حافظ موسوی شاعر معاصر و عضو کانون نویسندگان ایران:

محمود دولت آبادی شایسته دریافت جایزه ادبی نوبل است / چهره بین‌المللی ادبیات ایران

یادداشت هایی به شوق هفتاد و ششمین زادروز «محمود دولت‌آبادی»
چهره بین‌المللی ادبیات ایران
 
حافظ موسوی:
 
 گمان نمی‌کنم کسی در این واقعیت تردید داشته باشد که ادبیات معاصرایران در سطح بین‌المللی بسیار گمنام و ناشناخته است.سال هاست که هربار درآستانه نوبل ادبیات این موضوع مطرح می‌شود که چرا هیچ یک از شاعران و نویسندگان ما نتوانسته‌اند این جایزه مهم ادبی را از آن خود کنند و پرسش‌هایی از این دست که مثلاً آیا شاملو کمتر از کسانی بود که در سال‌های اخیر این جایزه را بردند؟ من شخصاً معتقدم که شاملو، هم به لحاظ ارزش ادبی آثارش، هم به لحاظ جایگاه اجتماعی‌اش و تأثیر عمیقی که بر فرهنگ معاصر ایران گذاشته است، بی‌تردید شایسته دریافت این جایزه بود. اما چنانکه می‌دانیم این اتفاق به هرحال رخ نداده و ادبیات ما کماکان از نوبل بی‌نصیب مانده است.اینکه چه عواملی باعث این ناکامی شده  بحثی است که مطبوعات و رسانه‌های ما در سال‌های اخیر بارها به آن پرداخته‌اند. شاید بتوان به عواملی همچون محدود بودن شعاع کاربرد زبان فارسی، کمبود مترجمانی که همزمان به زبان فارسی و زبان مقصد تسلط کامل داشته باشند، تیرگی روابط ایران با جامعه جهانی، رویکرد سیاسی نوبل و... در این خصوص اشاره کرد؛ اما قطعاً پای عوامل دیگری را نیز می‌توان به میان کشید. مثلاً می‌توان این پرسش را مطرح کرد که آیا ادبیات معاصر ما صرف نظر از جنبه‌های تکنیکی، از نظر محتوایی آن قدر غنی و پربار هست که بتواند برای مخاطبان غیرایرانی جذاب باشد؟ آیا رمان ما آن قابلیت را دارد که تصویری شفاف و عمیق (و نه سطحی) از ایران امروز و مردمانش ارائه کند؟ آیا شعر امروز ما غیر از شگردهای زبانی و خلاقیت‌های فرمی که غالباً در ترجمه از دست می‌روند حرف مهمی هم برای گفتن دارد؟ آیا این شعر توقع آن خواننده‌ای را که از شعر انتظار کشف دنیایی جدید دارد برآورده می‌کند؟... طرح چنین پرسش‌هایی البته ضروری است ومن با آن شاعر گرانقدرمان که گفته است هنوز نوبل خودش را به من مفتخر نکرده است موافق نیستم؛ اما این بدان معنا نیست که ما دست روی دست بگذاریم و از فرصت‌های اندکی که در اختیار داریم برای معرفی ادبیات معاصرمان در عرصه بین‌المللی استفاده نکنیم.
 
محمود دولت آبادی یکی از این فرصت هاست. دولت آبادی در سال‌های اخیر برنده یک جایزه مهم ادبی و نامزد دریافت چندین جایزه بین‌المللی بوده و توانسته است توجه بخشی از جامعه جهانی را به ادبیات ما جلب کند.  امیدوارم این روند در سال‌های آتی همچنان ادامه داشته باشد و دولت آبادی بتواند جایزه نوبل را برای ادبیات ما به ارمغان بیاورد. دولت آبادی به نظر من شایسته دریافت چنین جایزه‌ای هست. روح ایرانی در آثار او موج می‌زند. آثار او برآمده از زندگی مردم است. آثار او می‌تواند وجدان جامعه جهانی را نسبت به ظلمی که در جوامع پیرامونی بر فرودستان روا داشته می‌شود برانگیزد. ذوالقدر ِ داستان کوتاه «مرد»، شخصیتی خیالی نیست. من او و امثال او را بارها دیده‌ام و می‌بینم. من بی‌آنکه رمان «کلنل» را خوانده باشم می‌توانم حدس بزنم که دولت آبادی در این رمان، روح و روان و موقعیت پیچیده و پرتناقض دو سه نسل از ایرانیان را در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ معاصر ما، استادانه به تصویر کشیده است و این همان چیزی است که علاوه بر خوانندگان ایرانی خوانندگان کنجکاو غیرایرانی در جست و جوی آنند.
 
دولت آبادی اگرچه با زبانی فاخر می‌نویسد، اما آثار او از تفاخر روشنفکرمآبانه به دور است؛ برای همین است که او یکی از پرخواننده‌ترین و شاید پرخواننده‌ترین نویسنده معاصر زبان فارسی است.
 
«کلیدر» او با‌وجود تمام نقدهایی که بجا و نابجا بر آن وارد کرده‌اند یکی از محبوب‌ترین رمان‌های فارسی است. کدام شخصیت داستانی را (غیر از شخصیت‌های بوف کور هدایت) سراغ دارید که به اندازه مارال یا گل محمد یا زیور کلیدر در ذهن و زبان فارسی زبانان ثبت شده باشد؟ مگر می‌توان زبان باشکوه کلیدر را نادیده گرفت؟ فراموش نکنیم که آن شخصیت‌ها در همین زبان خلق شده‌اند و در دل مردم جا باز کرده‌اند.
 
محمود دولت آبادی، این روزها در آستانه 76 سالگی، اگرچه گاه از ستمی که بر او و اهالی فرهنگ این کشور رفته است و می‌رود، خسته و بی‌حوصله به نظر می‌رسد، اما با ذهن روشن، تخیل والا و قلم توانای خود می‌تواند برای فرهنگ و ادبیات این کشور افتخار بیافریند.
آقای دولت آبادی عزیز تولدتان مبارک.
 
منبع: روزنامه ایران
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما