آیا سبزوار و نیشابور کلانشهرند؟!
یکی از نمایندگان مردم نیشابور به تازگی ادعایی عجیب و غیرقابل قبول را درباره این شهر مطرح کرده است که با توجه به جایگاه مهم نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان قانونگزاران کشور که طبیعتا باید از اصطلاحات و واژگان متداولی که در قوانین کشور تعریف مشخصی دارند با خبر باشد ، بیان این سخنان از جانب نماینده ای که سابقه چند دوره حضور در قوه مقننه جمهوری اسلامی ایران را دارد، جای تعجب و تأمل فراوان است.
ماجرا از این قرار است که آقای علی مروی نماینده دوره های چهارم ، پنجم و نهم مردم شهرستان های نیشابور و فیروزه در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه ای با خبرگزاری فارس ، ضمن اینکه به بعضی مسائل مربوط به دیگر مناطق خارج از حوزه انتخابیه اش از جمله سبزوار و اسفراین اشاره کرده و درباره تقسیمات سیاسی این نواحی اظهار نظر نموده ، مدعی شده نیشابور یک کلانشهر است!(منبع) سخنی که هرچند ممکن است موجب شادمانی مردمان آن شهر شود ، اما از آنجایی که ادعایی خلاف واقع محسوب می شود ، می تواند به وجاهت و اعتبار یک نماینده مجلس لطمه بزند و اظهارات او را در سطح حرف هایی برای دلخوشی مردم حوزه انتخابیه اش پایین بیاورد.
واژه کلانشهر از آن دسته واژگانی است که هرچند تعریفی دقیق و صددرصدی برای آن ارائه نشده است و صاحبنظران حوزه علوم سیاسی ، جغرافیایی و شهرسازی درباره تعریف دقیق آن اختلاف نظرهایی دارند ، اما حتی در آسان ترین تعریف های ارائه شده از مفهوم کلانشهر فاصله زیادی بین موقعیت امروز نیشابور و ملاک های کلانشهر بودن وجود دارد و لذا حتی با اغماض و ارفاق های زیاد هم نمی توان این ادعا را از جانب یک نماینده مجلس و به عبارتی یکی از اعضای مجلس قانونگزاری جمهوری اسلامی ایران پذیرفت!
بنابراین اگر ادعای کلانشهری نیشابور درموقعیت کنونی از جانب مقام قانونی مطرح شود ، باید بپذیریم که واژه کلانشهر معنای اصلی خود را از دست داده و درنتیجه شهرهای دیگری نظیر سبزوار که جمعیتی تقریبا برابر با نیشابور دارند نیز کلانشهر محسوب می شوند.
و اگر چنین باشد ، بجنورد ، بیرجند و تربت حیدریه هم به نوبه خودمی توانند از دیگر مصادیق کلانشهرهای ایران باشند. و حالا که ملاک اعتماد به نفس به همین راحتی جای ملاک مهم جمعیت و سایر ملاک های لازم برای کلانشهری را گرفته است اصلا چرا نباید مردم ، نمایندگان و مسوولان کاشمر و تربت جام و گناباد و قوچان و بردسکن و ... نیز شهرهای خود را کلانشهر بدانند؟
برای پیدا کردن پاسخ علمی و منطقی این سئوال که آیا سبزوار ، نیشابور ، بجنورد ، بیرجند ، تربت حیدریه و ... کلانشهرند لازم است به بعضی تعریف های ارائه شده درمنابع معتبر در این زمینه مراجعه نماییم.
جمعیت یک میلیونی و بیشتر از آن مهمترین ملاک کلانشهربودن:
اکثر منابع معتبر جغرافیایی و مدیریت شهری درایران مهمترین ملاک تعلق لفظ کلانشهر را برخورداری یک شهر ازجمعیتی بالای یک میلیون نفر دانسته اند. و درمرحله بعد از جمعیت ملاک های دیگری نظیر مرکزیت سیاسی و اقتصادی در مقیاس ناحیه ای یا ملی را از ویژگی های لازم برای کلانشهر ها برشمرده اند و حتی مرکزیت برناحیه ای 5 میلیون نفری (شامل شهرها و روستاهای اقماری برای یک کلانشهر) را از دیگر ملاک های کلانشهر بودن برشمرده اند.
مثلا وبسایت مرجع مدیریت شهری در این زمینه نوشته است:
اصطلاح كلان شهر در ادبيات رايج شهري در ايران معادل اصطلاح متروپوليس تركيبي از دو واژه Metr مادر و Polis شهر يا بعبارتي "مادر شهر" است . منظور از آن مجموعه اي سكونتي است داراي حداقل يك ميليون نفر جمعيت واجد مركزيتي اقتصادي - سياسي كه در مقياس ناحيه اي يا ملي از موقعيتي مركزي برخوردار بوده و همزمان در جايگاه نخست كنترل اقتصادي ناحيه پيراموني خود با جمعيت تقريبي 5 ميليون نفر قرار داشته باشد . تركيب بيش از يك مركز مادر شهري با حومه ها و شهرك هاي متعدد اطراف آنها در يك ناحيه وسيع با جمعيتي در حدود ده ميليون نفر يا بيشتر ، يك ناحيه كلان شهري را تشكيل مي دهد (منبع).
وبسایت متعلق به حوزه معاونت مالی و اداری شهرداری تهران نیز تعریف های نسبتاً دقیق تری در باره سکونت گاه های شهری ایران ارائه داده است که در این تعاریف دو شهر سبزوار و نیشابور به هیچ عنوان در دسته کلانشهرها جای نمی گیرند:
طبق مصوبه سفرهای استانی هیأت محترم دولت در رشت، وزارت مسکن و شهرسازی موظف به تعیین شاخص های کلان شهرها گردیدند و پیرو آن شورای عالی شهرسازی و معماری ایران درتاریخ31/1/88 پیش نویس تعریف مجموعه های شهری و شاخص های آن راتهیه که مجموعه های شهری به سه گروه دسته بندی شده اند:
گروه اول: مجموعه شهری که شهر مرکزی آن بین 200 تا 500 هزار نفر جمعیت داشته باشد بعنوان مجموعه شهرهای میانی قلمداد می شود. [نیشابور و سبزوار در این دسته جای می گیرند]
گروه دوم:شهر مرکزی بین 500 تا یک میلیون نفر جمعیت داشته باشد، جزو مجموعه شهری بزرگ محاسبه می گردد.
گروه سوم: شهر مرکزی از یک میلیون نفرجمعیت بیشتر داشته باشد، منطقه کلان شهری نامیده می شود. (منبع)
دریک مطلب دیگر که در شهریورماه 92 منتشر شده است از تهران، مشهد، اصفهان، كرج، تبريز، شيراز، اهواز و قم، به عنوان شهرهایی که طبق نتايج سرشماري سال 90 جمعیت بیشتر از یک میلیون نفر دارند یاد شده است ، ضمن اعتراف به اینکه کلانشهرها درایران هنوز تعریف مشخصی ندارند درنهایت شهرهای تهران ، مشهد ، اصفهان ، کرج ، تبریز ، شیراز ، اهواز را به عنوان کلانشهر معرفی نموده است و استثنائاً از اراک و رشت نیز که جمعیتی بیش از 500هزارنفر دارند به دلیل مصوبه دولت نهم و دهم به عنوان کلانشهر یاد کرده است .(منبع)
بنابراین حتی در آسان ترین تعریف های کلانشهری نیز که با مصوبات ارفاق آمیز دولت درزمان ریاست جمهور محمود احمدی نژاد ترسیم گردیده، بازهم جمعیت حداقلی لازم برای کلانشهرها بیش از 500هزارنفر درنظر گرفته شده است. اما باز در همین مطلب نیز تمام شهرهای بالای 500 هزارنفر شامل مصداق کلانشهر نشده و به عنوان مثال کرمانشاه ، ارومیه ، زاهدان وکرمان از عنوان کلانشهر محروم باقی مانده اند.
پرتال کلانشهرهای ایران نیز درمطلبی که درباره تاریخچه کلانشهرها بیان شده است ، تنها به 8 شهر اصفهان، اهواز، تبريز، تهران، شيراز، كرج، قم و مشهد اشاره شده که نشان می دهد در این پرتال ملاک جمعیت بیش از یک میلیون نفری بسیار مهم تلقی گردیده است. (منبع) و به طور کل شهرهای کمتر از یک میلیون نفر در این دسته بندی هیچ جایی را به خوداختصاص نداده اند.
شهر ، شهرستان و نقاط شهری سه مفهوم اساسی در تعریف جمعیت کلانشهرها
وقتی که از ملاک جمعیت یک میلیونی و یا 500 هزارنفری برای تشخیص کلانشهرها سخن به میان می آید ، باید توجه داشت که این ملاک باید فقط در یک شهر و نه در یک شهرستان یا چند نقطه شهری تحقق پذیرد.
برای روشن شدن موضوع به عنوان مثال مصادیق شهرستان ، نقاط شهری و شهر را در سبزوار و نیشابور بررسی میکنیم.
شهرستان سبزوار یعنی مجموعه شهرها و روستاهایی که زیرنظر فرمانداری سبزوار اداره می شوند.
نقاط شهری سبزوار نیز یعنی مجموعه مناطق دارای شهرداری که در محدوده شهرستان سبزوار قرار گرفته اند که این عنوان در حال حاضر تنها به شهرهای سبزوار ، روداب و ششتمد تعلق می گیرد. و شهرهای نقاب ، جغتای ، سلطان آباد و داورزن که مدتی قبل به همراه روستاها و بخش های اطراف خود تشکیل شهرستان دادند دیگر جزء نقاط شهری سبزوار محسوب نمی شوند.
و سرانجام شهر سبزوار یعنی دقیقا تمام محدوده ای که زیر نظر شهرداری سبزوار اداره می شود و خدمات شهری را از این ارگان دریافت می نماید.و این شهر در سرشماری 1390 جمعیتی بالغ بر 231 هزارنفر داشته است.
نکته: از آنجایی که درزمان سرشماری سال 90 داورزن هنوز شهرستان نشده بود ، آمار جمعیت دو هزار و 702 نفری شهر داورزن در تصویر فوق روی نقاط شهری سبزوار حساب شده است. اما حتی پس از کسر این این رقم ، تفاوت چندانی در جمعیت نقاط شهری سبزوار ایجاد نمی شود.
درباره نیشابور نیز تعاریف به همین ترتیب است. فقط نیشابور به دلیل اینکه هنوز موفق نشده است شایستگی های لازم برای شهرستان شدن بخش های بزرگ و پرجمعیت خود نظیر زبرخان (با حدود 60 هزارنفر جمعیت و 3 نقطه شهری خرو ، دررود و قدمگاه) را فراهم آورد ، دارای نقاط شهری بیشتری از سبزوار است که عبارتند از 7 شهر نیشابور ، قدمگاه ، بار ، چکنه ، عشق آباد ، دررود و خرو .
اما جمعیت خود شهر نیشابور طبق سرشماری سال 1390 تنها حدود 239هزارنفر محاسبه گردیده است. که این رقم تفاوت چندان معناداری با جمعیت شهر سبزوار ندارد.
برای مشاهده آمار دقیق جمعیت شهرستان ها ، نقاط شهری و شهرهای خراسان رضوی در سال 90 که توسط مرکز آمار ایران منتشر شده است هم اکنون به پیوند زیر مراجعه نمایید:
همچنین برای مشاهده آمار دقیق جمعیت شهرستان ها و نقاط شهری و روستایی کشور در سال 90 که توسط مرکز آمار ایران منتشر شده است هم اکنون به پیوند زیر مراجعه نمایید:
جمعیت شهرستان ها و نقاط شهری کشور
فهرست 300 شهر ایران به ترتیب جمعیت
پایگاه خبری بولتن نیوز مدتی قبل به انتشار فهرستی از 300 شهر ایران به ترتیب جمعیت در سال 90 پرداخته است که دراین فهرست جایگاه دو شهر نیشابور و سبزوار به ترتیب در رتبه سی و چهار و سی و پنجم این فهرست مشاهده می شود. و بجنورد ، بیرجند و تربت حیدریه به ترتیب جایگاه های چهل و چهار ، چهل و نه و شصت و ششمین شهرهای ایران را به خود اختصاص داده اند. (منبع)
سایر ملاک ها برای کلانشهر بودن:
از آنجایی که در همه تعریف ها از مفهوم کلانشهر بدون استثنا جمعیت ، آن هم جمعیت بالای یک میلیون نفر و در صورت تخفیف و ارفاق جمعیت بالای 500 هزارنفر در شهر مرکزی یک ناحیه به عنوان مهمترین ملاک معرفی کلانشهرها در نظر گرفته شده است و در شمال شرق ایران به جز مشهد همه شهرهای دیگر فاصله ای زیاد تا این ملاک مهم دارند ، به نظر می رسد در ارتباط با تعیین کلانشهر بودن یا نبودن نیشابور و سبزوار دیگر نوبت به بررسی ملاک های اقتصادی و سیاسی و .... نمی رسد وجای شکی باقی نمی ماند که هنوز برای اطلاق لفظ کلانشهر به این شهرها بسیار زود است.
اما اگر حتی ملاک های اقتصادی ، سیاسی و سایر ملاک های زیرساختی توسعه نظیر دانشگاه ها ، راه های ارتباطی (اعم از زمینی ، ریلی و هوایی) ، نقش و جایگاه ورزشی ، اقامتی و رفاهی و ....را هم درنظر بگیریم ، خواهیم دید ، درحال حاضر شهر نیشابور به جز بحث صنعتی که ازتوسعه خوبی برخوردار شده است ، اما درزمینه دانشگاهی ، فرودگاهی ، برخورداری از شهرستان های اقماری و نقش مرکزیت سیاسی و اداری ، هویت ورزشی ، مراکز رفاهی و اقامتی ، راه های ارتباطی و ... از موقعیت خوبی برخوردار نیست تا بتوان با چشم پوشی از ملاک جمعیت آن را به عنوان کلانشهر به حساب آورد . حتی وضعیت به گونه ای است که بدون هیچ گونه تعارف یا قصد تخریب شهر عزیز نیشابور و فقط طبق قضاوتی که براساس ملاک های واقع نگرانه انجام گرفته باشد باید اعتراف کنیم نیشابور نه تنها تا کلانشهر شدن فاصله زیادی دارد بلکه درحال حاضر از بسیاری جهات بیشتر یک شهر اقماری برای کلانشهر مشهدمحسوب می شود.
چرا که حتی در بعد اقتصادی هم بعضی از بزرگترین صنایعی که در نیشابور قرار دارند در مالکیت صنعتی مشهد و یا کل خراسان هستند و دفتر مرکزی آن ها نیز در مشهد به عنوان مرکز این استان واقع شده است و فقط به جهت رعایت فاصله استاندارد صنایع سنگین تا کلانشهرهایی نظیر مشهد و تهران که سالهاست با معضل آلودگی هوا دست به گریبانند و نیز به جهت استفاده از منابع طبیعی نیشابور بعضی از مهمترین صنایع خراسان در این شهر احداث شده اند. (منبع1) ، (منبع2)
البته این موضوع برای نیشابوری ها نیز مفید بوده است ، زیرا فرصت های شغلی فراوانی را دربخش صنعت این شهرستان ایجاد کرده و باعث کاهش آمار بیکاری جوانان نیشابوری شده است. مزیتی که سبزوار و بسیاری دیگر از شهرهای خراسان به دلیل دوربودن از کلانشهرمشهد به طرز ناعادلانه ای از آن محروم مانده اند.
بنابرآنچه گفته شد و پس از مشخص شدن این موضوع که هیچیک از شهرهای نیشابور ، سبزوار ، بجنورد ، بیرجند و تربت حیدریه و .... در حال حاضر با کلانشهر محسوب نمی شوند و حتی فاصله زیادی با آن دارند ، باید بگوییم در شمال شرق ایران و حتی بنا بر تعریف های جهانی که جمعیت های میلیونی را لازمه کلانشهر بودن می دانند ، در کل نیمه شرقی کشور این تنها مشهد است که با برخورداری از جمعیت نزدیک به سه میلیون نفری در سال 90 و برخورداری از کلیه مرکزیت های سیاسی ، اقتصادی ، دانشگاهی ، مواصلاتی و ....شایسته دریافت عنوان کلانشهر است.
لزوم تمرکززدایی از کلانشهر مشهد و توسعه سایر شهرهای مستعد خراسان
در پایان باید امیدوار بود با توجه به ضرورت تمرکززدایی از کلانشهرهایی مشهد مقدس که سالهاست بامعضلات مدیریتی و شهری فراوانی مواجه هستند ، زمینه رشد و توسعه سایر شهرهای مستعد کشور از جمله سبزوار ، نیشابور ، تربت حیدریه ، کاشمر ، گناباد ، قوچان ، تربت جام و ... نیز فراهم آید.
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید: