کتاب‌هایی که ارزش خواندن ندارند!

 یزدان سلحشور

این قدر که در مورد مشکلات بازار کتاب، [به قول فردوسی] نشستند و گفتند و برخاستند اهل انجمن، [به قول برو بچ‌های محله ما، نواب]کف ِ ما برید؛ اما آخرش ما ماندیم و نویسندگی و شاعری خودمان و دنبال یک کار ِ آبرومند گشتن، که زن و بچه‌مان، روشان بشود به در و همسایه بگویند مثلاً همسر و پدرمان، پارک‌بان خیابان رودکی‌ست که پدر شعر فارسی‌ست و البته خدای نکرده فکر نکنید که خودش شاعر است یا در ترمینال بیهقی، که پدر داستان‌نویسی ایران است، مجلات ماهانه جدول را توی اتوبوس‌ها می‌فروشد و یک دفعه گمان نبرید که ذلیل‌شده نویسنده است و برای خودش کتاب دارد!

شما الان فکر می‌کنید من دارم شوخی می‌کنم؟جداً؟! حیف که نمی‌توانم اینجا مثل صفحات ِ چت ِ شبکه‌های اجتماعی صورتک بگذارم که شما ببینید که شاعر و نویسنده، برای منفجر شدن، چند اسب ِ بخار توان دارد!

از مشکلات رایج نشر که بگذریم [مثل اینکه اخیراً چند شاعرنما و نویسنده‌نما آمده‌اند چند انتشاراتی‌نما را که کرایه‌ای هم هستند راه انداخته‌اند تا نما به نما جیب جماعت اهل قلم را در لانگ‌شات، مدیوم‌شات، کلوزآپ و اینسرت خالی کنند] می‌رسیم به بحث ِ شیرین ِ کدام سازمان و نهاد، امسال کتاب چه کسی را خرید؟!

علی‌اکبر اشعری مدیر باغ کتاب تهران گفته: «به نظرم زمانی نشر می‌تواند پایدار بماند که به خریدهای دولتی وابسته نباشد، ناشر مخاطب خودش را پیدا کند‌ و کتاب‌ها در تک‌فروشی‌ها به فروش برسند؛ وگرنه خریدهای دولتی مشکلات خاص خود را دارند و اگرهم در این حوزه خریدهایی صورت می‌گیرد بیش‌تر شامل کتاب‌هایی‌ست که ارزش خواندن ندارند و بی‌خود حمایت و خریداری می‌شوند.»

خدا اموات‌ات را رحمت کند برادر! کمی بیشتر از این حرف‌ها بزن، دل ِ ما خنک بشود البته دعا هم کن که انتشاراتی‌ها واقعاً بشوند انتشاراتی نه فقط چاپخانه، تا شاعر و نویسنده، کتابش را از این کتابفروشی به آن کتابفروشی، پنج تا پنج تا نبرد برای فروش.

منبع: روزنامه ایران

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما