نگرش تاریخی علامه محقق سبزواری در کتاب روضه الانوار عباسی(1)
علامه محقق سبزواری یکی از شخصیت های برجسته علمی ، فلسفی و فقهی سبزوار است هرچند نام سبزواری را در شناسنامه هویتی خود دارد، اما متأسفانه در میان سبزواری ها کمتر شناخته شده است و تا کنون هیچ اقدامی جهت معرفی و تجلیل از مقام والای علمی او در شهر زادگاهش سبزوار انجام نشده است.
جالب اینجاست که علامه محقق سبزواری که در بزرگسالی در شهر اصفهان که در آن عصر پایتخت ایران بوده، سکونت گزیده است، به مقام شیخ الاسلامی این شهر به عنوان بالاترین مقام مذهبی شهرهای ایران در آن دوران، نایل شده و خاندانش با نام شیخ الاسلام از معروف ترین خاندان های اصفهان در طول 400 سال گذشته بوده و هستند. (منبع)
و بنابراین محقق سبزواری می تواند به عنوان بهترین حلقه پیوند علمی و فرهنگی بین دو کهن شهر اصفهان و سبزوار محسوب شود که هریک اصالت فرهنگی و تمدنی دیرینه ای دارند و شناسایی حلقه های پیوند میان این دو شهر می تواند خیرات و برکات متعددی از قبیل برقراری همکاری های متقابل در زمینه های مختلف علمی و فرهنگی را به همراه آورد.
هرچند وظیفه تجلیل از مشاهیرسبزوار و شناخت پیوندهای فرهنگی میان این شهر و دیگر شهرهای ایران و بهره برداری های مثبت فرهنگی از این پیوندها وظیفه اصلی نهادهایی نظیر کمیسیون های فرهنگی شورای شهر، شهرداری، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ، اداره میراث فرهنگی و ... است، اما مجله اینترنتی اسرارنامه نیز بر اساس رسالت فرهنگی خود می کوشد تا در این مسیر فعالیت نماید.
از همین رو مناسب است تا در ادامه، به بازنشر یک پژوهش علمی که درباره « نگرش تاریخی محقق سبزواری در کتاب روضة الانوار عباسی» انجام شده است، بپردازیم و از این رهگذر با دیدگاه ها و شخصیت برجسته علمی و فرهنگی این دانشمند سبزوار آشنا شویم.
این پژوهش که توسط دو تن از اساتید تاریخ و علوم سیاسی در دانشگاه های کشور تنظیم شده است، در وبسایت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی منتشر شده و از آنجایی که حجم مطلب طولانی است در چند قسمت به انتشار آن می پردازیم:
قسمت اول:
نگرش تاریخی محقق سبزواری در کتاب روضة الانوار عباسی/ نجف لکزایی، زهره باقریان
تاریخ اندیشی و تعقل تاریخی از گذشته دور وجود داشته است، ولی به معنای یک نظام فلسفی و فکری منظم و دارای پیش فرضهای معین و روش مشخص به دوره جدید باز میگردد.
فیلسوف تاریخ به دنبال فهم معنا و هدف تاریخ است. او میخواهد دریابد آیا سلسله حوادث و رویدادهای گذشته مجموعه نامرتبط و بیهدفی بوده یا این که در ورای این رویدادها هدف، غایت و طرفی وجود دارد؛ اما این که یک فقیه نیز دارای تعقلی تاریخی است یا نه، این سؤالی است که این مقاله در صدد پاسخگویی به آن است. مقاله حاضر در صدد است تا پاسخ به سه سؤال اصلی فلسفه نظری تاریخ را از منظر فیلسوف فقیه، محقق سبزواری بررسی و تحلیل کند.
کلید واژگان: محقق سبزواری، نگرش تاریخی، فلسفه تاریخ، محرک تاریخ، مسیر تاریخ، غایت تاریخ.
مقدمه
محمد باقر سبزواری، معروف به محقق سبزواری، در سال 1017 ق. در قریه نامن سبزوار به دنیا آمد.[1] وی فرزند محمد مؤمن خراسانی است که پس از وفات پدر به اصفهان آمد و در آن جا سکنی گزید.[2] او در سال 1090 ق. در اصفهان دیده از جهان فرو بست.[3] محقق سبزواری در اندک زمانی سرآمد عالمان عصر خود شد و به درخواست شاه عباس دوم سمت امامت جمعه و جماعت و منصب شیخالاسلامی را پذیرفت.[4] از این زمان اولاد و اعقاب او به شیخ الاسلام مشهور شدند.[5]
محقق سبزواری علوم مختلف را نزد اساتید بنام برجستهای فرا گرفت. از اساتید او در علوم نقلی، علامه محمد تقی مجلسی،[6] ملا حسن علی شوشتری،[7] حیدر علی اصفهانی[8] سید حسین بن حیدر عاملی[9] را میتوان نام برد و از اساتید او در علوم عقلی میتوان به میر ابوالقاسم فندرسکی[10] و قاضی معز[11] اشاره کرد.
سبزواری در علوم عقلی و نقلی از خواص علمای دوران صفویه بود.[12] او در انواع فنون عقلی به خصوص حکمت الهی از مدرسان عالی مقام عصر خود به شمار میرود. او همچنین بر ادبیات فارسی احاطه کامل داشت و نویسندهای چیرهدست بود و طبع شعر نیز داشت و اشعاری را سروده است. سبزواری در ریاضی نیز تبحر داشت.[13] نکته شایان ذکر در رویکرد سبزواری به تاریخ این است که او به این موضوع نگرشی تاریخی صرف ندارد، بلکه او فقیهی است فیلسوف که با اندیشه اصلاحی در عصر شاه عباس دوم در صدد حفظ یا به تأخیر انداختن زوال سلسله صفویان از طریق اصلاح پادشاه، دولت و سیاست است. البته محقق سبزواری را به مثابه فقیهی فیلسوف - براساس آنچه در مقدمه روضة الانوار آورده و از ظهور و سقوط دولتها سخن گفته - میتوان دارای نظرگاهی تاریخی و در عین حال دیدگاهی فلسفی به تاریخ دانست. بر این اساس نگرش تاریخی محقق را تنها میتوان در کتاب روضة الانوار عباسی مشاهده کرد که این مقاله به آن پرداخته است.
در نگرش تاریخی و به عبارتی فلسفه نظری تاریخ، سه سؤال عمده مطرح میگردد:
1ـ عامل محرک تاریخ چیست؟
2ـ مسیر و منازل تاریخ کدام است؟
3ـ غایت و نهایت تاریخ به کجا ختم میگردد؟
در این مقاله سه پرسش فوق با توجه به نگرش محقق سبزواری بررسی و تبیین میشود.
محرک تاریخ از دیدگاه سبزواری
اصالت و هویت تاریخ
سبزواری از زوایای مختلف به جامعه، هستی و انسان مینگرد، اما بحث مستقلی درباب اصالت جامعه ارائه نمیدهد؛ بنابراین از طریق تحلیل محتوا دیدگاه وی را به جامعه و انسان بررسی میکنیم تا قانونمندی یا تصادفی بودن تاریخ را از خلأ مباحث مقدماتی اثبات نماییم. به عبارتی قانونمندی تاریخ منوط به اثبات اصالت و هویت تاریخ و جامعه در دیدگاه سبزواری است.
سبزواری برای جامعه و تاریخ اصالت و هویت حقیقی قائل است و ماهیت تاریخ را نه صرفاً مادی و نه صرفاً معنوی بلکه طبیعت آن را مزدوج (نه جبر و نه تفویض بلکه امر بین الامرین) تلقی میکند. به عبارت دیگر، به هویت و اصالت فرد و جامعه هر دو اعتقاد دارد و اراده انسان را در طول اراده الهی مطرح میکند:
«دیگر از اسباب زوال ملک آن است که پادشاه به خود تغییر راه دهد، یعنی اخلاق و اعمال خیری که داشته باشد تغییر دهد؛ چنانچه متواضع باشد تغییر دهد و متکبر شود و... [چنان که] خدای عزّوجلّ در قرآن مجید فرمود:[14] خدای عزوجل تغییر دهندة نیست نعمتی را که بر قومی انعام کرد تا آن که تغییر دهند ایشان آنچه به انفس ایشان است».[15]
بنابراین اعتقاد وی به اراده الهی به معنای نفی اراده انسان نیست، بلکه قرار دادن اراده انسان در طول اراده خداوند را از سخنان وی میتوان استنباط کرد.
او در روضة الانوار جبر را به طور کلی انکار کرده و اراده انسان را نیز با توجه به مشیت الهی در نظر میگیرد، یعنی به اصالت فرد بدون اصالت جامعه اعتقادی ندارد.
... [خداوند] هر چه را خواست وقتی که خواست به مشیت خود بود... عالم را به اراده و اختیار آفریده نه به جبر و تفویض.[16]
وی در جای دیگر اعتقاد به جبر یا تفویض را از مذاهب فاسده تلقی میکند و به نظریه «امرٌ بین الامرین» شیعه اعتقاد دارد:
و بسیاری از ایشان در اعتقادات، مذاهب فاسده اختیار کردهاند، چون جبر و تفویض و غلوّ و تجسم و امثال آن.[17]
دیدگاه امرٌ بین الامرین مستلزم قبول اصالت جامعه و انسان در کنار یکدیگر است.
محقق در روضة الانوار سنتهایی را برای جامعه ذکر میکند، از جمله سنت ظهور و سقوط تمدنها و زوال دولتها و سنت امهال (مهلت دادن تمدنها ودولتها) که بیان این سنتها و قوانین در جامعه نشان دهندة اعتقاد او به اصالت حقیقی جامعه و تاریخ است. همچنین بیان هدایت انسان توسط انبیا و لزوم امر به معروف و نهی از منکر و نیز اعتقاد به معاد و انتخاب راه بهشت یا دوزخ توسط انسان، در مطالب سبزواری، نشان دهندة این نظرگاه در اوست که انسان اختیار دارد که افعال خود را به سوی درست یا نادرست سوق دهد و در راه صحت اعمال خود مختار است.
و میباید دانست که غرض از ایجاد انسان و آمدن به این جهان آن است که آدمی تحصیل زاد آخرت نماید. و این جهان را مکان و مأوی و منزل سکان قرار ندهد و کوشش و جهد مینموده باشد در تحصیل آنچه در معاد نافع است...[18]
او اعتقاد به حاکمیت خداوند بر انسان و هستی را انکار نکرده، اما در حرکت انسان نیز اختیار را از او سلب نمیکند.
انسان در این جهان مسافری است که خدا او را آفریده و به سوی او یعنی جهان آخرت در حرکت است. بنابراین لازم است تدبیر زندگی به گونهای باشد که هر روز به خدا و آخرت نزدیکتر شود.[19]
ادامه دارد ...
منبع: وبسایت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید: