طنز نوشته اسماعیل جوکار فرهنگی سبزواری به مناسبت بازنشستگی

اسماعیل جوکار یکی از فرهیختگان سبزواری و از نویسندگان طنزپرداز دیار سربداران به تازگی یادداشتی را در اختیار مجله اینترنتی اسرارنامه قرار داده که به مناسبت نائل شدنش به توفیق بازنشستگی بعد از 30 سال خدمت در کسوت شریف معلمی نوشته است.

به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه این فرهیخته سبزواری در طنزنوشته جدید خود نگاهی انتقادی به وضعیت کنونی فرهنگیان از حقوق و مزایای ناکافی تا برخی قوانین و بخشنامه های آبکی که مجبور به رعایت آن ها هستند، انداخته و با توجه به همه این دشواری ها، به ایام بازنشستگی خود سلام داده و از آن به دوران رهایی یاد کرده است.

اسرارنامه در ادامه متن کامل این یادداشت اسماعیل جوکار را منتشر می کند:

 ما دلِ خود را زیارت کرده ایم 
 
به کوری چشم دشمنان که از روی تنگ چشمی مرا از نوشتن بر حذر می کردند و هر گونه نوشته ی طنزی را تهدیدی جدّی برای آینده ی کاری ام می دانستند  سرانجام بدون نشتیات ، با زن نشسته شدم و همسرم نیز با من ، نشسته شد من با سی سال سابقه و ایشان با بیست و هفت سال (بازنشستگیِ پیش از موعد).
 
عکس العمل همکاران و دوستان از شنیدن خبر بازنشستگیِ همسرم ، ازسه حال خارج نبود : نخست آنانی که به امید بهبودی وضعیّت معیشتی ، به وعده های سرِ خرمن ، دل خوش می کنند ؛ از شنیدن بازنشستگیِ پیش از موعدِعیالکم ، لب به دندان  گزیدند و این حرکت انتحاری را سخت نابخردانه دانسته ،خانواده ام را به عذابی الیم – محرومیّت از مزایای جدید –انذار دادند .
 
ناگفته نماند این گونه تفکّر زاییده ی جهان بینی کسانی است که دیدشان تا نوک بینی شان می باشد ؛  به محض این که در رسانه ها چیزی از ارتقای معیشتی فرهنگیان ، می بینند یا می خوانند خود را در اعلی علّیین می پندارندو نمی خواهند قبول کنند  که این گونه حربه ها سال های سال ، خاصیّتِ خود را از دست داده است !عاشق سینه چاکِ کلاس رفتن هستند و اگرچنانچه خداوند به اینان عمر دو صد نوح دهد بدون عشق به کارشان ،اتوماتیک وار همه اش را در کلاس صرف می کنند و اکثرا کیسه ی شنی همه ی مناسبت ها  می گردند  . گاه اتّفاق می افتد که برای ساعتی اضافه کار ، حاضرند به هر کاری دست بزنند ، همه ی موازین انسانی را زیر پا گذاشته و ترقّی شان در این است که از دست بوس به پا بوس تنزّل می یابند ! و به فتوایِ لسان الغیب "نمرده باید بر آنان نماز میّت خواند "
 
 دسته ی دیگر همکارانی که هرگز به بوی علف تازه – مسکّن های مقطعی آن هم در برهه های حساس – فریفته نمی شوند و بازنشستگی را "مهرم حلال ، جونم آزاد " می دانند، از صمیمِ قلب تبریک گفته  آزادی مانرا از قفسِ تنگِ فرهنگ ، به فالِ نیک گرفتند !
 
و دسته آخر که هر فعّالیّتی از آنان بستگی به جهت باد دارد ؛تکلیفشان با خودشان مشخّص نیست و در همه ی امور، نظری ممتنع دارند - هم آرزوی بازنشستگی در سر دارند وهم نمی توانند از افزایش اندک حقوقِ خود  دل ببرّند - به ما تبریک وتسلیت گفتند .
 
بعد از تصمیم گیری ، آرا و نظراتِ دوست و دشمن را شنیدم و در برابر آن ها موضع جدّی نگرفتم و همگی خوشحال بودند که بالاخره آهِ سردشان در آهن گرم جوکار اثر گذاشت . غافل از این که آنچه دلم خواست همان می کنم ! 
 
آری به این ترتیب بود که در جرگه ی بازنشستگان جای گرفتم و جا دارد از همین تریبون فریاد کشم :سلام بر آزادی ، سلام بر رهایی ، سلام بر بی خیالی .
 
بدرود ای کارهای به ظاهر آسان ولی سختِ منزل ! بدرود ای دل سوزی های بی مزد و مواجب . بدرود ای بخش نامه های آبکی ، بدرود ای ضمن خدمت هایی که بی موقع گذاشته می شد و الحمدالله کمتر در آن ها شرکت می کردم ، بدرود ای کسانی که یک شبه رهِ صد ساله را پیموده اید و هم نفس شدن با شمایان حرام است .
 
*      *      *
 
برای مطالعه نوشته های بیشتر از اسماعیل جوکار هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
 
گفتنی است نام و معرفی اسماعیل جوکار پیش از این در فهرست هنرمندان سبزواربزرگ که توسط مجله اینترنتی اسرارنامه در حال گردآوری است، درج شده است:
 
 
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما