منزل حمید سبزواری در بهت ویرانی / موزه شعر انقلاب یا موزه غفلت؟

الهام شبانی مقدم / مجله اینترنتی اسرارنامه
 
به وقت ظهر 17 خردادماه برای کوتاه کردن مقصد خود از کوچه پس کوچه های بیهق راه خود را به سمت خیابان قائم کج می کنم بعد از طی مسافتی به کوی طویلی می رسم. کوی قائم 6 از قدیمی ترین محله های سبزوار است که در سالهای اخیر بسیاری از ساختمان های قدیمی آن تخریب شده و جایشان را به ساختمان هایی با معماری امروزی و بعضا چند طبقه داده است. اما در بین ساختمان های چند طبقه هنوز تعدادی از خانه های  قدیمی به قوت خود باقی مانده است.
 
در اواسط کوچه خانه ای قدیمی و کاه گلی، جلوه ای متفاوت به این کوچه بخشیده است، نزدیک ترمی شوم و نگاه می کنم. خانه قدیمی انگار می خواهد خاطرات قدیمی اش را برای رهگذران مشتاق تعریف کند، خاطراتی که خود من نیز مشابهش را در چنین خانه هایی داشته ام. نفس عمیق می کشم، بوی کاه گل نم زده  از هزار بوی خوش برایم دلنشین تر است. انگار کسی دارد در داخل خانه درختان را آب می دهد. مشخص است که خانه قدمت زیادی دارد، قسمتی از دیواره های کاه گلی بیرون خانه به علت گود برداری زمین کنار دست فروریخته است ...
 
درب این خانه قدیمی باز است یک سمت آن را با آجر گرفته اند، ورودی این خانه که سقف آن با چوب و نی پوشانده شده دارای یک هشتی است(هشتی حجاب بین خانه، صاحب خانه و رهگذران کوچه است که در ساخت و سازهای قدیم کاربرد زیادی داشته است).
 
زمانی که پا در هشتی می گذارم پلاک نصب شده روی دیوار نظرم را به خود جلب می کند. معمولا همه پلاک ها بالای درهای ورودی خانه ها یا بر دیوار کوچه نصب است تا رهگذران بتوانند به راحتی پلاک را ببینند، اما در این خانه پلاکی که شماره 67 روی آن مشاهده می شد، در داخل هشتی نصب شده بود.
 
جایی که تا فردی وارد خانه نشود، نمی تواند آن را ببیند. این خانه قدیمی به وسیله یک دیوار به دو قسمت غربی و شرقی تقسیم می شود. از سبک ساخت خانه ها در ضلع غربی می توان به قدمت این خانه پی برد، از ریزش  ایوان های این خانه مشخص است که سالهاست کسی در آن سکونت نداشته و مرمت و بهسازی آن نادیده گرفته شده است.
 
در کنار این همه خرابی، اما در حیاط این خانه  هنوز درختان انگور و انجیر صفایی خاص به آن داده  تمام دیوارهای خانه از خشت و پوشش کاه گل است. چه حس و حال خوبی از تماشای این فضا به آدم دست می دهد، صدای پای گذشته به گوش می رسد. دستم را بر روی درب آهنی می کوبم صدایی از داخل شنیده می شود، بفرمایید. می پرسم مالک این خانه شما هستید؟ مردی که درحال آبیاری درختان بود، جواب می دهد: خیر، اینجا خانه حمید سبزواری است.
 
با اینکه اولین بار بود که به منزل مرحوم سبزواری پا گذاشته بودم اما اوضاع اسفناک این خانه بعد از سه سال از فوت "پدر شعر انقلاب" حالم را دگرگون کرد و تمام قول های ریز و درشت مسئولان برای مرمت این بنا و تبدیل آن به موزه شعر انقلاب در ذهنم مرور شد. قول هایی که همه روی کاغذ باقی مانده و عملا هیچ اتفاق تازه ای در این بنا انجام نشده بود، انگار به جای موزه شعر انقلاب ، موزه ای از همه غفلت های مسئولان مقابل چشمانم بود.
 
از نگهبان این خانه که مشغول آبیاری درختان است اجازه خواستم تا مدت زمان کوتاهی در این خانه بمانم و گذشته ای را که هنوز بر در و دیوارهای آن نفس می کشد را به تصویر بکشم او همچنان که در حال برش شاخه های خشک درخت انجیر در کنار ایوان های فروریخته است، عرق پیشانی اش را با پشت دستش می گیرد و مرا به داخل راهنمایی می کند.
 
از بین خار و خاشاک خشکیده درختان که در گوشه ای از حیاط  بر روی زمین پخش است عبور می کنم و خود را به سمت نشیمن این خانه می رسانم چهار پله کاه گلی (رازینه) در ابتدای ورودی خانه است.
 
درهای دو، لَت  قدیمی کوچک و بزرگ که  به رنگ سبز کم حال و آبی رنگ آمیزی شده چندین سال است که در حالت نیمه باز و زلفی های آن آویزان مانده اند. دو، لت در ورودی نشیمن را به داخل هل می دهم و وارد خانه می شوم و اولین چیزی که نظرم را به سمت خود جلب می کند وجود چندین طاق نقلی است که در اصطلاح محلی به اشکاف  معروف است. این اشکاف ها نیز دارای درهای کوچک دو لت چوبی است که قدیم ترها از این اشکاف ها  برای نگهداری ظروف و یا مواد غذایی استفاده می کرده اند.
 
در فضای خاک آلودی که اتاق را در بر گرفته، تصویری نقش بر زمین است با کنجکاوی به عکس  نزدیک می شوم تصویری خاک گرفته از مرحوم "حمید سبزواری" است. 
 
خانه حمید سبزواری دارای دو ضلع غربی و شرقی است که این دو ضلع به وسیله یک دیوار از هم جدا شده اند ایوان های  ضلع غربی بر اثر بارندگی خراب شده و خشت و گل های ریخته شده بر زمین راه ورودی  یکی از اتاق ها را مسدود کرده، خطر ریزش ورودی ایوان ها زیاد است. از رفتن به داخل اجتناب می کنم. 
 
 به سمت ضلع شرقی خانه که ساخت جدیرتری نسبت به ضلع غربی دارد، می روم. از هشتی در عبور می کنم راهرو حیاط  نشست کرده است، داخل حیاط این خانه حوضچه ای است که  اطراف آن با خارهای خشکیده و علف های هرز گرفته شده است. وارد طبقه همکف خانه می شوم از مرطوب بودن کف اتاق مشخص است که آب باران به داخل خانه آمده است اما در مجموع اتاق های این خانه در ضلع شرقی وضعیت مناسب تری دارند و با یک رسیدگی اندک می توان آن را مجدداً رنگ و لعاب بهتری داد.
 
گفتنی است در 22 خردادماه سال گذشته در دومین سالگرد پدر شعر انقلاب بر مبنای تفاهم نامه ای که مابین دانشگاه حکیم سبزواری و محسن ممتحنی پسر مرحوم سبزواری منعقد شد مقرر گشت این خانه که بخش غربی آن یک اثر تاریخی از  دوره قاجار است عملیات مرمت و بهسازی آن طی سه تا چهار سال انجام و تبدیل به خانه شعر انقلاب شود و اعتبار دو میلیارد ریالی این بنا  نیز از محل اعتبارات پژوهشی دفتر ریاست دانشگاه حکیم سبزواری و وازرتخانه تامین شود.
 
و اما اینکه چه عواملی سبب تاخیر در شروع عملیات بهسازی خانه مرحوم سبزواری بعد از گذشت یکسال شده گزارشگر اسرارنامه را ترغیب کرد تا پیگیر تاخیر عملیات مرمتی بنا باشد و هم وعده های صرفاً بر روی کاغذ نوشته شده مسئولان را در سومین سالگرد پدر شعر انقلاب  بار دیگر یادآوری کند.
 
 
محمود رضا سلیمانی، مسئول طرح های میراث فرهنگی دانشگاه حکیم سبزواری  در این رابطه گفت: خانه حمید سبزواری یک بنای مسکونی و معمولی بدون آرایه و تزئینات معماری است. این بنا به دو ضلع تقسیم شده که قدمت ضلع غربی آن متعلق به اواخر دوره قاجار و ضلع شرقی  مربوط به پهلوی اول است اما چون ملاک های ثبت بناهای تاریخی را نداشته، به ثبت میراث فرهنگی در نیامده است. این خانه در همان دوره به عنوان تکیه یا مکان برگزاری مراسمات سوگواری مورد استفاده قرار می گرفته است. 
 
وی افزود: مدیریت و بهره برداری فرهنگی از موقوفه تاریخی مرحوم سبزواری در 15 آبان ماه سال 96 طی قراردادی به مدت زمان 15 سال به دانشگاه حکیم سبزواری واگذار شده است.
 
سلیمانی در پاسخ به سوالی مبنی بر تامین مبلغ دو میلیارد ریالی از اعتبارات پژوهشی محل دفتر ریاست دانشگاه حکیم در امر مرمت و بهسازی خانه مرحوم حمید سبزواری گفت: مشکل عمده تاخیر در روند عملیات مرمت و بهسازی این بنا، بحث بودجه دانشگاه حکیم است با توجه به اینکه شرایط مالی دانشگاه نسبت به سال گذشته افت چشمگیر داشته عملاً کار با وقفه مواجه شده است.
 
 وی  اضافه کرد: بحث مرمتی دانشگاه با بحث مرمتی که میراث فرهنگی یا شهرداری پیگیری می کند  متفاوت است، دانشگاه ارگانی نیست که تیم مرمتی داشته باشد بلکه بحث مرمتی آن دانشجویی است. در خانه تاریخی پدر شعر انقلاب "حمید سبزواری" باید مانند خانه مشهدی ها از توان مطالعاتی دانشجویان  تا پایان عملیات استفاده شود.
 
مسئول طرح های میراث فرهنگی دانشگاه حکیم سبزواری ادامه داد: اینکه الان این قضیه برای همه سوال برانگیز شده که چرا دانشگاه حکیم سبزواری این بنای موقوفه را در اختیار دارد و  کاری انجام نداده بدین معنا نیست که دانشگاه باید تیم مرمتی داشته باشد تا بحث مرمت و بهسازی بنا را به سرعت به اتمام رساند این امر خلاف تمام منویات دانشگاه است دانشگاه حکیم باید در کالبد آموزش اهداف خود را پیگیری کند.که این اتفاق در بنای مرحوم سبزوار در حال اجرا است.
 
وی گفت: از آنجایی که بنای خانه سبزواری خشت و گلی است، تجمع آب در پشت بام هنگام بارندگی ها سبب ریزش ایوان ها در ضلع غربی بنا شده که باید سبک سازی پشت بام ها انجام شود. اما بارندگی های شدید چند وقت اخیر مجال کار کردن در این بنا را از ما گرفت و عملا  تنها کاری که برای جلوگیری از نفوذ آب در بنا انجام شد هدایت آب از پشت بام  بود. وضعیت خانه سبزواری از زمانی که به دانشگاه واگذار شده هیچ گونه تغییری نکرده است. اگر شرایط آب و هوایی مساعد باشد در اولین اقدام بحث سبک سازی پشت بام ها اجرا و با هدایت دانشجویان کارگاه مرمت در محل شکل می گیرد تا بنای مرحئوم سبزواری هر چه سریعتر از این وضعیت خارج شود.
 
سلیمانی اظهار کرد: بهسازی این بنای تاریخی حدود 150 میلیون  تومان اعتبار نیاز دارد و دانشگاه نیز در شرایط فعلی در بحث تامین اعتبار این بنا با مشکل  مواجه است. طی جلسه ای که با متولیان دانشگاه حکیم برگزار شد  قرار است هماهنگی هایی با برخی نهادها چون شهرداری و میراث فرهنگی  صورت گیرد تا برای مرمت و بهسازی بنای منزل حمید سبزواری در کنار دانشگاه قرار گیرند. به هرحال خانه پدر شهر انقلاب متعلق به تمام سبزوار است و همه روی آن اتفاق نظر دارند.
 
وی افزود: ساکنین محله روی بحث عقب نشینی بنا فشار آورده اند اما در صورتی که این امر صورت گیرد حیاط منزل حمید سبزواری  از بین می رود اینها مسائلی است که  دانشگاه گرفتار آن است و شهرداری موظف به حل این مشکل است و اکنون باید ببینیم آیا این عقب نشینی قانونی است و قرار بر اجرای آن است؟ این بنای تاریخی یادگاری از پدر شعر انقلاب است که در زادگاهش باقی مانده. درست است که این بنا برای مدت زمان مشخص به دانشگاه واگذار شده اما همه روی این بنا اتفاق نظر دارند و کار مرمت و بهسازی منزل حمید سبزواری در تعامل همه ارگان ها  باید جلو برود.
 
مسئول طرح های میراث فرهنگی دانشگاه حکیم سبزواری گفت: عمق این خانه بسیار کم است اگر بخواهد عقب نشینی صورت گیرد از خانه چیزی نمی ماند که دانشگاه بخواهد کاری برای مرمت آن انجام دهد  متاسفانه در کنار  این بنای تاریخی  نیز در روزهای تعطیل گود برداری صورت گرفته که خطر ریزش بنا را تشدید کرده است.
 
وی افزود: همچنین ساکنین محل اعتراض دارند که این بنا محل رفت و آمد معتادان متجاهر است که این موضوع عجیبی است در وسط این شهر که یک سوی آن به بیت امام جمعه و سوی دیگر آن به فرمانداری و نیروی انتظامی ختم می شود  باور این موضوع سخت است که چنین مجموعه ای درگیر در تجمع معتادان باشد. نمی دانم ساکنین این محل به چه مسائلی بسنده می کنند اما اگر چنانچه عقب نشینی صورت گیرد مجموعه از حیز انتفاع خارج می شود و هیچگونه عملیاتی در آن انجام نخواهد شد.
 
 سلیمانی ادامه داد: در صورتی که مشکلات حل شود و اقدامات احیای بنا قوت گیرد، بنا یا تبدیل به خانه شعر می شود و یا در انجام امور مرتبط با گسترش و ترویج علم، فرهنگ و هنر مورد استفاده قرار می گیرد. به هر حال بعد از مرمت  این بنای تاریخی دانشگاه حکیم  برای بهره برداری از آن تصمیم نهایی را خواهد گرفت.
 
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما