محیطبان که باشی! / یادداشتی به قلم شهناز دیواندری به مناسبت 10 مرداد روز جهانی محیط بان
شهناز دیواندری / مجله اینترنتی اسرارنامه
ماه بالای سرچشمه ای کوچک در دشتی بزرگ میدرخشید. سکوت شب بر بلندای سیاهی آسمان فریاد میکشید. گویا تمام ذرات این دشت پهناور متبلور شده بودند.
همهچیز آرام به نظر میآمد. آهو بچگان در آغوش مادرانشان خواب بودند و صدای جانورانی که شبزندهداری میکردند به گوش میرسید.
آرامش حکمفرما بود و او در تنهایی این شب کشدار و تاریک، در حضورِ چشمها و جسمهایی پنهان و جانهایی که امیدشان تنها به او بود، قدم میزد.
با دوربین دوچشمیاش تمام منطقه را رصد میکرد تا مبادا کسی آرامش این شب زیبا را بر هم ریزد.
اما انگار این سکوت کشدار آنچنان دوامی نداشت.
صدای غژغژ موتوری به طور نامحسوس فضا را پرکرده بود. گوشهایش را تیز کرد، چشمهایش را بازنمود و تمام ذرات تنش را آماده جنگی در برابر این اختلال کرد.
او آماده بود. مثل همیشه آماده بود. آمادهٔ دفاع از عرصهٔ طبیعی دشتها و تمام جنبندگانی که در این پهنای وسیع نفس میکشند، میخرامند، میدوند، میجهند و میپرند.
گاهی میاندیشم که آنها در گمنامی چطور به این وظیفهٔ سرشار از عشق میپردازند! بدون هیچ چشمداشتی از انسانهایی که آنقدر غرق در روزمرگیهای زندگی هستند و شاید حتی لحظهای از گوشهٔ ذهنشان هم عبور نکند که حافظان حیاتوحش و زیباییهای این دشتهای وسیع چه کسانی هستند و یا اصلاً آنها چطور روزمرگیهای خو د را طی میکنند.
نامش محیط بان است. همانکه بچه آهویی را از بند میرهاند و از جان هر جانداری حراست میکند که مبادا گزندی به آنها وارد شود.
وقتی خانه را ترک میگوید هرروز تمام عزیزانش را به خدا میسپارد و جانش را در خدمت حفاظت از بیزبانان دیگری به خطر میاندازد تا مبادا جانی دیگر گرفته شود. او قطعاً آموخته است جان هر جانداری چه انسان و چه حیوان شریف است.
مطالب فوق را یادآوری کردیم تا به یاد همگان بیاندازیم۳۱ژوئیه مصادف با ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ بهعنوان روز جهانی محیطبان یا world Ranger Day در کشورهای مختلف شناختهشده و گرامی داشته میشود.
این روز برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ و همزمان با پانزدهمین سالگرد تأسیس فدراسیون بینالمللی محیطبانان جشن گرفته شد.
اما در ایران روز تولد ضامن آهو در تقویم رسمی بهعنوان روز محیطبان ثبتشده و مانند بسیاری از مناسبات دیگر معادل جهانی نیز دارد.
ما نیز در این روز از تمام حافظان دشتهای وسیع سرزمینمان برای پاسداریشان سپاسگزاریم.
لازم به ذکر است که یادی کنیم از تمام محیطبانانی که دیگر در میان ما نیستند و صدها درود نثار روح پرفتوحشان نماییم. چرا که نام و یاد آنها همیشه بر سینه ی عرصه ها و دشت های وسیع سرزمینمان میدرخشد.
تقدیم به تمام محیطبانان سرزمینم:
محیطبان که باشی...
محیطبان که باشی میفهمی اول صبح دیدن طلوع خورشید، نوید روز تازه ایست برای شروع زندگی دوباره و حفظ و دفاع از حیات جانداران و مخلوقاتی که حق زندگی دارند.
محیطبان که باشی میفهمی تمام حواس پنجگانهات که هیچ، تمام وجود و تکتک سلولهای بدنت باید به هوش و به گوش باشند که مبادا شکارچیای بچه آهویی را بیمادر کند.
محیطبان که باشی میفهمی ایستادگی در مقابل شکارچی که حق شلیکدارد و محیطبانی که از این حق محروم است شجاعتی می خواهد وصفنشدنی.
محیطبان که باشی میفهمی رساندن علوفه به جاندارانی که پناهی جز توندارند، یعنی انسانیت هنوز هم بیداراست.
محیطبان که باشی میفهمی همیشه بیدار و دقیق بودن یعنی چه.
محیطبان که باشی میفهمی هر بار با همسر و بچه هایت خداحافظی میکنی، باید خوب نگاهشون کنی چرا که شاید این آخرین بار باشد.
محیطبان که باشی میفهمی باید سخت باشی، یعنی طاقتت بالا باشد، یعنی تحمل سرمای شدید و گرمای طاقتفرسا را داشته باشی.
محیطبان که باشی میفهمی خدمت با حقوق ناچیز یعنی چیزی نیست جز عشق.
محیطبان کهباشی یعنی عاشقی، عاشقی، عاشقی...
برای مطالعه مطالب بیشتر به قلم شهناز دیواندری هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
نظرت را بنویس