پایگاه خبری تحلیلی کارگران ساختمانی سبزوار: فکر مرهم نیستید، نمک نپاشید

پایگاه خبری تحلیلی کارگران ساختمانی شهرستان سبزوار که توسط سید ابوالقاسم جلیلی راد یکی از همشهریان فرهیخته سبزواری اداره می شود، در جدیدترین مطلب انتقادی خود نوشته است:
 
فکر مرهم نیستید نمک نپاشید
 
به دلیل بالا بودن تورم نسبت به دستمزد پایین و بیکاری بیش ازحد براثرنوسانات بازار ساخت و ساز  فقر و نداری همراه همیشگی کارگران ساختمانی از ابتدا تا پایان زندگی پر از سختی و مشقت آنها ست    که  متاسفانه هر روز بیش از پیش  به زیر شاخص فلاکت سقوط میکنند .
 
افراد زحمت کشی که تمام  تلاش خود را میکنند فقط برای زنده مان خود وافراد تحت تکفل خویش ، از بسیاری از امکانات ،اطعام ،پوشاک و تفریحات  محروم اند و اکثرا از دستیابی به آنها مایوس اند وهرچه میگذرد  برایشان دست نیافتنی تر می شود وکم کم به این نتیجه می رسند که اینها سهم از ما بهتران است .
 
با حداقل امکانات و کمترین رفاه خود را قانع کرده اند اما در بسیاری از مواقع به خصوص در چند سال اخیر در تامین همین حداقل ها هم دچار چالش ها و مشکلات عدیده ای شده اند.
 
رفتن به مسافرتهای تفریحی به دیگر نقاط کشور حتی شهرهای زیارتی همجوار مثل مشهد مقدس برای اکثر قریب به اتفاق آنها رویا محسوب می شود ،خوردن بسیاری از غذا ها برای شان آرزوی محال است ، میوه های مختلف را فقط از بیرون مغازه ها مشاهده می کنند و حسرت تامین  ویتامین ها و پروتئین های مورد نیاز شان را از طریق این نعمات الهی در دل می پرورانند و روز به روز بیشتر شکم های شان به پشت شان می چسبد و دچار سوء تغذیه می شوند .
 
بی نهایت اتفاق افتاده است که افراد خانواده به بیماریی مبتلا شده که در ابتدا با کمترین هزینه درمان آن  امکان پذیر بوده اما به دلیل ناتوانی در تامین همین حداقل ها بر وخامت بیماری افزوده شده و بهبودی را مشکل تر ساخته است .
 
و صد ها خواسته ی بحق  وضروری برای ادامه حیات که رسیدن به آنها برای کارگران به آرزویی دست نیافتنی بدل شده است و کسانی که در قبال دریافت حقوق و مزایای چند ده میلیونی از بیت المال وظیفه برآوردن این حداقل نیاز های کارگران را دارند آن قدر غرق درنعمت و ثروت و تجملات شده اند و فاصله طبقاتی آنها با کارگران زیاد شده است که نمی توانند فقر و تنگدستی آنها را درک و چاره اندیشی کنند .
 
کارگران تهی دست به دلیل مشقاتی که ناعادلانه برانها تحمیل شده است همچون درختان کویرتحمل بسیاری از محرومیت ها را دارند و به زندگی در شرایط سخت عادت کرده اند اما متاسفانه این شرایط دارد از مرز بحران هم عبور میکند . دراین شرایط فلاکت وقتی شاهد نمک پاشیدن کسانی هستند  که می بایستی به فکر مرهمی برای زخم ها و جگر سوخته شان باشند، درد شان دو چندان شده ونا امیدتر از کذشته  اشک ماتم برگونه های سوخته و رنجور شان جاری می شود .
 
طاقت  تحمل شان طاق می شود و کاسه صبرشان لبریز وقتی می بینند چند صد تن میوه به دلیل سوء مدیریت و بی تدبیری در انبار ها  نابود می شود درحالی که اینها قدرت خرید چند کیلو از آن را ندارند و به گفته بسیاری از کارگران فقط و فقط جهت سرخ نگه داشتن صورت شان در عید نوروز سه ، چهار کیلو پرتقال تهیه و اجازه مصرف آن را  حتی  به فرزندانشان نمی دهند که مبادا تمام شود و نتوانند جلو مهمان حفظ آبرو کنند .
 
کارگری می گفت به دستور پزشک همسرم برای تامین شیر مورد نیاز نوزادمان نیاز به میوه ، سبزیجات و گوشت دارد اما توان تهیه آنها را ندارم درست در هین زمان اخبار مربوط به فاسد شدن میوه ها در انبار و امحای میوه های وارداتی توسط دولت مردان و همچنین شیوع تب برفکی در بین دامها و تلف شدن آنها در سایه بی تفاوتی مسئولین را می شنوم. به خدای خود عارض می شوم  آیا به راستی ما برای مسئولین آنقدر ارزش نداریم ، که به جای از بین بردن این همه نعمت الهی ، قبل از فاسد شدن در قالب بسته های حمایتی بین نیازمندان تقسیم کنند که به این راحتی نیاز های حیاتی ما را به زباله تبدیل نکنند
 
سیب زمینی (با تنوع در نوع پخت: آبپز ، سرخ کرده ، کو کو و...) تقریبا غذای اصلی سفره خانواده کارگران ساختمانی را تشکیل می دهد اما خیلی راحت هزاران تن از آنها را زیر خاک مدفون می کنند ( فقط به این دلیل که منتقد توزیع رایگان آن توسط دولت پیشین بودند و ترجیح دادند قوت قالب کارگران را امحا کنند تا کسی نگوید چرا کاری را که خود منتقد آن بوددی انجام دادید )  آن هم در سالی که به دلیل بیکاری های  پی درپی قدرت خرید کارگران  به شدت پایین امده است . کاش بزرگانی که در سبد غذایی شان سیب زمینی وجود ندارد و برایشان بی اهمیت جلوه می کند می دانستند چگونه این تصمیم های سیر مآبانه شان نمک به زخم تهی دستان می پاشد
 
مسئولین و متولیان عزیز،کاش  وقتی صد ها تن برنج تاریخ مصرف گذشته هندی را با تعویض بسته بندی آن ودرج تاریخ جدید آن را به خورد کسانی می دهند که همانند شما توان خرید برنج درجه یک ایرانی را ندارند می دانستید چه بلایی بر سرشان می آورید .
 
وقتی خبردریافتی های چند ده میلیونی برخی از مدیران دولتی (مشت نمونه خروار )رسانه ای می شود و سخنگوی محترم دولت در توجیه آن دریافت این مبالغ را عادی می خواند و وام های چهارصد میلیونی را حق شان می داند و پاداشهای گزافی که هرکدام برابر دستمزد ماهیانه  دهها کارگر می باشد را نتیجه تلاش شان می دانند ما هم قبول می کنیم  .اما باید پرسید این همه استحقاق بابت کدام خدمت آنها ست .؟؟؟ برای تلاش شان در ریشه کن کردن فقر یا عزم جدی شان در ازبین بردن فقرا و مسا کین ؟؟؟
 
به راستی آیاعدالت مولای مان علی (ع) هم  همین طور بود که غذای مستمندان را نابود کند وخود از عسل خالص و مغز گندم و بافته ابریشم برای خود خوراک و پوشاک تهیه تهیه  کند یا اینکه پس از تقسیم عادلانه بیت المال از همان سهم اندک خود انبان بر پشت بر در خانه فقرا وایتام به دلجوی و تسکین  می رفتند
 
مگر امام علی (ع) نبود که آتش بر کف نزدیک ترین خویشاوندش (عقیل)که درخواست بیشتر از بیت المال کرد گذاشت؟؟؟
 
مگر علی (ع) نبود که در راستای عدالت تقاضای طلحه و ذبیر را با این استدلال که برای اسلام بیشتر از عوام زحمت کشیده اند رد کرد و فرمود در عدالت علی هیچ تفاوتی حتی بین خود من و همین غلام نیست و همه یکسانند
 
مگرعدالت علی (ع) شمع بی ارزش بیت المال را  خاموش نکرد؟؟؟
 
وقتی به امام علی (ع) خبر می رسد که کارگزار او «عثمان بن حنیف» در بصره به مهمانی یکی از ثروت مندان آن شهر رفته که در آن مهمانی، غذاهای رنگارنگ تدارک دیده شده و جای فقرا خالی بوده است، او را سخت سرزنش کرده و به وی گوشزد می کند که گمان نمی کردم تو مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان به جفا رانده شده اند.مگر مسئولین و دولتمردان ما خود را شیعه علی (ع) و رهرو طریقت علوی نمی دانند  پس چرا به جای مرهم نمک به زخم  هایمان می پاشند ؟؟؟
 
خواهش و در خواست این انبوه جمعیت ستم دیده کارگران ساختمانی از مسئولین محترم این است که این دغدغه ها و مشکلات را جدی بگیرند و به صورت اورژانسی در رفع آنها تلاش کنند.  چون این بی تفاوتی سنگین مطمئنا در آینده تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت
 
ای کسانی که نان تان گرم، آب تان سرد ،هوای تان مطبوع ست  و همچنان شاد و خندان بساط دلگشا دارید هزاران هزار نفر دارند می سپارند جان و امید کمک دارند، این هشدار ها را جدی بگیرید که بی شک فرصتی چندان برای جبران نخواهد بود و ناگزیر باید از خواب غفلت و بی تفاوتی بیدار شد و فکر چاره بود
 
 
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:

 

نظرت را بنویس
comments

درد دل با رهبر عزیزمان امام خامنه ای (مدظله العالی ) : پایگاه خبری تحلیلی کارگران ساختمانی سبزوار

ای آقا وقتی مسئولان سبزوار در خوابند نیشابور سرمایه گذار ترک دعوت میکنه میاد از شهرک های صنعتی اش بازدید می کنند تا سرمایه گذاری کنند اما تو سبزوار آقایون برنامه ای حتی برای سرمایه گذار داخلی ندارند فقط می گویند بخش صنعت رشد داشته است کدام رشد سری به شهرک های صنعتی یک و دو سبزوار بزنید تا ببینید در این سالها پس رفت داشتیم صنعت مادر که چه عرض کنم صنعت بچه هم در سبزوار راه اندازی نشده ......

بچه ای ازخطه ی سبزوار-فرزندکارگر

زمانی که مقصودی شهردار بود حقوق پدرم هرماه برقرار بود،بن خرید کالا وموادغذایی میداد، و... الان بابام سه ماه هستش حقوق نگرفته خدا از طالبی نگزره انشاالله . پدر ومادرم دارن دق میکنن. امیدوارم برسرخود شهردار این وضعیت پیشبیا تا جلو زن وبچه هاش بی آبرو بشه

واقعا تاسف انگیز است. شهردار کجایی؟؟
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما