یارُم حَنا مِبَندَه / آداب و رسوم عروسی در بهمن آباد

نویسنده خوش ذوق و قریحه بهمن آبادی پس از پرداختن به موضوع طلاق ، پدیده ناخوشایند اما متداول این روزهای جوانان کشورمان که در مطالب قبلی همین بخش انتشار داده شد ، اینک به خوبی روی دیگر سکه را مورد توجه قرار داده است. امر مقدس ازدواج و آیین های شیرین و جذاب پیرامون این موضوع که در هریک از مناطق کشورعزیزمان با حلاوت خاص خود اجرا می گردد.
در این نوشته قاسم بهمن آبادی صاحب وبلاگ قاسم ملا با گوشه هایی از آیین مفصل و جذاب جشن عروسی در بهمن آباد آشنا می شویم. لازم به ذکر است که با اینکه ممکن است بسیاری از سبزواری ها به دلیل وجود تشابهات فرهنگی با این آیین زیبای فرهنگی در شهر و روستای خود از نزدیک آشنا باشند ، اما شنیدنش از زبان شیرین قلم قاسم ملا که پیش از این نیز در مجله اینترنتی اسرارنامه مطالب متعددی ازایشان منتشر شده است ، حس و حالی دیگر دارد.
امید که همه نویسندگان عزیز همشهری به ویژه وبلاگ نویسان روستایی در این هوای بس ناجوانمردانه سرد تهاجم فرهنگی دشمنان ایران با نوشتن چنین مطالبی ، سعی در اشاعه و گسترش فرهنگ اصیل بومی نمایند.


خنچه یا پیشکش عروس و داماد به همدیگر
روزمره گی و شتاب زندگی فرصت کمتری به گفت وشنودهای خانوادگی می دهد و درهیاهوی صنعتی شدن شهرها، سنتها، آيينها و آداب و رسوم پيشينيان نیز كمكم رنگ می بازند ونیزمورد بی مهری قرار می گیرند. ولی علیرغم تمام بی مهری ها هنوز مردم بهمن آباد به آداب رسوم و میراث گرانسنگ گذشته خود وفادارمانده اند.
روستاهای سبزوارهرکدام آداب و رسوم خاص خود را دارند که بهمن آباد نیز یکی از آنهاست مثلا" ورتخت کردن (برتخت نشاندن) عروس از سنت های دیرینه ای است که پس از اینهمه سال در رأس مراسم عروسی های بهمن آباد قرار دارد و فلسفه ی آن به منظورمرحله به مرحله وآرام آرام جدا کردن عروس خانم از خانه ی پدری اش می باشد تا جدایی از پدر و مادر و خانه ای که سالها در آن زیسته است سهل و آسان گردد.
 به عبارتی در شب قبل از مراسم عروسی ،عروس خانم را با عزت و احترام در خانه ی یکی از دوستان یا اقوام وی به صورت نمادین بر تخت می نشانند چرا که فردای آن روز این داماد است که باید بر روی تخت هایی جلوس کند که به افتخار او توسط اقوام و دوستانش بر پا می گردد.
با این کار عدالت و مساوات جلوس بر تخت بین عروس و داماد رعایت می شود. حق این است که به گذشته ی پر افتخار خود افتخار کنیم. و اما در شبی که عروس بر تخت است زنان و دختران جوان لحظه او را تنها نمی گذارند و تا پاسی از شب شادی می کنند حتی در آخر شب ،محل خواب داماد را به مکانی که عروس بر تخت است منتقل می کنند. زیرا معتقدند اگر چنین شبی را داماد و عروس در کنار هم نباشند و جدای از هم بخوابند بجای یکی از آنها شیطان خواهد خوابید. و زندگی آنها به جدایی می انجامد.
خنچه ی عروس و داماد
رسم بر این است که یک روز قبل از عروسی افراد هر خانواده هدیه ای متناسب با استطاعت مالی خود برای عروس و داماد تهیه می نماید و در وقت معین با صدای دهل و سرنا ویا دایره تحفه های از قبل آماده شده را در بقچه مخصوصی می پیچند و آنها را در طبق و یا صندوقچه ای قرار داده روی سر می گذارند و بطرف خانه ی داماد و عروس حرکت می کنند.نوای دلپذیر موسیقی محلی از یک سو و زینت دادن طبق یا خنچه ها یی که حاوی لباس، قند،چای ،برنج،رب و حبوبات ، گوشت و ....برای عروس خانم و برای داماد لباس و غیره می باشد منظره ای بسیار بدیع و دیدنی بوجود می آورد.
در همین شب مراسم مجددا"حنابندان عروس انجام می شود و همراهانش نیز دست و حتی پایشان را حنایی می کنند بعضی ها اعمالی انجام می دهند تا شگون داشته باشد و بخت دیگر دختران نیز بازشود در گذشته این شعرها را بصورت جمعی و همخوانی تکرار می کردند:
عروس حنا مبنده / با دست و پا مبنده
حنای اصل کاشون/ چه خوش ادا مبنده
دیگری میخواند:
یارم حنا مبنده
عاشق نما مبنده /
حنای اصل کرمون
به دست و پا مبنده
داماد شروع به خواندن می کند:
ازکوچه در آمدی و خندو خندو
چشمت به منست و چادرت وردندو
چشمت به منست و چادرت می لرزه
آخ دیدن تو به عالمی می ارزه
عروس در جواب می گفت:
ازکوچه در آمدی و سیبم دادی
مانند خودت سرخ و سفیدم دادی
سیبی که تو داده ای هنوزش دارم
در نقره گرفتم و به جیبم دارم
او یار من است از اون بالا می آید
با اسب سفید ترکمن می آید
بااسب سفید و کله گیرش نقره
یاغی شده و به جنگ ما می آید

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست

اميدوارم جوانان پيوندشان را با گذشته قطع نكنند و سنتهاي قديمي را به فراموش نسپارند؛ زيرا در اينگونه مراسم، پند و اندرزهايي نهفتهاند كه به انسان نشاط، شادابي و تحرك ميبخشند و براي داشتن جامعه اي سالم و با نشاط لازم و ضروري اند.

نویسنده : قاسم ملا

 
نظرت را بنویس
comments

رمضانعلی رازقی٠٩١۵٩٧۴٢٩۶۴

س دمت گرم استاد.فولکولربهمن ابادخیلی زیباست .حال کردیم.ماهرچه داریم ازهمین اداب وسنن گذشته است که بایدنگذاریم به زیرخروارهاخاک برود.اگه افتخاربدین گوشه ای ازترانه های محلی زادگاهم ششتمدسرزمین گلهای سنجد ولاله های سرنگون که نشان ازمشهدبیهقی است درگران سالی سخت برایت بنویسم...ای سال ورنگردی پارسال ورنگردی..مرداراخده کردی زنارشلخته کردی..ای سال ساله پارسال ای گرگیگی ادمخوار...اوچرغتای میش میش داین به یگ من کیشمیش...اوچرغتای مرمر داین به یگ من گورس..ای سال ورنگردی.............پاینده وبرقرارباشیداستاد..افتخارم این است که همکارشمایم..ودوست اقای راحتی ودولت ابادی.جانفزا

مهری

سلام کاش نویسنده آداب و رسوم را ادامه می داد تا به احیای سنت ها کمک شود متأسفانه داره فراموشمان می شود کی و کجایی بودیم

ا.ب

سلام.مطلبتان خوب بود.اما این ها که گفته شد فقط در روستای بهمن آباد اجرا نمی گردد. یلی از روستاهای شهرستان سبزار همین آداب و رسوم را در عروسی هایشان دارند.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما