امام جمعه موقت قم : سبزوار شهری عالم و دانشمند پروراست

خطه پرافتخار سربداران در ایام جانسوز اربعین امام حسین(ع) به واسطه برگزاری چند یادواره با شکوه شهدا ، از عطر خوش شهادت لبریز شد.
در این یادواره ها که اخیراً در روستاهای افچنگ ، مهر و شهر سبزوار برگزار گردیده ، بر اهمیت ادامه راه شهدا تأکید شده است.
بنا به گزارش ایرنا که مدتی است به خوبی خبرهای سرزمین پرافتخار سربداران را پوشش می دهد سی و یكمین یادواره شهدای هویزه و 43 شهید جهادگر سبزوار پنجشنبه گذشته در این شهر برگزار شد.
در این مراسم میهمانانی از نقاط مختلف كشور و شهرستان های استان خراسان رضوی، روحانیون، نیروهای نظامی و انتظامی، رزمندگان دوران دفاع مقدس، شمار زیادی از خانواده معظم شهدا و ایثارگران، مسئولین اجرایی و اقشار مختلف مردم این شهرستان حضور داشتند.
آیت الله 'سید هاشم حسینی بوشهری' امام جمعه موقت قم از جمله میهمانان این برنامه بود که به سخنرانی پرداخت ودر بخش هایی از سخنانش برگزاری یادواره های شهدا را به منزله تكریم آنان دانست و افزود: یادواره شهدای مظلوم هویزه و 43 شهید جهادگر سبزوار در نوع خود كم نظیر است كه جای قدردانی دارد.
 امام جمعه موقت قم همچنین سبزوار را شهری عالم و دانشمند پرور معرفی كرد و به مردمان این خطه سرافراز توصیه کرد: از علمای خود قدردانی كنید.
یادواره بعدی برای بزرگداشت 21 شهید سرافراز کوشکباغ ، مهر ، طزر ، کلاته سادات و بهانگر در محل حسینیه روستای مهربرگزار شد.
این آیین معنوی با عنوان تشنگان وصال برپا شد و در آن حجت الاسلام و المسلمین ' مهدی عابدی' مسوول حوزه نمایندگی ولی فقیه در ناحیه مقاومت سپاه حمزه سیدالشهدا (ع)مشهد گفته است : شهدا اهل نماز و معنویت بودند و نماز جماعت جبهه همواره پر شور برگزار می شد.
وی همچنین راه شهدا را مهمتر از یاد شهدا دانسته و براین موضوع تأکیده کرده است که باید از خدا بخواهیم ما را از شهدا و راهشان جدا نکند.
مهراز بزرگترین روستاهای بخش داورزن است و در مسیر محور بین المللی تهران—مهشد قرار دارد .
همچنین درهمین ایام یادواره 47 شهید والامقام روستای افچنگ سبزوار نیز با حضور خانواده های معظم شهدا ، جانبازان ، آزادگان و ایثارگران و مردم همیشه در صحنه این روستا برگزار شد.
خسروی استاد حوزه و دانشگاه یکی از سخنرانان این برنامه معنوی بود که در سخنان خود رمز ماندگاری انقلاب اسلامی ایران را پیروی از پیام عاشورا عنوان کرد و گفت : حادثه خونین کربلا راه روشنی را در مقابل حرکت انقلاب اسلامی ایران قرار داد.
وی پیروی از ولایت فقیه را درخواست همه شهدا از ما دانست و  گفت شهدا با شهامت خود دشمنان انقلاب را مأیوس کردند و اینک که در ایام سرنوشت ساز انتخاباتی دیگر در کشورمان هستیم ما نیز باید با حضور گسترده در انتخابات دشمنان را مایوس کنیم.
شهرستان پرافتخارسبزوار به همراه بخش ها و روستاهای تابعه یك هزار و 600 شهید از جمله پنج شهید بزرگواردر هویزه و 43 شهید جهادگر در دوران دفاع مقدس تقدیم انقلاب و اسلام كرده است.

کد : 5715

نظرت را بنویس
comments

حمید رضا کوشکباغی

لطفا وبلاگ روستای کوشکباغ رو لینک کنید و درد دل مردم این روستا رو به گوش مسولین برسونین. ممنون

کروژدهی

باز هم سلام .در کل باید بگویم مطلب بسیار خوبی بود. بسیاری از بزرگان کشور درموردسبزوار چنین سخنانی را بیان کرده اند . خیلی خوب است که همه یک جا گردآوری شود. درست است که شایدبعضی ها بگویند این حرف ها تعارف است ومقامات کشوری به هرشهری سفر کنند بالاخره تعارف وتکلف می کنند اما وقتی متن سخنان را با دقت بررسی کنیم می بینیم جنس حرف هایی که در سبزوار می گویندمعمولاً با بقیه جاها متفاوت است.مثلاً اگر در مورد تاریخ پرافتخار سبزوار می گویند واقعاً حماسه غرورانگیز سربدران در تاریخ این شهر هست.اگر از مفاخر سبزوارمی گویند واقعاً شخصیت هایی مثل علی شریعتی ، حاج ملا هادی سبزواری ، ابوالفضل بیهقی ، حمید سبزواری ، خواجه نظام الملک ، واعظ کاشفی و ...جزء مفاخر و مشاهیر این شهرند ، اگر از قدمت این شهر می گویند ، سابقه بیش از 7 هزارساله سبزوار با بناهایی باستانی نظیر اتشکده آذربرزین مهر و دیگر بناها پشتوانه این شهرند . لذا جنس حرف هایی که مسئولان درمورد سبزوار می گویند با جنس تعارفاتی که شاید در مورد سایر نقاط به کار ببرند از زمین تا آسمان فرق می کند. باید این ارزش ها را پاس داشت و دائماً یادآوری کرد. از تلاشتان در این زمینه بی نهایت ممنونم. خوشحالم که دوباره کارتان را در سبزوار شروع کردید.

کروژدهی

با سلام. مجله محترم اسرارنامه به نظر من شما به کار خوبی را شروع کرده اید و امیدوارم همین مسیر را ادامه دهید. این همه بحث ها ومخالفت های ناجوان مردانه ای که از جانب افرادی مثل گندم با این مطالب شما صورت می گیرد نشان میدهد که چه قدر این بحث ها اثرگزار و لازم و مورد توجه است. البته من به نظرات دوستمان گندم احترام می گذارم اما در خیلی جاها یک جانبه نگری کرده است. یعنی واقعاً این نظردهنده عزیز این همه وقت گذاشته تا سبزواری ها را از انتشار مطالبی در زمینه معرفی توانمندی های این شهر عزیز خراسان منصرف کند. پس ببینید که چه قدر تاریخ وارزش های سبزوار اهمیت دارد که این طور واکنش ها را ایجاد می کند.پس باید بیشتر به این مطالب بپردازید. من واقعاً لذت می برم وقتی می بینیم در یک رسانه سبزواری این فضای آزاد و منطقی بحث و گفتگو ایجاد شده. اینکه کسی مثل دوستمان گندم این همه نظرات مخالف مجله اسرارنامه منتشر می کند و حتی به مجله شما توهین می کند اما شما همه را منتشر می کنید و جواب های قانع کننده می دهید یعنی اوج روحیه دموکراتیک در میان تحریریه مجله اینترنتی اسرارنامه و احترام به نظرات دیگران. من واقعاً سپاسگزارم و آرزوی موفقیت می کنم برایتان.

گندم

بیش از یک هفته از سومین پیامی که در آن این سوال مطرح شده است، میگذرد: - چرا به خود و برخی انگشت‌شمار کاربران سایتتان، اجازه می‌دهید که به مشاهیر جهانی و ملی کشورمان بی‌احترامی شود؟ دوست عزیز! برادر گرامی! جمیع هیات تحریریه مجله اینترنتی اسرارنامه سبزوار! حرف‌هایی که برای نوشتنشان یک هفته وقت گذاشته‌اید، پاسخ سوال بنده نیست. برداشت‌ها، عواطف، تفکرات و هیجانات درونی و شخصی جمع هیات تحریریه اسرارنامه، ارتباطی به بنده ندارد. بنده از شما انتظار نداشتم و ندارم که به آن سوال، پاسخ ویژه‌ای دهید، چون تنها یک پاسخ دارد. تنها پاسخ آن سوال، یک عذرخواهی ساده بود: "ما هیات تحریریه مجله اینترنتی اسرارنامه، از بازدیدکنندگان عزیز و ملت بزرگوار ایران، عذرخواهی می‌نماییم که فضایی را فراهم کردیم تا برخی نظردهندگان، اقدام به توهین و بدگویی در مورد مفاخر ملی، هموطنان و شهرهای کشورمان نمایند." خودتان برگردید و به چیزهایی که نوشته‌اید و برچسب‌های که بر دیگران زده‌اید، بیندیشید. گویا جزئی از رسالت کار اسرارنامه شماست که راجع به هر چیزی که گفتگو می‌کنید خنجری نیز بر شهر مجاور شهرتان بزنید، بنده نیشابوری نیستم، اما از نیشابور را در حد بضاعتم، شناختی مختصر دارم، فقط این را بگویم: نیشابور، متفاوت است. خنجر زدن به نیشابور، خنجر زدن به تاریخ و تمدن ایران است. اگر این را و مثل این را، نیشابوری‌ها هم می‌گویند معلوم می‌شود که تاریخ و فرهنگ سرزمینشان را خوب شناخته‌اند. در نگاهی، شما هم نیشابوری هستید، چرا به خودتان لطمه می‌زنید. مگر نام قدیم شهرتان، بیهق نیست؟ با خودتان بیندیشید که چه می‌کنید. خرد، انصاف، وجدان، شرافت، صداقت و اخلاق، جز این را پیشنهاد نمی‌نماید. هیات تحریریه مجله اینترنتی سبزوار! خواهش می‌کنم بزرگواری فرمایید و در جواب این پیام بنده، پاسخی تهیه نفرمایید. موفق باشید/خدانگهدار

هی دوباره

چن بار نوشتههاتو واسه خودت فرستادم تا خودت چن بار بخونی ببینی چی نوشتی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! جنبه نداری اگه داشتی ................................................................. .........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................

مامان اسرارنامه

وای چقدر درد داره دل اسرارنامه! بمیرم برایت الهی. آخه گندم جون، چرا اومدی درداشو زیاد میکنی بزار به درد خوش بسوزه طفلکی. بر و بچز یه جای خلوتی گیر آوردن دارن با هم درددل میکنن. تو چیکار داری به اینا؟ تو گندمی باید تو تو زمینای سرسبز کشاورزی باشی اینجا چیکار میکنی؟ مارمولکا میخورنتا؟! اسرارنامه جون، وای وای وای بیمرم الهی برات مامان. نمیدونستم اینقدر درد داری مامان! مامان برات تلف شه، مامان بسوزه تو نسوزی. عمو قنادم میگه الهی الهی الهی

گندم

خودداری - پسر عزیزم! اگر از اینکه شما را "پسر خودم" نامیده‌ام ناراحتید، عذر می‌خواهم، پس از این "پسرم" نخواهید بود. اما بنده در مطالبی که برای شما نوشتم هیچ چیزی که مبتنی بر خودبزرگ‌بینی باشد نمی‌بینم، مگر شما اینگونه حس کنید که البته این مساله خودتان است، اما پیشنهاد می‌کنم سعی کنید خوددار باشید که اینگونه لااقل مودبانه‌تر به نظر می‌رسد. آرامش - یکی از آشنایان هست که در یک نشریه هم کار می‌کند. به او می‌گویم: حسن! دفتر مجله، دیوان شعر نیست، اندکی آرام باش. احساساتت را به امان خودشان، رها نکن. آرامش شما، باعث می‌شود از قوه عقل و نگاه منطقت بیشتر استفاده کنی و این به کار و فعالیتت شخصیت می‌دهد. استادی - اما در مورد بنده؛ اگر بتوانم برای شما تبیین کنم که خارج از چارچوب ذهن و احساسات شخصی شما، دنیای دیگری هم هست، نه "استاد بزرگ" که "استاد خیلی بزرگ شما" خواهم بود و حتی افتخار "سروری شما" را خواهم داشت. که بزرگ شریعت گفته‌اند: "من علمنی حرفا، فقد صیرنی عبدا". بی‌حرمتی به مفاخر ملی - اسرارنامه! بنده، قبلاً هم خدمت حضرتعالی عرض کردم که "مشکلات شما و عواطف شما نسبت به هر جایی از کشور عزیزمان ایران، ارتباطی به بنده ندارد، با هر کس مشکلی دارید بروید با خودش مذاکره کنید، این دلیل نمی‌شود که به مشاهیر ملی ما بی‌حرمتی شود". باز هم در همین نوشته قبلی، برای شما نوشتم که: "چرا به خود اجازه می‌دهید که به مشاهیر جهانی و ملی کشورمان بی‌احترامی شود؟" و یک بار دیگر هم نوشتم: "آن آقایی که می‌گوید کمال‌الملک (افتخار هنر نقاشی ایران) شیطان‌پرست بوده است، بر چه اساسی این را می‌گوید؟" باز هم گفتم: "خیلی خوب است که آن آدم بی‌ملاحضه، آن "سرزمین سربداران"، مدارکش را برای توهینی که به استاد محمد غفاری روا داشته است، ذکر کند و نشان بدهد." تشکر - اسرارنامه! بر خود فرض می‌دانم که از مجموع گرامیان مدیر مسؤل و سردبیر و اعظای هیأت علمی و هیأت تحریریه و سایر دست‌اندرکاران مجله اینترنتی اسرارنامه به خاطر وقت نسبتاً خوبی که گذاشته‌اند تا سوال بنده پاسخ دهند، تشکر نمایم، پاسخی که با فونت تاهوما سایز 9، سه صفحه آ-چهار می‌شود. اما باید خدمتتان عرض کنم که -ضمن اینکه بنده، قدردان زحمات و توجه و لطف شما هستم-، در پاسخ ارایه شده توسط شما، هیچ توجهی به پرسش‌های بنده نشده است. آنچه خواندم و دیدم، احساسات و مواضع و تفکرات شخصی جمع مجله اینترنتی اسرارنامه بود که ارتباطی با سوالات بنده نداشت. بنابراین، قضاوت در مورد نوشته‌ها و مواضع شما را به خوانندگان واگذار می‌نمایم، زیرا ارتباطی به سوالات بنده ندارند. واقعیت - از هموطنان عزیر نیشابوری نیز عذرخواهی می‌نمایم که پرسش‌های بنده، بستری را فراهم نمود تا توسط گردانندگان این سایت، سخن‌هایی –درست یا نادرست، ربط یا بی‌ربط- توسط عوامل سایت گفته شود. بنده، سال‌ها پیش در دانشگاه علامه طباطبایی تحصیل می‌کردم و در این دانشگاه، هم دوستان نیشابوری داشتم و هم دوستان سبزواری، تقریباً با نمودارهایی از خوی و خصلت این دوستان آشنا هستم و به لحاظ حوزه رشته تخصصی‌ام با اغلب مسائل تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی منطقه خراسان که گردانندگان این سایت در اینجا مطرح کرده‌اند تا اندازه‌ای آشنایی دارم. فقط خیلی خلاصه، خدمت هموطنان فرهیخته نیشابوری بگویم که از نظر بنده چهره و تصویر و مفهوم شما گرامیان، در ذهن و اندیشه من و همکاران و دوستانی که با آنها مراوده اجتماعی و کاری دارم، اینگونه که دست‌اندرکاران این سایت می‌گویند نیست و برخی تصویرهایی که از خود تلاش می‌کنند بسازند، در نگاه ما رنگی که این سایت تلاش می‌کند، ندارد. بنابراین واقعیت‌ها را واقع‌نگران می‌بینند. بزرگان گفته‌اند "المرء مخبوء تحت لسانه"، مصداقی برای همین معنی است که مطالبی که گردانندگان این سایت در اینجا نوشته‌اند، جلوه‌ای است که از منویات و باورها و هیجانات درونی‌شان ناشی می‌شود که در نهایت نتایجی هم برایشان خواهد داشت. که "گندم از گندم بروید، جو ز جو." نان جو، زمخت و آزارنده طبع است، امیدوارم این را بدانند و اگر نمی‌دانند بپرسند تا بدانند. پرسش - وظیفه بنده بود که پاراگراف بالا را به عنوان پیامی برای بازدیدکنندگان این سایت، بنویسم مبادا با دیدن هر متن در هر سایتی بر روی نت، حکم بر صّحت و درستی آن -حتی در ذهن خودمان- دهیم که هر انسانی، مسؤل کردار و رفتار و گفتار و پندار خویش است. بنابراین ضمن گوشزد نمودن این موضوع به گردانندگان این سایت، که پاسخ‌ طولانی چندصفحه‌ای این سایت، ارتباطی با پرسش‌های بنده ندارد، دیگرباره از شما گرامیان (گردانندگان اسرارنامه) سوالاتم را به شرح زیر مطرح می‌نمایم: - چرا به خود و برخی انگشت‌شمار کاربران سایتتان، اجازه می‌دهید که به مشاهیر جهانی و ملی کشورمان بی‌احترامی شود؟ - آیا به نظر شما استاد محمد غفاری (استاد کمال‌الملک) شیطان‌پرست بوده‌اند؟ - اگر بر این باورید که ایشان شیطان‌پرست بوده‌اند، دلایل منطقی و سند و مدرک‌هایتان را ارایه نمایید؟ - اگر انگ‌ها و برچسب‌هایی مانند شیطان‌پرست بودن استاد محمد غفاری را تایید نمی‌کنید، اولاً چرا، نظرات موهوم و کور و کذایی کاربرتان –سرزمین سربداران- را منتشر کرده‌اید؟ دوماً، چرا در مقابل نظرات مبتذل و عوامانه این کاربر کورفهم "سرزمین سربداران"، سکوت کرده‌اید و صراحتاً از افتخار هنر و نقاشی ایران، دفاع نکرده‌اید؟ - آیا در جایگاه والا و پیشرو عطار نیشابوری، در ادبیات عرفانی ایران و تاثیرگذاری این عارف بزرگ ایرانی بر شاعران و ادیبان پس از وی، تردیدی وجود دارد؟ اگر چنین است، دلایل و مدارک مستند و علمی‌تان را اریه نمایید. مولانا در ستایش عطار می‌گوید: "هفت شهر عشق را عطار گشت/ماهنوز اندر خم یک کوچه‌ایم" یا اینکه "عطار روح بود و سنایی دو چشم او/ما از پی سنایی و عطار آمده‌ایم"، اگر آقایان "سرزمین سربداران" و "اسرارنامه" اعتقاد دارند که دستشان به عطار می‌رسد یا نمی‌رسد و ... (بنده نمی‌دانم)، لطف کنند و بگویند که چگونه؟ شما هم که حرف "سرزمین سربداران" را رد نکرده‌اید، عنایت فرمایید و کمکشان کنید تا ما هم دریابیم که چگونه؟ و چگونه و به چه علتی، فردی می‌تواند به چنین درجه از فهم عرفان ایران –به سبک "سرزمین سربداران"- برسد؟ - آیا در اینکه خیام، یکی از قله‌های شناخته شده شعر ایران در کشورهای دور و نزدیک است، شبهه‌ای وجود دارد؟ آیا در سایر کشورهای جهان، خیام را بیشتر از سایر شاعران ایرانی می‌شناسند ابهامی وجود دارد؟ اگر دکتری، این چهره بزرگ جهانی ایران را بی‌دین و مذهب و کافر !!! بخوانند، صِرف حرف زدن ایشان، مدرکی می‌شود برای تایید این موضوع؟! گمان نمی‌کنم که نقل نظر از کسی که تخصصی در زمینه خیام‌شناسی و حتی در حوزه کلی‌تر نقد و پژوهش ادبی ندارد، بتواند دلیل مستندی برای بی‌حرمتی به چهره جهانی کشور عزیزمان باشد؛ امروز، دیگر دهه 40 و 50 نیست. هست؟! مردم ایران اسلامی امروز نیز به برکت انقلاب شکوهمند اسلامی، آن مردم به استضعاف کشیده شده و ناآگاه دوران طاغوت دهه 40 و 50 نیستند. هستند!؟ من گمان نمی‌کنم که آقای دکتر، چنین سخنی درباره خیام گفته ‌باشند اما اگر اصرار بر این است که گفته‌اند، شایسته است ابتدا، اعتبار و مقبولیت کسی که درباره موضوعی سخن گفته است بررسی شود و سپس صحّت و سلامت سخنی که گفته شده‌ است را بررسی نمود. در تردیدنگری و پرسشگری خیام، آن‌ هم در مسائل کلی هستی و آفرینش و فلسفه زندگی- بحث‌هایی هست، که شیرینی و جذابیت و دلربایی رباعیات جهانی خیام هم در این اندیشه‌ورزی آن برای و به زبان روح و اندیشه همه مردم جهان (نوع بشر) است (منتهی، هر کسی از ظن خود شد یار من!). به هر حال، پرداختن به این موضوع در صلاحیت اینجا نیست که اگر بود چنین نبود. بنابراین اگر انتظار دارید که گفته‌ای آقای دکتر در مورد این شخصیت بزرگ جهانی و یکی از افتخارات تاریخ علم ایران و اسلام، بهانه‌ و استدلالی ایجاد نماید که "سرزمین سربداران" هر چه خواستند بگویند، بنده به عنوان یک ایرانی و در حد بضاعت و فهم خود عرض می‌نمایم آقای دکتر در حد و اندازه خودشان، منش و اندیشه خیام را فهمیده‌اند، همانطور که شما در حد و اندازه خودتان، خیام را می‌شناسید و می‌فهمید. آقای دکتر بزرگوار سی-چهل سال پیش در مورد خیلی چیزهای دیگر اظهار نظر کرده‌اند و خیلی از سخنان ایشان ممکن است مورد انتقاد اندیشمندان علمی و دینی و حوزه‌های علمیه و متفکران سیاسی و اجتماعی باشد، و البته هست، آیا این دلیلی برای انگ زدن به ایشان و خدایی ناکرده، بی‌احترمی به ایشان ایجاب می‌نماید؟! شرافت و صداقت - اسرارنامه سبزوار! بنده، پاسخ سوالاتم را از شما دریافت نکرده‌ام. جان پرسش‌هایم این است چرا به خود و برخی انگشت‌شمار کاربران سایتتان، اجازه می‌دهید که به مشاهیر جهانی و ملی کشورمان بی‌احترامی شود؟! متاسفانه عناصری متعصّب و کوته‌فکر مانند "سرزمین سربداران" به مفاخر ملی ما اهانت می‌کنند و شما به فلسفه‌بافی‌های خودتان گرفتارید تا به نحوی، موضوع را ماست‌مالی و توجیه کنید. برادر عزیز! اگر آن آدم تنگ‌نظر و کور‌فهم اشتباه گفته‌ است باید صریحاً رد کنید و دفاع کنید، مشاهیر ملی ایرانیان، مشاهیر ملی شما هم هست. اگر هم نمی‌خواهید صریحاً از سه چهره سرشناس ملی و جهانی کمال‌الملک، عطار و خیام دفاع کنید و به مواضع ضعیف خود ادامه می‌دهید. بنده، ضمن اینکه سخنم را با آن "سرزمین سربداران" مجدداً مطرح می‌نمایم: "کمال‌الملک، شخصیت برجسته هنری و از مشاهیر ملی ماست. خیلی خوب است که آن آدم بی‌ملاحضه، آن سرزمین سربداران، مدارکش را برای توهینی که به استاد محمد غفاری روا داشته است، ذکر کند و نشان بدهد. اصلاً برای من جالب است که بدانم این قبیل آدم‌ها، که هیچ چیز به جز جلوی دماغشان برایشان مهم نیست، چگونه فکر می‌کنند. اگر شرف دارد بیاید یا حرفش را ثابت کند و یا در همینجا عذرخواهی کند." پس از این پیام، در صورتی که "اسرانامه سبزوار" موضعی صریح و شفاف، چنانکه شایسته شخصیت‌های بزرگی مانند کمال‌الملک، عطار و خیام است، اتخاذ ننماید، آن پیام ارسال شده برای "سرزمین سربداران"، شامل شما –اسرارنامه سبزوار- هم می‌شود. خواهش می‌کنم - اگر دقیقاً و صریحاً پاسخی برای دقیقاً سوال‌های بنده -که در بخش "پرسش" آمده است- دارید، بفرمایید و در غیر این صورت، حاشیه رفتن و خلط مباحث و بسترسازی بحث‌های بی‌ربط، معنی‌ای به جز ضعف اندیشه و تعصب‌ورزی کور نخواهد داشت. امیدوارم استدلال‌هایتان بخصوص در مورد اتهام شیطان‌پرستی به استاد کمال‌الملک (که دوربادا این یاوه‌گویی‌ها از دامان افتخار هنر ایران) متقن، منطقی و قانع‌کننده باشد. البته بنده شک ندارم که همه این اتهامات، فقط از روی تعصب کور، بیان شده است و حداقل انتظاری که از شما به عنوان یک ایرانی وطن‌پرست و یک مسلمان شرافتمند و صدیق در دارالمومنین سبزوار، می‌رود، عذرخواهی رسمی و سرزنش و منکوب نمودن افکار افگار افراد کوته‌فکری که این اتهامات ناروا را به سه افتخار ملی و جهانی ما وارد می‌نمایند، در همین سایت اسرارنامه سبزوار است. حکیم عمر خیام - " ... مشغول مطالعه الهیات بود و با خلالی از طلا، دندانهای خود را خلال می‌کرد. همین که رسید به مبحث «الواحد و الکثیر»، خلال را در میان کتاب نهاد و برخاست. مشغول نماز گردید. پس از ادای فریضه، وصیت نمود و دیگر، نه چیزی خورد و نه آشامید. همینکه فریضه عشاء را ادا نمود، سر به سجده نهاد و عرض کرد: الهمّ انّی عرفتک علی مبلغ امکانی فاغفرلی فانّ معرفتی ایّاک وسیلتی الیک. دعایش به اتمام رسید و جان به جان‌آفرین تسلیم نمود." خدانگهدار

گندم

"اسرارنامه" اسم جالبی است که برای سایتتان انتخاب کرده‌اید و واقعاً هم برازنده است. در اینجا زبان، زبانی دیگری است و برداشت نیز برداشت دیگری است. اصلاً ادبیات خاص خودش را دارد. به این خاطر هم واقعا نامه‌ای یا نوشته‌ای است که اسرارآمیز است. همه آمده‌اند که یکدیگر را تایید کنند و یا حرف‌های نفر قبلی را در مسیر خاص، تکمیل کنند. یک جور سرزمین عجیب و غریب و رازآمیز –یادآور قصه‌های دوره کودکی- که ساکنان خاص خودش را دارد، با رفتار و سبک خاص خودش و از جمله اینکه اگر هم کسی ساز ناموافق بزند، یک طوری صدایش را آرام و با زبان و ادبیات خودتان، از تک و تا می‌اندازید. پسر عزیزم! کوبیدنی در کار نیست. یکی از مخاطبان شما، "سرزمین سربداران" به این بزرگان جهانی و ملی ما بدگویی کرده بود. نمی‌گویم کسی را کوبیده بود به کسی توهین کرده بود و یا هر چیز که شما به من که نظر موافق با شما نداشتم، نسبت دادید، به هیچ کس نسبت نمی‌دهم. هر آدم عاقلی به مجموعه این مطلب شما از شروع مطلب اصلی تا پایانش و سپس نظرات کاربران سایت شما را بخواند، متوجه می‌شود که موضوع چیست. من با اینها کار ندام، سایت شماست، اختیارش هم دست شماست. حرف دل بنده این است: چرا به خود اجازه می‌دهید که به مشاهیر جهانی و ملی کشورمان بی‌احترامی شود؟ آن آقایی که می‌گوید کمال‌الملک (افتخار هنر نقاشی ایران) شیطان‌پرست بوده است، بر چه اساسی این را می‌گوید؟ از اینها گذشته، کمال‌الملک یک شخصیت هنری است، آن آقای "سرزمین سربداران" همه چیز را باید از دیدگاه تنگ‌نظرانه اعتقادات خودش ببیند؟ شما چه بخواهید و چه نخواهید، کمال‌الملک، کمال ملک هنر است، می‌خواهید شیطان‌پرستش کنید، و می‌خواهید هر چیز دیگر که دلتان می‌خواهد به مشاهیر و مفاخر جهانی و ملی کشور عزیزمان نسبت دهید، تغییری در اصل موضوع ایجاد نمی‌شود. کمال‌الملک یک شخصیت برجسته هنری و از مشاهیر ملی ماست. خیلی خوب است که آن آدم بی‌ملاحضه، آن "سرزمین سربداران"، مدارکش را برای توهینی که به استاد محمد غفاری روا داشته است، ذکر کند و نشان بدهد. اصلاً برای من جالب است که بدانم این قبیل آدم‌ها، که هیچ چیز به جز جلوی دماغشان برایشان مهم نیست، چگونه فکر می‌کنند. اگر شرف دارد بیاید یا حرفش را ثابت کند و یا در همینجا عذرخواهی کند. اسرارنامه، پسر عزیزم! مشکلات شما و عواطف شما نسبت به هر جایی از کشور عزیزمان ایران، ربطی به بنده ندارد، با هر کس مشکلی دارید بروید با خودش مذاکره کنید، این دلیل نمی‌شود که به مشاهیر ملی ما توهین کنید. پسرم! همه دانشمندان و هنرمندان و متفکران و افتخارآفرینان کشور ما برای همه ما عزیزند. اما هر کسی جای خودش را دارد. این سه شخصیت که شما، مثل آب خوردن از آنها بدگویی می‌کنید افتخارات ملی ما هستند. حرف من این است که آقای من، اگر بخواهیم 20 نفر از مشاهیر علمی، ادبی و فرهنگی کشور را نام ببریم که از همه درخشان‌تر هستند و در ایران امروز از آن‌ها آرامگاهی در نقاط مختلف کشورمان باقی مانده است چهار نفر از این بزرگان در خاک خراسان آرمیده‌اند یکی فردوسی بزرگ است که در توس آرمیده و سه تای دیگری خیام و عطار و کمال‌الملک هستند که در نیشابور، سر در آغوش خاک کشیده‌اند. بیهقی و ملاهادی و شریعتی، جای خودشان را دارند، اما هر کسی در اندازه و شان خودش. این سه نام بزرگ را که آوردم، هر سه از مشاهیر ملی ما هستند، اما بزرگانی مثل فردوسی و خیام و عطار، صدای فرهنگ و ادب ایران هستند در جهان و سربلندی مردم ایران. اینها آبروی ما هستند در سطح جهانی. حافظ هم دارای چنین جایگاهی است اما، هیچ وقت، صدای حافظ در جهان، حتی به اندازه یک دهم خیام، طنین‌نداز نشده است، حافظ از دیدگاه جایگاه شعری در قله‌ای رفیع‌تر از همه شاعران فارسی‌زبان ایستاده است، این را همه می‌دانیم. اما باید این را هم بدانیم که عطار، روح عرفان ایران است و حافظ، در اوج قله عشق و عرفان زبان و ادبیات فارسی. چه دلیلی دارد، آن آدم بی‌فکر بیایید و این دو را آن هم با آن زبان سخیف و غیرعلمی و کوچه‌بازاری، مقایسه کند؟ نوشته‌هایش را بخوانید، دلیلش را خودتان خواهید دریافت. در پایان باید بگویم، اگر به آدرسی یا مفهومی یا نامی اشاره کردم، فقط برای تبیین مطلب بوده است. ویکی‌پدیا فرصتی است برای همه. هیچ چیز، دلیلی برای توجیه کاستن از ارزش انسانی و علمی خیام ایجاب نمی‌نماید. شما بروید Britanica، Americna، Larusse و سایر دایرة‌المعارف‌های دارای اعتبار جهانی را ببینید، ویکی‌پدیا یک مثال ملموس بود که به شما عظمت خیام را فقط در یک نمونه، نشان دهم. بیهقی، ملاهادی، شریعتی، اینها همه از دانشمندان و چهره‌های ملی ما هستند اما بزرگ داشتن آن‌ها نمی‌تواند دلیلی برای طعن و کنایه زدن و بدگویی به شخصیت‌های جهانی کشورمان باشد. اسرارنامه، پسرم! اگر در سخنان من چیز مبهمی دیده‌ای، شاید دلیلش این باشد که مطالعه‌تان و شناخت‌تان از موضوعاتی که مطرح می‌کنید کم است، اگر بیشتر مطالعه کنید ابهام‌هایتان برطرف خواهد شد. قدیم‌ترها در دانشگاه به ما می‌گفتند که اول مطالعه کن بعد بنویس یا حرف بزن یا سخنرانی کن. اما این روزها نمی‌دانم چرا اینطوری شده است! و در پایان، اینکه شاید در خارج از چارچوب نگاه و ذهن شما دنیا ادامه داشته باشد. شاید چیزهایی باشد که لازم است خوب ببینید. شاید موضوعاتی باشد که لازم باشد دریافتی دوباره از آنها داشته باشید. سعی کنید ذهنتان، نگاهتان و دنیایتان را بزرگ کنید، با بهتر دیدن و بزرگ‌تر اندیشیدن. سایت شما، بغض عجیبی دارد، گرفته است، آدم که مطالبتان را می‌خواند دلش می‌گیرد، حال خوبی به آدم دست نمی‌دهد. طرز فکر شما در ساختن این فضا بی‌تاثیر نیست. خدانگهدار.

گندم

در اینجا، نام چند تن از مشاهیر و سرزمین‌های کهن کشورمان آمده است که متاسفانه در برخی نظرات کاربران، گویی کم‌لطفی شده است، و شوربختانه‌تر اینکه، سایر کاربران هم به صورت صریح یا تلویحی نظرات برخی کاربران دیگر را تایید کرده و بر آن صحه گذاشته‌اند. بنده بر خود واجب دیدم که چند راهنمایی را عرض نمایم و مصدع اوقات نشوم. آغاز - گندم، قوت اصلی ما ایرانیان است و از آن نان می‌سازیم. این نان، برکتی است که بر سر سفره می‌گذاریم. نان، در فرهنگ و اندیشه و باور ما ایرانیان، بسیار حرمت دارد. می‌خواستم این را بگویم: گندم در زمین حاصلخیز به عمل آید و نه در شوره‌زار ... در مورد عطار - در جستجوگر گوگل تایپ کنید \"تاثیر عطار بر حافظ\" و سپس بر روی دکمه جستجو، کلیک کنید. - یک کتاب درباره تاریخ تربت حیدریه، خراسان، سبزوار، بیهق، خسروگرد و هر منطقه دیگر از خراسان، از یکی از کتابخانه‌های شهرتان امانت بگیرید و با حوصله بخوانید، ببینید که هر جایی که مد نظر شماست، اصلاً چند قرن، و یا چند سال است که موجودیت مستقل دارد و پیش از آن تابعه‌ کجا بوده است. اگر چنین کتابی در کتابخانه‌های شهرتان پیدا نشد، در همین جا، آدرستان را یادداشت بفرمایید تا برایتان پُست کنم. در مورد خیام - خیام را پیش از اینکه ما ایرانی‌ها بشناسیم، ادوارد فیتز جرالد به غرب شناساند. غرب، خیام را به جهان شناساند. خیام، جهانی شد. سپس ما در ایران، روزی را در تقویم رسمی کشورمان، به نام خیام کردیم. خیام، ما را جهانی کرده است، حالا چه بخواهیم (بر روی صندلی راحتی بنشینیم و دست چپ بر زیر چانه بگذاریم و با دست راست سیگاری دود کنیم و نقد و تحلیلی بر خیام بنویسیم) یا نخواهیم؛ خیام، به ما نیازی ندارد. اگر نیاز داشت، درباره او نمی‌نوشتیم. - اگر مردم جهان را می‌توان مجبور کرد که خیام و کنفوسیوس و بورخس نخوانند، می‌توان آن‌ها را مجبور کرد که ملاهادی و ابن فندق و کاشفی و مثل این‌ها را بخوانند. از نویسنده، سخنران و مبارز انقلابی بزرگ کشورمان –دکتر شریعتی- نیز بگذریم، بهتر است. - ویکی‌پدیا یک دایرة‌المعارف اینترنتی است، وارد صفحه اول آن شوید و در قسمت جستجو \"خیام\" را وارد کنید، به صفحه خیام که رسیدید در نوار زبان، بر روی زبان‌های دیگری را که لیست شده‌اند کلیک کنید. برای ملاهادی هم همین کار را انجام دهید. هر دوی این شخصیت‌ها برای ما ایرانی‌ها بسیار بزرگ و ارزشمندند، امّا نباید انتظار داشته باشیم که همه مردم جهان، مثل ما فکر کنند. در مورد کمال‌الملک - بروید به دانشکده هنر دانشگاه تهران و بگویید 5 نقاش ایرانی را نام ببرد. - از فرودگاه بین‌المللی سبزوار بزرگ، به پاریش تشریف ببرید و سراغ آکادمی‌ها و گالری‌های دجقه‌اون (درجه یک) را بگیرید و در این جاها، سراغ استادان خبره نقاشی را بگیرید و بگویید اسم 5 نقاش ایرانی را بگویند. - به حوزه علمیه قم بروید و بخواهید نام 5 نفر را که بیشترین تحریفات را در سوگواری عاشورا و واقعه کربلا ایجاد کردند نام ببرند. - به کاشان، زادگاه کمال‌الملک بروید- و مدارکتان را به مردم فرهنگدوست شهر گلاب و آئینه، ارایه نمایید تا در موضوع شیطان‌پرستی، اطلاعات بیشتری به شما ارایه نمایند. در مورد شیخ حسن جوری - خوب نمی‌دانم؛ این را از وجیه‌الدین مسعود باشتینی و خواجه علی مؤید بپرسید. و در پایان - به اهالی سربداران، سلام مرا برسانید و بگویید: مشاهیر جهانی و ملی ما، نیازی به ما ندارند. اگر نیاز داشتند، اکنون، ما درباره آنها نمی‌نوشتیم. - و اینکه، لیست مشاهیر نوشتن، به درد حال کسانی می‌خورد که به دنبال مشاهیر می‌گردند. خدانگهدار

غيرت خراساني

آقا رسول لالائي بلدين چرا خوابتون نمي بره - زمان مطرح شدن استان سربداران در شهرتون همسايه تظاهرات كرديد كه اگر سبزوار استان بشه نيش..... كردستان مي شه جالبتر امام جمعه شهرتون هم جناب آيت .... !!!! هم حضور چشمگيري داشتند - احسنت به غيرت خراساني و !؟ غيرت ديني !!!!!!

رسول

شما سبزواریها چقدر ضعف دارید به زور خودتان را میخواهید مطرح کنید چه کار به شهر همسایه دارید شهر همسایه اگر اباد وتوسعه یافته باشد منافع اش برای همه میباشد یک کمی غیرت خراسانی داشته باشید

سبزوار مروارید در صدف

من با نظر نغمه موافقم.شهر همسایه هیچی نداره . همون چیزهای کمی رو که داره خوب معرفی کرده . اما سبزوار ما با این همه افتخار خیلی ناشناخته مونده. می دونیدمن فکر می کنم سبزوار مثل مرواردیه که توی صدف غفلت ما مونده. اگرنه به مراتب ازخیلی از شهرهای کشور ارزش های بیشتری داره. همه بیاییم برای معرفی ارزش های سبزوار شهر دارالمومنین بکوشیم.

فرید

شما هم خودتونو کشتید با این شهر همسایه!

سالاری

منم دلم برای سبزوار خیلی می سوزه ولی یکم منطقی صحبت کنیم خون سربداران عزیز درسته شهر ما سبزوار هم خیلی افراد بزرگ داره ولی چرا همش از نیشابور صحبت می کنی بالاخره خودمون رو که نباید گول بزنیم خیام و عطار از بزرگترین مفاخر ایران هستند که نه تنها در ایران بلکه در جهان نیز تمجدید میشن.ما باید ببنیم خودمون چه کاری می تونیم انجام بدیم.

آمين

آروم باش نغمه جون!

نغمه

از مفاخر سبزوار گفتید ؛ دلم نیومد نگم که استاد فیزیک ما دکتر علی اصغر مولوی هم موفق به کسب عنوان "دانشمند جوان جهان" در سال 2006 میلادی شدند. چرا به دانشمندان جوانمون افتخار نکنیم. این نشون میده که سبزوار هنوز هم مهد پرورش دانشمندان هست و افتخارات ما منحصر به تاریخ درخشانمون نیست...

نغمه

شدیداً با نظردهنده قبلی موافقم. آخ که چقدر درد داره چقدر سوز داره به خدا . . . که ما این همه بزرگ داریم ولی باید آرامگاه های اونها طوری فقیرانه باشه که خودمون هم بهشون سر نزنیم و فاتحه ای براشون نخونیم. تو نیشابور واسه رفت به این مکان ها باید بلیط ورودی تهیه کنی!! آخه چرا چرا باید اینطور باشه . خوب واسه همینه که خودشونم به اشتباه باورشون شده که تاریخشون چیزی سر تر از سبزوار داره!! نه خیر اینطورام نیست. تقصیر خود ماست. ما حتی تاریخمون هم غنی تره اما . . . من هیچ وقت اینطور نظر نمیدادم ولی واسه این یکی واقعاً میسوزم . . . چرا سبزوار نتونه شهر توریستی باشه؟ چی کم داره مگه . فقط یه کم دیگه همت میخواد که ما از همه نظر سر باشیم. به خدا اگه شهرداری یه کاری بکنه واسه این آرامگاه ها ارزشش رو داره، هرچقدر زحمت کشیده بشه و بودجه صرف بشه ارزشش رو داره، مسأله کوچکی نیست که اینطور مورد غفلت قرار گرفته... امیدوارم به همین زودی اسرارنامه خبرهای خوشی در این مورد بده و با این شهردار عزیز زحمت کش در این مورد هم صحبت بشه که یک مسأله ی خیلی مهم هست. متشکرم و موفق باشید.

سرزمین سربداران

دقیقا من با نظر شما موافقم متاسفانه همسایه ما از هیچی و نیستی هستی ساخت چیزی که ما نتونستیم یه سوال میپرسم ایا اگه عطار خیام و کمال الملک رو از نیشابور حذف کنیم چه چیزی باقی می مونه؟؟؟ شما فکر کنید خیامی که همه قبول دارند تو یه نظر دیگه هم گفتم که دکتر علی شریعتی این شخص رو بدون دین و مذهب و کافر میخونه البته این نظر رو فکر میکنم شهید مطهری هم دارند و خیلی از بزرگای ما همین نظر رو دارند از سوی دیگه عطار که در کدکن تربت حیدریه به دنیا اومد و بعد ها به نیشابور اومد اینقدر بزرگش کردند که با حافظ مقایسش میکنند حالا شما برین از هر عارفی سوال کنید حافظ و عطار رو براتون مقایسه کنه قطعا میگه عطاردر مقابل حافظ یک نقطه در مقابل یک کتاب چند صد جلدی هست من نمیگم عطار ادم بزرگی نبود اما نه اینقدر که دیگه دستمون بهش نرسه نه اینقدر که روز ملی براش ثبت کنند در مورد کمال الملک هم که حتما میدونید شیطانپرست بوده که باز اگه خواستید در موردش بیشتر براتون توضیح میدم و مدرک میارم که شیطان پرست بوده اما سبزوار بزرگ مسخر دانشگاه های ایران دکتر علی شریعتی روز ملی داره؟ حکیم سبزواری بزرگترین مسخر حوزه های علمیه ایران روز ملی داره؟ دکتر بسکی پدر طبیعت ایران دکتر سیادتی مخترع طب سوزنی در ایران و بزرگترین پزشک اخیرایران عطا ملک جوینی بیهقی ابن یمین فرومدی بزرگترین قصیده سرای ایران اگه بخوایم اسم ببریم خودش یه کتاب میشه واسه اینه که میگم همسایمون از هیچی خودشون شهرشون رو توریستی کردند و لی ما نتونستیم چون نخواستیم ارمگاه بیهقی رو نگاه کنید خندتون میگیره ابن یمین که نگوو تازه ارامگاه حکیم هم مال صد سال پیشه داره خراب میشه ایا اونهایی که میان کنار اون تندیس هندسی خیام عکس میگیرن چقدر از خیام شناخت دارن اونها عاشق اون تندیس هستند چون مردم اون تندیس رو میشناسند نه خیام رو مردم اون پارک بزرگ رو میشناسند نه خیام رو

مدیریت مجله اینترنتی اسرارنامه

با سلام و تشکر از نظرشما آقا محسن در اینکه همه جای ایران عزیز عالم و دانشمند پروره شکی نیست. و بعید نیست که به قول شما فردااین آقا یا آن آقا به شهر دیگری بروند و همین حرف را برای آنها بگویند. اما این هیچ اشکالی ندارد. ما از خودمان می گوییم که بدون شک سبزوار هم با وجود این همه دانشمند ، فیلسوف ، نویسنده و نخبگان علمی و فرهنگی دیگر ، شهری عالم پروراست. برای ما سبزواری ها همین اندازه هم کافی و خوب است. تنها چیزی که اینجا باقی می ماند وظیفه مثبت نگری ماست . یعنی اگر کسی چنین حقیقتی را در موردمان اعتراف کرد باید بدون تعارف وشکسته نفسی بپذیریم و افتخار کنیم. چون به عنوان مثال اگر فقط یک حاج ملاهادی سبزواری و دکتر شریعتی و ابوالفضل بیهقی و محمود دولت آبادی را می داشتیم که هرکدام رکورد داران معروف و موفق زمینه کاری خودشان در ایران و جهان هستند ، همین ها کافی بودند برای یک عمر افتخار کردن سبزواری ها ... حالا بماند که علاوه بر هزاران دانشمند و فرهیخته بومی که از خود سبزوار برخاسته اند موارد بسیار دیگری هم هست که در طول تاریخ از دیگر شهرها و مناطق کشور به این خطه پرافتخار آمده و رشد کرده و به معراج رفته اند. مانند شیخ شهید حسن جوری که در نیشابور متولد شد و برای کسب معارف دینی و معرفتی از محضرعارف برجسته زمان شیخ خلیفه به سبزوار آمد و تا بدانجا رشد کرد که از جانب سبزواری ها به عنوان یکی از چندین رهبر قیام پرافتخارسربداران مورد پذیرش قرار گرفت. آقا محسن با وجود این همه مفاخر بزرگ برای سبزوار پس واقعاً صفت عالم پروری برای این کهن شهر با اهمیت خراسان شایسته است. و ما باید این موارد را دائماً بگوییم و یاد آوری کنیم تا مبادا جوانانمان از این افتخارات غافل شده و به اشتباه فکر کنند نگفتن به معنای نداشتن است. ما فکر می کنیم متأسفانه تا الآن سبزواری ها به خاطر تواضع و شکسته نفسی بیش از حد خیلی از افتخاراتشان را مطرح نکرده اند درحالی که بعضی از شهرها بعضی از مناطق دیگر تمام افتخاراتی را که دارند رو کرده اند و به نحو احسن به معرفی آنها پرداخته اند. این البته کار خوبیست.چون در مورد افتخارات و ازش های ملی و محلی نمی شود و نباید تعارف کرد. شما به عنوان مثال فقط یک مورد را نگاه کنید. آیا ابوالفضل بیهقی کم شخصیتی است؟ کتاب تاریخ معتبر او با نثر روانی که دارد بهترین و معتبرترین کتاب یک دوره نسبتاً طولانی از تاریخ ایران است. کتاب های اواز دو جهت ارزشمند است هم از لحاظ هنر نویسندگی هم از لحاظ صداقت و اعتبار محتوا و دقتش در ثبت تاریخ . این باعث شده ابوالفضل بیهقی تبدیل به یکی از صاحب سبک های قهار در ادبیات فارسی بشود. اما ما برای معرفی و پاسداشت این شخصیت بزرگ چه کرده ایم؟ به شهر همسایه نگاه کنید چه قدر زیبا بزرگانش را پاس می دارد. دو روز ملی برای دو شخصیت عطار و خیام ایجاد کرده اند و همه ساله برای پاسداشت این افتخارات مهم خراسان همایش هایی برگزار می کنند. اما ما سرمایه بزرگی مثل ابوالفضل بیهقی را به حال خود رها کرده ایم. این فقط یکی بود از هزاران. حالا بزرگانی دیگر مثل محمود دولت آبادی ، علی شریعتی ، پدر دکتر شریعتی ، آیت الله شهرستانی ، سید محمد حسن علوی ، حاج ملاهادی سبزواری ، دکتر بسکی ، ابن فندق فرید خراسان ، ملاحسین واعظ کاشفی و .... هریک جایگاه خاص خود را دارند. پیروز باشید...

سرزمین سربداران

تو سبزوار میگن سبزوار شهر پر از عالم بره نیشابور میگه نیشابور شهری پر ازدانشمند هر شهری بره همین رو میگه اگه تو قم در مورد سبزوار حرفی بزنن آره اما وقتی اومدن سبزوار قطعا تعریف میکنند
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما