«علی پلیس» ساده دلی دوست داشتنی در شهر
»علی پلیس» نام و چهره ای آشنا برای بسیاری از مردم سبزوار است.
او فرد ساده دلی است که ظاهرا به یک نوع اختلال روانی دچار است. اما از آن دست اختلالاتی که خطری برای جامعه ندارد.
او در میان همه شلوغی های شهر معمولا شخصیتی آرام با لبی خندان دارد که علی رغم نامش نه پلیس است و نه به دنبال هیچ دزد یا متخلفی می گردد. او فقط یک شهروند ساده دل و نیازمند به حمایت و محبت است.
پلیس البته لقبی است که سبزواری ها به عنوان شوخی به او داده اند. چرا که در سال های قبل «علی» برای مدتی در تصور خود نقش پلیس های خدوم راهنمایی و رانندگی را ایفا می کرد و البته از حرفه سخت و با اهمیت «پلیس راهنمایی و رانندگی» دردنیای ساده علی فقط دست گرفتن قبض و نوشتن جریمه برای اتومبیل های مختلف و تحویل دادن به رانندگانشان معنا یافته بود.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، علی هرچند اکنون چند سالی است که دیگر کمتر سراغ نقش های پلیسی مورد علاقه خود می رود، اما همچنان در خیابان ها و دیگر اماکن عمومی و در ازدحام روزمره زندگی شهروندان سبزواری روزگار آرام و بی حاشیه خود را سپری می کند. او حالا دیگر مثل یک خاطره محو در «بک گراند» تصویر ذهنی اکثر سبزواری ها از خاطرات شهر و دیار خود حضور دارد.
افرادی مثل علی پلیس معمولا گذشته نامعلومی دارند. کسی نمی داند آنها از کجا آمده و چگونه رشد کرده و به این حال و روز افتاده اند.[هرچند گفته می شود علی پلیس در سبزوار دارای خانواده و سرپناه است. اما به طور کل افرادی شبیه او گذشته و خانواده نامعمولی دارند] اما نامعلوم تر از گذشته آن ها، وضعیت آینده آنان است.هیچ کس نمی داند سرانجام آینده آنان به کجا خواهد رسید؟ پرسشی که حتی پاسخ احتمالی به آن نیز چندان ممکن نیست.
با این حال بی شک خداوند مهربان اولین و بهترین نگهدار و مراقب این افراد است. آن هم در جامعه ما که نهادهایی که وظیفه حمایت از این گونه افراد را دارند، معمولا عملکردی بسیار ضعیف را از خود به نمایش می گذارند.
نمونه اش همین علی پلیس خودمان است. او که سال های سال است آزاد و رها در خیابان های این شهر می چرخد و به خاطر اخلاق مهربان و بی آزارش هم پیاله و هم سفره بسیاری ازمردم سبزوار شده و لباس نو و دیگر وسایل لازم را دریافت کرده است.
گویی خدا می خواهد به ما انسان های تجمل زده امروزی بگوید گاهی می توان به سادگی «علی پلیس» زندگی کرد و نگران هیچ چیز نبود.چون به معنای واقعی کلمه «خدا بزرگ است«.
هرچند نمی توان این جمله را دلیلی بر تنبلی و کناره گرفتن از کار و تلاش اجتماعی قرار داد اما تلنگر خوبی است برای مواقعی که بعضی از ما به شدت در تجملات سطحی و دغدغه های غیر ضروری زندگی روزانه غرق می شویم و از نریسدن به بعضی اهداف غیرضروری افسرده و پریشان خاطر می شویم!!!
علی پلیس اما هرچه هست، بسیاری از سبزواری ها او را دوست دارند و مورد توجه خود قرار می دهند.
مدیر وبلاگ «تاوپلج» که یکی ازهمشهریان خوش ذوق و با صفای سبزواری است، امروز در جدیدترین پست منتشر شده دروبلاگش ، «علی پلیس» را مورد توجه قرار داده و ضمن انتشاریک تصویر مطلب کوتاهی را درباره او به رشته تحریر درآورده است.
«باد صبا» (نام مستعار مدیر وبلاگ تاوپلج) درباره علی پلیس نوشته است:
علی آقای دوست داشتنی
علی آقای شهر ماعلیرغم رنج بردن ازاختلال روانی یکی از دوست داشتنی ترین افراد بیمار این شهر است که به یقین خیلی ازافراد شهروبخصوص کسبه ی محترم به خوبی اورا می شناسند وهر یک درحد توان و به نوعی به این بنده ی خدا اظهار لطف می نمایند.
علی آقا بیشتر طول سال به جز معدود دفعاتی که دچار بحران روحی آن هم به علت تنش هایی که تعدادی افراد به اصطلاح عاقل برایش به وجود می آیند در کل انسانی آرام و بی آزار می باشد به نحویکه وجودش درهرمکانی به هیچ عنوان باعث مزاحمت برای دیگران نمی شودو معمولاهمانگونه که بی سروصدا می آید بدون خبر هم می رود.
رندی هم می گوید:سادگی و بی آزاری علی آقای گل شهرما، ازمرام ومعرفت صدها کلاش،کلاهبردار و معلوم الحالی که روزانه به طریقی و با ظاهری موجه خون مردم را در شیشه می کنند و می آزارند بیشتر است!
منبع: تاوپلج
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید: