در حاشیه دعوای ملال آور شورا و شهرداری؛

اولویت های فراموش شده در مچ اندازی های مسئولان سبزوار

امید برومندی / مجله اینترنتی اسرارنامه
 
اگر شهر را مثل یک خانه فرض کنیم، صد البته صاحبان اصلی این خانه تمامی مردمان ساکن آن شهرند و مسئولان اجرایی مستأجرانی هستند که چند صباحی در جایگاه های مدیریتی قرار می گیرند تا ایده ها و روش های خود را در مدیریت و نگهداری و رسیدگی به امور خانه نشان دهند.
 
از یک زاویه دیگرهم باز می توان به شهر و ساکنانش نگاه کرد و آن این است که اگر شهر را مثل یک محفل میهمانی تصور کنیم، می توان مسئولان را چه انتصابی باشند و چه انتخابی، مانند میزبانانی دانست که باید نهایت تلاششان را برای فراهم آوردن وسایل راحتی، آسایش و تکریم میهمانان که در اینجا همان شهروندان فرض شده اند، به جای آورند.
 
اما این روزها در شهر سبزوار متاسفانه میزبانان به وظایف خود درست عمل نمی کنند و نه فقط این روزها بلکه انگار ماه ها و سالهاست که بسیاری از مسئولان نقش و وظایف اصلی خود را فراموش کرده اند، اما در بعضی دوره ها شدیدتر می شود.
 
دعوا و جنجال هایی که در هفته های اخیر بین بعضی اعضای شورای شهر و شهرداری سرگرفته است و رسانه های وابسته به آنان را نیز تحت تأثیر قرار داده، نشان دهنده این است که این دو نهاد مهم و مرتبط با یکدیگر در اداره امور شهر، متاسفانه بیش از هر چیز درگیر زد و خوردهای فی ما بین و بعضا حتی اختلافات داخلی هستند یا نهایت جهادشان در انجام امور روزمره ایست که اصولاً باید بدون نیاز به این همه دم و دستگاه و تبلیغات و ... به صورت روتین انجام شوند.
 
مشاهده مطالب تند و تیز انتقادی، کاریکاتورهای جورواجور و انواع صف بندی ها و بگم بگم های بی پایان از جانب طرفین در فضاهای رسانه ای وابسته به هریک مشخص می کند که مسئولانمان چه طور مستقیم و غیر مستقیم وقتشان صرف کار کردن علیه هم و خنثی کردن یکدیگر می شود. اما آیا در نهایت این ها فایده ای برای مردم سبزوار دارد؟
 
وقتی به خواسته ها و نیازهای اصلی شهر نگاهی بیاندازیم متوجه می شویم که در خلال این دعواها و درگیری ها ، چه اولویت های مهمی به راحتی روی زمین مانده و در واقع قربانی شده اند!
 
آیا با به سر و کله هم زدن های دائمی بین چند مسئول و نماینده و عضو شورا و مدیر و رئیس در این مدت کتابخانه جدیدی در شهر ساخته شد؟ پروژه ساخت کتابخانه مرکزی سبزوار به جایی رسید؟ در حالیکه شهر همسایه مان عملیات احداث کتابخانه مرکزی اش را در زمینی نزدیک به 4هزارمتر مربع آغاز کرده است، ما هنوز زمین مان را قطعی نکرده ایم.
 
آیا به دریافت عنوان پایتختی کتاب ایران نزدیک تر شده ایم؟ آیا مسئولانمان در لابه لای دعواها و اختلافاتشان یک بار درباره ارزش و اهمیت کسب این عنوان مطالعه داشته اند؟ آیا می دانند چنین  عناوینی صرفا نمادین و تشریفاتی نیست و مثلا وقتی نیشابور در سال 95 به عنوان دومین پایتخت کتاب ایران برگزیده شد، بانک ملت 2 میلیارد تومان و استانداری خراسان رضوی 1 میلیارد تومان برای ساخت کتابخانه مرکزی این شهر اختصاص دادند؟
 
آیا سرانه فضای سبزمان به طور ملموسی افزایش یافت؟
 
ورودی و خروجی شهرمان با یک طرح دائمی زیبا سامان یافت؟
 
راه حلی اساسی برای معضل ترافیک سبزوار به اجرا گذاشته شد؟
 
آیا تکلیف صدها شهروندی که با امیدی در منطقه سجادشهر اقدام به خرید زمین کرده اند و منتظر اقدامات اولیه شهرداری برای آغاز عملیات ساختمانی هستند، را روشن کردید یا سرمایه این شهروندان همچنان باید در گرو تعلل ها و سهل انگاری های مسئولان باقی بماند؟
 
تکلیف گذرفرهنگ و هنر شهرمان که باید زمینش از جانب شهرداری مشخص و اخصتصا داده شود، مشخص شد؟
 
فرهنگسرایی در جایی از شهر احداث گردید؟ وضعیت تنها سینمای فعال در شهرمان با استانداردها مطابقت دارد؟
 
چه تعداد خانه تاریخی جدید در سبزوار خریداری و بازگشایی شد؟ کاروانسراهای تاریخی سبزوار نظیر کاروانسرای عرب ها که متروکه و در حال تخریب رها شده است، یا مصلی تاریخی یا یخدان ها برای تبدیل به مجموعه های فرهنگی و گردشگری احیا شدند؟
 
ورزشکاران شهرمان خصوصا در رشته هندبال که برند خاص ورزشی این شهر است، از حمایت ها و توجهات کافی برخوردار شدند؟
 
آیا برای ایجاد درآمدهای پایدار در شهرداری کاری صورت گرفت یا شهرداری قرار است همچنان عمده ترین منبع درآمدهای خود را در جریمه تخلفات ساختمانی قرار دهد؟
 
همکاری های ملی و بین المللی بین سبزوار و برخی شهرهای مشابه داخلی و خارجی برقرار شد؟
 
موزه ی جدیدی راه اندازی شد؟ مثلا موزه پدر شعر انقلاب یا موزه تاریخ پزشکی (طب) در محل آرامگاه بقراط؟ یا ساخت موزه های باستان شناسی با توجه به کشف تعداد زیادی اشیاء تاریخی در تپه باستانی سبزوار و ...
 
وضعیت تپه ارزشمند دامغانی با قدمت 6 هزارساله که در سالهای حدود 93 و 94 شهرداری و شورا یکی از حامیان اصلی احیای آنجا بودند به کجا رسید؟ کاوش های لازم در آن ادامه دارد؟ حراست کافی صورت می گیرد؟ یا کلا همه چیز در غبار فراموشی فرو رفته است؟
 
طرح انسان محور کردن به جای خودرو محور بودن خیابان ها و معابر سطح شهر چه شد؟
 
کار بازآفرینی و احیای کوی گلستان در حد حرف و اقدامات سطحی اولیه باقی ماند یا پیشرفتی داشته است؟
 
برای بزرگداشت مشاهیرمان قدم های مناسب و فاخری در سطح ملی و بین المللی برداشته ایم؟ یا هنوز مانند ماجرای کنسل شدن حضور سفیر افغانستان در همایش بزرگداشت بیهقی از توانایی کافی برای هماهنگی و دعوت از یک میهمان خارجی هم برخوردار نیستیم؟
 
برای برندهای ارزشمند فرهنگی و تاریخی شهرمان کاری کردیم؟ سربداران، پایتختی نثر فارسی، وجود مدرسه فخریه به عنوان قدیمی ترین مدرسه ایران در سبزوار و ...
 
بیشتر مواردی که گفته شد، فقط یک دستگاه و نهاد متولی ندارد بلکه اموری است که باید با مشارکت و هم فکری چند جانبه مثلا بین ادارات مختلف شهرستان انجام شوند. در این بین قطعا شهرداری با توجه به درآمدهای مالی و نیز احاطه ای که بر کل فضای شهری دارد و همچنین شورا با توجه به همان احاطه و نقش نظارتی ای که می تواند علاوه بر شهرداری بر همه دستگاه های اجرایی دیگر نیز داشته باشد، نقش پررنگ تر و جایگاه موثرتری را در اختیار دارند. به شرط اینکه بدانند و بخواهند از این جایگاه به بهترین شکل ممکن در جهت خدمت به شهروندان استفاده کنند.
 
 شخصا برای من خبرنگار که در طول سالهای فعالیتم همواره به دنبال خبرهای اساسی مرتبط با توسعه پایدار عمرانی، فرهنگی و اجتماعی شهر و دیار عزیزمان بوده ام، این خیلی دلسردکننده و ملال آور است که هر روز در گفتگوها و جستجوگری هایم در متن جامعه یا رصدهایم در فضای مجازی مرتبا به خبرهایی از تنش و درگیری بین برخی مسئولان و صاحب منصبان و تکه و متلک پرانی های رسانه های وابسته شان بر بخورم و از آنچه در زمره نیازهای اصلی و زیرساختی شهر دسته بندی می شود به ندرت سوژه جدید و دلچسبی برای تهیه خبر و گزارش پیدا کنم.
 
بر گردیم به همان مثال میهمان و میزبان که در اول این مطلب بیان شد. شاید شما هم دیده باشید گاهی در یک میهمانی، وقتی میزبان دائما در آشپزخانه است تا تدارکات پذیرایی را آماده کند، میهمانان به او می گویند، دو دقیقه بیا بنشین، آمده ایم خودت را ببینیم. حالا اگر همان مثال میهمان و میزبان را مبنا قرار دهیم، در سبزوار انگار دارد برعکس می شود و شهروندان باید به مسئولان خود رو کنند و بگویند، لطفا بلند شو حرکتی اساسی بکن، ما نمی خواهیم خود شما و مچ انداختن ها و ادا و اصول هایتان را با یکدیگر ببینیم، می خواهیم عملکردتان را در خدمت به شهر و شهروندان مشاهده کنیم و رسانه ها خبر کارهایتان را منتشر کنند نه خبر دعواهایتان را!
 
 
برای مطالعه یادداشت های بیشتری از امید برومندی هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
 
کوچه پس کوپه پیوندها
کلیک کنید:
 
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما