مهدیه عابدی/ مجله اینترنتی اسرارنامه

در حالی که مدیران فرهنگی سبزوار به مانند همیشه در وعده های تو خالی خود در جا می زنند و از عملکرد پرفایده، دقیق و مثمر ثمر برای اجرای طرح های فرهنگی در شهرستان بسیار فاصله دارند، در همین حوالی و نزدیکی ها پرنده ای کمیاب معروف به پرنده یک میلیون دلاری در شاهرود موجبات جذب گردشگر را فراهم کرده است! آن هم با برگزاری جشنواره ای که  در همین راستا و برای نهمین بار با هدف جذب گردشگر و سفر به زیستگاه زاغ بور در این شهرستان برگزار شد و خوشا به سعادت چنین زاغی با پرهای بلوند و صدای خوش! کاش کمی از این سعادت در احیای جذب گردشگر نصیب زاغ سیاه های همسایه نیز می شد تا بلکه به خود آیند و کمی در آینه خود را برانداز کنند و خود را دست کم نگیرند... و صد حیف از این زیبایی ها و پرچین های سیاه رنگ که اینچنین با وجود زاغ مو بلوند و طلایی از چشم افتاده اند...

وقتی حمید رضا حسنی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان شاهرود در جمع خبرنگارن آغاز نهمین جشنواره گردشگری سفر به زیستگاه زاغ بور را در آبان ماه اعلام کرد و هدف آن را جذب گردشگر و بازدید از روستای قلعه بالا و گونه های حیات وحش در زیستگاه توران دانست، نمی دانم چند نفر از خوانندگان این خبر مثل من برای توانمندی اداری و اجرایی و اهمیت دادن به داشته های فرهنگی و برنامه های جذب گردشگر به وی احسنت گفتند!

 البته که در این میان ناخودآگاه به یاد یکی از جلسات و میزگردهای تخصصی  در خصوص بازآفرینی شهری و اهمیت دادن به مسائل فرهنگی و گردشگری شهرستان افتادم، زمانی که  در آن جلسه از یکی از مدیران برجسته اجرایی سبزوار پرسیده شد که آیا بهتر نیست در مباحث میراث فرهنگی و گردشگری شایسته تر عمل شود؟ و با پاسخ جالب ایشان رو به رو شدیم که فعلا بضاعت ما همین است و همین! و در این بدنه هم جدا از مدیرانی که می بینید با همین عملکردها و برنامه ها کسی دیگر را سراغ نداریم و اگر می شناسید به ما معرفی کنید تا جایگزین آن ها شوند!

حال در این راستا باید به ایشان و به همه مدیران فرهنگی و اجرایی سبزوار باید عرض شود که آیا بضاعت شهرستان سبزوار در موضوع بهره مندی از پتانسیل های فرهنگی که قطعا حمایت ها و برنامه های در خور می تواند جذب و رونق گردشگری را به همراه داشته باشد از لحاظ ارزشی چقدر می تواند با یک زاغ بور مقایسه شود؟

 هر چند که زاغ بور نیز فقط منحصرا متعلق به شاهرود نبوده و نیست و این پرنده در دیگر نقاط شرق کشور از جمله سمنان، تهران، خراسان جنوبی و خراسان رضوی از جمله سبزوار نیز یافت می شود و زیرکی و فراست مسئولین شهرستان شاهرود باعث شده که این پرنده به عنوان برندی اینچنینی برای میراث طبیعی و جانوری آنها ثبت شود و نکته جالب تر اینجاست که میراث طبیعی و محیط زیست سبزوار نیز بدون هیچ کمبودی خود می تواند سرآغاز اجرای طرح هایی به این صورت گردد.

آیا برگزاری جشنواره گردشگری در شهرستان شاهرود آن هم با تکیه بر پرهای بلوند و صدای خوش یک زاغ جدا از توانمندی ها و بضاعت شماست؟ یا خود شما حتی یک لحظه هم اینگونه طرح ها به ذهن مبارکتان خطور نکرده که یک پرنده نیز می تواند سرآغاز اجرای طرح های مهم و جدی همچون جذب گردشگر شود؟

هر چند که ظرفیت های فرهنگی، تاریخی و گردشگری سبزوار خوشبختانه آنقدر با ارزش است که برای ارائه آن نیازی به خطور فکرهای اینچنین خلاقانه و جان فرسا برای شما نداشته باشد و کاملا باید به شما حق داد که اینگونه طرح های بسیار سخت آن هم به وسیله یک پرنده را دور از شان و پست مدیریتی خود می دانید و احیانا شاید هم به آن هم می خندید که چگونه می شود یک پرنده بشود یکی از دلایل رونق گردشگری اما در این برهه  و در شرایطی که کار مدیریتی و فرهنگی نیازمند خلاقیت و استفاده از تمامی ظرفیت های موجود است با انتشار خبر برگزاری این جشنواره، بسیاری نه به شما که به همگی ما و به شهر و دیارمان نیز خندیدند که چطور می شود  شاهرود اینقدر در جذب گردشگری با نگاه ها و ایده های نو آن هم برای نهمین بار اقدام به برگزاری چنین جشنواره ای کند و کهن شهر سبزوار با آن همه ادعای مدیران شهری اش و افتخار و مباهات به مکان های تاریخی ، فرهنگی و ... اینگونه از بسیاری از برنامه ها و طرح های فرهنگی حتی قدمی پیش نرود؟

آیا وجود کاروان سراهای تاریخی، میراث معنوی و بزرگان و مفاخر شهرستان و جاذبه های فرهنگی و گردشگری سبزوار که درکالبد بی روح این شهر هر لحظه ممکن است برای همیشه به فراموشی سپرده شده و به دست شما مدیران ارجمند و به واسطه خواب های خرگوشی تان به ورطه نابودی کشانده شده و فرو بریزد خود نمی تواند ظرفیتی برای جذب گردشگر تلقی شود؟

 آیا به این امر واقف نشده اید که مسئله فرهنگ و گردشگری نه تنها و در شهر و کشور ما بلکه در بسیاری از کشورهای جهان نیز قدم را از مباحث اقتصادی و نظیر آن فراتر نهاده و به توسعه همه جانبه کمک می کنند؟   

در این جا لازم است حتی از  بالاترین مدیرعالی شهرستان یعنی فرماندار محترم شهر نیز گله مند باشیم که با دردست داشتن قدرت اجرایی و دستوری تاثیر گذار چرا به جای تاسف  خوردن از اوضاع و احوال بد گردشگری در سبزوار، به متولیان فرهنگی و اجرایی شهرستان دستورات کتبی و شفاهی را به طور کاملا صریح و قاطعانه برای مدیریت و اهمیت دادن به مباحث اینچنینی صادر نمی کنند؟ آیا خود به مانند آنها بی تفاوت از کنار این مسائل می گذرند ؟

یا بهتر است به جای طرح این سوالات که احیانا همیشه مورد مطالعه قرار داده اید و هنوز وقت عمل نرسیده است به خود نهیبی بزنید و به جای طرح های فوق العاده ارزشمند و مهم خود همچون  دفن بزرگان و مفاخر شهرمانند  حمید سبزواری در گوشه ای از یکی از بوستان های محروم شهر به امید روزی که به رونق آن مکان در زمینه جذب گردشگر خواهید رسید و این مثال تنها یک نمونه از نگاه ها و ابتکار های فوق العاده تان محسوب می شود کمی دایره نگاه  خلاقانه خود را وسیع تر کنید و ابتکارهای اصولی تری را به کار ببندید تا موجبات سرزنش و شماتت و شرمساری نشوید؟

آیا خود  شما مدیران به عنوان یک شهروند و جزئی از این آب و خاک و آداب و مردم بهترنیست یکبار برای همیشه کمرهمتتان را سفت ببندید و در احیای آوازه این شهرهمچون روزگاران گذشته بکوشید؟ هر چند که هرگاه نیز اراده کرده اید که برای امری مهم همچون  برگزاری همایش ها و مراسم هایی در قبال آن قدمی بردارید با اختلاف نظر با یکدیگر و ناهماهنگی های فراوان رو به رو شده اید.

ولی برای نمونه و یادآوری همایش های هر ساله ی  بزرگداشت ابوالفضل بیهقی با همه کاستی ها و ضعف ها خیلی بهتر از بی توجهی مطلق به آن بود و باید به فال نیک گرفته شود.

اما در این میان فرصت سوزی ها را نمی شود مانند آن دانست زیرا به نظر می رسد مشکل از جایی دیگر ریشه دوانده و به این سادگی ها  حل نمی شود. زیرا وقتی مدیران دلسوزی در بدنه اجرایی یک شهرستان وجود نداشته باشند نمی توان بیش از این توقع و انتظار داشت که کار های اجرایی و برنامه های مهم به بهترین شکل انجام شود ولی چه کنیم که گویا با استناد به گفته همان مدیر اجرایی که بضاعت را بیش از این نمی دانست باید به همین منوال عادت کنیم و بیش از این شما را به زحمت نیندازیم زیرا هر چه که هست بیشتر از بضاعت و توان هر کسی نمی توان از وی انتظار داشت! آن هم کسانی که متولی امر فرهنگی و حفظ میراث گران بهای شهرهستند...

قطعا بسیاری از مردم همچون من مشابه این سوالات را از شما داشته و خواهند داشت و شما باید پاسخگوی کم کاری ها و غفلت هایی باشید که تیشه به ریشه فرهنگ و ظرفیت های فرهنگی و گردشگری این شهر زده است.

لطفا زیبایی های این شهر را همچون پرهای بلوند یک زاغ جدی بگیرید...