توصیه هایی برای یک زندگی آرام

(ادامه از مطلب «سبک زندگی؟» نوشته شده در تاریخ 22 دی 90 توسط رها)
مقدمه:
معنای زندگی چیست؟

اگر آسایش معنای زندگی باشد پس ما هیچ وقت زندگی با معنایی نخواهیم داشت چون زندگی انسان همواره آکنده از رنج هاست. تلاش برای کسب آسایش در زندگی معنای زنده بودن است نه معنای زندگی کردن! ما باید زنده بمانیم تا بتوانیم زندگی کنیم.
یاد یکی از سخنان دکتر شریعتی در کتاب هبوط افتادم که حیف است به آن اشاره نکنم:
"همه چیز در جهان برای بودن آدمی است و درد این است که "بودن" خود برای چیست؟ چه خنده آورند آنها که بودن خویش را در جهان ابزار چیزی کرده اند که خود ابزار بودن آنهاست!
باید در پس این زندگی و در کالبد این دنیا روحی وجود داشته باشد؛ باید در تمام افعال ما (درس خواندن، کار و تلاش یک مرد یا زن برای خانواده و حتی آشپزی کردن و تمام کارهای روزمره...) روحی وجود داشته باشد که به زندگی معنا ببخشد.

*    *   *

ما اغلب درباره ی معنای زندگی هم اندیشه ی مبهمی داریم وگاه خیال می کنیم حس رضایت از زندگی یعنی همان معنای آن! به نظر من این طور نیست و حس رضایت هم باز میتواند ظاهر زندگی باشد، این حس را از راه های مختلف (اخلاقی یا غیر اخلاقی)می توان به دست آورد.و کاملاً هم فنا پذیر است و باز وقتی به مرگ و از بین رفتن آن فکر کنیم احساس پوچی به ما دست می دهد.
پاسخی که تا اینجای کار مرا تا حدودی قانع می کند این است که بودن ما در ارتباط با دیگران معنا می یابد. وحتی حس رضایت و خوشنودی دیگری از ما گاه می تواند معنای زندگی باشد.(البته نه همیشه) اما این غیر قابل انکار است که انسان بودن ما  در گرو ارتباط با دیگران و تأثیر ما بر روی آنهاست و اینگونه است که احساس بودن می کنیم.
برای برقراری ارتباط سالم و مفید با دیگران و انتقال و درک مفاهیم مختلف، کسب مهارت های درست و حرکت به سمت اهداف عالی، باید سعی کنیم زندگی آرامی برای خود و دیگران فراهم کنیم. برای این منظور باید رفتارمان را با دیگران طوری تنظیم کنیم که کمترین تنش را برای ما و آنها به وجود بیاورد.
گاهی با یک برخورد خوب و رضایت بخش تمام روز حس خوبی داریم و برعکس با یک برخورد بد و ناراحت کننده تمام روز حس بدی داریم. گاهی شما هم احساس کرده اید که اگر مثلاً فلان کلمه از دهانم بیرون نمی آمد آن اتفاق ها نمی افتاد یا آن جر و بحث ها به وجو د نمی آمد و یا اگر . . .
گاهی با کمی صبر حوصله، گاهی با یک نگاه ، گاه با تغافل و نادیده گرفتن، گاه با یک اشاره ساده به جای به زبان آوردن حرفی و . . . می توان از بروز مشکلات بزرگتر جلوگیری کرد.عمل به این توصیه ها خیلی هم سخت نیست و با یک تمرین ساده می توان اولین گام را برای داشتن زندگی آرام تر برداشت.
تمرین کنید در مقابل هر حرفی چند لحظه سکوت کنید و سپس پاسخ دهید. برای پیدا کردن بهترین پاسخ  همیشه به خودتان فرصت بدهید. این فرصت باید با توجه به اهمیت موضوع گفتگو یا حتی فردی که با او صحبت می کنید باشد. برای گفتگو های معمولی چند لحظه مکث به نظر کافی ست. اما گاهی پیش می آید که لازم است ساعت ها برای یافتن پاسخ مناسب و منطقی فکر کنید. در این حال بهتر است با گفتن جملاتی که طرف مقابل را برای بحث بیشتر تحریک نکند به آرامی از اصل مطلب به حاشیه بروید و در فرصت مناسب پاسخ واقعی خودتان را به او بگویید. این کار از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. بسیاری از مشکلاتی که به وجود می آید، شاید بالای 90% آنها به این برمی گردد که چه می گوییم و چگونه می گوییم. به خاطر داشته باشید که ما مجبور به گفتن هر حرفی نیستیم و هیچ کس نباید بتواند ما را به گفتن حتی کلمه ای وادار کند. اولین و مهمترین گام این است؛ کلام سنجیده!
گام های بعدی اولویت خاصی ندارند و هر کدام را بنا به شرایط و در جای خود باید عملی کرد.
1- هیچ گاه انتظار نداشته باشید دیگران مطابق میل شما رفتار کنند. همانطور که شما در حقیقت مطابق میل دیگری رفتار نمی کنید، پس همیشه به خانواده و دوستانتان حق بدهید آنطور که خودشان صلاح می دانند یا دوست دارند عمل کنند. اینگونه آرام تر خواهید بود و تأثیر بیشتری هم روی اطرافیان خواهید گذاشت.
2- روی حرف خود پافشاری نکنید . شما هیچ وقت نمی توانید فکر خود را به زور به دیگری بخورانید. حتی به زور خوراندن گاهی باعث بالا آوردن می شود! و تمام زحمات بر باد می رود! شما نظر خود را به آرامی و با منطق بیان کنید و سریع از بحث خارج شوید و اصلاً کاری به این نداشته باشید که طرف مقابل حرف شما را پذیرفته یا نه. اطمینان داشته باشید که شنونده همان وقت یا بعداً در آرامش و سرفرصت به صحبت های شما فکر خواهد کرد و چه بسا حرف شما را با میل خود بپذیرد و شما را انسانی فهمیده و محترم بشمارد. ولی اگر اصرار کنید قطعاً شما را آدمی لجوج می پندارد و حتی اگر کمی با شما موافق باشد در یک واکنش غیر ارادی ممکن است سعی کند تا با شما مخالفت کند.
3- گاهی لازم است نبینید و نشنوید. اگر سرزدن عملی از کسی شما را ناراحت می کند خود را در معرض دیدن و شنیدن آن قرار ندهید.و حتی گاه لازم است تغافل کنید. اگر مایل به اصلاح آن عمل در فرد هستید، همیشه سرزنش کردن کار ساز نیست(و گاه حتی می تواند تأثیر عکس داشته باشد). بعضی اوقات بهتر است نبینید یا تغافل کنید (خصوصاً اگر می دانیم که خود فرد هم سعی در اصلاح خود دارد) تا آن عمل در نا خودآگاه فرد مقابل عادی تلقی نشود طوری که دیگر از انجام آن ابایی نداشته باشد.در این صورت می توانید در یک فرصت مناسب  با او صحبت کنید.
4-مراقب نگاهتان باشید.  "دیدن" از وظایف چشم هاست که می توان آن را همانطور که در مورد قبل اشاره شد کنترل کرد. اما "نگاه کردن"هم از یکی از توانایی های خارق العاده ی چشم است! چقدر به نگاه های خود توجه دارید؟ چشم گاهی میتواد حتی بهتر از زبان و گوش، بگوید و بشنود! از این توانایی چشم های خود چقدر استفاده می کنید؟ یا چقدر "درست" استفاده می کنید؟ گاهی بعضی حرف ها را بهتر است به زبان نیاورید مثلاً وقتی از کسی ناراحت هستید. نگاه شما این حس را منتقل می کند و البته ممکن است با بیان زبانی ، چون پاسخ زبانی در پی دارد ناراحتی بیشتری به وجود بیاید. به مفهوم نگاه هایتان دقت کنید و مراقب باشید!! 
5- لبخند بزنید. تا حالا فکر کرده اید چرا در صورت، لب ها تمایز پیدا کرده اند؟ بله دهان راه ورود آب و غذا است، اما منظور من این است که آیا لب ها بدون این شکل و رنگ خاص یا با حالت ساده تری نمی توانستند آب و غذا و هوا را وارد دهان کنند؟!  من فکر میکنم یک دلیل بسیار زیبا وجود دارد؛ و آن "لبخند" است. لب ها رسولانی از جانب خداوند هستند با پیغامی و یا هدیه ای ارزشمند برای بشر: لبخند!  پس از این عضو زیبا در چهره ات خوب استفاده کن؛ لبخند بزن! با لبخند آرامش را به خودت و دیگران هدیه کن. به همین سادگی!
...- و در آخر اینکه:
هرگز با خدا قهر نکن!

نویسنده : رها

نظرت را بنویس
comments

test

ok

نغمه

به نظردهنده ی قبلی: لبخند بزن! یک جمله ی امریست! وقتی لبخندت بیاد که خوب اومده دیگه! هنر نکردی که شاد باشی و لبخند بزنی!! وقتی یه ناراحتی کوچیک داری سعی کن به زور هم که شده به روی دیگران بخندی تا بتونی تو ناراحتی های بزرگ هم آرامش خودت رو حفظ کنی... تازه خود لبخند زدن بهت حس خوبی میده و باعث میشه با فکر کردن به چیزای بی اهمیت، روحت رو آزار ندی و از ناراحتی بیشتر جلوگیری می کنه.... لبخند بزن دوست عزیز!!

سروش

بله با صبر حوصله ، نگاه ، تغافل یا نادیده گرفتن و بقیه این ورش ها می شود موفقتر شد اما این حرف ها خیلی شبیه شعاره. میگید لبخند بزنید ولی چه طوری ؟ وقتی یک عالمه قرض و قوله و بدبختی روسرت ریخته باشه دیگه لبخندت نمیاد ...
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما