حمایت جمعی از فرزندان شهدا از اظهارات ابوالفضل عصارزاده درباره رونمایی از رمان یار در سبزوار

سومین کتابی که قرار است شورای اسلامی شهر سبزوار در راستای حمایت و تجلیل از اهالی قلم و فرهیختگان دیار سربداران به رونمایی از آن بپردازد، در روزهای اخیر مورد بعضی بحث ها و گفتگوها قرار گرفته است.
 
یادداشت پیش رو از سوی سید جلال کرابی، سخنگوی جمعی از فرزندان شهدای سبزوار جهت انتشار در اختیار مجله اینترنتی اسرارنامه قرار گرفته است:
 
به تازگی خبری به نقل از مشاور فرهنگی و هنری شورای شهر سبزوار در رسانه ها خبری منتشر شد که یکشنبه آینده قرار است کتاب رمان یار به قلم یکی از نویسندگان همشهری آقای حسین خسروجردی درباره زندگی و زمانه تقی ارانی نوشته شده است، در سبزوار رونمایی شود.
 
به دنبال انتشار این مطلب، متاسفانه برخی سایت ها و رسانه ها بدون مطالعه و در نظر گرفتن نوع پرداختن نویسنده به متن و اینکه ارانی کیست و اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان چگونه بوده است با هیاهو و جنجال سعی در مخدوش کردن این رمان تاریخی نموده که به یکی از واقعیت های تاریخی ایران و ظلم های رژیم پهلوی اول پرداخته است. لذا واجب دیدیم ضمن حمایت از مصاحبه فرزند شهید ابوالفضل عصارزاده و مشاور فرهنگی شورای شهر، اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران عهد رضاخانی را به طور خلاصه ترسیم و شخصیتی از دکتر تقی ارانی و آراء او را جهت آگاهی بیان نماییم.
 
در بستر روند تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، پیدایش روشنفکران جدید، مهمترین رویداد تاریخ، فرهنگ و جامعه ایران بود. این طبقه شکل گرفته نقش موثر خود را از آن زمان تا حال نیز ادامه داده است. تردیدی نیست که در دوران قبل از پهلوی به دلیل وجود هرج و مرج و اوضاع نامناسب کشور در میان نخبگان، نوعی ملیت خواهی و ناسیونالیسم ایرانی که پیش از مشروطیت به وجود آمده بود، تقویت شد که رضا خان توانست با کمک انگلیسی ها و برخی از روشنفکران وابسته با تمسک به آرمان خواهی که عقده چندین ساله خفت و خواری سرپرستی بیگانگان و دخالت آشکار و مستقیم آنان در کشور را شفا می بخشید ظاهر می شود و حکومت را به دست بگیرد و نهایتاً با سلسله اقداماتی که از جمله سرکوب مخالفین یکی از آن ها بود ضمن تسلط بر حکومت اختناق شدیدی را در کشور ایجاد کند و به گونه ای که هرگونه تعامل روشنفکران با حوزه های عمومی را از آنان سلب کرد و گفتمان انتقادی را که مشخصه عقلانیت ارتباطی است را از بین برده و حس نوستالوژی را به وجود آورد.
 
عده بسیار کمی از شخصیت های مذهبی، ملی ، سوسیالیستی و دیگر روشنفکرانی که توانستند از گفتمان مخالف نفی استبداد منطقه به مبارزه با رضاخان بپردازند توسط او یا تبعید شدند و یا کشته شدند که یکی از این روشنفکران تقی ارانی است.
 
تقی ارانی متولد 1281 دارای دکتری شیمی و فیزیک از دانشگاه برلین و دارای مدرک استادی در علم بدیع در اشعار ترکی، فارسی، عربی در سال 1309 از برلین بازگشت و تا سال 1315 در وزارت جنگ و صناعت مشغول به کار شد وی در سال 1316 با اتهام به مرام اشتراکی و کمونیستی توسط عوامل تأمین امنیت رضا شاه دستگیر و در زندان قصر زندانی شد. گروه 53 نفره ای که ارانی به ایجاد آن متهم شده بود تا پیش از این دستگیری ارتباط چندانی با هم نداشتند که پس از این دستگیری ها به این نام خوانده شدند و به مرور ارتباط آن ها بیشتر شد.
 
شخصیت ارانی و اطرافیانش بر روی یک مدیریت دیالکتیک که برای اولین بار در تاریخ ایران که در آن یک حرکت گروهی صورت گرفته بود و به سمت یک موقعیت جدیدی که در آن بومیت، مدرنیت و ملیت زیر یک خرد علمی که اوج فلسفه و جامعه شناختی است شکل می گیرد که این مهم تا پیش از ارانی اتفاق نیافتاده بود. یعنی ارانی هم نسبت تاریخ ایران و هم نسبت مدرنیسم با مارکسیسم را برای اول بار با هم در می آمیزد. ارانی و گروهش بیشتر از آنکه سیاسی باشند، الگوی خاصی را به جامعه معرفی می کنند. الگوی آموزشی به جای حزبی، تعلم به جای تحزب.
 
این روشنفکر دوران رضاخانی از نسل اول سوسیالیست های ایران نیست بلکه از نسل اول روشنفکران چپ است یعنی از جمله کسانی است که از مسیر دانشگاه به سوسیالیست رسیده است. دکتر ارانی بیشتر یک آموزگار و یک روشنفکر است تا یک چهره سیاسی و تحزبی. وی بیش از اینکه مارکسیست باشد دغدغه اش ایران به مثابه ایران بود. در دستگاه فکری او ایران به عنوان یک پدیده قائم به ذات به عنوان یک عملی که بخواهد کلیت زمانه اش را به جنگ آورد وجود دارد. ملت برای او یک شبه نیست. چیزی که در سوسیالیست مضمحل شده است. مارکسیسم آرمان ایدئولوژی او نیست که یکبار برای همیشه نازل شده باشد. اندیشه او محدود به مارکسیست - لنینیست نیست و این را می شود در کتاب بدایع سعدی، ناصرخسرو و رباعیات خیام و یا کتاب روانشناسی اش دید.
 
در پایان این قلم باید گفت: شخصیت دکتر ارانی یک شخصیت پویا، تحول طلب که نه به دنبال قدرت بلکه فقط به دنبال روشن کردن ذهن مردم در کنار دیگر گروه های مبارز دوران رضاخانی بود که به دلیل اختناق این امر میسر نشد. سرانجام این مبارزات روشنفکرانه توسط گروه های دوران مبارزه رژیم پهلوی به رهبری خمینی کبیر در سال 1357 به بار نشست.
 
سید جلال کرابی
سخنگوی جمعی از فرزندان شهدا 
 
 
 
نظرت را بنویس
comments

ناشناس

شما از تشکلات چیزی نمیدانید.چون اگر این را میدانستید این را می فهمیدید که هر جمعی یک سخنگوی دارد که باید اطلاع رسانی کند.پس بخند چون خنده برای دیونه عیب نیست.احسنت به فرزندان شهید که اینگونه اتحاد دارند و فرزند شهید خودشان حمایت می کنند

اتحاد مافرزندان شهید بیشترازاین حرفاست .ممنون سایت اسرارنامه که ازمافرزندان شاهد حمایت رسانه ای میکنید.

مزینانی

احسنت به آقای کرابی با این یاداشت زیبایشان.واقعا حق مطلب را در خصوص تقی ارانی روشنفکر ایرانی که در مقابل رضاخان ایستاد اداء کرد.

ای جااااان

درود برهمت فرزندان شاهد

سخنگوی جمعی از فرزندان شهدا؟؟!!!!! خخخخخخ واقعا دمتون گرم لحظات خوشی رو سپری کردم با این تیکه متن

دوستدار شهدا

اتفاقا این قسمت از متن به جای خنده ، تحسین و باریک الله داره چون وقتی میگه سخنگوی جمعی از فرزندان شهید یعنی بر خلاف بعضی ها ادعا نکرده که نماینده همه شهدا و حزب الهی ها و ارزشی هاست و حرفی که میزنه حرف همه است و نخواسته از همه مایه بذاره و این اخلاق خیلی ارزشمنده که ادم نظر خودشو و دوستان هم فکرشو به همه تعمیم نده. مثل کسانی که مخالف رونمایی از رمان یار بودن و طوری نوشتن که انگار همه حزب الهی ها و ارزشی ها و مردم سبزوار با این رمان مخالفن و در همه موارد دیگه هم رفتارشون همینطوریه و خودشونو نماینده همه میدونن

شریفی

کجاش خنده دار بود؟ هم متنش یک متن کاملا جدی و منطقی بود هم عنوان نویسنده
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما