به بهانه نمایشگاه نقاشی «باغ انار» در نگارخانه سپنج سبزوار / مبحثی پیرامون ارزش در هنر

نگارخانه سپنج که کمتر از 5 ماه از افتتاح آن می گذرد و تحت نظر حمیدرضا امیری هنرمند نقاش و عکاس سبزواری مدیریت می شود، قرار است در روزهای آینده میزبان دومین نمایشگاه هنری باشد که در از ابتدای راه اندازی در این نگارخانه برپا می شود.

به گزارش مجله تحلیلی اسرارنامه، نمایشگاه نقاشی «باغ انار» که به آثار هنرمند جوان و خوش استعداد سبزواری آقای مرتضی کریمی طلب اختصاص دارد، قرار است از 21 خردادجاری در محل این نگارخانه برپا شود.

مرتضی کریمی طلب به همین مناسبت یادداشتی زیبا درباره ذات هنر را به رشته تحریر درآورده است که در وبسایت نگارخانه سپنج منتشر شده و اسرارنامه در ادامه این یادداشت را بازنشر می کند:

چیز نو ؟ چیز کهنه؟

هنر نو؟ هنرسنتی؟ هیچ کدام ارزشی ندارند. . . مگر ارزشی در میان باشد.

اینکه چیزی به زحمت­اش بیرزد: اینکه احساس دارایی و وجود، انسان را در بر بگیرد و این شدنی نیست مگر چیزی از جنس هستی و وجود، در میان باشد.                                                                             
هنر می­تواند آدمی را از زمان برهاند و به دیدار هستی ببرد. هنر آن چشم­ انداز باکره را رو می­کند. این است که می­ ارزد.

هنر نو یک ابزار است. همانگونه که هنر سنتی. در آثار نمایشگاه از هر دو استفاده شده است. ولی عنصر فرهنگ ایرانی نیز در آن مشهود است. فرهنگی که شاید در حال از راه رسیدن است و شاید برای ساختن، بیشتر به طبیعت و سرشت خود توجه کند.

آثار در فرایندی شتاب زده و روی بستری نسبتاً ناپایدار شکل گرفته، درست مانند صحنه ­ای که از جلوی چشم رد شده، ولی شخص می­ خواهد برگردد و به آن نگاه کند یا آن را ثبت کند.  پس برای آنکه آن­ را از خاطر نبرد، مشقی کرده است. این مشق نیست بلکه مخالفت با آن اخلاقی است که امروزه بر پیشانی خود دارد؛ یعنی هر چیز که زود هضم شود خوب است، چیزی که زود مصرف شود، مناسب طبع ماست.!

اما آثار زمخت و نارس هستند، یا شاید زیادی طبیعی هستند. بیننده باید شکیبا بایستد و منتظر هضم آن بشود. اصل مطلب گذرایی­­ ای است که بیننده باید خوب آن را ببیند. می بایست در حرکت خودانگیخته­ ی خطوط و رنگ­ ها، اشکال و تصاویر نمادین تامل کند و تا آن را ترجمه نکرده به سراغ بعدی نرود.

تقریباً همه ­ی آثار روی موادی نسبتاً بی استفاده کشیده شده­ اند؛ روزنامه، جعبه­ ی شیرینی و شکلات، مقوا، و کارتن و هر آن چیزی که به زودی جزو آشغال به حساب می­ آید. این آینده ­ای است که بی تردید دامن ما را خواهد گرفت، یعنی اینکه هر چیز ارزشمند به خاطر خستگی و شتاب­زدگی ما، بی ارج می­شود.

پس هنرمند زودتر این را به ما نشان می­ دهد. روندی که مصرف گرایی بر همه­ ی ما پیروز می­ شود: زباله و تفاله همه­ ی چیزی است که از دستگاه مصرف باقی می­ ماند.

روی این زباله­ ها که برای تمیز کردن پنجره، یا سوزاندن استفاده می­ شود یکی از ارجمندترین دارایی­ های بشری یعنی هنر قرار دارد. این آینده­ ی هنری است که امروز برای تبلیغات پست­ ترین نیازهای بشر از آن استفاده می­ کنند. بیش از همه وسیله­ ی جذب پول و تسلط.

واژگون این قضیه نقاشی­ هایی است که روی این سطوح ناپایدار به نمایش درآمده و از دغدغه­ های امروز هنرمند یا بشر خبر می­ دهد: طبیعت پاک و ناب، تقدس و مینویت، جامعه، سیاست، اندوه و رنج، شادی و سلامتی، و درهم ریختگی ارزش ­ها. آیا تلویزیون که همه چیز را پرداخت شده ارائه می­ دهد، کاری کرده است جز اینکه همه چیز را از خودش خالی کند؟            

مرتضی کریمی طلب

خرداد 94                                                                                                                                  
                                                                                                 

 

گفتنی است نام مرتضی کریمی طلب پیش از این در فهرست هنرمندان سبزواربزرگ درج شده است. شما گرامیان می توانید برای مطالعه این فهرست به پیوند زیر مراجعه نمایید:

فهرست هنرمندان سبزواربزرگ

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما