انقلابی های بیت حاج آقای علوی که دینی شدند!

انتشار این مطلب به معنای تأیید یا رد محتوای آن از سوی مجله اینترنتی اسرارنامه نیست.
 
 
محسن تدینی ثانی/ مجله اینترنتی اسرارنامه
 
نگاه به انقلاب در حوزه روحانیت سطوح مختلفی داشت.
 
برخی از لایه های روحانیت معتقد بودند دین تا زمان حضرت حجت کارکرد سیاسی ندارد،جنبه فردی باید قوی شود.
 
 مثلا مسئولیت اجتماعی را افزایش داده تا حرکت انقلابی که  برای تشکیل حکومت صورت می گیرد منتج به شکست و سقوط و خلاف مسائل دینی که امام عصر خواهان آن است نباشد و انقلاب جهانی خودشان را انجام دهند.انقلاب مشروطه به نتیجه رسید و روحانیت وارد سیاست شد.
 
خروجی آن جریان لائیک و سکولار بودند که توانستند بر احساسات و توجهات مردم فائق بیایند و نهایتاً حکومت پهلوی تشکیل  شد(آخوند خراسانی در عراق و شیخ فصل الله نوری دیدگاه های متفاوت داشتند).
 
لایه ی فرار از سیاست در حوزه اجتماعی در جریان روحانیت شکل گرفت و بیشتر به جنبه های فردی مردم توجه می کردند ،به مسائل سیاسی ورود نمی کردند .
 
تا جریان شهید نواب صفوی و فدائیان اسلام شکل گرفت که  به مبارزه مسلحانه با حکومت پرداختند که در نهایت عده ی زیادی از آنها دستگیر و اعدام شدند.
 
اگرچه  شهید مدرس به مخالفت با نظریه "جدایی دین از سیاست"اهتمام ورزید، اما امام خمینی با نگارش نظریه های خود درباره حکومت اسلامی و سخنرانی های آتشین خود در این باب وارد فاز عملی مقابله با این تحریف بزرگ در اسلام شد تا همانند رسول اکرم(ص)مقدمات تشکیل حکومت اسلامی را بنا کنند.
 
حاج آقای علوی در سبزوار سیاستی را تبیین می کند که تمام شروع و دینی خودش را آمیخته می داند.
 
چون برخی از گروه های سوپر انقلابی بودند که می گفتند هدف وسیله را توجیه می کند (جریان چپ اسلامی) که برای رسیدن به نتیجه حتی از  مسائل غیر شرعی مانند ترور و تهمت و... استفاده می کردند.
 
تا جایی که فرزند آیت الله طالقانی در نامه به پدرش می نویسد:ما با این مسائل دینی نمی توانیم به آن جامعه ایده آل خود برسیم .
 
به همین دلیل زمانی که حاج آقای علوی وارد مبارزه با رژیم شد در ذیل مرجعیت ،هدایت و رهبری امام خمینی از ابتدا سیاست را با دیانت آمیخت یعنی شما نمی توانید یک حرکت اجتماعی ،اصلاحی و مبارزاتی از گفته ها و عملکرد حضرت آقای علوی پیدا کنید که با شریعت و فقه اسلامی منطبق نباشد به همین خاطر در زمان مبارزه مورد انتقاد جریان های چپ تندرو (مجاهدین خلق،حزب توده،آشوری)واقع می شود که آقای علوی از حریم شریعت توأم با سیاست اسلامی دفاع کرد و این مقدمه ی بسیاری از اختلافات در جریان مبارزه بود.
 
باید به شخصیت حاج آقای علوی از دیدگاه فقهی بنگریم نه سیاسی.
 
وی اهل مصلحت اندیشی و مسامحه نیست و قاطع نظر خود را بیان می کند ، وابستگی به نهاد یا شخص خاصی نداشته است.ایشان به مسائل از لحاظ فقهی می نگرد و نظر شخصی خود را استنباط و بیان می کنند.
 
ریشه بسیاری از اختلافات این بود که برخی افراد که در بیت ایشان ورود کردند ابتدا انقلابی بودند و سپس دینی شدند!باید این نکته را در نظر گرفت که نباید شور و هیجان نشأت گرفته از فضای انقلابی که منجر به مبارزه علیه ظلم و فساد می شود باعث فاصله گرفتن از شریعت شود و به یاد داشته باشیم:
 
همیشه مصلحت روپوش دروغین زیبایی بوده است تا دشمنان حقیقت،حقیقت را در درونش مدفون کنند و همیشه مصلحت تیغ شرعی بوده است تا حقیقت را رو به قبله ذبح کنند.
 
خدایا :مرا از این فاجعه پلید"مصلحت پرستی "که چون همه گیر شده،وقاحتش از یاد رفته و بیماریی شده که از فرط عمومیتش ،هرکه از آن سالم مانده،بیمار می نماید مصون بدار، تا "به رعایت مصلحت ،حقیقت را ذبح شرعی نکنم"
(دکتر علی شریعتی)
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما