پيشكسوتان تئاتر سبزوار

وبسایت جشنواره ملی دانشجویی تئاتر تک بازیگررضوی که برای اولین بار در بین شهرستان ها در دارالمومنین سبزوار برگزار می شود ، روزهای گذشته مطلب جالبی در مورد پیشکسوتان تئاتر سبزوار منتشر کرده است.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه این مطلب حاوی معرفی و یادی از چند نفر از چهره های هنری و به ویژه تئاتر سبزوار است که در طول 4 دهه گذشته در قبل و بعد از انقلاب زحمات زیادی دراین عرصه کشیده اند.
در این متن از بزرگانی نظیر عبدالحسین کارگری(عضو فعلی شورای اسلامی شهر سبزوار) ، صفی آبادی ، خلقی ، ثابت قدم ، کاشمری ، بهاداران و جعفری به عنوان پیشکسوتان تئاتر دارالمومنین سبزوار یاد شده است ، که برخی از این بزرگواران هم اکنون نیز از چهره های نام اشنای عرصه فرهنگ و هنر و مدیریت شهرستان سبزوار هستند.
اما متأسفانه قدر و ارزش بسیاری از این هنرمندان به دلیل عدم توجه ومعرفی صحیح از آنها توسط رسانه های محلی در نظر مردم عزیزمان پنهان مانده است و فقط ممکن است یک سری آشنایی های سطحی وجودداشته باشد.
یکی از فواید مثبت در برگزاری چنین جشنواره هایی از نگاه مجله اینترنتی اسرارنامه ، معرفی وشناسایی اهالی هنر و فرهنگ هر شهر و دیاری است که متأسفانه در حال حاضر تاپای برگزاری یک جشنواره ملی در میان نباشد ، کمتر کسی به فکر ارج نهادن و معرفی و تقدیر از این زحمت کشان عرصه فرهنگ و هنر سبزوار می افتد.
یک نکته قابل تأمل در میان این مطلب منتشر شده وبسایت جشنواره تئاتر تک بازیگررضوی در سبزوار این است که در میان پیشکسوتان تئاتر سبزوار نام هیچ بانوی هنرمندی به چشم نمی خورد. این نکته بسیار تأمل برانگیزی است که چرا سبزوار در جمع هنرمندان پیش کسوت تئاتر خود هیچ بانوی هنرمندی را ندارد؟
اما اگر در جمع پیشکسوتان تئاتر سبزوار بانوی هنرمند نداشته باشیم حداقل جای شکرش باقی است که در تئاترهایی که درچندسال اخیر در شهرستان سبزوار اجرا شده اند ، حضور تعدادی از بانوان هنرمند همشهری به خوبی درخشیده است. به عنوان مثال تئاتر های قفس ، رام کردن زن سرکش و ... که در سال 90 در سبزوار اجرا شدند با هنرنمایی چند بانوی توانمند سبزواری ، همراه بودند.
امید می رود در جریان برگزاری این جشنواره محلی همین طور که اقدام خوب یادآوری پیشکسوتان تئاتر سبزوار شروع شده است ، نگاهی همه جانبه و جامع نسبت به این قشر زحمت کش و هنرمند وجود داشته باشد.
موضوع هنر و حواشی آن و به ویزه هنر تئاتر در سبزوار شهر دیرینه های پایدار یکی از موضوعاتی است که همواره بحث های داغی پیرامون آن شکل گرفته و مخاطبین و هواداران خاص خود را دارد.
به عنوان مثال یکی از مطالب منتشرشده در مجله اینترنتی اسرارنامه که به نقد و بررسی دو تئاتر همزمان «قفس» و «ستایش» در سبزوار اختصاص داشت با واکنش ها و نظرات بسیار متفاوتی از سوی مخاطبین عزیز این مجله همراه شد.برای مطالعه این مطلب می توانید به پیوند قرار گرفته در بخش کوچه پس کوچه پیوندها مراجعه نمایید.
اینک مطلب کامل وبسایت تئاتر تک بازیگر رضوی را که پیرامون پیشکوستان تئاتر سبزوار نوشته شده است ، در  اینجا منتشر می کنیم.
سبزوار از انگشت شمار شهرهاي ايران است كه شانه به شانه ي تاريخ از سده ها گذشته و با سينه اي انباشته از رازهاي باستاني به اين زمان رسيده است . شهري با حدود سه هزار سال  پيشينه ي  تاريخي و فرهنگي كه به لحاظ موقعيت جغرافيايي در ميان دو رشته كوه شمالي طبس ورشته كوه جنوبي كوه ميش ، در حاشيه كوير مركزي ايران و غرب خراسان بزرگ قرار دارد . اين شهر در گذشته در مسير راه  ابريشم قرار داشته است .
 سبزوار از دیر زمان مهد دانش و فرهنگ بوده و جایگاه خاصی را از این نظر در میان شهرهای دیگر به خود اختصاص داده است . سابقه فرهنگی این شهر آن چنان با ارزش است که هر انسانی با اندک مطالعه و توجه در مورد آن به اهمیت مطلب پی می برد . این سابقه فرهنگی به زمان فتوحات اسلام و اوایل دوران حکومت اسلامی می رسد . بخصوص در دوره حکومت اموی صحابه پیامبر که دوستدار خاندان اهل بیت علیه السلام بوده و مخالف حکومت ستم پیشه اموی به شمار می آمدند ، برای دور ماندن از فشارها و تهدید های آنان به خراسان ، به خصوص شهر بیهق روی آورده و این دیار به عنوان پناهگاه آنان محسوب می شده است .
حضور اقوام مختلف متناسب با محیط زیست و نحوه معیشتیشان  سبب ایجاد آداب و رسوم خاص، مخصوص این منطقه شده است . آن آداب و رسوم با گذشت زمان اکنون بسیار کمرنگ و مثل دیگر شهرستان‌ها منسوخ شده اما هنوز هم در جوامع سنتی و اهالی بعضی از روستاها مراسم و سنت‌هایی دیده می شود که تا حدود زیادی متفاوت با جاهای دیگراست و رنگ وبوی محلی دارند . یکی از این مراسم نمایش اسب چوبی است. این نمایش نمادین و سمبلیک اگر چه به عنوان نوعی تفریح و نمایش مضحک و سرگرم کننده در عروسی‌ها و مجالس شادمانی اجرا می شود اما دارای معنی و مفهوم عمیقی است که قابلیت تحقیق و مطالعه گسترده‌ای دارد . سنت‌های دیگر مانند کشتی با چوخه در مناطق مختلف از جمله در دشت جوین ، برگزاری دعای باران و مراسم خواجه خضر که نوعی جشن برداشت گندم محسوب می شود نیز در این منطقه رواج دارد .
البته آئين هاي نمايشي در اين سرزمين سابقه اي چند صد ساله دارد . چنانكه مشرق شناس انگليسي  جيمز داون در كتاب 'عارف ديهيم دار' كه تاليف آن به حدود پانصد سال قبل بر مي گردد در مورد سفر شاه اسماعيل صفوي به سبزوار و مواجهه مردم با وي در مورد نمايش نبرد رستم و سهراب چنين نوشته است : شاه اسماعيل كه گفتيم چگونه علاقه به شاهنامه و تكثير آن و اينكه مردم ايران شاهنامه خوان شوند ، داشت از اين دعوت حيرت كرد چون انتظار نداشت كه مردم سبزوار طوري با شاهنامه مانوس باشند كه صحنه جنگ رستم و سهراب را نمايش بدهند . اما وجوه سبزوار به او گفتند كه مردم شهر ، حتي قبل از اينكه فردوسي شاهنامه را بسرايد از چگونگي جنگ رستم و سهراب اطلاع داشتند ، حيرت شاه اسماعيل از آن گفته بيشتر شد و پرسيد چگونه شما قبل از اينكه شاهنامه سروده شود از واقعه جنگ رستم و سهراب اطلاع داشتيد و آنها جواب دادند براي اينكه ميدان جنگ رستم و سهراب در اين شهر بود . شاه اسماعيل با شگفتي پرسيد شما از كجا مي دانيد كه ميدان جنگ رستم و سهراب در اين شهر بوده وجوه سبزوار پاسخ دادند كه اين روايت سينه به سينه نقل شده و قبل از اينكه شاهنامه از طرف فردوسي سروده شود در اين شهر همه از اين روايت آگاه بودند .  ميدان دژ سپيد كه بعدها و با تخريب آن به ميدان ارگ معروف گرديد در مكان كنوني شهرداري سبزوار واقع است و قبر سهراب كه به قبر اسطوره اي وي معروف است در اين مكان قرار دارد .
با استناد به اين مدارك مي توان استنباط كرد كه مردم اين شهر از ديرباز با هنر ، مخصوصا هنرهاي نمايشي خو داشته اند و آن را سينه به سينه به فرزندان خود منتقل كرده اند . وجود آئين هاي نمايشي مختلف كه با زندگي روزمره اين مردمان همراه بوده غالبا جنبه فرح بخشي و شادماني داشته است . سياه بازي و سفيد بازي ، نمايش هاي تخته حوضي كه همراه با موسيقي نيز بوده گونه اي از اين آئين هاست .
البته بايد به اين مطلب نيز اشاره كرد كه پاره اي از اين آئين ها نيز مخصوص مراسم هاي عزاداري و مذهبي بوده كه كماكان به همان شكل سابق و سنتي اجرا مي گردد . قبل از ورود اسلام به ايران و گرايش مردم به اين دين ، بيشتر در مراسم هاي سوگواري نمايش سوگ سياوش اجرا مي شده كه شباهت زيادي با تعزيه بعد از اسلام داشته است . رواج اسلام در بين ايرانيان و ارادت اين قوم به اهل بيت پيامبر سبب شد آئين تعزيه به عنوان يك سبك نمايشي مستقل جاي خود را در بين آئين ها و رسوم اين مردم پيدا كند .
با گذر زمان و رواج زندگي شهرنشيني و در كنار آن مهاجرت روستائيان به عنوان وامداران اصلي اين آئين ها ، تعداد زيادي از رسوم كهن به ورطه فراموشي سپرده شد و در شلوغي زندگي شهري ديگر جايي براي ايرادشان وجود نداشت . البته آئين هايي كه بيشتر به شكل نمايشي اجرا مي شدند توانستند مسيري براي بقاء خود پيدا كنند . برقراري ارتباط با فراسوي مرزها و تبادل اطلاعات فرهنگي به واسطه رفت و آمد هنرمندان باعث گرديد نمايش از ميدان ها و تخته حوض ها به سالن هاي نمايش كشيده شود و شكل امروزي تري به خود بگيرد !
حضور جوانان مستعد و پرشور در اين عرصه عاملي بود در جهت رشد و ترقي اين هنر . اجراي تئاتر در مدارس به مناسبت هاي مختلف و سپس نمايش براي عموم افراد بيشتري را به سمت خود جلب كرد . از جوانان پيشرو در اين زمينه كه در دهه هاي 40 و 50 تئاتر را سبزوار پايه گذاري كردند مي توان به آقايان صفي آبادي ، ثابت قدم ، خلقي ، جعفري و ... اشاره كرد . در سال 54 به همت آقايان كارگري و كاشمري و بهادران خانه فرهنگ و هنر در سبزوار ، به عنوان اولين شهر در ايران بعد از تهران تاسيس گرديد و عامل انسجام و تعامل گروه هاي هنري با يكديگر گرديد . تشكيل گروه هاي هنري مختلف ( گروه هاي موسيقي / تئاتر / هنرهاي تجسمي ) باعث شد برنامه هاي هنري مختلفي در طول سال براي اجراي عموم در سالن هاي نمايشي وجود داشته باشد .
بعد از انقلاب و شروع جنگ تئاتر نيز رنگ و بوي آن دوران را به خود گرفت و اكثر كارهاي به نمايش درآمده حال و هواي خاصي داشت . البته در كنار اين گونه نمايش ها كارهاي متفاوتي نيز اجرا مي شده است . براي مثال نمايش اسب چوبي به كارگرداني حسين كارگري كه توانست در جشنواره هاي داخلي و خارجي نامي براي تئاتر سبزوار دست و پا كند .
در گذر زمان و با ورود افرادي با تحصيلات آكادميك در زمينه هنرهاي نمايشي خون جديدي به رگ هاي تئاتر دميده شد . استفاده از متون نويسندگان داخلي و خارجي ، دكور و طراحي صحنه ، حضور پررنگ موسيقي در متن كار ، گريم و چهره آرايي عواملي بودند كه توانستند تئاتر سبزوار را به معناي واقعي كلمه اش نزديك كنند .
لازم به ذكر است كه متاسفانه نبود حمايت هاي مالي و معنوي كافي از هنرمندان و بالا بودن هزينه هاي اجراي يك نمايش باعث شده كه هرچند وقت يكبار كسي يا گروهي اين چراغ را براي مدت زماني كوتاه روشن نگه دارد .
 
محقق : اکرم رادنیا
زیر نظر رضا حامدی خواه
 منبع : وبسایت جشنواره ملی دانشجویی تئاتر تک بازیگر رضوی
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
تئاتر سبزوار در مرز / صعود یا سقوط ؟
نظرت را بنویس
comments

محبوبه فرجادی

با سلام واحترام وعرض گلایه.به جرات و بدون اغراق بسیار کار اشتباهی انجام دادید که نامی از بزرگ مرد تاتر و بنیانگذار موسیقی پاپ در سبزواراستاد حاج حمید علی ابادی که سالیان سال در اعتلا وحفظ هنر این شهر زحمت کشیدند و خاک صحنه خوردند نبردید.

با عرض ادب و احترام چرا از هنرمندانی نظیر اقایان حاج حمید علی ابادی و حسین غایبی اسمی اورده نشده

هنردوست سبزواری

زنده باد همه هنرمندان سبزواری ! من به خصوص عاشق شخصیت هنری اقای کارگری هستم. به نظرمن اقای کارگری نباید به شورای شهر می رفتن و درگیر کارهای سیاسی می شدن. اقای کارگری اگه اگه همون فعالیت های هنریشو به صورت جدیتر پیگیری می کرد و ادامه میداد خیلی موفقتر و محبوبترمیشد. الان به نظرمن اقای کارگری دو سه دوره است که حیف شده.

حامد

سلام قابل توجه مسئولین ،هنرمندان و پیشکسوتان و دوستان قدیمی استاد خلقی آیا خبر دارید که استاد مدتی است که بدلیل بیماری شدید در بیمارستان واسعی بستری می باشد و متاسفانه هیچدام از دوستان و مسئولین حتی یک عیادت خشک خالی هم انجام نداده اند.فقط ما ایرانیها بلدیم وقتی کسی را از دست می دهیم ،بفکر و تجلیل از او می افتیم .

مسگری رفق عسگری

اسرار نامه هم اسرار نامه قدیم...کوجاست اون زمانی که کامنت میذاشتی واسرار نامه بی هیچ چینه خوری و دستمال به دستی اونو میذاشت رو سایتش و به این گذاشتنش غره بود...هی ..هی..هر چی میگی از غم نان بگو و معیشت. کاش زمانی برسه که غم معیشت ما رو گرفتار درد معشیت نکنه.

مسگری رفق عسگری

با سلام و تشکر از سایت وزین و رنگین شما.عارضم که در اشاراتی که در کم محلی هایی که به کسوت داران هنر نمایش در شهرستان سبزوار نموده اید کاش به این نکته هم اشاره میکردید که متولی تقدیر از این جاده صاف کنان عرصه پر عرضه هنر نمایش در شهرستان اداره منفعل ارشاد اسلامی ست،و درد آنگاه بیشتر می شود که ریاست فعلی با تمام ادعایی که در هم جنس بودن با این طیف (نمایشی بودن ) دارد باز از این مهم غافل بوده و در معیت یکی بدتر از خود (مسئول انجمن یک نفره نمایش ) کاری به غیر از رتق و فتق امورات جاری (پر کردن بیلان های غیر مستند ) نداشته و در اصل پرداختن به این عناوین را جزو وظایف خود ندانسته و اگر هم از بد روزگار و روی خوش کردگار روزی روزگاری به این قضیه هر چند سخیف و خفیف اعتنایی بنما یند ،خلق را منت کش می کنند،نمونه بارز آن اختتامیه جشنواره تئاتر تک بازیگر رضوی و حضور پر دبدبه و کبکبه آقایان بر صحنه برای اهدای مبلغ ناچیز و شرم آور ( تومانی 100/000 به این عزیزان است..قیمتی بس ناچیز برای کسانی که خاک صحنه خورده اند و کارتونک کسوت ُرفته اند و بعد هم مثل معمول ثبت و ظبط ماجرا با درج عکس خود با کت و شلوار پلو خوری بر سایت اداره مطبوع( در حال اهدای لوح تقدیر ) و بن کل ماجرا را به نام خود تمام کردن است..آخر تا کی..؟؟؟
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما