شاگرد اول های انقلاب در سبزوار(1)

محسن تدینی ثانی/ مجله اینترنتی اسرارنامه

(قسمت اول)

سبزوار از دیرباز از کانون های اولیه تشیع در ایران بوده است که مردم آن اعتقادی راسخ و تعصبی شدید به مذهب شیعه داشتند.

مردم این خطه در دوران خلافت عثمان سپاه مهاجم عرب اسود بن کلثوم که به خراسان حمله کرده بودند،شکست دادند و خود او را کشتند .اما فتح بیهق به دست برادر اسود(به نام ادهم)از ماموران عبدالله عامر انجامید.

مردم بیهق از قرن سوم هجری به بعد در دوران حکومت بنی امیه، با مهاجرت سادات علوی به سبزوار مذهب تشیع را انتخاب کردند و این منطقه از مراکز مهم شیعه نشین در ایران شد و در قیام علیه نصر بن سیار، حاکم امویان که در خراسان صورت گرفت نقش اساسی ایفا کردند.

به طوری که سبزوار به همراه کاشان، استرآباد(گرگان) و قم به دار المومنین معروف شدند و نقش مهمی در رسمی شدن مذهب تشیع در ایران داشتند .نهضت سربداران را که شیخ خلیفه و شاگردش شیخ حسن جوری به رهبری عبدالرزاق باشتینی تاسیس و حدود نیم قرن بر ناحیه بیهق و اطرافش حکمرانی کردند در ترویج و گسترش مذهب تشیع در ایران کوشیدند به طوری که سه قرن پیش از صفویه،به دنبال رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع بودند.

آزادی خواهی مردم سبزوار باعث هجوم مکرر نااهلان به این منطقه و ویرانی های فراوان شد.

در دوران صفویه(شاه عباس)عبدالمومن خان ازبک به سبزوار حمله کرد واهالی شهر را قتل عام کرد به طوری که سبزوار مدتی متروک ماند و مدتی بعد رونق گرفت .با هجوم افغان ها  شهر تخریب شد و نادرشاه مجددا افغان ها را بیرون کرد.

پس از مرگ نادرشاه افشار، سبزوار به تصرف اللهیارخان مزینانی(قلیچی)در آمد و به همت وی سبزوار به صورت شهری نوساز درآمد.

همت بلند مردمان این دیار محدود به بیرون راندن قوم وحشی مغول و افغان ها نمی شود چرا که ناظم الاسلام کرمانی در "کتاب تاریخ بیداری ایرانیان" که از جمله منابع مشروطه است از هیجان های حاصل از اهانت حاکم سبزوار به یکی از اهل منبر با تعبیر"کیفیت سبزوار"نام برده است و آن را یکی از زمینه های پیدایش مشروطه می داند.

اما شاید موثرترین و مهم ترین حرکت سبزواری ها، کوتاه کردن دست استعمار از منابع ملی کشور بود که به ملی شدن صنعت نفت انجامید و به نقطه ی عطفی در تاریخ ایران تبدیل شد.

تا جایی که حمایت های مادی و معنوی مردم سبزوار در پیشبرد این مهم بر کسی پوشیده نیست چرا که نام نمایندگان این شهر، عبدالقدیر آزاد و ابوالحسن حائری زاده در میان هفت نماینده مجلس شورای ملی در همراهی دکتر مصدق برای ملی شدن صنعت نفت دیده می شود.

تلاش نمایندگان مجلس شورای ملی سبزوار به همراه نطق های آتشین شیخ عباسعلی قرائتی سبزواری اسلامی که زبان گویای آیت الله کاشانی بود سبب همدلی و کوتاه شدن دست اجنبی از منابع خدادای کشور شد.

"ب پ" دیوار نوشته های شهر بود که مردم را ترغیب به استفاده از بنزین پارس(وطنی) می کرد.

هنگامی که با قطع صدور نفت و کارشکنی انگلیسی ها مشکلات مالی به تدریج در کشور افزایش یافت توده های مردم به منظور کمک به دولت مصدق به تکاپو افتادند. در سبزوار نیز تعدادی از کارمندان با ارسال نامه ای به دولت، داوطلبانه مقداری از حقوق خود را به دولت تقدیم کردند تا نهضت در این برهه خاص از این مشکلات عبور کند.

روزنامه اسرار شرق که در سبزوار منتشر می شد از مردم خواسته بود با خرید اوراق قرضه ملی،مشت محکمی بر دهان بیگانه بزنند و رشد ملی خود را به دنیا ثابت کنند.

بذر استقلال طلبی،آزادی خواهی و آگاهی که پدران اهالی بیهق برای فرزندان خود به یادگار گذاشته بودند به تدریج جوانه می زد و با گذشت زمان تنومند می شد.

در قرن سوم که اسلام آوردند و محبت اهل بیت در دل هایشان رسوخ کرد نه تنها برای اهل بیت بلکه برای سادات منتصب پیامبر اکرم(ص) احترام خاصی قائل بودند و هستند. سادات از جمله گروه های اجتماعی سبزوار در دوران سلطنت قاجار بودند که نقش آنان در تحولات سیاسی و اجتماعی این شهر را نمی توان نادیده گرفت.

از جمله طوایف سادات سبزواری می توان به سادات بنی مختار،سادات عربشاهی و سادات علوی اشاره کرد. سادات علوی از معروف ترین و بزرگترین سادات سبزوار بودند. سادات علوی رشته ی علم را رها نکردند،دنبال علم را گرفتند و به درجه اجتهاد رسیدند. در سال ۱۳۲۱ ق،این طایفه توانست ریاست تامه سبزوار را بدست آورد و از سادات عربشاهی و بنی مختار پیشی بگیرد. شمار آنان در این زمان بالغ بر هزار نفر بوده است.

پس از کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت مصدق فضای کشور امنیتی و حرکت های انقلابی یکی پس از دیگری توسط ساواک شناسایی و از بین می رفت.

خفقان حاکم بر کشور همه را به ستوه آورده بود با رحلت آیت الله بروجردی مرجعیت به امام خمینی(ره) رسید.ایشان فعالیت های مبارزاتی علیه رژیم را گسترش داد. همزمان با داغ شدن مبارزات، مردم سبزوار نیز در مسیر گام برداشتند. از اواخر دهه چهل شمسی جلسه های متعددمذهبی و فرهنگی در مسجد جامع،مسجد پامنار،مسجد آقابیک،بیوت علما و منازل افراد برگزار می شد.

در سال های ۱۳۴۸ و ۱۳۴۹ جلسه های منظم به طور مخفیانه در شب های دوشنبه و جمعه در منازل افرادی همچون حاج اسماعیل صفار،محمدحسن علوی،محمدتقی مروجی،حسین هراتی و محمدحسین فاضل برگزار می شد‌.

فعال ترین و مهم ترین مرکز،بیت حاج آقای علوی بود که ایشان در خط دهی به جوانان در سال های ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ و به ویژه در سال ۱۳۵۷ و در سامان دهی حرکت های انقلابی و راهپیمایی ها نقش مهمی ایفا کردند.

بیت ایشان در حقیقت محل تجمع اکثر اقشار چون بازاریان،فرهنگیان،دانشجویان و جوانانی بودند که با حضور در آنجا از حوادث و اتفاقات با خبر می شدند. مسائل مختلف بیشتر در آنجا برنامه ریزی می شد. ایشان به قم و مشهد تلفن می زدند و اخبار را کسب می کردند .ارتباط از بیت حاج آقای علوی با مراجع در قم و مشهد برقرار می شد و در حقیقت اطلاعات جدید و دست اول را مردم از این کانال بدست می آوردند.

برخی سعی می کنند خود را نقطه مرکزی پرکار حوادث جلوه دهند و بقیه افراد را حاشیه. اما آنچه کارنامه انسان ها را نشان می دهد گذر زمان است که عیارشان را می سنجد آدمی می رسد به آنچه می خواهد دریابد.

 
نقطه شروع
 
اکثر تجمعات و راهپیمایی ها از مسجد جامع شروع می شد و هر وقت قرار بود اعتصابی راه بیفتد مردم در همین مکان جمع می شدند. راهپیمایی ها معمولا اطراف خیابان های اصلی بود .
 مردم از مسجد جامع می آمدند  تا میدان ۶ بهمن(میدان ۲۲ بهمن)،از میدان ۶ بهمن تا خیابان کاشفی.
بعضی وقت ها هم از مسجد جامع به سمت میدان دروازه عراق و از آنجا به سمت میدان سی هزار متری می رفتند.
 
در ۱۷ مهر ۱۳۵۷ دانش آموزان دبیرستان اسرار ابتدا از حضور در کلاس درس خودداری کردند و سپس دبیرستان تعطیل شد.۲۵۰۰ نفر از اهالی سبزوار و ۳۰۰۰ نفر از معلمان و دانش آموزان و دیگر اقشار پس از حرکت از  بیهق در امامزاده شعیب بر زمین نشستند.
 
شیخ احمد سخنور و نظام الدین ملازاده خطاب به ژیسکاردستن رئیس جمهور وقت فرانسه نسبت به تکریم مقام امام خمینی وی را آگاه کرد.
 
 
مبارزات دانش آموزان و جامعه فرهنگیان
 
پاییز ۱۳۵۷ را می توان ماه های پر جنب و جوش مبارزات معلمان و دانش آموزان سبزوار دانست.
از جمله فرهنگیان فعال در مبارزات می توان به حمیدرضاکفاش،محمد رحیمی،حسین هراتی،نظام الدین ملازاده،وزیری،وثوقی و علی اکبر عامری اشاره کرد. اولین حرکت دانشجویی را سیدابوالفضل حسینی،محمدفاضل و حمیداحمدی در مهر ۱۳۵۷ آغاز کردند.
 
اولین نمایشگاه کتاب در پاساژ توکل واقع در خیابان شریعتمداری توسط حسن ساده،سیدابوالفضل حسینی،محمدفاضل و برخی دیگر از دانشجویان برگزار شد. کتاب ها با قیمت مناسب در اختیار خوانندگان قرار می گرفت. یارانه این کتاب ها را بیت حاج آقای علوی پرداخت می کرد.
 
 
آغاز جنبش دانش آموزی
 
اعتراض معلمان و دانش آموزان از همان روزهای اول آبان ۱۳۵۷ شروع شد.
 
در اولین گام  دانش آموزان سوم اقتصاد دبیرستان اسرار طی هماهنگی از حضور در کلاس درس خودداری و در محوطه تجمع کردند. غیبت در کلاس در اندک زمانی به مدارس دیگر سرایت کرد.

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما