خود استیضاحی شهری لازمه توسعه سبزوار

محسن تدینی ثانی/ مجله اینترنتی اسرارنامه
 
این روزها که تب استیضاح از وزرا و رئیس دولت تدبیر و امید داغ است چه نیکوست سبزواری ها با طرح سوال اینکه چه برای شهر خود کرده اند مفید یا مضر بودن خود را برای زادگاهشان بررسی کرده و بعد لب به شکایت بگشایند!
 
صداقت را برای خود تعریف و ببینیم در کجائیم!
 
هیچ وقت از خود پرسیده ایم چه شد که آن شهر که ما از آن  به عنوان مدینه فاضله یاد می کنیم به چنین جایگاهی رسید. اهالی و مسئولانش چه کردند؟!
 
چرا مسیر راه آهن سبزوار با وجود اقتصادی تر بودن و نزدیکی ، سر از جای دیگر در آورد!
تا این شهر با وجود معادن و منابع عظیم همچنان بکر بماند!
 
چه شد که ایران خودرو خراسان که در سبزوار جانمایی شده بود و مجوزهایش برای این شهر گرفته شده بود کلنگش در بینالود خورد و به بهره برداری رسید!
 
چرا در سال 76 همایش کشوری برای تقسیم خراسان بزرگ در دانشگاه تربیت معلم(حکیم سبزواری)این شهر برگزار می کنند و مقدمات استان شدن دیار سربداران را فراهم می کنند و به دنبال آن هزینه های مادی و معنوی  محتمل کهن شهر سبزوار می شود و در آخر بجنورد و بیرجند استان می شوند.
 
برداشت بی رویه و غیر متناسب با ذخایر سفره های آب های زیر زمینی ،الگوی کشت نا مناسب و استفاده از روش های سنتی کشاورزی را علی رغم توصیه کارشناسان در دستور کار خود قرار می دهیم و حال که با بحران کمبود آب مواجه ایم کاسه ی چه کنم برداشته ایم!
 
دلمان خوش بود سالی یکبار به کلان شهر ها می رویم و خدا را شکر می کردیم که دغدغه های اجتماعی و انسانی این شهرها را در سبزوار نداریم!
حالا چهار راهی نیست که متکدیان حرفه ای پاتوقشان نباشد و حالمان را خوب نکنند! 
فاصله طبقاتی روز به روز رو به فزونی است و دسته بندی ارباب رعیتی دوباره در حال شکل گیری است!
 
گفتیم نگاهمان را تغییر می دهیم و فرش قرمز برای سرمایه گذران پهن می کنیم و پدیده مهاجرت معکوس سرمایه های انسانی را در شهر تمرین می کنیم اگرچه تا حدودی موفق بودیم اما آنقدر عقب هستیم که نباید لحظه ای درنگ کرد و باید بی وقفه تلاش کنیم.
 
تا چه حد از ظرفیت سبزواری های مقیم شهرهای دیگر استفاده کرده ایم و آنها چقدر قلبشان برای زادگاهشان می تپد!
 
برخی گویا پول مفت و مال نامشروع لایه دندانشان گیر کرده و آنقدر ژست گردن کلفتی در شهر می گیرند که گویا از دماغ فیل افتاده و سبزوار را میراث پدری خود می دانند که چهار راه شخم می زنند و پارک شهرداری تخریب می کنند چون زمین خواه هستند نه زمین خوار!
 
در بوق و کرنا می کنیم که سالانه بیست میلیون مسافر از سبزوار عبور می کنند و از مقصد شدن سبزوار سخن می گوییم اما هیچ گاه نمی گوییم آورده اقتصادی این حجم مسافر برای شهر چه میزان بوده است!
 
کلاه خود را قاضی کنیم ورودی سبزوار در شأن این شهر است حال آنکه توقع داریم سبزوار از مرحله گذر به مقصد در حوزه گردشگری تبدیل شود.
 
مشابه یخدان ها یا به تعبیری هنرمندانه تر  اهرام ثلاثه سبزوار در یکی از شهر های کشور وجود دارد که با درایت متولیانش به قطب گردشگری تبدیل شده و حال آنکه یخدان های سبزوار به مأمنی برای معتادان تبدیل گشته است.
 
سیاست زدگی و بداخلاقی هایی که در شهر گاها با آن روبرو هستیم تا کی می خواهد ادامه داشته باشد مگر نه اینکه آتش اپیدمی خودزنی که در میان حاکمان سربداران بود در نهایت همه گیر و تبعاتش تر و خشک یک جا سوزاند !
 
البته تاریخ به خاطر ایستادگی مردمان این شهر در برابر قوم وحشی مغول، نقش موثر سبزواری ها در نهضت ملی شدن صنعت نفت، تربیت مفاخر و بزرگان برای این سرزمین و...هموراه سر تعظیم در مقابل مردمانش فرود آورده و آنان را به نیکی می ستاید.
 
پرورش پدر نثر فارسی(ابوالفضل بیهقی)، نخستین شارح نهج البلاغه(ابوالحسن زید بیهقی)، بزرگترین قطعه سرای فارسی(ابن یمین فریومدی)،نگارنده اولین مقتل فارسی(ملاحسین کاشفی)،آقای رمان ایران(محمود دولت آبادی)،پدر شعر انقلاب(حمیدسبزواری)،سلطان تیتر ایران(استاد حسین قندی)،موسس نخستین فرهنگستان زبان فارسی(محمدهاشم میرزا افسر)،محمدتقی شریعتی(سقراط خراسان)،دکتر علی شریعتی(معلم انقلاب)،پدر طبیعت ایران(دکتر بسکی)،پدر طب اطفال ایران(دکتر سیداحمد سیادتی) و صاحب نظر مسلم فلسفه ایران در قرن سیزدهم حاج ملاهادی سبزواری(اسرار) نشان از نخبه پروری این دیار دارد که با استفاده صحیح از این ظرفیت ها می توان در جهت اعتلای شهر بهره برد هرچند غفلت از بزرگان گاهی جبران ناپذیر خواهد بود.
 
چندی پیش استاندار یزد بواسطه ی اینکه اجداد محمود دولت آبادی از این استان هستند با افتخار این چهره فرهیخته ادیبی ایران و جهان را به نام خودشان ثبت کرد حال آنکه وی در میان برخی از سبزواری ها هفت پشت غریبه است و وقتی در زادگاهش کتاب منتشر می کند گروهی آمپرشان بالا رفته و المان اثر منتشر شده آقای رمان ایران را تخریب و ناشر را تهدید می کنند چرا که اعتقاد به خود مختاری و جزیره ای عمل کردن دارند.
 
آزاد راه حرم تا حرم که قرار بود از سبزوار گذر کند به کجا انجامید!
 
مشکلات زیست محیطی منطقه ویژه اقتصادی سبزوار همچنان پا برجاست و جوانان دیار سربداران سردرگم و همچنان منتظر وعده های محقق نشده مسئولین شهری!
 
چرا همچنان مرغ همسایه غاز است و ما با چابکی فرسنگ ها فاصله داریم.
 
ای کاش هر کدام از ما اگر هنر خالق کلیدر را نداریم که از یک چادرنشین معمولی یک اسطوره بسازیم لااقل به داشته های حقیقی این شهر گوشه چشمی داشته بودیم و از رویا پردازی های بی ثمر پرهیز می کردیم و در واقعیت با خود و مردم صادقانه سخن می گفتیم.
 
تئورسین های شهری سبزوار چه زمان از  مرحله نظریه پردازی عبور و به مطالبه گری خواهند رسید و متقابلا مسئولین کی قرار است به جای دلخوری و گلایه از مطالبه گران، دستشان را به گرمی بفشارند و دست در دست هم دهند و گره گشایی کنند!
 
جایگاه صنایع تبدیلی در سبزوار با وجود صنایع مادر کجاست و تعهد آنها برای اشتغال چقدر است و تا چه مقدار به برنامه تعریف شده رسیده ایم!
 
آیا هنوز دانه درشت های سنتی گرای سبزوار بر یکجانبه گری اصرار دارند یا خردورزی مبتنی جمع گرایی را پیشه کارشان خواهند کرد!
 
چرا هیچگاه به صورت جدی مجمع شهرداران سبزوار و نمایندگان ادوار این شهرستان دور یک میز گرد هم ننشسته اند و از آنچه می خواستند انجام بدهند و توفیق نیافتند و مشکلاتشان برای عمران و آبادی منطقه سخن نگفته اند !
 
چرا باید نشست های متخصصان و نخبگان و مسئولین شهری محدود و کم رنگ و گاهی جناحی باشد!
 
ای کاش ما سبزواری های آیین کشورداری و صدارت را از وزیر گران سنگ و نیرومند سلجوقی خواجه نظام الملک طوسی که در این شهر رشد کرده و" سیاست نامه" وی زبان زده خاص و عام است یاد می گرفتیم و نسخه هایش را برای شهرمان تجویز می کردیم تا مرهمی باشد برای زخم هایمان و اکسیری برای امراض لاعلاج!
 
و اما چه خوب است منتقدین که دغدغه شهر دارند "یک سوزن به خود بزنند ،یک جوالدوز به دیگران" قبل از آنکه همه کاسه و کوزه ها را  سر دیگران بشکنند.
نظرت را بنویس
comments

سلام . مطلب خوبي است و اينها همه ظرفيت ها و استعدادهاي منطقه بزرگ سبزوار است که بايد آنها را شناخت و معرفي و فعال کرد. سبزوار با عملي شدن اين برنامه ها پيشرفت چشمگيري خواهد کرد.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما