حاشیه نگاری در جوار بیمارستان واسعی

اينجا درد را درماني نيست

خ. ف. ا/ مجله اینترنتی اسرارنامه

دانشجوی رشته پرستاری خ. ف. ا که خود به جهت طی کردن دوره آموزشی در بیمارستان واسعی حضور دارد در یکی از جدیدترین یادداشت های خود، به برخی نگاه های نگران خانواده های بیماران پرداخته است. اسرارنامه بدون تأیید یا رد تمام محتوای درج شده در این یاد داشت و تنها به قصد اطلاع رسانی از دیدگاه یک شهروند سبزواری نسبت به بعضی از مهمترین مسائل حوزه سلامت شهری، مطلب جدید را منتشر می کند هرچند اذعان می دارد متن حاضر نفی فعالیت های ارزشمند پزشکان معزز و پرستاران مکرم نیست.

ما فكرمي كرديم اين حرفاشوخيه؛ ولي يكم كه سرمونو از زيربرف بياريم بيرون مي بينيم نه...؛ يه مدت كه تو بيمارستان واسعي باشي وكمبود امكانات خيلي ساده و ابتدايي رو ببيني، مي فهمي كه واقعا اين جوريا بوده و ما خيلي گيج بوديم که می پنداشتیم این بیمارستان کمبودی نداره.

البته از حق نگذريم وقتي وزیر معزز، امر بفرمايند كه جون بيمار اونقدرها هم ارزش نداره كه واسش ارزهای هنگفت داور بديم و دارو وارد كنيم ديگه اين پايين دستی يام بد عادت مي شند ديگه؛ مي نشینند با خودشون كلنجار ميرن و براي تهیه ساده ترين ابزارها هم بخاطر یحتمل صرفه جویی، دست دست مي كنند.

اينجوري مي شه كه يك دفعه مي بيني تو يه بخشي كه بعضي داروها صرفا برای فشارخونِ مريض تجويز مي شه، و حداقل کار اینه که فشارخون مریض رو بگیری، می بینی دستگاه فشارخون خرابه. با این وجود باید یه گزارشی نوشت پس با پيچ وتاب و سربه سر گذاشتن به احتمال بزور و با حدس و قرائن، يه عددي از توش در میاری.

یا جالب تر یا تاسف برانگیزتر اینکه، مريضايي هستند با تب بالا، كه چون مي بينم دماسنج نیست، وقتي از پرسنل مي خوای تا فراهم كنند مي گن نداريم. بالاجبار از دماسنج ديجيتالي استفاده میشه، اونم چه دماسنجي! اوراقي و خودمختار تو اندازه گيري .

ماهم چند روز به همين روش ها بسنده مي كنيم تا بلكه دماسنجي از راه برسه...؛ اگه برسه!

یا مثلا این وضعیت بیمارستان همين طوري پيش مي ره مگر اینکه خدای ناکرده مريضی  ايست تنفسي مي كنه و درحال مرگ باشه .

با آمبوبگ مي ريم بالا سرش و هي پمپ مي كنيم تا نفسش برگرده دست آخر، بعد چند دقيقه پمپ كردن مي فهميم كيسه اش سوراخ بوده و زهي تلاش باطل ...؛ مريض زيردستمون داره جون ميده و.

اين چيزا رو كه مي بينيم مي شينم با خودمون  مي گيم لاقل مريض تو خونه خودش به مرگ طبيعي بميره بهتره تا اينكه دستي دستي ببريمش بيمارستان و بگيم لطفا شما زحمتشو بكشيد.

 البته وصد البته الحق و الانصاف جمع كثيري از پرسنل كم نمي زارن و مشكل از يه جاي ديگه آب ميخوره.

خلاصه اينكه همكاراي عزيز،

اگه وزیر بهداشت افاضه فیض می فرمایند جون كسي(بیماران صعب الاعلاج) واسش مهم نيست نظر شخصي ايشونه و بايد بهش احترام گذاشت (البته نقل به مضمون است). ولي لااقل شماها انصاف رو فراموش نكنيد و بدونيد كه حجم زيادي از  اعتماد مي خواد كه جون عزيزا شونو به دست شما بدن وگرنه مثل خيلي ها ازهمون لحظه ی اول مريضاشونو به شهر ديگه انتقال مي دن.

باز عزیزان مکدر نشوند با این همه بیمارستان سازی و تجهیز، بیمار است و در به در، گرد جهان به دنبال بيمارستان کشتن است البته واسه من يكي كه خيلي سخته. آن هم وقتي كمبود امكانات و عدم التفات بعضي از پرسنل رو مي بينن، شايدم این رفتن حق مسلم مون هستش.

جانان لطفا، فقط كافيه يه كم اين وجدان مونو ازخواب بيدار كنيم. بجنبید که دیر نشه شايد هم روزی سر و کار تون به همین منوال خواهد بود. 

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما