نگاهی به ویژه نامه نشریه دانشجویی پله به افتخار محمود دولت آبادی

«پله» نام یکی از نشریات دانشجویی دانشگاه حکیم سبزواری به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی احمد دوستی است که سابقه 3 سال فعالیت دارد.

به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، این نشریه دانشجویی در جدیدترین شماره خود که خرداد 94 به زیرچاپ رفته، به صورت ویژه نامه ای برای نویسنده بزرگ سبزواری استاد محمود دولت آبادی منتشر شده است.

انتشار این ویژه نامه در یکی از نشریات دانشجویی دانشگاه حکیم سبزواری از آن جهت حائز اهمیت است که نشان می دهد دانشگاه حکیم سبزواری که در طول سال های گذشته معمولا پرچمدار فعالیت های علمی و فرهنگی غرب خراسان رضوی بوده، اما به واسطه برخی حساسیت های بی دلیل در ارتباط با محمود دولت آبادی سکوتی همه جانبه اتخاذ کرده بود، سرانجام با انتشار ویژه نامه ای تخصصی نقش خود را در رابطه با یکی از بزرگان بی بدیل دیار سربداران ایفا کند.

نکته مهم در ویژه نامه محمود دولت آبادی که توسط نشریه دانشجویی منتشر شده است، این است که فاقد جهت گیری های سیاسی است و فقط شخصیت محمود دولت آبادی و آثارش را ازمنظر ادبی و جایگاه او در عرصه ادبیات داستانی فارسی مورد بررسی قرار داده است.

امید می رود  تشکل های علمی، فرهنگی و دانشجویی دانشگاه حکیم سبزواری در آینده نیز با همین رویکرد بدون حاشیه به شناسایی و معرفی ابعاد بیشتری از ارزش های نهفته در آثار این نویسنده برجسته سبزواری بپردازند.

اسرارنامه در ادامه سخن آغازین نشریه دانشجویی پله به قلم احمد دوستی را در ارتباط با محمود دولت آبادی منتشر می کند:

محمود دولت آبادی یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر ایران و از بزرگان دیار سربداران است که به واسطه آثار داستانی ارزشمندی که به گنجینه ی ادبیات فارسی افزوده است، به عنوان یکی از شاخص ترین چهره های ادبی ایران معاصر شناخته می شود.

دولت آبادی دوران  کودکی خود را در خانواده ای پرجمعیت و تهیدست سپری کرد و همین دوران دستمایه ای شد برای کارهای بزرگ آینده اش. تجاربی که در اوایل  زندگی به دست آورده بود، به او شناختی عینی و عمیق از جامعه اش بخشید و همین امر سبب شد تا رمان ها و داستان هایش بازتابنده ی شفاف واقعیت روزگار مردمان سالخورده و روبه زوال جامعه اش باشد.

اکنون نزدیک به پنج دهه است که دولت آبادی می نویسد. اغلب نوشته های او سفری به ژرفاها و اعماق جامعه ای بوده که از آن برخاسته و خود آن را تجربه  کرده است.

دولت آبادی را می توان راوی برجسته دوران گذار، دورانی مهم از تاریخ معاصر ایران  دانست. گذار از روستاها به شهرهایی که هنوز شهر بودن آن ها قوام نیافته، گذار از سنت های تازه ای که هنوز نمی توانند و نمی خواهیم با آنها خو بگیریم.

دورانی که شاید بتوان  گفت، دوران تعلیق  هم هست و زیستن و درک این تعلیق، آدمی را فرسوده می  کند و نگاه را تلخ.

ولی در متن همین تلخی عشق پیدا می شود وامید می زاید. دولت آبادی در آثارش بیش از هرچیز رنج مردمانش را در سیمای گل محمد، مرگان، بلقیس، خان عمو و ... جاودانه ثبت کرده است. با این وجود او در این رنج و از دست رفتن  گذشته، رسیدن فردا را هم می بیند.

تلخ می  شود ولی  نا امید، نه. و در همینجاست که از نظر بینش به جامعه از بسیاری از پیشگامان خود متمایز می شود. (اکثر روشنفکران  و نویسندگان مشروطه و حتی نسل بعد از آن ها مثل هدایت. مثلا صادق هدایت در بوف کور، زنده به گور و ... همه چیز را از دست رفته می بیند و نگاه روشنی به آینده ندارد.)

آنچه در شخصیت منحصر به فرد محمود دولت آبادی دیده می شود، علاوه بر استعداد ذاتی و مهارتش در نوشتن، اخلاق، صداقت و اصالتش در رابطه با جهانی است که یک سره به اشغال رسانه های مختلف درآمده است. دولت آبادی همچون هر هنرمند شریفی حساس و نگران است و دلواپس روح آنانی که رویاهای با شهامتشان همواره با واقعیات مبتذل در تعارض اند، دنیایی که نسبت به تمنای قلب جوینده ی حقیقت و آزادی، بی اعتناست.

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما