رای ملی، رای محلی
این مطلب توسط امیرحسین ناطقی دانشجوی دکترای ارتباطات و کارشناس رسانه برای تحریریه اسرارنامه ارسال شده است:
انتخابات به پایان میرسد، چند صد نماینده با وعدههای رنگارنگ به خصوص در شهرستانها به صندلی سبز میرسند و مردمِ امیدوار، اینبار روی دیگری خواهند دید. سه سال و نیم هیچکس چیزی جز گلایه نمیگوید، تا تب و تاب انتخابات بعدی که جز اندکی همه از برآیند عملکرد نمایندگان فعلی ناراضیاند، و دوباره عدهای با شعارهای جذاب در انتظار مجالس بعدی مینشینند!
اما به راستی اشکال کار کجاست؟ آیا تمام منتخبین در تمام ادوار صرفا فقط مشغول شعار بودند و فریب دادهاند!؟ کسی نمیگوید که محدودیتها و مشکلات عدیده و دست و پاگیر وجود ندارد، ولی به واقع کاندیدای وکالت ملت بیش و پیش از هر چیزی باید به آن واقف باشد، پس این دور باطل از کجا میآید!؟
با یک بررسی میدانی ساده میتوان دریافت که ریشه اصلی درعدم آگاهی ست، آن هم نه نسبت به کاندیداها، بلکه نسبت به وظایف یک نماینده مجلس شورای اسلامی!
مردم از یک نماینده چه میخواهند؟ شغل، پول، کارخانه، آب لولهکشی، آسفالت، وام و ... . اما مگر نه اینکه وظیفه نمایندگان مجلس قانونگذاری و نظارت بر اجرای صحیح قانون است و تحقق مطالباتی مثل شغل و آب و برق به عهده دستگاه اجرایی یا همان دولت؟ نمایندگان عالی دولت در استانها، شهرستانها، بخشها و حتی روستاها وجود دارند، بجز این، تمام ادارات و ارگانهای دولتی متولی این امورند. جدای از شهرداری که خود ارگانی به جهت اجرای امور شهری است.
اما طی فرایندی عجیب! مردم تمام مسئولیت را متوجه نماینده شهر در مجلس میدانند و کاندیداها هم به جهت نداشتن توان و تمایل به مقابله با تفکر غلط، با آن همسو میشوند و قول کار و کارخانه میدهند! و در نتیجه یا در لابیهای مجلس شکست میخورند یا حتی درصورت موفقیت در لابی و فشار به فلان وزارتخانه دولتی، یک طرح اشتباه را پیاده میکنند. شاهد بسیار است؛ تاسیس بیمارستان در روستایی که نه دکتر دارد و نه مریض! چون نماینده در کمیسیون بهداشت است، بردن صنعتی به دل زمینهای کشاورزی چون نماینده در کمیسیون صنعت عضویت دارد!
حتی با فرض صحیح بودن این اقدامات هم، ملاک موفق بودن نمایندگان تصویب قوانین درست برای آیندگان است که چه بسا تصویب یک قانون غلط نسلهایی را نابود کند. کار یک نماینده فرای شهرستان است، قرار است تصمیمات کلان گرفته شود، اگر آسفالت و آب لولهکشی میخواهید یقه استاندار و فرماندار را بگیرید!
اما چاره چیست!؟ ای کاش آنقدر که در این کمتر از یک ماه باقی مانده تلاش میکنیم، در 4 سال آتی هم فعال باشیم. اگر رسانه داریم، قدرت داریم، شهرت داریم، قلم داریم، برای مردم ذائقهسازی اشتباه نکنیم. اگر میتوانیم نهادهای فرهنگی بسازیم، نه صرفا اسم و مجوز و میز و دفتر! کمکم آموزش دهیم وظایف نهادهای مختلف چیست. آن وقت میگوییم خدا بیامرزد پدر نویسنده طرح انتخابات استانی یا احزابی مجلس را.
نظرت را بنویس