در واکنش به وعده های توخالی برخی مسئولان

به یاد همه گوسفندهایی که در کلنگ زنی پروژه های خیالی، قربانی می شوند

 مجله اینترنتی اسرارنامه
 
در هفته های اخیر خبرهای زیادی از اجرای پروژه های جدید صنعتی در سبزوار از سوی مسئولان مختلف شنیده می شود و در رسانه های گروهی نزدیک به این مسئولان انعکاس گسترده ای می یابد. حتی بعضی از این پروژه ها، در حالی که هنوز فقط در حد حرف هستند، نظیر موضوع کارخانه خودروسازی سبزوار، مورد اختلاف نظر و واکنش های ضد و نقیضی از سوی برخی مسئولان واقع می شوند که در یکی از مطالب قبلی همین وبسایت ، طی یادداشتی به این گونه حواشی به صورت مفصل اشاره شده است.(منبع)
 
حالا نشریه محلی هزاردستان نیز به گونه ای دیگر به این موضوع و در واقع به کلنگ زنی پروژه های نشدنی توسط مسئولان مختلف واکنشی جالب و همراه با طنزی تلخ نشان داده است.
 
نویسنده هزاردستان در این مطلب انتقادی که به صورتی طنازانه بیان شده است، سوژه اصلی خود را گوسفندانی قرار داده است که در آیین های نمایشی کلنگ زنی ده ها و صدها پروژه سر بریده شده اند اما در نهایت پس از سال ها انتظار بسیاری از این پروژه ها به ثمر نرسیده و برخی از آن ها کلا منتفی شده اند و در این بین فقط این خون گوسفندهای بیچاره بوده که برای گرفتن عکس های یادگاری توسط مسئولان وقت پای پروژه های خیالی و وعده و وعیدهای آنچنانی ریخته شده است.
 
اسرارنامه در ادامه متن کامل این یادداشت نشریه ستاره شرق را منتشر می کند:
 
گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند!
 
این متن رنج نامه ی گوسفندانی است که قربانی کلنگ زنی های نمایشی شده اند! گوسفندانی که به بهانه ی طرح های موهوم و خیالی خونشان بر زمین ریخته شد. مسئولینی که با شعار و وعده و وعید، باد به غبغب می انداختند و کلنگ می زدند و روبان ها را قیچی می زدند؛ علاوه بر پاسخگویی درباره ی هزینه هایی که به هدر دادند؛ باید جوابگوی خون گوسفندهای قربانی هم باشند! طرح های نیمه تمامی که علاوه بر گوسفندهای قربانی، قربانی های دیگری هم داشت. عمر و سرمایه ها بود که هدر رفت. انگار مسئولین نمی دانند که «تنها دوبار زندگی می کنیم» فقط نام یک فیلم است و در واقع فقط و فقط یک بار زندگی می کنیم. بعضی از پروژه های شهری که آغاز شدند، قرار بود حکم از چاله در آمدن باشد و مشکلاتی مثل بیکاری و بی پولی را حل کنند اما از چاله در آمدیم و به چاه افتادیم! در عکس زیر، گوسفند بیچاره ای را می بینید که برای پروژه «برلیان سنتر» قربانی شد! خون گوسفندی را بر زمین ریختند تا مبادا زخم چشمی به پروژه عظیم "برلیان سنتر" برسد! تاریخ سبزوار را اگر روایت کنند از گوسفندهایی خواهند نوشت که خونشان بر زمین ریخته شد تا قربانی طرح هایی شوند که فقط کلنگشان بر زمین خورد! عمری دگر بباید بعد از وفات ما را، تا شاید چشممان روشن شود به افتتاح پروژه هایی مثل "برلیان سنتر". خانواده گوسفند قربانی هم حق دارد علیه مسئولین وقت شکایت کند! آخر چرا یک بره را از وجود پدری فداکار محروم کردید؟ با کشتن گوسفند بیچاره خیالتان راحت شد؟ خون گوسفندهای بیچاره که قربانی کلنگ زنی های الکی می شوند،  سر پل صراط یقه ی مسئولین کلنگ به دست را خواهد گرفت!
 
در بروشوری که به عنوان فعالیت های شهردار وقت ذکر شده، 27 کلنگ زنی به چشم می خورد! کلنگ یکی از اشیای مورد علاقه ی برخی مسئولین است. مسئولینی که می آیند و می روند و از خود فقط یک عکس در حال کلنگ زنی یر جا می گذارند. کلنگ زنی هایی که فقط در مرحله ی کلنگ زنی ماندند و هیچ موقع عملی نشدند. پروژه هایی که سال هاست در بی تدبیری مسئولین خاک می خورند. از برخی پروژه های دیگر هم چیزی فراتر از یک گودال،چاله یا خندق باقی نمامده است! پروژه ای مثل برلیان سنتر اگر چند سال دیگر به همین منوال باقی بماند، باید به عنوان شاهکار مدیریتی ثبت شود. اگر یکی از طرح هایی که امروزه بیشتر به افسانه ای بودنشان ایمان داریم تا عملی شدنشان، به اتمام می رسید؛ بسیاری از مشکلات شهر  از جمله بیکاری حل می شد. امروزه وضعیت بیکاری در سطح شهر سبزوار به حدی بغرنج است که بسیاری از جوانان مهاجرت می کنند. علاوه بر مهاجرت و تبعاتی مثل خالی شدن شهر از نیروی کار، بیکاری به عنوان یک معضل بزرگ، خود نیز زمینه ساز معضلات و بزهکاری های دیگری هم هست که متاسفانه امروزه در شهر شاهد آن هستیم.
 
با یک نگاه کلی می توان دریافت که علاوه بر گوسفندانی که برای طرح ها و پروژه های نمایشی قربانی می شوند؛ پای قربانیان دیگری هم در میان است. مهمترین قربانی «بیت المال» است. بیت المالی که به پای طرح های متوهمانه ی برخی از مدیران دهه ی شصتی و مسئولین هدر می رود. بیت المالی که قربانی جاه طلبی برخی از مدیران می شود تا فقط پای تریبون بیایند، چهار تا عکس نمایشی بگیرند و در نهایت کلنگی به یادگار بزنند! پروژه هایی که با رفتن مدیران و مسئولین، یتیم می شوند. امروزه شهر سبزوار با پروژه های یتیمی مانند «برلیان سنتر»، «پروژه آرامش»، «تپه های دامغانی»،"شهرک سینمایی"،پل های سربداران و شهید الداغی" و ...رو به روست.
 
یکی دیگر از مهمترین قربانیان، «زمان» است. به گفته ی مولای متقیان: «فرصت ها مانند ابر می گذرد.» برخی از مسئولین از هر مهاجم گل نزنی، فرصت سوزتر هستند! وقت را به طلا تشبیه کرده اند؛ و برخی از مسئولین چقدر خوب توانسته اند این طلا را به خاکی بی مقدار تبدیل کنند! پروژه های نیمه تمام بهترین مثال برای فرصت سوزی یک مسئول است.
 
بنابراین مشخص می شود که به جز گوسفندانی که خونشان به ناحق پای پروژه های بلندپروازانه ریخته شد، قربانیان دیگری هم در کار هستند. مسئولینی که تنها کلنگی زدند و کمرشان زیر بار مسئدولیت خم شد! مسئولینی که «امروز» باید پاسخگوی فرصت سوزی های «دیروز» خود باشند.
 
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما