ادامه بازتاب نامه سرگشاده معلم سبزواری به رئیس جمهور ایران در رسانه های کشور
انتشار نامه سرگشاده معلم سبزواری به رئیس جمهور ایران در اعتراض به آنچه تبعیض و بی عدالتی در پرداخت حقوق و مزایای مادی معلمان و نیز عدم رعایت شأنیت این حرفه انبیایی در جامعه به واسطه تنگناهای اقتصادی شاغلانش عنوان شده بود، بازتاب بسیار گسترده تری از آنچه گمان می رفت در بین فرهنگیان سرتاسر کشور پیدا کرد و گویی درد مشترکی بود که از دل و زبان بسیاری از معلمان ایران بر می خاست.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه انتشار این نامه جریان ساز در مجله اینترنتی سبزوارنگار، البته علاوه بر جذب هزاران امضا از سوی فرهنگیان سرتاسر کشور، انتقاداتی را نیز به همراه آورده است.
انتقاداتی که عمدتا از سوی دیگر اقشار جامعه و به خصوص برخی دیگر از کارمندان دولتی به این حرکت اعتراضی معلمان وارد آمده و قبلا نمونه هایی از آن ها در اسرارنامه منتشر شده است. برای مطالعه این یادداشت های انتقادی، هم اکنون به پیوندهای زیر مراجعه کنید:
نقدی بر نامه اعتراض معلمان ایران به رئیس جمهور
گفتمانی که باید مسیر دیگری می داشت
با این حال حرکت مدنی معلمان ایران در اعتراض به آنچه ضایع شدن حقوق و مزایای خود می دانند، موافقان زیادی هم دارد که برخی از آن ها استدلال های قابل تأملی ارائه می دهند.
در واقع این جریان اجتماعی که از دوهفته قبل با انتشار نامه ای سرگشاده در مجله اینترنتی سبزوارنگار آغاز شده است، به سرعت گسترش یافته و به گفتمانی سراسری تبدیل شده است که در سایت ها و رسانه های زیادی انعکاس یافته و نظرات بسیار زیادی را از سوی فرهنگیان تمام کشور به همراه آورده است.
اسرارنامه قبلا گزارشی از انعکاس نامه سرگشاده معلم سبزواری به رئیس جمهور درتعداد زیادی از رسانه های کشور منتشر کرده است:
انعکاس نامه اعتراضی معلمان سبزواری به رئیس جمهور در سرتاسر کشور
در ادامه اسرارنامه سه مورد از نوشته های جدید که توسط معلمان و یا تحلیل گران مسائل فرهنگیان در رسانه های مختلف سبزوار و سراسر ایران نوشته شده را انتشار می دهد:
پایگاه خبری تحلیلی لکنا، که متعلق به نواحی غرب کشور است و اخبار شهرستان های استان لرستان را پوشش می دهد، با افزودن یک مقدمه توصیفی، نامه معلم سبزواری را به نقل از مجله اینترنتی اسرارنامه منعکس کرده است:
لکنا: بازتاب نامه یک معلم با بیش از 20 هزار امضا
زنگ تفریح زده می شود .معلمان هر کدام از کلاس به دفتر می ایند .کم کم همه دبیران جمع می شوند .مثل همیشه دفتر مدرسه محل بحث دبیران در مورد حقوق ووضعیت معیشت خود می باشد .اقا من یک نفر را می شناسم دانش آموز خودم بود ۴ سال تو فلان اداره کار کرد اکنون هم خانه دارد هم ماشین وهم …………؟اقا اصلا مگه میشه با این حقوق زندگی کرد؟اقایون محترم چرا مافقط نه اضافه کار داریم نه حق مسکن نه حق غذا ونه……………….؟یکی دیگر از دبیران می گوید بس کنید هر چه تا الان گفتیم نتیجه چی شد .هر دولتی سر کار می اید اگر حرف بزنیم می گویند کار جریان مخالف دولت است در دولت اصول گرایان ما معلمان منتقد به وضع حقوق خود را اصلاح طلب می دانستند ودر دولت اصلاح طلبان نیز ما را اصول گرا می دانند در حالی که ما نه اصول گراییم ونه اصلاح طلب ما فقط معلم هستیم ما فقط دغدغه معیشت وحقوق داریم نه چیز دیگر؟زنگ کلاس زده می شود ومدیر می گوید دبیران محترم کلاس ها اماده اند واین حکایت همچنان ادامه دارد………..
ما از جنس همان معلمانی هستیم که زمان جنگ کلاس ومدرسه را رها کرده وراهی جبهه شدیم تادرس ایثار وشهادت را در انجا یاد بگیریم ما از جنس همان معلمانی هستیم که در زمان طاغوت گوش به فرمان امام راحل با رژیم شاه مبارزه کردیم .ما همان معلمانی هستیم که در ۲۲ بهمن و۱۳ آبان وروز قدس همراه با دانش آموزان و خانواده های خود در راهپیمایی ها شرکت می کنیم وما همان معلمانی هستیم که هر جا نظام احتیاج داشته باشد حاضریم جان خودمان را فدای نظام که بر گرفته از دین مقدس اسلام است فدا کنیم.
اخیرا نامه ای توسط جمعی از فرهنگیان سبزوار استان خراسان رضوی به رییس جمهور در رسانه ها منتشر گردیده است .تا زمان نگارش این مرقومه حدود ۲۰ هزار نفر ان را امضای الکترونیکی نموده اند . متن نامه ساده وبدور از هر گونه ایجاد شک وتردید می باشد .این نامه نشان می دهد که انتقاد فرهنگیان فقط یک انتقاد نسبت به حقوق خودشان می باشد و بهره برداری سیاسی وتبلیغاتی توسط دشمنان نظام اسلامی از ان ممنوع بوده چرا که فرهنگیان نشان داده اند که همواره مدافع نظام اسلامی بوده و همیشه گوش به فرمان ولی امر مسلمین حضرت ایت الله خامنه ا ی بوده وهستند.ضمنا نباید از این نامه حتی بهره برداری سیاسی و جناحی نیز کرد چون معلمان وفرهنگیان به دور از جریان بازی های سیاسی فقط وفقط دنبال معیشت وحقوق از دست رفته خودشان می باشند.
منبع: پایگاه خبری تحلیلی لکنا
(گفتنی است در ادامه این مطلب وبسایت لکنا، متن نامه اعتراضی معلمان سبزوار و بازتاب آن در دیگری رسانه های کشور به نقل از اسرارنامه منتشر شده است.)
* * *
مجله اینترنتی سبزواریان از دیگر رسانه های محلی سبزوار است که در روزهای اخیر با قلم یکی از نویسندگانش، درد مشترک فرهنگیان را فریاد زده است.
فرهاد ترابی در مطلبی که روز گذشته در سبزواریان انتشار یافته، چنین نوشته است:
سبزواریان: من درد مشترکم مرا فریاد کن
الف:فضای مجازی غیر قابل پیش بینی
نامهی همکار و همشهری فرهیخته ام به ریاست محترم جمهور در فضای مجازی شوری درافکند و سایت نوپا و ناشناختهای را به صدر سایت های خبری شهرستان ارتقأ داد. این نه جادو و شعبده بود، نه رمل و اسطرلاب. بازخورد این نامه نشان داد که فضای مجازی با هیچ کس و هیچ موضوعی شوخی ندارد و می تواند در کمترین زمان ممکن یک نامه را به رؤیت هزاران نفر برساند. این نامه حکایت یک درد کهنه و یک زخم ناسور بود. همان که شاملو می سرود ،”من درد مشترکم مرا فریاد کن”.
ب:کالبدشکافی یک نامه، آسیب شناسی یک سیستم
این نامه که آرام ترین و دمکراتیک ترین روش اظهار عقیده بود را می توان از زوایای مختلف مورد ارزیابی و موشکافی قرار داد. به جای برگزاری همایش ها و نشست های تخصصی پیرامون مسائل آموزش و پرورش وجوانان و اعتیاد و پایین بودن سطح مطالعه و غلبهی هیجانات سیاسی بر تعقل سیاسی در بزنگاه های انتخاباتی، می توان همین نامه را خط به خط نقد و بررسی کرد و به نتایج بسیار روشن و ملموسی رسید. نتایجی که به جای خاک خوردن در گوشهی کتابخانهها، می تواند ناقوس خطری را به صدا در آورد و صدای سازی باشد که بعدها به گوش خواهد رسید. سند تحول در آموزش و پرورش، بدون داشتن معلمانی با طراوت و چابک و سرزنده، قولنامه ای رنگ و رو رفته و مچاله شده هم به حساب نخواهد آمد.
ج:وقتی بوی بهبود ز اوضاع نیاید
وقتی معلمی فیش حقوقی ناچیز خود را با عکس و شمارهی پرسنلی در فضای مجازی منتشر می کند، یعنی چیزی برای از دست دادن ندارد؛ تا نگران تبعات آن باشد و بدیهی است تکثیر آدم هایی که تعلق خاطری به سازمان متبوع خود ندارند، در دراز مدت می تواند هر سیستمی را به چالش بکشد. این تعلق خاطر به موقعیتی که انسان در آن زیست می کند و امید به بهبود وضعیت خود، موتور حرکت و رشد و تعالی یک فرد در کشور های توسعه یافته به حساب می آید. برای مثال، تعلق خاطر یک نروژی به وضعیت خود را با یک پاکستانی مقایسه کنید، تا ببینید خروجی این دو به چه چیزهایی ختم می شود!!
د:فلاشر می زنم پس هستم
در جامعهای که اصحاب سیاست و ریاستش مدام در حال زیگزاگ رفتن و رنگ به رنگ شدن هستند و اگر چند سال پیش راهنمای چپ می زدند و به راست می پیچیدند، اکنون فلاشر می زنند تا بتوانند با سرعت بیشتری لایی بکشند و پشت سری ها هم ندانند چه اتفاقی جلو چشمشان در حال افتادن است، این امضا و نامی که ضمیمهی این نامه شده، خود درس آزادگی و مردانگی است. مسئولان محترمی که صبحانهی کاری را با اصلاح طلبان صرف می کنند، ناهار میهمان باغ حاج آقای اصولگرا هستند و شباهنگام در معیت دوستان جبههی پایداری، راه های کوبیدن دو گروه قبلی را بررسی می کنند، باید این نامه را بارها نظاره کنند.
ه:به ما هم مجال دفاع بدهید جناب پرزیدنت
معلمانی که همچون سایر اقشار طرفدار تغییر فضا و گفتمان اعتدال دکتر روحانی بوده اند؛ عملا نمیتوانند هیچ دفاعی از دولت در مورد وزارتخانهی خودشان داشته باشند؛ این آسیبی جدی برای دولتی است که برای توضیح و بسط سیاست هایش نیاز بیشتری از احمدی نژاد به نخبگان جامعه دارد. پوپولیسم احمدی نژاد را چهل و پنج هزار و پانصد تومان یارانه کفایت می کرد، اما سیاست های هسته ای و دیپلماسی و فرق بین تورم و ارزان تر شدن و شکستن اجماع جهانی علیه ایران و چه و چه، نیازمند گروهی است که در کنار دانستن این امور، دل و دماغ دفاع هم برایشان مانده باشد. و معلمی که مدام زمزمه می کند:
ما آزمودیم در این اداره بخت خویش // باید برون کشید از این ورطه رخت خویش
(با عرض پوزش از حضرت حافظ) نمی تواند مدافع خوبی برای دولت باشد.
و:مجلس کجا، مدرسه کجا
دوستانی که روزی معلم بودند و از این ورطه رخت خود را بیرون کشیدند و بر صندلی های بهارستان تکیه زدند،امروز بیشترین جفا را در حق همکاران سابق خود روا داشتند. مگر همین مجلس اصولگرا نبود که رأی اعتماد به دکتر نجفی نداد و رئیس جمهور محترم هم به جای اصرار و سماجتی از جنس وزارت علوم، خیلی سریع به آقای فانی رسید، تا دولت به مسائل مهم تری برسد. لابد ما چون با بچه ها سر و کار داریم زیاد مهم نیستیم؛ همین بچه هایی که در جای دیگر آینده سازان ایران اسلامی لقب میگیرند. اگر نمایندهی عزیز به جای نگرانی از اینکه چرا سرایدار فلان مدرسه از باند ایشان نیست، به مسائل مهم تری توجه داشت، این حال و روز معلمان مرز پر گهر نبود.
ز:مرحمت فرموده ما را مس کنید
ما به جای نامه نگاری به رئیس جمهور بهتر است نامه ای سرگشاده به جناب سرافراز بنویسیم و بگوییم آقا تو رو جد آقای ضرغامی، دست از سر ما بردارید. آقا ما نخواهیم خبر خوش از سیما بشنویم، باید با کی صحبت کنیم!! برادر من یا شما معنی واژه معوقات را نمی دانی یا تفسیرت در مورد خبر خوش با ما فرق می کند!!! نکند معوقات ما را با معوقات چند هزار میلیاردی سیستم بانکی اشتباه گرفته اید!! کدوم معوقه، کدوم اضافه کاری!!! مگر چند درصد آموزش و پرورش اضافه کاری دارند؟؟ مگر این معوقات چقدر است و کجای زندگی را می گیرد!! اینکه طرف سه ماه پیش کار کرده و قراره سه ماه دیگه بگیره، نیاز به بشکن و بالا بنداز رسانه ای داره؟؟ بعضی از دوستان هم می فرمایند آقا شما دیگه ناشکری می کنید؛ چپ و راست دارند به شما خبرهای خوش میدهند و خبری از کارمندان سایر نهادها در تلویزیون نیست! به این دوستان عرض می کنیم اصل آموزش و پرورش همان فیشی است که بر تارک آن نامه می درخشد!بقیه همه شانتاژهای رسانه ای است.
به قول حضرت مولانا: “آفتاب آمد دلیل آفتاب……..گر دلیلت باید از وی رو متاب”
و در پایان به اولیای دانش آموزانمان بگویم شما خوفی از این گلایه ها به دلتان راه ندهید؛ ما سالهاست عادت کرده ایم دردهایمان را پشت در کلاس جا بگذاریم و خود را جلو کسانی که به احتراممان بلند می شوند و در چشمانمان می خندند، نشکنیم؛ چون معتقدیم روزی که حرمت استاد پیش شاگرد شکست؛ سنگ روی سنگ بند نخواهد آمد و آن ملک روی سعادت وآسایش نخواهد دید…
بچه ها را در قصهی پر غصهی بزرگترها راهی نیست. به قول قیصر امین پور:
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم………………………..ولی دل به پاییز نسپرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر…………از این دست عمری به سر برده ایم
منبع: مجله اینترنتی سبزواریان
* * *
وبسایت سخن معلم، پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران نیز در روز شنبه 20 دی 93، یادداشت یک معلم تبریزی را در موافقت و همراهی با نامه معلمان سبزواری به شرح زیر منتشر کرده است:
سخن معلم: در حمایت از معلمان سبزواری - سخنی با مسئولان محترم مطلب ویژه
علی پورخسرو پرویز - دبیر آموزش و پرورش ناحیه 5 تبریز:
بررسی وضعیت تحصیلی دانش آموزان نشان دهنده ی این است که یادگیری، دانش افزایی و کسب مهارت های لازم تحصیلی به علت سیاست های کاملا نادرست طی چند سال گذشته سیر نزولی را داشته است که با افزایش ساعات کار مدارس این سیر نزولی تشدید شده است.
جناب آقای منوچهر فضلی خانی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعاتی وزارت آموزش و پرورش روز یکشنبه هفتم دی ماه به خبرنگار ایرنا گفت زمان برگزاری کلاس های درس در مدارس همه پایه های تحصیلی از 90 دقیقه به 50 دقیقه کاهش یافته است که باعث افزایش یادگیری و تنوع در دروس ارائه شده در یک روز تحصیلی می شود. این مطلب به قدری دور از واقعیت است که حتی صدای مدیران خودی را نیز در آورد و از این مطلب اظهار تاسف کردند.کدام افزایش یادگیری ، کدام تنوع؟ این چه نوع کاهشی است که معلمان و دانش آموزان مجبورند بر خلاف سال های گذشته 80 دقیقه بیشتر یعنی تا ساعت 40: 1 دقیقه در مدرسه بمانند؟
عدم پاسخگویی و بی اعتنایی مقامات ، فرصت به دست عده ای که به ظاهر قابل تائید در آمده اند ، می دهد و این مسئولان برای هر کار غیر قانونی و هر سخن ناصوابی فضای امنی را احساس می کنند. این مسئولان در اثر ناآگاهی و عدم تخصص در زمینه ی تعلیم و تربیت ، مشکلات جدی برای معلمان و دانش آموزان به وجود می آورند و با سو استفاده از مسئولیت زورگویی می کنند و جواب های غیر منطقی و عوام فریبانه تحویل می دهند و ظلمی بس نابخشودنی مرتکب می شوند و مورد حمایت برخی ازمسئولان نیز قرار می گیرند ...
تمام طرح ها و ایده های این مسئولین که سال هاست به خاطر اجرای نمایش عدالت آغاز شده است منجر به تضعیف درسی دانش آموزان و تضعیف مالی معلمان محترم می شود. از زمانی که اجرای غیر اصولی طرح فرمایشی صد در صد قبولی دانش آموزان آغاز شده است ، سیستم غلط و نارسای آموزشی رایج در مدارس حداقل ترین و کم عمق ترین وجه خود یعنی رو خوانی و حفظ کردن مطالب درسی را نیز از دست داده است.دانش آموزان بهتر از مدیران می دانند که خواه نا خواه قبول خواهند شد. پس نیاز و انگیزه ای به مطالعه و دانش افزایی ندارند و سال هاست که این انگیزه را در اکثر دانش آموزان از بین برده اند.چند سال پیش در دبیرستان ... یکی از همکاران ارجمند گفت بعد از سی سال جان کندن در آموزش و پرورش اکنون سیاست آموزش وپرورش را درک کرده ام ؛ مسئولین اداره فقط دنبال پراکندگی نمرات ،امضاء پائین صفحه و خلاصه ، دفتر نمره ی کامل و پر می خواهند و دنبال مسایل صوری هستند و می خواهند حق ماموریت شان را بگیرند و اصلا کاری به تدریس ندارند.ایشان در هر حضور و غیاب به تمامی دانش آموزان نمرات قبولی می داد وکلاس را ساکت کرده بی صدا راهی آبدارخانه می شد که در پایان سال از طرف مدیریت آموزش و پرورش ناحیه ... برگ تشویقی به علت صد در صد قبولی دریافت کرد !
همکار دیگری که غیر رشته تدریس می کرد به علت صد در صد قبولی برگ تشویق هایی از طرف مدیریت ناحیه و رئیس سازمان آموزش و پرورش تبریز دریافت کرد.همکار دیگری ردیف های دفتر نمره را به صورت پراکنده با نمرات قبولی پر می کرد و به وقتش تاریخ را درج می کرد ،علاوه بر تشویق اداره از طرف مدیریت مدرسه به رسم تقدیر پیراهنی تقدیم وی شد.به تحقیق وضع سایر مدارس بسیار بدتر از این می باشد.این همکاران محترم زمانی از خالص ترین و زحمتکش ترین نیروها بودند که سیاست آموزش و پرورش کارد را به استخوان آنان رساند و اکنون به اجبار فقط مطیع سیاست آنان هستند که حداقل از طرف مسئولین اداره پاپوشی برای آنها درست نشود ...
علاوه بر مسایل داخلی مدرسه ، آموزش و پرورش با طرح های نامعقولی همچون تدوین کتاب هایی با کیفیت پائین و بدون نظم،وجود نمرات مستمر و نمرات قبولی اجباری برای دانش آموزان در حد صفر به هر روشی،نمرات قبولی اجباری برای تک ماده ها، امتحانات مکرر بعد از خرداد ماه و بعد از شهریور ماه فقط به قصد قبولی ،تبصره های نامعقول قبولی، تجمیع چند کتاب در یک کتاب به خاطر استفاده ی بهتر از تبصره های قبولی ،افزایش زمان تشکیل کلاس های درس به 100 دقیقه که این ،روند انگیزه کشی و تضعیف دانش آموزان را تشدید کرده است .
با افزایش ساعات کار مدارس بدون افزایش ریالی به حقوق معلمان ، حذف حق التدریس به خاطر اقتصاد مقاومتی و فقط برای معلمان ، حذف حق تصحیح اوراق امتحانی و مراقب امتحانات برای دوره ی اول متوسطه وافزایش حقوق ناهماهنگ با تورم در سه چهار سال اخیر که قدرت خرید معلمان را به یک سوم و حتی به یک چهارم کاهش داده است به اضافه ی تشویق های پوچ بسیار نامعقول این روند انگیزه کشی و تضعیف مالی معلمان را نیز تشدید کرده است و به قول معلمان محترم سبزواری یک معلم نه کارانه ی ماهیانه دارد نه اضافه کار ،نه حق مسکن دارد نه حق ایاب وذهاب ، نه حق ماموریت دارد و نه حق شیفت ، نه بن خرید کالا دارد و نه کمک های غیر نقدی ماهیانه ، نه پاداش آخر سال دارد و نه مانند کارکنان زحمت کش بانک ها ، وام های چند ده میلیونی با درصد های پائین و فقط یک پوشه پر از تقدیر نامه، آن هم در جهت تضعیف درسی دانش آموزان دارد.
همان طور که مستحضرید وزیر محترم بهداشت اقتصاد مقاومتی را به استضعاف کشاندن پرستاران نیز تعبیر نکرد.آنان حقوق کارکنان شان را به حق افزایش دادند و اینها ساعات کارشان را به ناحق !
لاله از سوز عطش بنهاده سر بر روی خاک
ابر بی انصاف را بنگر که بر دریا گریست
متاسفانه آموزش و پرورش در رفع این مشکلات با افزایش ساعات کار مدارس گام هایی به عقب برداشته است.نتایج نوبت اول نشان دهنده ی افت نسبت به پارسال خواهد بود و این کاملا به روشنی از هم اکنون مشهود است. البته طبق معمول ممکن است آمارها این مسئله را عکس نشان دهد چون سال هاست که هر مدیری بتواند به هر نحوی اعداد و ارقام واقعی را مخفی کند طوری که کذبش آشکار نشود مدیر نمونه معرفی می شود .
قبلا صداقت ایرانیان به حدی بود که علی (ع) خزانه داران خود را از ایرانیان انتخاب می کرد و قبل از اسلام نیز صداقت ایرانیان زبانزد بود. 300 سرباز اسپارتی که در جنگ تنگه ی ترموپیل به فرماندهی پادشاه خود لئونیداس مقابل خشایارشاه پادشاه ایران مقاومت می کردند ، می دانستند که ایرانیان ملتی هستند راستگو و محال است که برخلاف قول و پیمان خود رفتار نمایند. این نوشته ی جون بارک آمریکایی است که خود آنان به صداقت ایرانیان اذعان داشتند هر چند که در سال های اخیر بعلت ضدیت با ساختن فیلم 300 این حقیقت را تحریف کرده اند. پس چرا آن همه صداقت جای خود را به دروغگویی ، چاپلوسی ، تملق ، و تحریف آمارها داده است . آیا ارزش ها تغییر پیدا کرده اند ؟
چرا طبق فرمایش مقام معظم رهبری که بارها اعلام شده است و اخیرا در نامه ای به آقای جهانگیری اعلام شد مسئولان برای مبارزه با هر نوع فسادی جدی نیستند؟
آیا با تحریف نمرات دانش آموزان ، تحریف آمارها ، اختلاس های چند هزار میلیاردی و فساد های مالی گسترده ، سخنان کذب و عوام فریبانه می توان به شاخص صداقت جهانی که زیبنده ی ایران اسلامی آنهم از نوع شیعه علی (ع ) دست یافت ؟
اکنون تعدادی از معلمان محترم به عوض تحقیق و تولید اندیشه به علت وضعیت اسف بار اقتصادی خود دلال بنگاه شده و به ناچار مشغول قسم خوردن هستند . آیا لطمه به صداقت ، و دانش آموزان وارد نخواهد شد؟
بند 28 ماده 8 قانون تخلفات اداری دادن نمره بر خلاف ضوابط را تخلف محسوب کرده است که این ماده ی 8 در دیوار اکثر مدارس نصب است .
چرا بعضی از مسئولین آموزش وپرورش با تکیه بر برخی از مدیران سود جو اصرار بر این تخلف آشکار دارند ؟
آیا تکیه بر کرسی یک میز شکسته در آموزش و پرورش از کلام پیامبر ( ص ) ارجح تر است که می فرماید هر کس کاری از کارهای کوچک و یا بزرگ این امت را در دست بگیرد و در میان شان عدالت را اجرا نکند خداوند متعال او را به رو ، در آتش خواهد افکند. عدالت هم این است که به هر کارگری به مقدار کار و زحمتش مزد داده شود و به هر دانش آموزی به اندازه معلوماتش نمره داده شود.
آنچه که از این دو مطلب مشخص می شود این است که این نمره دادن بدون ضابطه و تخلف آشکار را نه شرع قبول دارد و نه قانون و در دراز مدت منجر به تضعیف درسی دانش آموزان و تضعیف مالی و در نهایت فلاکت جامعه را به همراه خواهد داشت .
به گزارش تابناک آخرین آمار منتشره از نهادهای اقتصادی بین المللی ، حاکی از آن است که ایران در شاخص فلاکت جهانی در رتبه ی دوم قرار گرفته است که فساد مالی و پنهان بعضی از مسئولان و اختلاس های میلیاردی در این امر نقش عمده ای را دارند که این اختلاس های آشکار و پنهان صدها هزار نفر را به کام فقر فرو می برد و صد البته معلمان محترم را . از رتبه ی دوم شاخص فلاکت جهانی ایران که بگذریم به نظر می رسد داخل ایران نیز معلمان محترم در شاخص فلاکت رتبه ی اول را به خود اختصاص داده اند و به قول رئیس جمهور سابق که در این امر نقش عمده ای داشت دست هایی در کارند که اجازه نمی دهند وضعیت معلمان بهبود یابد .
تضعیف مالی فرهنگیان و تضعیف درسی دانش آموزان در کنار عوامل دیگری مانند افزایش دائم قیمت کالاهای اساسی و به تبع آن کاهش نرخ تورم تا زمان افزایش حقوق کارمندان ، نگرانی های روحی و عصبی جدی را برای فرهنگیان محترم رقم زده است . با این روند آموزش و پرورش افق روشنی برای نسل حال و آینده متصور نیست.
بعضی از مسئولین و بعضی از نمایندگان مجلس منظور رهبر معظم انقلاب را از اقتصاد مقاومتی به استضعاف و به استثمار کشاندن معلمان تعبیر کرده اند .
اگر نیازهای مادی کارکنان تامین شده باشد ، حتی افراد نادرست نیز بهانه ای برای رشوه خواری و خیانت واختلاس نخواهند داشت و در صورتی که دست به چنین کاری بزنند ، در مقابل مسئولین و مردم سرافکنده شده و هیچ توجیهی برای دفاع از خود نخواهند داشت . اما اگر نیازهای مادی آنان تامین نشده باشد، فشار احتیاج آنها را از راه راست منحرف می سازد و روحیه ی امانت داری را در آنان متزلزل می کند و مسئولان نیز حجتی بر آنان نخواهند داشت و اگر این کارکنان معلمان یک مرز و بوم باشند عام و خاص خواهند فهمید که چه بلایی بر سر نسل بعدی می آید .
فرهنگیان محترم از اوایل انقلاب تا کنون صداقت و فداکاری خود را در عرصه هایی همچون حضور در جبهه ها ، راه پیمایی ها ، و انتخابات ، حتی به عنوان عوامل اجرایی ثابت کرده اند ؛ در عوض مسئولین عدم صداقت در گفتار و رفتار خود را دو صد بار در قبال این معلمین فداکار ثابت کرده اند . مگر غیر از اینست که با تکیه بر صداقت ، فداکاری و استفاده از تجربیات معلمین بر این ثروت و قدرت تکیه زده اید. شما که دائم داد از عدالت علی (ع) و عدالت اجتماعی می زنید ، چگونه این همه ظلم آشکار و عمدی را در پیشگاه خداوند متعال توجیه خواهید کرد ؟ آیا این معلم با این فشارها و با این تبعیض های وحشتناک و بی سابقه ، تمرکز تدریس در کلاس را دارد ؟ آیا جناب آقای فضلی خانی با استناد به این دلایل می فرمایند که تنوع و افزایش یادگیری حاصل شده است ؟
در سایت های خبری آمده بود از صدر اعظم آلمان سوال کردند چرا حقوق کارمندان و مهندسان از حقوق معلمان کمتر است جواب داد انتظار دارید به اندازه ی کسانی حقوق بگیرید که شما را تربیت کرده اند ؟ آ یا ادیان دیگر از ما سپاسگزارتر هستند؟
خانمان سوز بود آتش آهی گاهی
ناله ای می شکند پشت سپاهی گاهی
مسئولان ارشد کشور نمی توانند در این مورد اظهار بی اطلاعی کنند ، چون علی (ع) به مسئولان دستور می دهد که تو از نرسیدن به امور جزئی به خاطر سرگرمی به کارهای مهم معذور نیستی . پس فکرت را از از امور ایشان باز مدار و به کارهای کسانی رسیدگی کن که امکان حضور یافتن نزد تورا ندارند . تو آن کسی هستی که آگر در مشرق زمین به کسی ظلم و ستم شود و تو در مغرب زمین باشی در روز قیامت مسئول هستی .
بنابراین دلسوزانه از مسئولان ارشد کشور تقاضا می شود با توجه به فرمایشات ائمه (ع) و با درایت و سعه ی صدر نسبت به حل و فصل مشکلات معیشتی معلمان که ریشه ی اکثر مشکلات است و مشکلات تحمیل شده در اثر عدم تعهد وتخصص بعضی از مسئولان ، عنایت جدی داشته باشند .
فرهنگیان محترم نیز باید در نظر داشته باشند که مطالبه ی حقوق از دست رفته و هر نوع اعتراضی آب به آسیاب دشمن ریختن نیست . یکی از راهکارهای عملی حفظ شان و منزلت معلمان و بی هزینه ترین راه برای مبارزه با ظلم و ستم ، دادن نمرات واقعی دانش آموزان است . بیائید دست در دست هم برای ایرانی آباد ، سر بلند ، قدرتمند و راستگو، در تخلف آشکار این مسئولان که فقط به خاطر منافع مادی وحفظ مدیریت است شریک نباشیم و بدانید پرنده ای که از مترسک بترسد ،از گرسنگی خواهد مرد .
اگر مسئولان به خاطر حفظ ثروت و قدرت خود اصرار دارند که تمام دانش آموزان باید نمره ی قبولی بگیرند بهتر است بخشنامه کنند که دو (2) نمره ی قبولی است تا معلمان را وادار نکنند که بر خلاف شرع و قانون رفتار کنند و نسلی بر خلاف ذات واقعی خود با دروغ و کذب انس پیدا کند.
در پایان معلمان آذربایجان شرقی نیز حمایت خود را از معلمان محترم سبزواری اعلام می کنند و به خاطر مرگ بسیار غم بار و تاسف بار همکار عزیز مان عرض تسلیت برای خانواده ی مرحوم خشخاشی و خانواده ی بزرگ معلمان ایران را دارند .
منبع: سخن معلم
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
بیست و سه هزار امضای الکترونیک معلمان سراسر ایران پای نامه اعتراضی معلم سبزواری به رئیس جمهور