به بهانه بازی در تئاتر کلو مردگان

مرد مونقره ای تئاتر دیار سربداران

تئاتر " ثار " سرفصل آشنایی با مرد مو نقره ای تئاتر سبزوار بود. "حسین" آن زمان جوانی با سری پرشعور و دلی سرشار شور بود که پا به عرصه تئاتر گذاشته بود و نمایش ثار به کارگردانی استاد "علی صفار" هنرمند پر فروغ و پیشکسوت این دیار در ابتدای دهه شصت به روی سن رفت. "حسین شمس آبادی" که بعدها نقره موهایش را از طلای صحنه آغشته کرد نویسنده نمایش بود. اثری که هم به معنای واقعی تاتر بود و هم پیوندی عمیق با مخاطب برقرار کرد. جدای از نقش انکار ناپذیر استاد صفار، گیرایی متن آنچنان قوی و شاخص بود که با استقبال بی نظیر مردم روبرو شد و باعث شد هنرمندی به عرصه تئاتر معرفی شود که بی گمان به واسطه حضورش بخش مهمی از درخشش هنر تاتر در دوران پس از انقلاب در دیار سربداران، مرهون نوشته ها و آثار اوست هر چند هنرمندان بزرگوار دیگری در این دوران خوش درخشیده اند که به سادگی نمی توان از نام آنان گذشت و قطعا تاتر سبزوار مرهون و مدیون این عزیزان است اما عنصر مداومت و جمع بین نویسندگی، کارگردانی و بازیگری و کسب افتخارات فراوان ویژه حسین شمس آبادی است. البته آثارش محدود به حوزه تئاتر باقی نماند و در عرصه فیلم نامه، سینما و تلویزون هم حضور و بروز کرد.

سیر تکوینی زمانه، زمان سنجی و شناخت از جامعه را در آثارش می توان به عیان دید پس بدرستی باید اذعان داشت آثارش آینه تمام نمای جامعه پیرامونی وی است ویژگی بارز وی، احترام به پیشکسوت و استفاده از توان آنان، تا بدان اندازه که از کارگردانی اثر خود منصرف شده و از هنر و کسوت بزرگان تاتر استفاده کرده است و همزمان با جوانان هم خوش درخشیده و نکو مسیر را روشن نموده است.

کاش می شد آثارش چاپ می شد کاش برای برخی از آثارش امکان تولید فیلم تاتر فراهم می شد و کاش می شد قدردان او بود. از گوشه نشینی هنرمندان سبزوار باید گلایه ها کرد وغصه ها خورد گوشه نشینی که گرد آن بر دامن استادان هنر این خطه نشسته است استادان گرانقدری همچون احمد ثابت قدم، علی صفار، رجب فسنقری، حسین صفی آبادی، حسین کارگری و جوان ترهایی همچون علی پاکرویان و محسن فرمانبر که چه خونی به دل محسن شد بابت آخرین اثرش که هیچ وقت روی صحنه را ندید نه تنها حمایت نشد بلکه حتی اجازه تمرین هم توسط مسئولین وقت ارشاد بدلیل بلاتکلیفی مسئولش، داده نشد. کاش جوان ترها ننشینند زرقانی ها، اکبری ها، طبسی ها، بروجردی ها و نوباغی ها که البته همان ها هم دیگر چندان جوان نیستند.

اما، البته که حسین شمس آبادی بسیار پرانرژیست و خستگی ناپذیر؛ زخم زبان روزگار را به کرامت خود التیام می دهد او با آثارش چه آنها که در کنار پیشکسوت هایی همچون ثابت قدم، صفار و علی آبادی آفریده و چه آنهایی که علاوه بر نویسندگی، کارگردانی آن را همچون صفر بزرگ مشکی و گل ممد عهده دار بوده و در عرصه نقد و داوری جشنواره ها هم پر فروغ بوده است  باز هم برای تاتر و هنر سبزوار بسیار خواهد درخشید.

یک نکته: آیا درمانگری خواهد بود؟

مرد مونقره ای تاتر چنان همه هنرمندان این خطه همیشه خواهد نوشت و همیشه با مشقت و رنج فراوان به آفرینش دست خواهد زد لیکن درد را به کجا باید برد آیا درمانگری از میان مسئولان از فرماندار گرفته تا شورا و یا ارشاد و حتی آموزش و پرورش و دانشگاهها که می توانند جریان ساز باشند و یا شهرداری که اندکی هنر دوست باشد یافت خواهد شد؟ تا کی هنرمند غدر ببیند و قدر هرگز؟

یک پیشنهاد: نشست واکاوی تاتر یک هنرمند

دوستان هنر دوست اسرارنامه در حد توان در حوزه هنر حضور داشته اند و چه خوبست در نشستی با حضور هنرمند گرامی حسین شمس آبادی به واکاوی یک عمر تلاش در عرصه تئاتر بپردازند. اگر مقبول طبع واقع شود  همراه خواهیم بود.

سخن آخر:

نمایش در این دیار پیش از واعظ کاشفی وجود داشته با کاشفی از این دیار رونقی ملی و مذهبی گرفته است. به یقین نمایش و تئاتر ادامه خواهد یافت اما بر صدر ماندن مردان مو نقره ای، از والایی و بلند مرتبگی و ارزش مداری یک جامعه حکایت خواهد داشت. امید که بر همگان چنین باد .

سیدنوراله رضوی

نظرت را بنویس
comments

سلام.بر این همه افتخارات حسین آقا باید پای کار بودن ایشان در یادواره شهدای مظلوم هویزه و 43 جهادگر شهید شهرستان نیز اشاره کرد، کم یا بهتر است بگوییم بی توقع هر ساله همانند سایر اعضا ستاد یادواره دغدغه ای دارد و آماده به کار بوده و هست. عزیزان و هنرمندان شهرستان هر کدام آماده خدمت بوده اند، چه حاج کاظم، چه حاج مجتبی، ولی حسین آقا حتی در دقیقه نود هم دست این ستاد را خالی نگذاشته است. خداوند عمرشان را با صحت و سلامت جسم و جان طولانی کند و تیغ هنرشان را در بیان حماسه عاشورای حسینی و تعظیم یاد و خاطره شهدای انقلاب و دفاع مقدس برنده تر گرداند. ان شاء الله
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما