نگاهي ديگر به دومين آئين نمادين استقبال از امام زمان (ع)

بايدها و نبايدهاي احياي آئين سربداران

* علي نورآبادي / مجله تحلیلی اسرارنامه: سال گذشته که نخستين بار آئين استقبال از امام زمان (ع) برگزار شد، خوشحال شديم و آرزو کرديم اين مراسم هم بعد از چند سال برپايي موفق مانند آئين قالي شويان مشهد اردهال کاشان به يک آئين ملي تبديل شود. آئين قالي شويان مشهد اردهال - با وجود انتقاداتي که در فلسفه وجودي اين آئين هست و بزرگاني مانند جلال آل احمد درباره آن نوشته اند- هر سال با شکوه خاصي برگزار مي شود و هزاران نفر در آن شرکت مي کنند. اين آئين هم ثبت ملي شده است و هم ابعاد ملي پيدا کرده است و در سطح ملي برپا مي شود. وقتي آئين قالي شويان مي تواند در چنين سطحي مطرح شود، چرا آئين سربداران نتواند ثبت ملي شود و هر سال با شکوه و در ابعاد ملي برپا شود. اما برگزاري چنين مراسمي در سطح ملي به اين راحتي ها هم نيست بايد خيلي کار کنيم و زحمت بکشيم. رسيدن به چنين سطحي الزاماتي دارد:

1- قبل از هر چيز بايد از شهرداري تشکر کرد که اين آئين را -با همه ضعف هايي که داشت- دومين سال متوالي برگزار کرد. ظاهرا سبزوار تخصص ويژه اي در برگزاري تک برنامه ها پيدا کرده است و ما کمتر برنامه اي را در سبزوار سراغ داريم که چند سال بدون وقفه برگزار شده باشد. برگزاري آئين استقبال از امام زمان (ع) در دو سال پياپي از اين نظر واقعا استثناء است و به نوعي طلسم برنامه هاي موقتي را شکست. و تا برنامه اي استمرار نداشته باشد فايده اي نخواهد داشت و انگار که اصلا برگزار نشده است. چنانکه رئيس شوراي شهر هم گفته است: "امسال يکي از تاکيدات ما به برگزار کنندگان اين بود که چون کارها را فراهم نکرده ايد و دير به فکر افتاده ايد برگزار نشود." اما آقاي کرامت مطمئن باشند اگر اين آئين تعطيل شود ديگر هرگز سال هاي بعد برگزار نخواهد شد. همه دغدغه هاي آقاي کرامت بجاست و ما هم نگران آنها -در ادامه به آنها مي پردازيم- هستيم اما قطعا راه برطرف کردن اين دغدغه ها تعطيلي اصل مراسم نيست. همه مي دانيم که بايد اول آئيني باشد تا اشکالات و ضعف هايش را برطرف کينم و گر نه وقتي اصلا مراسمي برگزار نشود چطور مي خواهيم آن را آسيب شناسي کنيم. اول اين که بسياري از اين آسيب ها و ضعف ها تنها وقتي مشخص مي شود که خود آئين برگزار شود. تا حالا که چنين مراسمي نداشتيم، مسائل و اشکالات آن را هم نمي دانستيم و اين حرف و حديث ها تنها بعد از برگزاري خود مراسم براي مان روشن شد.

دوم اين که همه بايد دست به دست هم دهيم و هر سال ضعف هاي آن را کمتر و کمتر کنيم. به هر حال مطمئنا راه برطرف کردن اين ضعف ها و دغدغه ها تعطيلي اصل برنامه نيست. اگر برنامه تعطيل شود همه چيز فراموش مي شود هم چنانکه تا حالا هيچ کس و هيچ نهادي درباره اين آئين کار نکرده است و شايد يک برگ تحقيق و مستندات هم درباره آن نداشته باشيم. کساني که خيلي حرف دارند بايد ابتدا به اين سوال پاسخ دهند که چرا تا حالا به فکر تحقيق و تهيه مستندات درباره آن نبوده اند؟ و چرا در همه اين سال ها کاري نکرده اند؟

2- مسئولان حتما بايد با محاسبه و مشورت همديگر روز ثابتي را آن هم در تقويم شمسي براي برگزاري اين آئين استخراج و مشخص کنند. چون اگر برپايي اين مراسم بر اساس تقويم قمري باشد هر سال متغير خواهد بود و تغيير موجب سر درگمي و بلاتکليفي خواهد شد. همانطور که مي دانيد مراسم قالي شويان جمعه دوم مهر هر سال برگزار مي شود و ثابت است. اگر مي خواهيم آئين سربداران هم ملي شود حتما بايد در روز مشخصي باشد تا کم کم اين روز در ذهن همه ماندگار شود.

3- آئين سربداران هنوز اشکالات و ضعف هاي اجرايي زيادي دارد از زمان و مکان برگزاري آئين تا نظم، ترتيب و نوع برنامه هايي که اجرا مي شود. اين اشکالات کاملا مشخص و آشکار است و خود برگزار کنندگان برنامه بهتر از هر کسي مي دانند و نمي خواهيم وارد جزئيات شويم. بخشي از اين اشکالات به علت نو بودن خود مراسم و کم تجربگي برگزار کنندگان است و بخشي ديگر ناشي از اهمال ها، کم کاري ها همکاري نکردن هاست. بنابراين اگر مي خواهيم اين آئين هم مانند قالي شويان با شکوه و ملي برپا شود حتما بايد هر سال اين اشکالات را کمتر و کمتر کنيم. تنها راه رفع اين مشکلات و ضعف ها هم همفکري، همکاري و تعامل دلسوزان، افراد و نهادهاي شهرستان است. مديريت شهري واقعا اگر در پي بلند کردن نام سبزوار است بايد با تدبير و کفايت بتواند همه توان ها و ظرفيت هاي شهرستان را براي برپايي اين مراسم پاي کار آورد. برپايي باشکوه آبرومند اين آئين بدون شک اثرات مادي و معنوي زيادي براي شهرستان خواهد داشت که کمترين آن رشد و پيشرفت سبروار خواهد بود. مسئولان بدانند در خود شهرستان و در سطح ملي، هيچ تبليغي بهتر از برگزاري باشکوه و آبرومند اين آئين نيست.

4- "مستند سازي" ضروري ترين و مهم ترين مسئله براي برپايي درست اين آئين است. هر سال که اين آئين برگزار شود و ابعاد بيشتري پيدا کند مطالبه عمومي و خصوصي براي ارائه مستندات آن لازم تر خواهد بود. بنابراين بايد چيز محکمي براي ارائه داشته باشيم. رئيس شوراي شهر هم به درستي تاکيد کرده است که :"استخراج شرح حقيقت و واقعيت اين حرکت معنوي از تاريخ توسط صاحب نظران حوزه و دانشگاه مهمترين کاري است که بايد در اسرع وقت انجام شود." اما در اين مسئله خود شوراي شهر هم يک پاي ماجراست. شورا هم بايد جدي پيگيري کند. خوب، چه کسي بايد اين کارها را بکند؟ آيا جاي تحقيق و تهيه مستندات غير از دانشگاه است؟ مگر به تعداد دانشگاه و دانشجويان شهرستان افتخار نمي کنيم چرا آنها اين کارها را نمي کنند؟ دانشگاه ها بايد با همکاري شوراي شهر و شهرداري پرونده اي پژوهشي براي اين آئين تعريف و مستندات و آن را تهيه کنند. اين در حالي است که ما امسال مي خواهيم همايش بين المللي درباره سربداران برگزار کنيم. تهيه اين تحقيق هم مي تواند يکي از طرح هاي اين همايش باشد. همايش براي این مسئله چه کرده است؟ اواخر سال گذشته در يادداشتي گفتيم "همايش سربداران را برگزار نکنيد." نه اين که مخالف برپايي چنين همايشي باشيم بلکه به اين علت بود که با استدلال و دليل نشان داديم که هيچ چيز براي برگزاري آن آماده نيست. در واقع هيچ کاري نکرده ايم. چند ما گذشت و هنوز هم مي گوييم: "همايش سربداران را برگزار نکنيد". چون چند ماه گذشت و هنوز هم هيچ کار خاصي نشده است؛ تنها کار آقايان اين بوده است که زمان همايش را به تاخير انداخته اند. به تاخير انداختن همايش هم تاييد حرف ماست چون نه تنها شرايط براي برپايي همايش آماده نکرده ايم بلکه بعد از اين همه مدت شهرداري و دانشگاه حکيم سبزواري که دو عضو شوراي سياستگذاري همايش هستند اختلاف پيدا کرده اند. با اين وضع مي خواهيم همايش بين المللي برگزار کنيم؟ از اين ها که بگذريم، تصحيح، بازخواني، نقد، باز چاپ و توليد آثار در آن موضوع، ابتدايي ترين کار هر همايشي است، آيا براي همايش سربداران اين کارها شده است؟ شايد اين کارها را کرده اند و ما خبر نداريم؟ اگر آثار پراکنده و متناقض درباره سربداران بازخواني و نقد نشوند پس اين همايش براي چه برگزار مي شود؟ اگر درباره سربداران آثار جديدي که حرف تازه اي داشته باشد توليد نشود پس اين همايش را براي چه برگزار مي کنيم؟ اگر اين همايش چيزي به توليدات علمي و پژوهشي کشور اضافه نکند با چه هدفي اين همايش را برگزار مي کنيم؟ و اگر برپايي اين همايش تاثيري در پيشرفت منطقه سبزوار نداشته باشد پس براي چه اين همه هزينه مي کنيم؟ صرف برگزاري همايش که هدف ما نيست، اگر به اين اهداف نرسيم آيا بهتر نيست هزينه برپايي همايش را جاي ديگر خرج کنيم تا لااقل گرهي از مشکلات شهرستان باز شود. آيا مي خواهيم يک همايش صوري و بي محتوا برگزار کنيم؟ اميدواريم برگزار کنندگان همايش قبل از برگزاري به اين مسائل جدي فکر کنند.

کار ديگري که ان شاء ا... سال هاي بعد بايد صورت گيرد ارتباط برقرار کردن با مراکز علمي و پژوهشي معتبري که در زمينه مهدويت فعاليت مي کنند. مهم ترين اين مراکز دبيرخانه همايش بين المللي "دکترين مهدويت" در قم است که هر سال همزمان با نيمه شعبان همايش مهدويت را با حضور انديشمندان خارجي در تهران برگزار مي کند. مسئولان شهري حتما بايد با دبيرخانه اين همايش ارتباط برقرار کرده و تعامل داشته باشند تا هم خود آئين را به آنها معرفي کنند و هم آنها مي توانند در اين زمينه کمک فراواني داشته باشند. حتي اگر خوب عمل کنيم مي توانيم خود آئين را در همايش سال بعد در سالن اجلاس سران در تهران با شکوه خاصي اجرا کنيم.

5- آئين سربداران را بايد مدام آسيب شناسي کنيم. آئين هاي ديني به ويژه آئين هايي که خصلت جمعي و گروهي دارند به شدت مستعد تحريف و انحراف هستند. خيلي بايد مراقب باشيم که اين آئين گرفتار تحريف و خرافات و اين مسائل نشود. وقتي حادثه عظيمي مانند عاشورا گرفتار تحريف و خرافات مي شود چرا اين اتفاق برای آئين سربداران نيفتند. بخش عمده اي از اين تحريف ها و خرافات را هم خود ما وارد اصل ماجرا مي کنيم. بنابراين بايد با آسيب شناسي مداوم اين آئين را از اين تحريف ها و خرافات حفظ کنيم. اگر آئين سربداران گرفتار تحريفات شود ما که برگزار کننده آن هستيم نه تنها ثواب نکرديم که خودمان هم کباب خواهيم شد؛ و به قول آقاي کرامت، پايان خوشي در انتظار اين برنامه و حتي خود ما نخواهد بود. به ويژه که اين آئين به مسئله مهمي مانند مهدويت و امام زمان (ع) مربوط است.

از سوي ديگر درست است که آئين استقبال يک حرکت نمادين است اما نبايد در حد همين آئين صوري و نمادين باقي بماند. به عبارت ديگر اگر اين آئين از محتوا تهي شود و تنها به همين حرکت "نمادين و صوري" اکتفا شود ارزش چنداني نخواهد داشت. فلسفه و محتواي اصلي اين آئين، "انتظار" است. آن هم نه انتظاري خنثي که خمودي و سستي مي آورد بلکه انتظاري که به گفته دکتر شريعتي "مذهب اعتراض" است. انتظار، مذهب اعتراض به ناراستي ها و بي عدالتي هاست؛ و اين فلسفه و محتوا بايد در اين آئين حفظ و زنده شود.


6- يکي ديگر از اشکالات برنامه امسال ضعف جدي در اطلاع رساني آن بود. دو سه هفته قبل از برگزاري مراسم، مشاور شهردار از برپايي آن خبر داد اما تا روز برگزاري هيچ خبري نشد تا اين که روز جمعه هم خود برنامه برگزار شد. حتي در سطح شهر هم اطلاع رساني درستي نشد شايد اين کم خبري به خاطر همين اختلاف نظرها با شوراي شهر بوده باشد. به هر حال اگر مي خواهيم آئين سربداران هم در سطح ملي مطرح شود خيلي خيلي بيشتر از آنها بايد در زمينه اطلاع رساني و رسانه اي آن کار کنيم. هنوز هيچ کار خاصي براي معرفي و شناساندن اين آئين در رسانه هاي کشوري نکرده ايم بنابراين اين بخش هم ان شاء ا... بايد براي سال هاي بعد ديده شود. حتي بايد از خبرنگاران و گزارشگران رسانه هاي کشوري و ملي براي ديدن و تهيه گزارش از اين آئين دعوت کنيم. اين آغاز راه است بايد به جايي برسيم که مانند مراسم قالي شويان، هزاران نفر از سراسر کشور و حتي از خارج براي ديدن و شرکت در اين آئين به سبزوار بيايند. اگر خوب عمل کنيم اين اصلا دور از دسترس نيست.


7- بيشتر اعضاي شوراي شهر از نحوه برگزاري برنامه امسال انتقاد کردند که اتفاقا خوب کردند. اگر قرار است اصلاحي صورت گيرد و رو به رشد باشيم اين نقدها و تبادل نظرها لازم است. در لابلاي همين صحبت ها برخي نظرات و پيشنهادها هم بود که مي شود سال هاي آينده براي بهتر شدن مراسم استفاده کرد. با همه اين ها اما بي انصافي هم نبايد کرد. همه از شهرداري انتقاد کردند اما آيا شوراي شهر، اعضاي شورا و ديگر دستگاه هاي شهرستان نمي توانستند حضور مسئولانه تر و فعالانه تري در برگزاري مراسم داشته باشند؟ اگر چنين بود قطعا مراسم بهتري را شاهد بوديم. مثلا رئيس شورا گفته است: "متاسفانه شهرداري سال گذشته تهيه مستندات تاريخي اين آئين را پشت گوش انداخت که حاصل آن کاهش استقبال عامه مردم و خواص از برنامه امسال بود." اين که شهرداري کوتاهي کرده است يا نه بحث ما نيست اما آيا شوراي شهر به عنوان تصميم گيرنده نمي توانست در طول سال اين تذکر را بدهد و پيگيري کند تا پرونده آئين سربداران کامل شود؟ شهرداري که خودش نمي تواند کار پژوهشي کند اين کار دانشگاه هاست؛ آيا شوراي شهر نمي توانست در يکي از جلساتش تکميل اين پرونده را تصويب و آن را به عنوان طرحي به دانشگاه ها واگذار کند تا پرونده اين آئين کامل شود؟ اين همه دانشگاه در شهرستان داريم که اين کارها را بکنند و گر نه فلسفه وجودي شان چيست؟ و آيا شوراي شهر نمي تواند اداره ميراث فرهنگي را ملزم کند که ثبت اين آئين را جدي پيگري کند؟ در طول سال همه فراموش مي کنيم وقتي که زمان برگزاري برنامه مي رسد همه به حرف مي آييم.


8- اگر مي خواهيم اين آئين را ملي کنيم بايد همه پاي کار بيايند و هر کس يک گوشه کار را بگيرد. مثلا استادان و دانشگاه ها پرونده پژوهشي و مستندات آن را تهيه کند. ميراث فرهنگي ثبت آن را در ميراث معنوي کشور پيگيري کند. شوراي شهر با تصميمات و مصوبات به موقع و بجا زمينه را براي برگزاري بهتر اين آئين فراهم کند. شهرداري با همکاري فرمانداري طراحي و اجراي آن را بر عهده بگيرند. اين همکاري ها و تعامل لازمه هر برنامه خوب و موفقي است و هيچ راه ديگري غير از همفکري و همکاري نداريم. نمي شود که همه خودشان را کنار بکشند و هر کس ساز خودش را بزند و بعد هم همه بگويند چرا اين طور چرا آن طور برگزار شد؟ و چرا اشکال داشت؟ اصل حرف آقاي کرامت که گفته است: "اگر اين مسائل تا سال آينده برطرف نشود مطمئنا برگزار نشدن اين مراسم بهتر از اجراي آن است"؛ درست است اما او ديگر مسئولان شهري بايد به فکر چاره براي برطرف کردن اشکالات باشند نه اين که از الان ساز تعطيلي آن را بزنند. تعطيل کردن مراسم که هنر نيست و نياز به تصميم گيري هم ندارد. و اصلا با تعطيلي اين مراسم چه چيزي عايدمان مي شود؟ اگر توانستيم با تلاش، جسارت و پشتکار ضعف ها و اشکالات را برطرف کنيم هنر کرديم. اگر توانستيم آئين سربداران را مانند قالي شويان مشهد اردهال در سطح ملي برگزار کنيم هنر کرديم. اين کارها "مرد ميدان" مي خواهد و گر نه به تعطيلي کشاندن اين برنامه و ديگر برنامه هاي مشابه "مرد" نمي خواهد و کار خاصي هم ندارد. به جاي کنار نشستن و احيانا کارشکني کردن براي برگزاري موفق و خوب يک برنامه بايد وسط ميدان بياييم و هر چه توان داريم بگذاريم.

نگاه مان بايد تکميلي و رو به تعالي باشد نه حذفي و تعطيلي. بنابراين همت و توان و افق ديد و دورنماي مسئولان شهرستان در چنين جاها و مواقعي مشخص مي شود. آيا دنبال مقصر هستيم تا همه تقصيرها را گردن او بيندازيم و خيال خودمان را راحت کنيم؟ ما دنبال اين نيستيم که شهرداري يا شوراي شهر يا فرمانداري را مقصر معرفي کنيم. گناه را گردن ديگران انداختن معمول است و کاري ندارد. ما آنها را مقصر بدانيم و آنها هم ما را مقصر معرفي کنند. اين سر و کله همديگر زدن ها شايد در فضاي محدود شهرستان برد کوتاه چند روزه اي داشته باشد اما در نگاه کلان و کشوري هيچ جايي ندارد. چون در سطح ملي اصلا نمي گويند شهرداري سبزوار مقصر بود يا شورا يا نهاد ديگر؛ بلکه در سطح کلان يک جمله بيشتر نمي گويند: "سبزوار آئين سربدارن را خوب يا بد برگزار کرد." فقط همين يک جمله. اين سر و کله هم زدن هاي مسئولان يک شهر مانند چنگ زدن به صورت همديگر است. نمونه هاي اين چنگ زدن ها هم کم نيست که نمونه آن را اخيرا در دعواهاي اعضاي شورا و مسئولان دانشگاه علوم پزشکي ديديم. مسئولان يک شهر درباره مشکلات بيمارستان حشمتيه به گونه اي صحبت کردند که انگار اين بيمارستان در جاي ديگري است .

انگار نه انگار اين بيمارستان براي سبزوار و براي خود ماست. اگر بيمارستان حشمتيه مشکلات در زمينه هاي پارکينگ و مرکز زباله سازي و غيره دارد راهش که چنگ زدن به صورت همديگر و هياهو کردن نيست. مسئولان محترم شهر به جاي اين که بنشينند با هم مشورت و همکاري مشکلات را حل کنند اختلافات نظرهاي خود را رسانه اي مي کنند و عليه هم دعوا راه مي اندازند. آن هم با چنان بغض و کينه اي که آدم تعجب مي کند، انگار در پي انتقام گيري هستند. حواس مان باشد که در دعوا و جنگ زدن ها، صورت هر دو طرف زخمي و خراشيده مي شود و در نهايت آن که ضرر مي کند البته مردم و سبزوار هستند. انگار آقايان يادشان مي رود که همه مسئولان يک شهرند و همه مسئولند.

برای مطالعه یادداشت های بیشتر به قلم علی نورآبادی هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.

 

کوچه پس کوچه پیوندها

کلیک کنید:

احیای میراث معنوی سربداران در گام های نخست پراشکال اما لازم

نظرت را بنویس
comments

همشهری

با سلام خدمت آقای نورابادی خبرنگار محترم ممنونم بابت این مطلب عالی با بیشتر بندهای نوشته شما موافقم فقط یک بند را قبول ندارم انجا که فرمودید باید مسئولان برای برگزاری ایین استقبال از امام زمان در تقوم شمسی زمان ثابتی را پیدا کرده و همه ساله درهمان تاریخ انجام دهند با این قسمت چندان موافق نیستم که دلایل خود را در ادامه بیان می کنم: اولا اینطور که پیداست خود قیام سربداران هم در ماه شعبان اتفاق افتاد در نتیجه ا گر این مراسم در ماه شعبان برگزار شود یک مناسبت خوبی هم با خود سربداران پیدا میکند ثانیا خود مسئله ظهور هم زمان مشخصی ندارد و هر زمان از سال ممکن است اتفاق بیافتد پس مراسم نمادین استقبال هم اگر در تقویم شمسی زمان مشخص نداشته باشد بهتر است ثالثا شعبان بهترین زمان برای اجرای چنین ایینی است چون ماهی است که به امام زمان تعلق دارد و ماهی سرتاسر شادی است و این مناسبت درهر زمانی از تقویم شمسی که قرار بگیرد ممکن است با بعضی ازماه ها نظیر محرم و صفر یا رمضان تقارن پیدا کند و عملا امکان اجرای ان در بعضی مواقع از بین برود چهارمین مزیت برگزاری این برنامه در شعبان که نسبت به تقویم شمسی به صورت متغییر می چرخد هر سال در این است که خود سربدارن هم که گفته می شود اسب سفیدی را در بلندای شهر قرار می داده اند هر جمعه این کار را در طول کل سال انجام می داده اند و در نتیجه حالا هم اگر بخواهیم این ایین را احیا کنیم بهتر است طوری باشد که در ایام مختلف سال به اجرا در بیاید ضمنا به تعطیل کردن این ایین به بهانه انجام کار تحقیقی و پژوهشی هیچ اعتقادی ندارم چون بعدکه تعطیل بشود دیگر نه ایینی اجرا می شود و نه تحقیقی صورت می گیرد مسیولین و پزوهشگران و محققانمان در طول همه سال وقت دارند که پزوهش کنند ان یک روز را بهتر است به اجرای مراسم اختصاص بدهند

ظاهرا دستندرکاران اجرای برنامه قبل از بررسی محتوا و چگونگی اجرا به فکر محاسبات ریالی خود هستند که از اجرای این برنامه چقدر گیرشان می اید ؟؟؟ اگر براشون درامد داشته باشه باتمام انتقادها انجام میدن اگر نصرفه هزار دلیل و استدلال در لزوم بیاری بازم میگن نه نمیشه !!!!!! پس ملاک محتوا ، سربداران ، سبزوار ، شهروندان نیس !! چقدر به مجریان پول و درآمد میرسه است !!!!..

- مطلب خوبيه، اي کاش برخي جملات مهمش را بولد مي کرديد تا بهتر ديده شود.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما