یک ، دو ، سه ، عشق ، انتخاب ، زندگی...

آقای قاسم بهمن آبادی صاحب وبلاگ قاسم ملا یکی از همشهریان عزیز سبزواری است که عشق او به ارزش های اسلامی و ایرانی و تعهدش به دفاع از این ارزش ها در نوشته های تحلیلی و تفسیری که در وبلاگش به نمایش می گذارد به خوبی قابل تشخیص است. این وبلاگ نویس متعهد همشهری همچنین به خاطر علاقه به هویت محلی خود که ریشه در آب و خاک پاک خراسان و سبزوارشهردیرینه های پایدار دارد ، مطالبی در حوزه فرهنگ و ارزش های محلی نیز می نویسد که به جای خود ارزشمند است.
اسرارنامه سبزوار پیش از این موفق شده است یکی دیگر از نوشته های قاسم بهمن آبادی را در همین مکان  انتشار دهد. مقاله ای با عنوان «لالایی مادران خراسانی در گذشته و حال» که در حوزه فرهنگ و آداب و رسوم خراسان نوشته شده بود.
اما اینک یکی دیگر از مسائل مهم روز جوانان کشورمان توجه بهمن آبادی را به خود جلب کرده است. مسئله ازدواج های ناموفق و طلاق .
طلاق پدیده شومی است که متأسفانه در کشور عزیزمان با همه ارزش های کهن اسلامی چندسالیست که در حال گسترش یافتن است.
و بدتر آنکه شهر کهن و عزیز ما سبزوار نیز به عنوان یکی از شهرهایی که از گذشته تا به امروز درکنار شهرهایی چون قم و شهر ری یکی از پایگاه های اصلی تشیع در ایران بوده است از این آفت در امان نمانده و تا بدانجا پیش رفته است که درسالهای اخیر آمار طلاق در دارالمومنین سبزوار به بالاترین شمار خود رسیده است.
اینک تحلیل و تفسیر هایی مربوط به چرایی افزایش این پدیده و روش های کاهش طلاق و استحکام بنیان خانواده را به قلم شیوای نویسنده همشهری مان که چند روز گذشته به بخش نظرات اسرارنامه ارسال شد می خوانیم :

 

*    *     *

مطمئنم که شما نیز تاکنون بارها شنیده اید که هر زن ومردی پس از آنکه زندگی مشترک خود را رسما" آغاز می کنند دوران نامزدی وعقد را دوره ی طلایی زندگی خود می دانند وبا حسرت از آن روزهای شیرین یاد می کنندخود بخود این سئوال مطرح می شود که مگر در روند زندگی چه اتفاقی می افتدکه تکرار آن دوره را بعید و غیر قابل تکرارمی نماید.

 

معمولا" پس از ورود به زندگی مشترک وبعداز گذشتن چند ماه کم کم افراد متوجه می شوند که زندگی آن قدرها هم که آن ها تصور می کردندشیرین نیست.همسرشان آن قدرها هم که آنها تصور می کردندبی ایراد نیست،وحتی خودشان هم آن قدر که تصور می کردند،همسر ایده آلی نیستند!خلاصه آنکه مشکلات کم کم خودشان را نشان می دهندومتأسفانه بسیاری از جوانانی که طلاق می گیرند در همین مرحله وبا این تصور که زندگیشان به پایان رسیده ،دست به این کار می زنند در صورتی که این زمان اصلا"وقت مناسبی برای تصمیم گیری نیست.

کمی صبر بیشترین کمک را برای طی کردن این دوره به ما می کند متأسفانه بسیاری از جوانان از همفکری بزرگترها ی طرفین بهره نمی برند آنها می خواهند یک تنه خود وبدون دخالت دادن دیگران مشکلاتشان را حل نمایند ولی خط ونشان کشیدن ها وتصمیمات ناگهانی ولجوجانه شان آن ها را برای همیشه از هم جدا می کند.

شاید برایتان غیر قابل قبول باشد که جدایی وطلاق، بیشتر در میان تحصیلکرده ها اتفاق می افتد که باید جدا گانه این موضوع را تحلیل کرد.سئوال من این است که چرا تحصیل علم!که باید قادر باشد تلخی های زندگی را به شیرینی تبدیل کند خود به تلخی ها دامن می زند.

یادم نمیرود درگذشته ای نه چندان دور که سفری به مشهد داشتم داخل حرم امام رضا(ع) ودر چند قدمی ضریح مشغول مطالعه بودم، که بایک خانواده ای 4نفره زائر آشنا شدم،به حکم ادب سلام واحوالپرسی کردم تا اینکه سر صحبت باز شد زن ومرد،با دختر 18 ساله وپسری 13 ساله شان از شهری دور به پابوس امام رضا آمده بودند با هم آشنا شدیم پس از تعارفات معمول حرف وسخن جنبه خانوادگی به خود گرفت زن وشوهر از نعمت سواد ظاهری بهره ای نداشتند ولی در اوج درایت و دانایی وفهم معنای زندگی،بودند من درسهای فراوانی از آن دو آموختم در پایان گفتم یک دعایی به من بیاموز ،گفت:از خدا بخواه یک اخلاق با حوصله ی توأم باصبر به تو وهمه عنایت کندوتأکید فراوانی بر صبر وتحمل در سختی ها می کرد وبرای همه ی آن ها دلیل موجه می آورد.قابل توجه دانشجویان مدعی دارای دانش!!!!که به جای آنکه زندگی را صرف حیات کنند صرف ممات می کنند.

سئوال این است که با چه کسی ازدواج کنیم ویژه گی های یک زن ومرد خوب چیست؟جواب این سئوال برای کسانی که معتقد به دین اسلام می باشند همان فرمایش حضرت رسول اکرم (ص) کفایت می کند که به اصحاب خویش فرمود:بهترین مردان شما را معرفی کنم؟عرض کردند آری یا رسول الله،فرمود:آنکه پرهیزکار،پاکدل،دست باز،پدر و مادر دار،خوشرفتاربا پدر ومادر باشد وعیالش را محتاج دیگری نکند.

بهترین زنان شما زنی است که بچه آور،مهربان،پاکدامن،نزد فامیلش عزیز ومحترم،ودر مقابل شوهر متواضع وفروتن باشد،برای شوهر زینت کند ونسبت به دیگران موقر وبی اعتنا باشد،حرف شوهر را بشنود،فرمانش را گردن نهد.

آیا اگر در انتخاب آگاهانه ونه سوسولانه عمل کنیم رد پای تلخی را در زندگی مشترکمان می بینیم ؟ما، در دوره ای زندگی می کنیم که داده های اطلاعات،جهان را به دهکده ای کوچک تبدیل کرده ولی متأسفانه ما با وجود اینهمه تغییر از حیث تفکر انسانی پسرفت کرده ایم .وجود این همه طلاق رسمی وغیر رسمی،باهم ولی تنها بودن،درد هم را احساس نکردن،ودر بعضی موارد آرزوی مرگ دیگری را داشتن نشانه فقر تفکر انسانی وخلاء ایمان ودین در زندگی است.نمی دانم مطلب به خوبی ادا شد ونتیجه بخش بود یا خیر.امید است تلخی زندگی تان زدوده وبر شیرینی آن افزوده شود

ان شاء الله

نویسنده : قاسم ملا بهمن آبادی

نویسنده مقدمه : 5715

نظرت را بنویس
comments

نغمه

مطلبتون رو خوندم ، خیلی خوب بود کاملاً درسته اما شما تقریباً فقط مشکل رو مطرح کرده بودید و زیاد به راه حل این مشکل نپرداخته بودید. شاید هم پرداختن به این مسأله کار خیلی سختی باشه... به هر حال ممنون و موفق باشید.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما