تحلیلگر سبزواری مسائل افغانستان:
بررسی بسترها و فرصتهای کنونی در روابط ایران و افغانستان از نگاه فرزاد رمضانی بونش
کارشناس مسائل افغانستان طی یادداشتی پتانسیلها و فرصتهای کنونی در روابط تهران و کابل را مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، «فرزاد رمضانی بونش» کارشناس مسائل افغانستان، طی یادداشتی با اشاره به سفر «عبدالله عبدالله» رئیس اجرایی دولت وحدت ملی به ایران، نگاهی به پتانسیلها و فرصتها در روابط ایران و افغانستان پرداخته است.
در این یادداشت آمده است: «عبدالله عبدالله» رئیس اجرایی دولت وحدت ملی افغانستان دومین مقام ارشد دولت افغانستان است که در سال جاری به ایران سفر میکند.
پیش از این «اشرف غنی»، رییسجمهوری افغانستان هم به ایران سفر کرده بود. ریس اجرایی افغانستان را در این سفر، «محمد محقق» معاون دوم ریاست اجرایی، «محمدحنیف اتمر» مشاور امنیت ملی رییسجمهور، سید «حسین عالمی بلخی» وزیر مهاجرین ، «همایون رسا» وزیر تجارت و صنایع، «عبدالباری جهانی» وزیر اطلاعات و فرهنگ و... ریاست اجرایی همراهی میکنند.
از زمان تشکیل حکومت وحدت ملی این نخستین سفر رسمی رئیس اجرایی افغانستان به ایران است.
هر چند ایران در ردیف نخست کشورهایی است که بیشتر کالاهای آن در بازار افغانستان ارایه میشود و میدان رقابت برای فعالان بازرگانی ایران بالاست، اما توانمندیهای اقتصادی به کار گرفته شده توسط 2 کشور، متناسب با مشترکات موجود نیست.
در صورتی که دولت مردان و فعالان اقتصادی 2 کشور بر توسعه مناسبات تجاری دوسویه تمایل دارند لازم است توسعه روابط اقتصادی در اولویت و هدف قرار گیرد.
قرارداد تجارت آزاد بین تهران و کابل
در این بین با توجه به الحاق افغانستان به سازمان تجارت جهانی میتوان زمینه را برای امضای قرارداد تجارت آزاد بین ایران و افغانستان فراهم کرد و با توجه به رویکردهایی چون تسهیل صدور روادید برای بازرگانان 2 کشور توانمندیها و فرصتهای زیادی به ویژه در عرصه اقتصادی را گسترش داد.
در این بین هر چند تبادل اقتصادی ایران و افغانستان سالانه بیش از 2 میلیارد دلار میباشد، درصد بالای از کل واردات افغانستان از ایران است.
اما میتوان به جای ورود مواد مخدر شاهد واردات کالاهای مفید و مصرفی افغانستان به ایران باشیم و براساس توافقات انجام شده توانمندی تجاری 2 کشور را افزایش داد.
گذشته از این نیز باید توجه داشت که در یک دهه گذشته هند و ایران به دولت «حامد کرزی» کمکهای اقتصادی مهمی ارائه کرده و جزو کشورهای معدودی هستند که به تعهدات خود در قبال افغانستان پایبند بودهاند.
2 کشور به عنوان یاور و همکار افغانستان در بازسازی زیرساختها از جمله بازسازی جادهها و سایر مناطق مرزی افغانستان محسوب میشوند.
در این بین با توجه به اینکه افغانستان تلاش دارد تا از طریق بندر چابهار ایران به بازار جهانی وصل شود و تبدیل بندر چابهار به یک بندر بینالمللی ترانزیت کالا یکی از طرحهای مشترک ایران، هند و افغانستان است.
نقش چابهار در اقتصاد افغانستان
ایران، هند و افغانستان در سال 2003 میلادی، نخستین موافقتنامه را برای توسعه بندر چابهار امضا کردند. اکنون 2 کشور میتوانند با توجه گستردهتر در مورد نقش چابهار در ترانزیت و واردات و صادرات در اقتصاد افغانستان از یک سو به هدف کابل به کاهش وابستگی انتقال کالاهای افغانستان از مسیر پاکستان و جایگزینی برای بندر «کراچی» برسند.
افغانستان تمایل دارد تا از «بندر چابهار» برای انتقال و ورود کالاهای خود استفاده کند و اکنون بیشتر کالاهای این کشور درحالحاضر از طریق پاکستان به کشور وارد یا به کشورهای دیگر صادر میشود.
از سوی دیگر نیز به نقش ایران را در ترانزیت کالا در منطقه را گسترش بسیاری دهند. این امر در حالی است که توسعه بندر چابهار از پروژه های مهم اقتصادی ایران و هند نیز بخشی از تلاش هند جهت دستیابی به بازار افغانستان و امکان جابجایی کالا از بندرهای هندی به منطقه و دور زدن پاکستان است.
حضور داعش در افغانستان
افزایش حضور داعش در افغانستان، تعمیق و گسترش همکاریهای امنیتی 2 کشور را اجتنابناپذیر کرده است. در این بین با توجه به شکستهای سنگین داعش در عراق و سرکوب شدید این گروه در سوریه، انتظار میرود برخی نیروهای داعش، به افغانستان سرازیر شوند.
در این حال هر چند داعش ولایت «ننگرهار» در شرق افغانستان را به عنوان محل فعالیت اصلی خود در این کشور انتخاب کرده است، اما در ولایتهای جنوبی مانند «زابل» و «نیمروز» همجوار با مرزهای ایران هم مشاهده شدهاند و بنابراین همکاریهای امنیتی 2 کشور در روابط 2جانبه از اهمیت فوقالعادهای برخوردار خواهد بود.
در این میان برای مقابله با گروه نوظهور داعش میتوان گروه و شاخههای از طالبان را به پای مذاکرات صلحی واقعی کشاند و یا با پادرمیانی ایران درگفتگوهای صلح افغانستان با طالبان و از آنها در جهت مقابل با داعش بهره برد.
در بعد دیگر ایران از تجربه بزرگ در بخش مبارزه با مواد مخدر برخوردار است. تجربه ایران در این بخش میتواند برای افغانستان مفید باشد.
موضوع مبارزه با ترانزیت مواد مخدر
ایران یکی از مسیرهای بزرگ برای ترانزیت مواد مخدر است. در این بین وجود حدود 950 کیلومتر مرز مشترک بین ایران و افغانستان، پیشینه تمدنی زبانی و فرهنگی ، کشت و تجارت بخش عمده مواد مخدر در همسایه شرقی و وجود ناآرامیهای متعدد قومی و سیاسی و پیامدهای متعدد سیاسی – امنیتی برای ایران داشته و از این روی اهمیت این کشور را به لحاظ ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی 2 چندان کرده است.
لذا تهدیدهایی چون کشت فراوان مواد مخدر در افغانستان و صدور و ترانزیت آن از طریق مرزهای ایران 2 کشور را به همکاری وا میدارد.
در بعد دیگری مسائل و موضوعات مهمی مانند چگونگی برقراری امنیت و ثبات پایدار در منطقه، تلاش جمعی برای مبارزه با تولید و قاچاق مواد مخدر از مهمترین محورهایی است که با همدلی و اتحاد دو کشور محقق خواهد شد.
در بعد دیگری حکومت وحدت ملی در ماههای اخیر تلاش کرده است، تا به همگرایی منطقهای توجه بیشتر داشته باشد. این رویکرد نشان از توجه ویژه افغانستان به همکاریهای منطقهای دارد.
اکنون هر چند کشور افغانستان به شدت به کمکهای خارجی وابسته است و کشورهای غربی و عربی بسیاری چندان نگاه مثبتی به حضور و گسترش روابط ایران و افغانستان ندارند و یا برخی گروهها نوعی مواضع ضد ایرانی داشته و چالشهایی چون اختلاف بر سر حضور خارجیها و چالش بر سر مسئله تقسیم آب رودهای مرزی بهویژه هیرمند و هریررود وجود داشته است.
الزامهای استراتژیک 2 کشور
اما باید گفت الزامهای استراتژیک 2 کشور را به همکاری همیشگی فرا میخواند. در این میان 2 کشور میتوانند با در نظر داشت مولفههایی چون کمآبی در هیرمند و عدم اجرایی مصوبههای قبلی به توافقاتی نو در این حوزه برسند.
گذشته از این نیز اکنون ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین مهاجرین افغانستانی را در خود جا داده و بحث اختلاف دیدگاه در مورد نگاه مهاجرین افغانستان از دیرزمانی است که بدون حل باقی مانده است.
در این میان با توجه به جنگ در افغانستان و فقر گسترده و توانایی و چالشها و هزینههای ایران میتوان با رایزنیهایی و انجام مصوبات و رویکردهای دقیقتر این امر را قانونمندتر کرد وبه ملاحظات 2 کشور نیز توجه کرد.
اهمیت ژوئوکالچر افغانستان برای ایران
پیوندهای مشترک فرهنگی و تمدنی کشور افغانستان با ایران و روابط کهن تاریخی و فرهنگی، بر اهمیت ژئوکالچر افغانستان برای ایران اشاره دارد.
در همین راستا می توان افغانستان را ادامه فرهنگی ایران دانست. چرا که به لحاظ فرهنگی، ایران هیچ جایگزینی در افغانستان ندارد و هیچکس نمیتواند جای خالی فرهنگی ایران در این کشور را پر نماید.
در این بین میتوان با توجه دقیقتر و تاکید بر ارزشهای مشترک فرهنگی دور نوینی از همکاریها را آغاز کرد. این امر توانمندیهایی را ایجاد و به تقویت و رونق مناسبات فرهنگی رهنمون میکند.
تقویت دیپلماسی فرهنگی
علاوه بر این 2 کشور میتوانند با تقویت دیپلماسی فرهنگی رویکردهایی چون شناسایی و معرفی میراث فرهنگی و تمدنی مشترک و تلاش برای ثبت جهانی، چاپ و انتشار مجلههای علمی، تقویت همکاری بین دانشگاهها، فرهنگستانهای زبان و ادبیات، بنیان فرهنگستان علوم مشترک و توجه به ارزشهای مشترک کمک شایانی به همگرایی فرهنگی و سپس سیاسی و اقتصادی کنند.
* * *
گفتنی است، فرزاد رمضانی بونش از خبرنگاران و فعالان سبزواری حوزه رسانه در کشور است که نام ومعرفی او در فهرست خبرنگاران واصحاب رسانه دیار سربداران که توسط مجله اینترنتی اسرارنامه در حال گردآوری است، درج شده است:
نظرت را بنویس