مدیرمسئوول نشریه بیهق :

اگر می خواهید رنج نبرید ، توقعتان را از مسئولین کم کنید

شنیده بودیم خیلی اهل مصاحبه نیست و احتمال زیادی می دادیم که مصاحبه با ما را نیز نپذیرد ، اما وقتی از دفتر تبلیغاتی اسرارنامه تماس تلفنی گرفته شد و اجازه مصاحبه خواستیم ، بدون تکلف و تعارف خاصی پذیرفت. این برای ما بسیار خوشحال کننده بود. به هرحال او یکی از نویسندگان و چهره های فرهنگی توانمند والبته کمتر شناخته شده شهرمان است. خصوصاً ، این که قبلاً نیز جزء همکاران رسانه ای ما بوده است.
بعد از ظهر گرم یکی از آخرین روزهای تیرماه 91 بود که با هماهنگی قبلی برای ملاقات با وی به مغازه اش واقع در خیابان بهار نرسیده به چهارراه دادگستری رفتم.
مغازه کتاب فروشی ودفتر مرکزی نشرآژند.
وارد که می شوی ، برایت یک دنیا حرف دارد ، نورکم مهتابی های داخل مغازه و سکوت عمیق همه کتاب هایی که شاید مدت هاست روی این قفسه ها چشم انتظار نگاه جست وجوگر یک مشتری کتابخوان وکتاب شناس نشسته اند . درست کنار همین مغازه ، کتاب فروشی دیگری هست (کتاب فروشی اندیشه سبز) که از روی زرق و برق دکوراسیون و نورپردازی های پرجلال ورودی مغازه و درون آن ، می توانی بفهمی که تازه کار است و خوشبختانه هنوز ، غم سالهای بی مطالعه ای و کم مطالعه ای مردم شهری که دارالعلم و دارالمومنینش خوانند ، برآن اثر نکرده است.
اما در کتاب فروشی آژند اوضاع فرق می کند. اقلاً حدود 14 یا 15 سال از عمر این کتاب فروشی می گذرد و تا کنون بسیاری از بیم و امیدهای عرصه کتاب را با چشم خود دیده و فقر فرهنگی را  که به تعبیر صاحب این مغازه خاک رنشسته بر روی کتاب هاست ، از نزدیک درک کرده وبا همه دلسردی های موجود در این راه تا به امروز دوام آورده است. شاید عشقی در کار بوده است.
حتماً عشقی در کار بوده است.
به خصوص وقتی با صاحب این کتاب فروشی هم کلام می شوی بیشتر مطمئن می شوی که حتماً عشقی در میان بوده است.
غلامحسین ثنایی فر متولد 1332 در خیابان بیهق سبزوار . معلم بازنشسته و نویسنده چندین کتاب داستان و رمان که اغلب زمینه های اجتماعی دارند صاحب این کتاب فروشی است. وی در عین حال صاحب امتیاز و مدیر نشر آژند نیز می باشد. نشری که در سالهای اخیر برای اهالی فرهنگ و کتاب دارالمومنین سبزوار به اندازه کافی شناخته شده هست.
در کارنامه فعالیت های فرهنگی او باید صاحب امتیازی و مدیرمسئوولی دوهفته نامه بیهق را نیز ثبت کنیم. نشریه ای که هرچند کوتاه مدت بود ، اما نمونه موفقی از فعالیت های مطبوعاتی در شهر سبزوارمحسوب می شد.
وقتی از او می خواهم خودرا معرفی کند ، پس از نام و فامیل و شغل وسال تولد از این می گوید که در جوانی ابتدا برای مدتی کوتاه جذب نیروی هوایی شده است . اماچون این شغل را باروحیه خودمناسب ندیده از آن بیرون آمده و ضمن رفتن به خدمت سربازی ، در شمار نیروهای سپاه دانش قرار گرفته و در برخی شهرهای شمالی کشور فعالیت کرده است.وسپس بعد از مدتی به عنوان معلم به استخدام آموزش و پرورش در می آید و تا سال 83 که به بازنشستگی نائل می شود ، در کسوت مقدس معلمی فعالیت می کند.
هنگامی که قرار است از سوابق کار فرهنگی و افتخاراتش در عرصه نویسندگی وچاپ کتب داستانی بگوید تنها به نیمی از موارد با مختصری توضیح اشاره می کند و بقیه را در خلال مصاحبه از لابه لای صحبت هایش متوجه می شوی . مثلاً متوجه می شوی تیراژبرخی کتاب های وی به بالای 100هزارنسخه نیز رسید است. به طور مثال مجموعه داستان پیروزی تا 130هزار نسخه چاپ شده است . یا رمان سلمانک از همین نویسنده به تیراژ 30 هزار جلد رسیده که نسبت به کتب رمان تیراژ خوبی است.
ازدیگر افتخارات ثنایی فر برگزیده شدن مجموعه آثار او در کشور در زمینه داستان نویسی در جشنواره های مربوط به فرهنگیان ، دانشجویان و اساتید دانشگاه هاست. البته او به گفته خوددیگر سالهاست در جشنواره ها شرکت نکرده و معتقد است باید فرصت را به جوان تر ها سپرد.
هرچند مصاحبه اسرارنامه با نویسنده کتاب های رمان "سلمانک" ، "نان آور کوچولو" ، "درغربت" ومجموعه داستان های "خاطره" ، "پیروزی" ، "آرزوی عروج" ، "قدم اول" ، "آوش" ، مجموعه داستان "گلبهار" و ... ابعاد بسیار گسترده و متفاوتی داشت اما در اینجا قصد داریم تنها به آن بخش هایی از مصاحبه وی اشاره کنیم که درمورد فعالیت های مطبوعاتیش در سبزوار و در جایگاه مدیرمسئوول و سردبیر نشریه بیهق توضیحاتی ارائه داد . یا شاید بهتر است بگوییم درد دل کرد.
البته بقیه بخش های مصاحبه ثنایی فر با اسرارنامه را در آینده ای نزدیک در همین مجله منتشر خواهیم کرد .
اینک بخش هایی ازاین گفتگو :

اسرارنامه : در مورد ورودتان به کار مطبوعاتی و انتشار نشریه بیهق توضیحاتی بدهید وبه عنوان مثال بفرمایید چگونه وارد این کار شدید؟
- علاقه زیادی که از ابتدا به فعالیت های فرهنگی داشتم مرا واداشت تا در دوران پس از بازنشستگیم از آموزش وپرورش ، کار انتشار نشریه محلی بیهق را آغاز کنم و به این عرصه وارد شوم. البته برای دریافت مجوز نشریه حدود 12 یا 13 سال قبل ، دنباله گیری کرده بودم و سرانجام توانستم چندین شماره از دو هفته نامه بیهق را حدوداً بین سال های 82 تا 85 منتشر نمایم.

اسرارنامه : کار مطبوعاتی را چگونه دیدید؟
- فعالیت در عرصه مطبوعات کار بسیار سختی است. زیرا معمولاً مسئوولین به ویژه در شهرهایی نظیر سبزوار ، با آن همکاری لازم را به عمل نمی آورند و نیز توقعات و انتظارات خاص خود را دارند که برخی از این توقعات اصلاً با روحیات من سازگار نبود.به همین خاطر حدود دو یا سه سال با هرسختی که بود به انتشار بیهق پرداخته ، اما سرانجام این کار را کنار گذاشتم.

اسرارنامه : در مورد نشریات محلی سبزوار بگویید. از نگاه اسرارنامه در حال حاضر نشریات کاغذی خوبی در شهرستان نداریم. دوست داریم در این باره نظر شما را هم جویا شویم و بدانیم به نظر شما وضعیت نشریه ها در سبزوار از ابتدا تا کنون چگونه بوده است؟
- ثنایی: متأسفانه نشریات سبزوار اغلب وضعیت خوبی ندارند چون اکثراً گردانندگانشان متخصص این کار نیستند وهمان ها هم دائماً درحال تغییرند و درزمان فعالیت به جای رعایت اصول و فنون کار ، بیشتر سلیقه ای عمل می کنند. آنهایی هم که اینکاره اند وقتی ببینند اوضاع به این شکل است و نشریه ساماندهی خوبی ندارد پا پیش نمی گذارند. البته عدم حمایت صحیح مسئولین نیز یکی دیگر از دلایل درجا زدن و عملکرد ضعیف نشریات محلی در سبزواراست.
متأسفانه مسئوولین نه از نظر مالی و نه از نظر معنوی هیچ حمایت موثری از مطبوعات نمی کنند. در حالی که این هردو بُعد برای فعالیت رسانه ها بسیار موثر است.

اسرارنامه : از نظر شما اگر مسئولین به نشریات کمک مالی کنند باعث وابستگی نشریات به مسئوولین و نهادهای دولتی نمی شود.؟
- الزاماً خیر. بلکه این موضوع به مسئوول آن نشریه بستگی دارد که تا چه اندازه استقلال خود را حفظ کرده و یا آن را به دست فراموشی بسپارد و زیربار وابستگی برود.
یا این که افراد کمک کننده نیتشان از کمک چه چیزی باشدچه اندازه نیت حمایت از کار فرهنگی دارند و چه اندازه می خواهند خودشان را مطرح کنند؟ البته آن کمک هایی که از طرف برخی ارگان ها و نهادها بشود قطعاً در مقابلش توقعاتی هست.
در کل متأسفانه نشریاتی که در سبزوار هست وضعیت مطلوبی ندارند و به همین خاطر من خودم به عنوان یک نویسنده حتی یک قطعه کوتاه به این نشریات نداده ام. نه تنها در سبزوار در هیچ جا .
و من همیشه به نشریات محلی که با آنها ارتباط داشته ام توصیه کرده ام ابتدا خود را درست کنند و نشریه را به وضع مطلوب برسانند.

اسرارنامه : به نظر شما باید چه کار کرد تا نشریات محلی جانی تازه بگیرند؟
- نشریات سبزوار تا کنون چه آنها که وابسته بودند و چه آنها که غیروابسته بودند عملکرد چندان مطلوبی نداشته اند. و این باعث شده مردم تا حدودی از خرید ومطالعه نشریات محلی دلسرد شوند. برای برطرف کردن این وضعیت نشریات باید با حضوری اهالی قلم یک شورای قوی تشکیل بدهند و کمی پشتوانه مالی هم داشته باشند.در این صورت می شود کار کرد. بنده زمانی که نشریه بیهق منتشر می شد در هر شماره نزدیک  به200هزارتومان از جیب خود هزینه می کردم.

اسرارنامه : یعنی حتی همان نشریه بیهق هم که نشریه وزینی بود بازهم بازهم به لحاظ مالی برای شما بازدهی نداشت ومجبور بودید از جیبتان برایش هزینه کنید ؟
- این که می فرمایید نشریه بیهق وزین بود لطف شما ومردم است که بیهق را چنین معرفی می کنید. اما بله بیهق هیچگونه بازدهی مالی برای ما نداشت والبته ما هم با هدف سود مالی به سراغ این کار نرفتیم.
با این حال بیهق و بسیاری دیگر ازنشریات محلی چنانکه گفته شد حتی هزینه خودشان را هم در نمی آورند. حالا اگر از بحث مالی بگذریم حتی به لحاظ معنوی هم شرایط طوری نیست که دست اندرکاران مطبوعات از کار فرهنگیشان لذت ببرند. به طوری که در تمام مدتی که نشریه بیهق منتشر می شد حتی یکی از مسئوولین شهر نیامدند بگویند خسته نباشید ، دستتان درد نکند. البته ما هم توقعی نداشتیم.

اسرارنامه : حالا که در چنین شرایطی کسانی آمده اند ومثل اسرارنامه می خواهند در فضای مجازی و به شکل الکترونیک کار مطبوعاتی انجام دهند فکر می کنید می توانند موفق شوند واصلاً امکان کار کردن هست؟
- بله می توان کار کرد . اما برای موفق شدن باید این ذهنیت منفی موجود را از بین برد. اگر هرکسی بخواهد امروز در سبزوار یک نشریه خوب و قوی منتشر کند باید اول یک تحریریه قوی برای آن ایجاد کند. چون سوژه تا دلت بخواهد وجود دارد. اما مهم این است که یک تحریریه قوی و خوشفکر پشت کار باشند. و تقسیم کار صحیحی صورت بگیرد و مثلاً هریک از قسمت های اجتماعی ، فرهنگی ، ادبی و ... را افراد کارکشته و زبده برعهده بگیرند. و البته باید اعضای تحریریه نشریات محلی افرادی عاشق و علاقه مند باشند.
بعد از تشکیل تحریریه قوی البته پیداکردن سوژه های خوب هم درموفقیت یک نشریه موثر است.

اسرارنامه : شما می توانید چند سوژه برای ما پیشنهاد بدهید ؟
- سوژه ها خیلی زیاد است . فقط کافی است چند دقیقه در کوچه و خیابان های شهر قدم بزنی.فقر فرهنگی واجتماعی و اقتصادی در جامعه می تواند سوژه های زیادی به دست یک روزنامه نگار وخبرنگار متعهد ودردمندبدهد.
من خودم دیروز داشتم در مسیرم از سمت فلکه شهربانی (دکتر شریعتی جدید) قدم می زدم دیدم یک دختر با ریخت و وضع روستایی داشت از روبه رو می آمد و نگاه می کرد انگار یک خواسته ای داشت . حدوداً 17 ساله هم بود. به من که رسیدسلام کرد من هم جوابی دادم و رد شدم و بعد دیدم دارد دنبالم می آید.من فکر کردم کمک مالی می خواهد. بعد اما از من پرسید ، ببخشید آقا اینجا شیشه [یکی ازانواع مواد مخدر صنعتی] از کجا باید تهیه کنم؟
بنده آن موقع بسیار افسوس خوردم. چرا باید یک دختر معصوم ونوجوان روستایی در شلوغی های یک شهر پرآسیب رها باشد و به دنبال مواد مخدر بگردد. این چیزها که متأسفانه کم هم نیستند همه سوژه است. دختر بیگناهی با این سن واین شرایط در یک شهرشلوغ ، آمادگی هر کاری را پیدا می کند و باید برای این آسیب ها فکری کرد.
همچنین یک سوژه دیگر اینکه چندی قبل پیرمردی از آشنایان را درمحل کارش با سرو کله زخم و چشم ورم کرده دیدم و گمان کردم تصادف کرده است اما وقتی جویای احوالش شدم ، گفت در یکی از چاله هایی افتادم که شهرداری کنده و هیچ علائمی برای آن نگذاشته بود و من هم شب هنگام ندیدم ودر چاله افتادم. به پیرمرد گفتم شکایت کن ! گفت از چه کسی شکایت کنم؟ آیا جواب گو هستند؟
به هرحال همان طور که گفتم سوژه زیاد است . افراد باید عاشق باشند و کننده این کاره باشند و سوژه های خوب را پیدا کنند و به مطالبی مناسب و عمیق تبدیل نمایند.

اسرارنامه : در صحبت هایتان از شرط عاشق بودن برای فعالان رسانه ای سخن گفتید ، شما عاشق را چه کسی می دانید؟کسی که بخواهد درشهر سبزوار کار فرهنگی کند باید چه جوری باشد که بگوییم عاشق این کار است؟
- چنین فردی باید مسائل مادی برایش مهم نباشد. و از دید مادیات به کار خود نگاه نکند که مثلاً بابت این نشریه چه مقدار پول نصیب من خواهد شد . خلاصه کسی دراین کار موفق می شود که مسائل مادی برایش مهم نباشد. عاشق سبزوار باشد عاشق فرهنگ شهرش باشد.

اسرارنامه : حالا که این اندازه از عملکردمسئوولین و کم کاری های آنان در قبال فعالیت های فرهنگی و اصحاب رسانه وقلم شهر گلایه مند هستید ، بفرمایید مردم را در این رابطه چگونه می بینید؟ آیا مردم حامی فعالیت های فرهنگی هستند ؟
- در مورد حمایت های مردم باید گفت :
کرم داران عالم را درم نیست / درم داران عالم را کرم نیست .
بسیاری از مردم قلباً از فعالیت های فرهنگی حمایت می کنند اما عملاً قدرت اجرایی وتوان کمک خاصی ندارند. مثلاً زمانی که داشت نشریه بیهق تعطیل می شد ، خاطرم هست عده ای از مردم ناشناس اعلامیه هایی منتشر کرده و در سطح شهر پخش کرده بودند تا از دیگران بخواهند با کمک های مالی ومعنوی خود مانع تعطیلی این نشریه شوند.
این شب نامه ها همان زمان به دست من هم رسید . کار افرادی بود که من آنها را هیچ وقت نشناختم، اما برای حفظ نشریه بیهق به صورتی خودجوش تلاش می کردند ، امادر نهایت تلاش هایشان موفقیت آمیز نبود ، زیرا اغلب دوستداران هنر و طرفداران فرهنگ وضعیت مالی خوبی ندارند. دیگران هم که وضع خوبی دارند گاهی یک سری کتاب ها و نشریات را فقط برای دکور می خواهند و سال تا سال نگاهی هم به آنها نمی اندازند.
در مجموع می توان گفت اگر دولت و مسئوولین می خواهند  نشریات محلی چاپ شوند وپا بگیرند باید بدون چشمداشت های بعدی حمایت های صادقانه ای به عمل آورند، مثلاً اگر مسئوولی تصمیم گرفت به صاحب نشریه ای به میزانی ، کاغذ با قیمت تعاونی کمک کند، نباید توقع داشته باشد که از آن به بعد همیشه عکس آن مسئوول به همراه یک مصاحبه در صفحه اول نشریه باشد و همیشه برایش تبلیغ شود.

اسرارنامه : پس شا یکی از دشواری های کار فرهنگی و مطبوعاتی در سبزوار را هزینه های بالای آن می دانید ؟
- بله ، در کارفرهنگی ومطبوعاتی جمع کردن مطالب با کیفیت محتوایی ، علمی و آموزشی و فرهنگی مناسب یک طرف و لوازم و هزینه ها و دردسرهای چاپ یک طرف دیگر. ... به قول قدیمی ها کارحضرت فیل است در دوره کنونی.
مگر این که خودفرد وضع مالی خیلی خوبی داشته باشد. مثلاً یک بنده خدایی در اسفراین هست که مجله ای رامنتشر می کند. وی اجناس عتیقه زیادی دارد و می گوید برای انتشار هر شماره از نشریه اش یکی از عتیقه ها را می فروشد و به چاپ نشریه می پردازد، اما این طوری کم پیدا می شود.اغلب فعالین فرهنگی و هنری به لحاظ مالی در گروه ثروتمندان نیستند. حتی برخی نویسندگان وشعرای بزرگ ما در فقر مردند چون نمی خواستند زیربار کسی بروند.

اسرارنامه : چاره چیست؟
- من فکر می کنم بیشتر همان مسئوولین دولتی که در جایگاه توانستن هستند باید کار موثری انجام دهند.
آنها هم که متأسفانه اغلبشان انگار اصلاً به این موضوعات فکرهم نمی کنند. وقتی که مثلاً فلان مسئوول در یک واحد فرهنگی قرار گرفته است اما در طول سال یک کتاب نمی خواند یا نمی خواهد و نمی تواند بخواند یا فرصت ندارد ، از چنین مسئولی نباید توقع داشت . او هیچ وقت درد یک شاعر ، روزنامه نگار و نویسنده را درک نمی کند. در حالی که مسئولین به ویژه درعرصه فرهنگی باید کسانی باشند دردآشنا . اما متأسفانه اغلب این طور نیست.

اسرارنامه : در پایان اگر سخنی با مجله اسرارنامه یامخاطبین آن دارید بفرمایید .
- اسرارنامه اسم زیبایی است ، وایهام ظریفی در آن وجود دارد. امیدوارم بتوانید در زمینه رسانه ای فعالیت موفقیت آمیزی داشته باشید که به شدت نیاز سبزواراست . ضمناً بگذارید تأکید کنم که با توجه به همه آن چه در بالا گفته شد ، به نظر من اگر می خواهید رنج نبرید باید فقط توقعتان را از مسئوولین کم کنید ، کم !

مخاطبین گرامی شما می توانید تا چند روز آینده گالری عکس های این مصاحبه را در بخش عکس نامه همین وبسایت مشاهده نمایید.

کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
حضور و غیاب رسانه ای در سبزوار (1)
نظرت را بنویس
comments

جلاییان

سلام مصاحبه بسیار عالی بود. از نویسنده محترم اقای ثنایی فر بسیار سپاسگزار. موفق و موید باشید

سعیده امامی

مرسی. همه نویسنده ها فقر فرهنگ در جامعه را هر چند قابل هضم نیست اما درک می کنند
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما