افتخاری دیگر برای دیار سربداران

نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه به یک نویسنده سبزواری رسید

محمود دولت آبادی که برخی صاحب نظران ادبیات از وی به عنوان بزرگترین نویسنده معاصر ایران یاد می کنند(منبع) و مدتی قبل تمبر آقای رمان ایران به نام او در زادگاهش سبزوار رونمایی شد (منبع1)، (منبع2) در روزهای اخیر موفق به دریافت نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه شد تا افتخاری دیگر به گنیجنه افتخارات زادگاهش سبزوار ریشه فرهنگی خراسان و پایتخت نثر فارسی اضافه کند.

به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، نشان شوالیه ادب و هنر فرانسه تا کنون به تعدادی دیگر ازهنرمندان برجسته کشورمان نظیر شهرام ناظری، محمدعلی سپانلو، لیلا حاتمی، لیلی گلستان، داریوش مهرجویی و ... نیز اعطا شده است.

محمود دولت آبادی که در سال 1319 در روستای دولت آباد در 10 کیلومتری جنوب شهر سبزوار متولد شده است.هرچند در ایام جوانی به فعالیت های هنری مختلفی در زمینه تئاتر و سینما پرداخته است، اما بیشتر شهرتش در زمینه نویسندگی است.

مشهورترین اثر او رمان 10 جلدی کلیدر است که به روایت ماجرای زندگی یک خانواده کرد می پردازد که در سبزوار و روستاهای اطراف آن سکونت گزیده اند.

رمان کلیدر و تعدادی دیگر از آثار محمود دولت آبادی به برخی زبان های خارجی ترجمه شده و پس از مواجه شدن با استقبال گسترده، شهرت جهانی پیدا کرده اند.

گفتنی است نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه در حالی در اواخر آبان ماه جاری به محمود دولت آبادی اعطا شده است که سال گذشته نیز در همین ایام، جایزه معتبر یان میخالنسکی مهمترین جایزه ادبی کشور سوئیس به این نویسنده سبزواری اعطا شد.(منبع)

خبرگزاری ایسنا خبر دریافت نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه توسط محمود دولت آبادی را به شرح زیر منتشر کرده است:

 نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه به محمود دولت‌آبادی اهدا شد.

به گزارش ایسنا، این نشان که به امضای وزیر فرهنگ فرانسه رسیده، شامگاه 26 آبان‌ماه توسط برونو فوشه - سفیر فرانسه در ایران - در محل رزیدانس سفارت فرانسه در تهران به محمود دولت‌آبادی - نویسنده پیشکسوت ایرانی - اهدا شد.

در این مراسم سفیر فرانسه، دکتر داریوش شایگان و دکتر مریم عسگری (مترجم جای خالی سلوچ) درباره وجوه مختلف نویسندگی و آثار محمود دولت‌آبادی سخن گفتند.

ابتدا سفیر فرانسه در ایران ضمن خوشامدگویی خطابه‎ای را درباره زندگی و اهمیت آثار دولت‌آبادی بیان کرد و در ضمن آن گفت از زمانی که آثار دولت‌آبادی در فرانسه منتشر شد جامعه روشنفکری و کتاب‎خوان فرانسه با او بیش‌تر آشنا شد.

برونو فوشه سپس از ویژگی‎های هنری دولت‌آبادی در زمینه تئاتر و داستان‎نویسی و رمان‎نویسی مطالبی بیان کرد.

پس از آن دکتر داریوش شایگان خطابه خود را ابتدا به زبان فرانسه و سپس به فارسی خواند.

شایگان چنین گفت:

«دولت‌آبادی بی‌شک یکی از بزرگ‌ترین رمان‌نویسان ایران معاصر است. او برخلاف اونوره دو بالزاک، پنجاه‌هزار فنجان قهوه ننوشید تا طی بیست سال و به بهای زندگی‌اش بزرگ‌ترین شاهکار ادبی قرن نوزدهم، یعنی کمدی انسانی، را خلق کند. دولت‌آبادی اما موفق شد در عرض پانزده سال و با گذر از نشیب‌وفرازهای بسیار، یکی از جذاب‌ترین و بزرگ‌ترین حماسه‌های روستایی ایران مدرن را بیافریند، «کلیدر» را. دولت‌آبادی اهل خراسان است، زادگاه پرآوازه حکمت و ادب ایران. او، هم بزرگیِ این سرزمین را در خود متبلور ساخته است، هم زخم‌های آن را.

آن‌چه در شخصیت استثنایی محمود دولت‌آبادی، علاوه بر استعداد خاص او، مرا مجذوب می‌کند، درستیِ اخلاقی، صداقتِ روشنفکری و اصالتِ تمام‌عیارش در مقابل جهانی است که معرکه‌گیرهای رسانه‌یی، آن را یک‌سره به اشغال خود درآورده‌اند. دولت‌آبادی مانند هر هنرمند راستینی، حساس است و پراضطراب، مجروح از درد درون، و دلواپس روح آنانی که رؤیاهای پرشهامت‌شان همواره با واقعیات مبتذل در تعارض‌اند، دنیایی که نسبت به تمنای قلبِ جوینده حقیقت و آزادی، بی‌اعتناست.

این ابوالهول ناشناخته، یا کم‌شناخته یا کسی چه می‌داند شاید بسیارشناخته، در سیروسلوک درونی خود مردی است در تبعید. آن‌چه مربوط به خوانندگان او می‌شود، که بسیارند، هم امشب در این‌جا، و در همه‌جا، با اجازه او، با حلول در وجودش و همزبان با شاعر بزرگ فرانسوی، می‌خواهم بگویم:

تو می‌شِناسی‌اش ای خواننده، این هیولای ظریف را

همزاد من برادر من ای خواننده ریاکار!»

سخنران بعدی دکتر مریم عسگری بود که درباره چگونگی ترجمه «جای خالی سلوچ» توسط خودش به زبان فرانسه سخن گفت و در بخشی از سخنان خود گفت «مترجم همیشه ناراضی است و من این احساس را در طول ترجمه کتاب داشتم . برای من ترجمه «جای خالی سلوچ»، ترجمه یک اقلیم بود، ترجمه یک فرهنگ و تاریخ بود. و سعی کردم که " آن " و " لحظات" را در این رمان برگردانم.»

سپس مدال شوالیه هنر و ادب فرانسه توسط سفیر این کشور به دولت‌آبادی اهدا شد و دولت‌آبادی از خانم وزیر فرهنگ فرانسه، سفیر فرانسه و تریگل، وابسته فرهنگی فرانسه، تشکر کرد.

دولت‌آبادی ضمن بیان نکاتی درباره نوشتن و رنج نوشتن قطعه‌هایی را از اوژن یونسکو و مارسل پروست خواند و در بخشی دیگر از تمدن و ادبیات فرانسه یاد کرد.

در این مراسم افرادی همچون دکتر داریوش شایگان، دکتر نصرالله پورجوادی، کامبیز درمبخش، امید روحانی، ترانه شایگان؛ صدیق تعریف، لیلی گلستان، دکتر رفعت، دکتر جواد مجابی، کیانوش انصاری، مدیا کاشیگر، فخرالدین فخرالدینی و داوود موسایی و حسن کیائیان (ناشران آثار دولت‌آبادی) شرکت داشتند.

نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه پیش‌تر به هنرمندان ایرانی دیگری همچون شهرام ناظری، محمدرضا شجریان، رضا سیدحسینی، محمدعلی سپانلو، عباس کیارستمی، لیلا حاتمی، پری صابری، لیلی گلستان، جلال ستاری، داریوش مهرجویی و کامبیز درمبخش اهدا شده است.

منبع: خبرگزاری ایسنا

 

کوچه پس کوچه پیوندها

کلیک کنید:

افتتاحیه فیلم شیار 143 با حضور محمود دولت آبادی

نظرت را بنویس
comments

یا ستارالعیوب

قابل توجه کسانی که به استاد محمود دولت آبادی به عنوان یکی از محترم ترین بزرگان و هنرمندان مملکت توهین می کنند و با عییبجویی های مختلف و تجسس در زندگی شخصیش میخواهند این بزرگمرد را در نظر عموم تخریب کنند. این خلاصه ای از یک مقاله مذهبی است که در سایت پایگاه حوزه علمیه قم مطالعه کردم والان هم وجود دارد دوستان می توانند خودشان مراجعه کنند و کاملش را انجا بخوانند: یکی از توصیه های دین اسلام، عیب پوشی های بندگان خداست. بیان عیب های افراد چه در غیاب آنها که غیبت به شمار می رود و چه در حضورشان از گناهان سنگینی است که گاه پی آمدهای جبران ناپذیری به همراه دارد.1 عیب جویی بلای بزرگی است که همواره آدمیان را تهدید می کند و بسا کسانی که به شدت به آن گرفتارند، بی آن که عیب جویی خویش را عیبی بزرگ به شمار آورند. عیب جویی، کینه و عداوت می آفریند و پیوندها را بر هم می زند و انسان ها را از یکدیگر دور می سازد و در مقابل، عیب پوشی مایه تحکیم دوستی و محبت و موجب تقویت روابط اجتماعی و اعتماد و اطمینان افراد به هم است. عیب پوشانی در سیره نبوی پیامبر عظیم الشأن اسلام در مقام انسانی کامل، خود را به عیب پوشی ازدیگران آراسته بود و پیروان خویش را نیز به این امر توصیه می فرمود. آن حضرت به سبب شرح صدر خویش، کسی را رسوا نمی کرد و تا آنجا که امکان داشت، عذرهای مردمان را می پذیرفت. این بزرگوار حتی پرده کفر منافقان را نیز نمی درید و با آنکه به خوبی از همه چیز آگاه بود، همواره پنهانشان می داشت تا آنان که شایسته تربیت و هدایتند، به راه هدایت آیند و اسرار مردم از پرده برون نیفتد.3 از آن حضرت روایت است که فرمود: مَنْ سَتَرَ اَخاهُ الْمُسْلِمَ فِی الدُّنْیا فَلَمْ یفْضَحْهُ سَتَرَهُ اللّهُ یوْم الْقِیامَه.4 هر که بر عیب برادر مسلمانش در دنیا پرده پوشد و او را رسوا نسازد، خداوند در قیامت، عیب او را بپوشاند گروهی از انسان ها بی خبر از همه عیب هایی که خود گرفتار آنند، همواره به تجسس در لغزش ها و عیب های دیگران سرگرمند، در حالی که به فرموده حضرت علی علیه السلام: «بزرگ ترین عیب آن است که به عیب دیگران مشغول شوی، حال آنکه همان عیب در تو نیز وجود دارد http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/3280/7296/90777

قاصدک

اون کسی که اسمشو نوشته محمدی این پیامو بخونه لطفا عزیز من برو خجالت بکش از خدا بترس. شما پیرو کدوم دین و مذهبی که اینقدر به خودت اجازه میدی درباره دیگران قضاوت کنی و با بدگویی و تهمت زدن ابروی دیگرانو ببری من که نمی دونم اسم کدوم بندگان خدا رو نوشتی توی نظرت که اسرارنامه حذف کرده ولی با توجه به مطالبی که تا به حال دراسرارنامه خوندم هیچ مطلب ضد دین و ضدانقلابی ندیدم پس حق نداری به عوامل این سایت از نویسنده گرفته تا خبرنگار و مدیر توهین کنی و تهمت بزنی یادت باشه خدا جای حق نشسته

مصطفی

قاصدک جان نیمی از مشکلات کشور ما از همین فرهنگ قضاوت کردن درباره دیگرانه هرکسی به خودش حق میده جای خدا و پیغمبر بشینه و درباره شخصیت و زندگی سایرین چه زندگی الانشون و چه زندگی گذشتشون قضاوت کنه. توی کشور ما با اینکه شعارهای مذهبی خیلی سر می دیم ولی قانون اساسی که بر اساس اسلام نوشته شده و اصول اخلاقی که مورد تایید اسلامه کلا رعایت نمیشه اگرنه امثال این جناب محمدی به این راحتی حق نمیدادن به خودشون که عقاید و زندگی شخصی دیگرانو تفتیش کنن. استاد دولت ابادی و هرکس دیگه ای که مورد سرزنش این داعشی ها قرار میگیره اگر جرمی مرتکب شدن باید قانونا در یک دادگاه با قاضی عادل مجازات بشن و اگر جرمی مرتکب نشدن حرف های خاله زنکی و حکم های من دراوردی نظیر اونچه جناب محمدی افاضات کردن حرف بی جا و بی ربط و بی اساسه که اگر کشور قانونمندی داشته باشیم باید این افراد بابت حرفای بیجاشون و تهمت هاشون به هنرمندان بزرگ کشور محاکمه بشن

محمود دولت آبادی نویسده مورد تایید نظامه اگر نبود باید کتاباش توقیف و خودش زندانی یا اعدام میشد.پس خواهشا دوستانی که روحیه خوارجی و طالبانی و داعشی دارن همونایی که زمان حضرت علی از خود ایشونم مسلمون تر بودن و اخرم با تفکرات افراطیشون حکم قتل امیرالمومنینو صادر کردن الان دیگه از اشتباهات تاریخیشون دست بردارن و نویسنده بزرگی مثل محموددولت ابادی رو به تیر کج فهمی ها و بدفهمی های خودشون نزنن و به رای و نظر نظام اسلامی اعتماد کنن. وقتی محموددولت ابای جرمی نکرده و خیانتی به کشور و رهبران و بزرگان جمهوری اسلامی نکرده پس اکثرکتاباش مجوز چاپ میگیره و خودشم به مهمونی رئیس جمهور و وزیراش دعوت میشه و مورد احترام بیشترمردم اهل مطالعه و اهل فکر قرار میگیره. پس لطفا گروه های اقلیت سیاسی تو دعواهای سیاسی خودشون با دیگران از نویسندگان و هنرمندان بزرگ کشورمون مایه نگذارند لطفا چون این همه سال بدگویی از دولت آبادی نه تنها محبوبیتشو بین مردم از بین نبرده بلکه محبوب ترش کرده

محمدی

شهاب عزیز، فتخارات ایشان که یکی دو تا نیست! صرفا به خاطر سبزواری بودن جناب دولت آبادی که نباید استمداد ایشان در نامه ای به همسر شاه خائن را نادیده انگاشت. یا تمایل ایشان در مارکسیست متمایل به حزب توده را .وضعیت فعلی ایشان هم با آرمان های ملت انقلابی ایران چندان همخوانی ندارد. متاسفانه در سایت محترم اسرار نامه رد پای مارکسیست ها و توده ای های قدیمی به روشنی مشهود است. به جنابان ............ و .................. و .................. و ... سلام ما را ابلاغ فرمایید!!

شیما

گردانندگان فهیم و راستگوی اسرار نامه خواهش میکنم اسامی را حذف نکنید و بنویسید و قضاوت واقعی را به مردم بسپارید اگر شفاف سازی کنیم خوانندگان سردرگم نمی شوند و این مرتجع های بی شعور روسیاه میشوند. لطفا اسمها رو اعلام کنید تا حقیقت برای همه روشن بشه. مرسی

محمدی

خیلی برام جالبه، آخر... نوشتن نامه محمود دولت آبادی به همسر شاه خائن و استمداد از او در سال 1354 که جوانان انقلابی در زندان شاه زیر شکنجه ساواک بودند، افتخار که نیست بلکه نهایت ذلت و درماندگی است. برای من که تازگی داشت ممنون از شما

حسین خسروجردی

( به راهِ عشق گام نهاده ایم و آمده ایم و می رویم... ) درگرمی عشق و فهم ِ روشن ِ راهی که عیان کنندۀ معرفت است ، محمود دولت آبادی را می بینم که یکبار دیگر در فهم ِ روشن اعتماد و مراقبت از قلم و فکرت عشق ، کلمات ِ رفیع می گوید و تفویض ِ حکم می کند . مردی که از دریای پاک آمده است تا به همّت عالی و جهد ِ جانانه اش اوراق کلیدر و جای خالی سلوچ و روزگار سپری شدۀ مردم سالخورده را به ما اهدا کند. گونه ای از کمال ِ عشق و بخشندگی که برگهای روشنش ، آیینۀدل ِ ماست و اینک او آمده است تا به اعتبار ِ فضیلت ِ مدنی و فرهنگی و ادبی خویش ، از بلندگوی بنیاد شعر و ادبیات داستانی بگوید : ( به راه عشق گام نهاده ایم و آمده ایم و می رویم ... آثارِ ادبی و از جمله کتاب های من اعتبار ملی ماست . من با خلق آثارم از دل ِ کویر ایران ، سلسله جبال پدید آورده ام ) سخنان نویسنده محبوب و روشن ضمیر ما در آن بنیاد که با حضور معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اصحاب قلم و رسانه های تهران پای گرفته بود ، خود نوعی درخواست حفظ و حراست از آثاری بود که جهان به استقبال آنها رفته است . آثاری که منتقدان غربی آن را ، همتای ِ گرونیکای پیکاسو دانسته اند و اگر کمی انصاف داشته باشیم می بینیم که - گذشته از برخی فحش نامه ها که بیش از یک هیاهوی عبث و سرکشانه نیست - کتابهای محمود دولت آبادی در ایران ، بیشتر ین استقبال ِ ممکن را داشته اند و در جهان ، تلالوی آثار او ، تازه شروع شده است ! اگر صدای ِ لیجا ترو جانو عضو داوران جایزۀ بین المللی میخالسکی را شنیده باشید که دولت آبادی را از بزرگترین نویسندگان معاصر ایران می داند و می گوید که من ، شیفتۀ روایت هخای حماسی و موضوع داستان ها و تفکر عمیق او هستم . ) به شروع چنین باور و تلالویی خواهد رسید . فزون بر این ، مگر برای اعتبار جهانی آثار و ارزش های با نبوغ و بی بدیل دولت آبادی و تبلیغ آن ، چیزی بهتر از جایزه میخالسکی سویس و نامزد جایزه بوکر آسیایی و جایزۀ بین المللی خانۀ فرهنگ جهان از برلین سراغ دارید ؟ گذشته از این ، یکی از کتاب های ایشان در جایزۀ (بهترین ترجمه های امریکا ) تقدیر شد . و اینک نیز جایزه نشان شوالیۀ فرانسه را از دست ِ برونو فوشه ، سفیر فرانسه در ایران بخاطر کتاب کلیدر دریافت می کند. که این نیز در ادامۀ همان درخشش و تلالویی است که دولت آبادی آنها را خلق کرده است که ایشان از آنها به عنوان سلسله جبال نام می برد که امیدواریم همچون شاهنامه فردوسی از میان اعصار و قرون و از باد وباران هرگز گزند نیابد . و حال با چنین پشتوانه و تجلیل جهانی ، از اینکه دولت آبادی در بنیاد شعر و داستان و در جمع اصحاب ِ قلم و رسانه و مقامات فرهنگی از حقوق مدنی و انسانی خود دفاع می کند و می گوید که چرا باید سالهای مدید آن را ندیده بگیرند و حق کار و بازنشستگی و بیمۀ نشر ِ آثارش را به هیچ انگارند ، جای هیچ پرسش و درنگی نیست . ای کاش به جای این همه عناد و انگ زدن ،کمی به شخصیت و نبوغ و عروج فرهنگی او می اندیشیدیم و می فهمیدیم که دولت آبادی عاشق این سرزمین است و به آن تعلق خاطر عمیق دارد و بی هیچ شُبهه ای شیدای مردمان خود است ، پس با این همه چرا باید ایشان خانه نشین شوند و دچار بی توجهی مقامات فرهنگی گردند ؟ به این قسمت از سخنان ِ او که در جواب مصاحبه گر خارجی که چرا با وجود این همه موانع و ندیده گرفتن حقوق ، هنوز در ایران مانده ای ، می گوید : 0 وقتی یک نویسندۀ معروف ، ایران را ترک می کند ، مردم بسیار نومید می شوند ، این ایدۀ وحشتناکی ست که من ، مردم کشورم را نا امید کنم . تمام نوشته های من با چشم اندازهای آنجا ، با مردم کشورم ارتباط دارد . ) چنین است عنایت و شکوه ِ عشق راستینی که او را چون کویر ، خاموش و چون کوه ، استوار و چون سنگ ، صبور دانسته اند و ستوده اند . به چنین اعتلایی درود باد : حسین خسروجردی

یاران یاران

عزیزان من، نامه استمداد محمود دولت آبادی به شهبانو فرح بالاترین افتخار است. گلی به جمالش، گلی به جمال این بوقلمون صفت هزار رنگ! : اما متن نامه ،که به تاریخ 24/4/1354 ،از زندان قصر ،برای همسر شاه نوشته شده است. "شهبانوی گرامی ایران بسی دریغ که ناگزیرم از اینجا و این موقعیت با شهبانوی روشنفکر ، اندیشمند و هنرپرورمان سخن بگویم در حالیکه چندین سال است تحت نظارت عالیه ی آن بانوی بزرگوار در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به کار وبه خدمتم . به خود نمی بالم ، اما دانسته باشید که من محمود دولت آبادی ام .عمرم را بی هیچ چشمداشتی در خدمت به فرهنگ و هنر این سرزمین گذرانده ام.در زمینه تئاتر و ادبیات ،همواره جشن هنر شیراز ،جشنهای وزارت فرهنگ و هنر و هم اکنون جشنواره ی توس از وجودم بهره مند بوده و هستند.بی پروا می گویم : در ادبیات نیز من که محمودم بنیانگذار ادبیات ضد فئودالی در ایران هستم و این بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست.در پهنه ی کار اداریم پژوهشگر جنبه های گوناگون فرهنگ و هنر ملی بوده وهستم.(در صورت لزوم می توانید کیفیت خدماتم را از سرکار خانم ارجمند و آقای شیروانلو پرسا شوید).اینک پرسش من اینست :در حالیکه شهبانوی ایرانزمین به احیای هنر ملی همت کرده اند و روشنفکران را به نفی بی تفاوتی فرا می خوانند ،بجاست که من ،منی که همه ی زندگی ام را در بازآفرینی هنر و فرهنگ ملی به کار زده ام ، اکنون بدون هیچ اتهام سیاسی در زندان به سر ببرم؟ آیا زیبنده است در حالیکه نمایشنامه من هم اکنون در جشنواره ی توس تحت نظارت عالیه ی شهبانو در حال اجراست ، من که نویسنده آن هستم در بازداشت باشم ؟آیا شهبانوی اندیشمند ما دوگانگی یی در این نمی بینند؟آیا رفع این نقیض ضروری به نظر نمی رسد؟پاداش من آیا این است؟ خواهان تندرستی و پیشبرد اندیشه های فرهنگ دوستانه ی شما محمود دولت آبادی به نقل از: http://www.sarshar.org/archives/notes/post_120.html

نبش قبر

جناب شما جدا باید برای این همه حماقت خودتون متأسف باشید.محمود دولت آبادی به اندازه کافی شناخته شده هست امثال شما افراد تنگ نظر کوتاه فکر نمی تونید با این عیب جویی ها نمی تونید محبوبیتشو کم کنید شما مگه عقل ندارید که یک مقدار درباره چیزی که می گید فکر کنید و بعد از این همه سال به نبش قبر موضوعی که خیلی وقته ازش زمان گذشته نبپردازید؟ 1 اولا به قول امام خمینی میزان حال افراده نه گذشته اونها. محمود دولت آبادی الان یک نویسنده ازاد و محبوب داخل کشوره ولی شما ظاهرا به امام خمینی احترام نمیذارید و به سخنانشون اعتنا نمی کنید 2 این نامه معلوم نیست از کجا دراومده چون تو سایت اون مردک رضا سرشار که ادرسشو گذاشتید رفتم دیدم منبعی براش نزده بود شاید از سر حسادت چون می بینه نوشته های خودش در مقابل دولت ابادی پشیزی نمی ارزه و بین مردم طرفدار نداره از حرصش این نامه رو جعل کرده و به نام دولت آبادی منتشر کرده 3. اگرم این نامه صحت داشته باشه و دولت ابادی زمان طاغوت به فرح چنین نامه ای داده باشه حرف مجرمانه ای نزده بنده خدا. خوب چی کار می کرده ؟ اون زمان شاه و فرح همه کاره مملکت بودن طبیعی است که وقتی میخواسته بگه بیگناهه و بخواد ازادش کنن باید با همین لحن به فرح که اون زمان قدرتی داشته نامه مینوشته. تو نامشم فقط درباره خودش و کاراش حرف زده و هیچ توهینی به مقدسات و ارزش ها نکرده پس جرمی نکرده 4 اگرم نوشتن این نامه برای دولتابادی جرم باشه باید همون اول انقلاب دولت ابادی هم مثل خیلی های دیگه محاکمه و مجازات می شد نه بعد از 35 سال افراد کم سواد و سفله ای مثل شما و اون رضا سرشار بیان نبش قبر کنید از گذشته یک هنرمندبزرگ 5محمود دولتابادی که یک شخصیت سیاسی یا روحانی نیست و هیچ وقتم ادعای رهبری سیاسی و دینی نداشته. پس نباید خیلی انتظار رفتار حساب شده دو دوتا چارتایی در رفتارای سیاسی ازش داشته باشید. این نامه اگه از جانب یک ایت الله یا مبارز سرسخت سیاسی نوشته میشد واقعا زشت بود ولی وقتی یک هنرمند غیرسیاسی که الکی افتاده زندان چنین نامه ای می نویسه و میگه اصلا سیاسی نیست و باید ازادش کنن خودش کلی جرات وجسارت میخواد 6تو هنرمندای محبوب کشورمون خیلی ها هستن که زمان قبل از انقلاب با شرایط اون زمان کار میکردن.خانمای بازیگر زیادی هستن که اون موقع بیحجاب بودن و تیپای خفن میزدن ولی الان همه تونقشای حاج خانمهای باحجاب و متدین ظاهر میشن حالا غیبتم میشه ولی مجبورم بگم گناهشم به گردن اونایی باشه که عادت دارن گذشته بزرگانو نبش قبر کنن شما برید اسم شهلا ریاحی و نادره خیرآبادی و پروانه معصومی و خیلیهای دیگه روتو گوگل سرچ کنید فراوون براتون عکسای بی حجاب قبل از انقلابشون میادتازه اینا یک اب پاک تربودن مسلمون و بزرگ و بالغم بودن زمانی که اونجور بیحجاب بازی میکردن یعنی اینجوری نیست که بگی نمیدونستن بیحجابی گناهه ولی انجام میدادن ولی این اشتباهشون باعث نشده که بعد از انقلاب تردشون کنن و سرزنششون کنن چون بازم به قول امام خمینی میزان حال افراده و اونا بعد از انقلاب دیگه خطایی در حیطه بازیگری نکردن محمود دولت ابادیم اگر قبل از انقلاب چنین نامه ای برای فرح نوشته بعد از انقلاب دیگه هیچوقت ابراز ارادتی نکرده نسبت بهشون پس نباید اشتباه 40 سال پیش یک ادمو اونم ادم بزرگ و مشهوری مثل دولتابادی رو بعد از 30 سال نبش قبر کنید 7تو همین سبزوار خودمون خیلی معلم و کارمند و دکتر و شاغل دیگه داریم که زمان قبل از انقلاب چون پهلوی رو کار بوده مجبور بودن عکس شاه و فرح و ولیعهدشونو قاب کنن بزنن به اتاق کارشون. شاید تو خونه شون عکس امام خمینی رو میزدن ولی توی ادارشون مجبور بودن عکس شاه و فرحو بزنن همین استاد حمید سبزواری که شاعر مهم انقلابمونه خانمش شکوه شفقی معلم بوده تو همین شهر. تازه خود حمیدم اوایل معلم بوده بعدا دراومده ولی خانمش تا اخر معلم بوده تو همین کلاسایی میومده که عکس شاه و فرح بالای تختش بوده و شعار خدا شاه مردم تو اموزش و پرورش اون زمان به بچه اموزش داده میشده ولی این باعث نمیشه که به این خانواده عزیز و انقلابی توهین کنیم و بگیم چون اون زمان مجبور بودن بعضی قالبهای اجباری رو قبول کنن پس خیانتکار و ضد انقلابن ؟ معلومه که نه.پس دولتابادی هم اگه از زندان به فرح نامه نوشته تا بیگناهیشو اعلام کنه جرمی نکرده بالاخره اونا اون زمان به ملت قالب بودن 8 من که خودم محموددولتابادیرو فقط واسه کتاباش دوست دارم اما اگه جنبه سیاسیهم بهش نگاه کنیم همین که زمان شاه زندانی شده یعنی دراصل بنده خدا مبارز و مخالف سیستم حاکم اون زمان بوده جرمشم جرم چک برگشتی و دزدی نبوده چون توی زندان سیاسی نگه داری میشده و همبند ایت الله طالقانی بوده پس کوتاه فکرایی مثل شما و اون مردک رضا سرشار بهتره با این نبش قبرها و سندسازی های الکی دلتونو خوش نکنید 9-یک دلیل محکم دیگه اینکه وقتی مرداد قبل توی هتل کاملیا بزرگداشت دولتابادی برگزار شد و تمبرش رونمایی شد پدر شهید فتاحی حضور پیدا کرد و سه تا هم از اعضای شورای شهر کاظم کرامت و مسعود پسندیده و مهدی مقصودی اومدن که اتفاقا کاظم کرامت خودش رزمنده دفاع مقدس و جانبازه و مداح اهل بیتم هست ، مسعود پسندیده خودش برادر شهیده حاج اقای فتاحی هم اونجا وقتی تمبرمحمودو رونمایی کرد گفت جرات کنیم و قدر بزرگانمونو بدونیم پس لطفا وقتی این ادمای معتبر و شناخته شده میان و از محمود دولت ابادی حرف میزنن و توی مراسمش شرکت میکنن شما جوجه ترسوهای نامعتبر که حتی اسم واقعیتونم نمینویسید دیگه زور الکی نزنید برای خراب کردن بزرگان. شما معلومه که درکی از هنر و ادبیات ندارید و همه چیزو بامعیارهای بی اعتبار سیاسی اونم نه براساس قواعد کلی علم سیاست بلکه طبق مصالح حزب و جناح سیاسی خودتون میسنجید و اینجور افکار هیچ ارزش و اعتباری برای کل مردم نداره من اینارو که گفتم فقط برای انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر بود فقط برای هدایت و ارشاد شما بود وگرنه محمود دولت ابادی بزرگتر از اونیه که با یاوه سرایی افرادی چون شما ابروش بره یا با دفاع افرادی مثل من ابروش برگرده شما ولی جدا توی افکار پوسیده حزبی و جناحیتون تجدید نظر کنید اگه سعادت دنیا و اخرتو میخواید به جای خط گرفتن از یک نویسنده کم اعتبار و نامحبوب مثل اون مردک رضا سرشار بیاید به سخنان و بیانات مقام معظم رهبری و امام خمینی رهبر کبیرمون مراجعه کنید. مطمئن باشید محمود دولت ابادی اگه ادم بدی بود امام خمینی با کسی شوخی و مدارای از سر ترس نداشت همون جور که سلمان رشدی رو رسوا کرد می تونست برای محمود دولت ابادی هم حکمی بده.ولی محمود دولت ابادی بعد از انقلاب حتی یک ماه هم زندان نرفته چون جرمی نکرده ولی جالبه که شاه میبخشه شما شاه قلی های بادمجون دور قاب چی نمی بخشید. رهبرامون موضع مخالف علیه دولت ابادی نگرفتن شما ها خودتونو انقلابی تر از امام خمینی و دلسوز تر از مقام معظم رهبری برای انقلاب میدونید! برید به جای عیب جویی و نبش قبر رو حرفام فکر کنید مطمئنم خودتونم قبول دارید اگرنه بیاید همین جا تا بازم بحث کنید و ضمنا اگه بازم هوس کردید گذشته بزرگانو نبش قبر کنید برید یک ویدیو چک از گذشته خودتون داشته باشید فکر نکنم شما هم معصوم بوده باشید حالا اگه اونقدر مهم نیستید که کسی بره سراغ جستجوی گذشته شما خود شما و خدا که خبر دارید پس اینقدر برای دیگران عیبجویی نکنید. خدا خطاپوشه شما هم به جای پیروی از شیطان درون از خدا پیروی کنید. -- صرفا جهت امر به معروف و نهی از منکر--

بهناز

چرا اسم شبکه رو جاخالی دادین از چی ابا دارین؟اگه بگیم بی بی سی.فیس بوک گناهه؟مادرس خونده ایم تو جامعه ایم میبینیم .اگه فیس بوک خطاس خودشونم پیج دارن.از سانسور ه حرفی که بد نیست دلخور میشم نه فقط تو سایت شما هرجای این اجتماع...راستی این خبر رو هم سلام سربدار گذاشته و بیشتر متاسف شدم برای بعضی همشهریام.

خاک بر سر ما که به این نشان ها دل خوش کنیم / این نشان به مثابه نانی است که جلو زبان بسته ای می اندازی تا برات پارس کند

ادم تا چه حد ميتونه بى سواد افراطى و بسته باشه؟؟اى خدا خودت فرجى کن من از جماعت نادان و دون پايه به سطوح امدم

شهاب

عزیز من اولا دریافت نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه توسط هرهنرمندی که باشه افتخار میاره برای اون کشوردریافت کننده چون به هرکسی نمیدن شما برو فهرست افرادی که تا به حال این نشانو دریافت کردن حداقل بین ایرانیا بخون تا ببینی هرکس تا به حال این نشانو برده همه سرامدان حرفه خودشون بودن پس اعتبار نشان شوالیه به کشوری که داره اهدا میکنه نیست به کسانیه که تا به حال این نشانو بردن و اسم محمود دولت ابادی در فهرست برندگان نشان شوالیه از این به بعد باعث اعتبار بیشتر این نشان در جهان میشه ثانیا من مطمئنم شما خودت یکی از همون زبون بسته هایی هستی که توی نظرت گفتی چون الان اگه ازت بپرسن چرا اینقدر شدیدا با نشان شوالیه که یک نشان ادبی و هنریه مخالفی هیچ دلیلی نداری بگی فقط می تونی پارس کنی. چون مثل ادمای کله پوک فقط تحت تاثیر جوی قرار گرفتی که یک جناح خاص سیاسی چند ساله علیه محمود دولت ابادی و اکثر بزرگان فرهنگی کشور و اکثر جایزه ها و نشان های معتبر جهانی به راه انداختن و در این مدت نه تنها نتونستن اعتبار این افراد و این نشان ها رو کم کنن بلکه خودشونو مسخره خاص و عام کردن چون اکثریت مردمن الان هنوز جایزه سینمایی اسکار که به فرهادی رسیدو معتبر می دونن و بهش افتخار میکنن و از جوایز کن استقبال می کنن و بابت دریافت نشان شوالیه توسط دولت ابادی تبریک میگن

بهناز

سلام دو روز پیش این خبر خوش رو از .............. شنیدم،خیلی خوشحال شدم تبریک..!ولی انگشت شمارند کسانی که میدانند و میشناسند ،تاسف..!!

طبیعت دوستان سبز سبزوار

تبریک به همشهریان عزیز سبزواری و تبریکی دوباره به استاد دولت آبادی و جامعه ادبی شهرمان...

تاوپلج

بسی بر خود بالیدیم از این خبر خوش. همیشه خوش خبر باشی اسرار نامه ی دیارمان.

حسین خسروجردی

استاد گرانقدر و یگانه ام ، جبالِ استوار و سرافراز ِ ادبیات ایران وجهان ، فخر ِ همبستگی و مهر ِ رخشندۀ سرزمینی که دل و قلب ِ آن ، محمود دولت آبادی است ، نشان ِ شوالیۀ هنر و ادب فرانسه بر شما مبارک و فرخنده باد . با شادی و دلبستگیِ اَبدی : حسین خسروجردی آبان 1393 - مشهد
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما