهنگی اقوام و سنت های گوناگون را نباید در رد یا قبول این دیدگاه نادیده گرفت. جدا ازاین باورعمومی باید به این نکته نیز توجه کردکه صرف یک اسیب خاص نمی تواند خطرافرین باشد بلکه خود میتوانند عاملی باشند به مراتب زیان بارتر نسبت به خود آسیب اولیه.همچنان که تجربه نشان داده میزان شیوع افسردگی درمیان دختران بی سرپرست ویا بدسرپرست درکنار اضافه شدن عدم امنیت عاطفی بیش ازسایرین است.

 

موضوع دیگری که بیشتر از نوع مشکلات نهادی و ساختاری است راباید درمحدودیت دربرخورداری ازامکانات یکسان جستجوکرد. اگر کلیت جامعه نتواند این معضلات را حل کرده و یا کاهش دهد ودرواقع بازکردن این گره را به دست سایرنهادها ویا خانواده بسپارد ودر نهایت این دونیز درحل ان موفق نباشند آسیب وارده درنهایت به کلیت جامعه خواهد رسید. شاید بسیاری از نهادها وموسسات مرتبط همچون اورژانس اجتماعی و بهزیستی به این نتیجه رسیده باشند که باید آستین همت رابالا زده تاازاثرات اسیب ها کاهش داد.یکی از اقداماتی که می توان دراین خصوص انجام دادگسترش نشاط اجتماعی وفراهم نمودن شرایطی ست که در پرتو ان دختران بتوانند احساس سرزندگی و نشاط را تجربه کنند مثل احداث اماکن تفریحی و ورزشی .

البته بسیاری دیگر از مشکلات دراین حوزه ناشی از فقر اقتصادی ست که بیشتر درمیان زنان و دختران بی سرپرست و بد سرپرست که با زنانه شدن فقر ووابستگی مالی همراه است مشاهده میشود. فقر و نبود امنیت و تلفیق این دو بایکدیگر سراغازاسیب جدی ست.

 

البته احقاق حقوق جنسیتی برمبنای عدالت جنسیتی خود میتواند مشکلات وارده را کاهش دهد به نظر میرسد اقایان حقوق دان و قانون گذار باید نهایت سعی خودرادراین بابت انجام دهند.قطعا جامعه ای که دران زنان و دختران موفق تری وعاری از اسیبی وجودداشته باشند بهتر میتواند رشد و بالندگی خودرا تداوم بخشد همچنان که دختران نیمی از جامعه هستند و نیمی دیگر رامیسازند.در دنیا هیچ عروسکی پیر نمیشود زیرا دخترها مهربان ترین مادرهاهستند.

 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما