به مناسبت فرخنده سالروز امامت با سعادت حجت بن الحسن العسگری آقا امام زمان (عج)  (نوشته شده در پنجشنبه 13 بهمن 1390)

(اللهّم صلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آل ِ مُحَمَّد)

14 معصوم ، 14 ودیعه ی خدا نزد بشر . 12 امام !
علی را چگونه به خاطر می آوری ؟ حسن را و حسین را با چه تصویری تصور می کنی ؟ دیگرامامان را ...؟ در و دیوار کاه گلی ، کوچه های خاکی ، نخلستان ، چاه ... امامی که در کوچه ها قدم می زند به مردم سلام می کند ، می بیند ، می شنود ، صبح و ظهر و شام به مسجد می رود . با مردم گفتگو می کند ، مستقیم در چهره شان می نگرد . می خندد . آه می کشد ، می گرید و .... امام ! در تصور من این است ...
یادت که نرفته ؟! هنوز یک معصوم دیگر در زمین خدا باقی است . یک امام ، مثل همه ی ائمه و امام کسی نیست که در خانه بنشیند ، یقیناً به میان مردم می آید.
تا حالا امام را ، حجت خدا را ، در کوچه ها و خیابان هایمان تصور کرده ای ؟! وقتی توی خیابان قدم می زند ... وقتی از کنار تو  رد می شود ... وقتی شب ها توی کوچه های شهرمان راه می رود و یک به یک به خانه ها سرمی زند و از احوالشان آگاه می شود ... امام را در این حال تصور کرده ای ؟
چه قدر توان آن را داری که بایستی و خیره در چشمان امامت بنگری ؟! خودت را معرفی کنی و او بگوید : می شناسمت ، تو را بارها دیده ام ...!
چه قدر آماده ای که بگویی من پیرو توام ؟
حواست هست ؟ امام تو همین جاست . توی شلوغی همین بازرها و رد رفت و آمد همین خیابان ها ... امام تو ، امام من ، امام ما این آخرین امام معصوم یک گوشه ننشسته در انتظار موعد ! یا مثلاً در عرش ! یا بهشت  ! درخوشی و آسایش تا وقتی که زمان قیام فرا برسد...
نه ...!
امام همین جاست ! اصلاً وظیفه امام این است که در کنار ما باشد ... همین جاست ... می بیند و رنج می کشد ، هر روز و هر شب برای ما دست به دعا بر می دارد و آسوده نمی خوابد ! و حتی یارانش را یاری می دهد . آسوده نمی خوابد ... رنج می کشد .... چند بار خواسته ای از رنج امامت کم کنی ؟

این که دست به دعا برداری و بخواهی که بیاید خوب اس ، او آماده قیام است ، هرلحظه ، اما ... اما این آن چیزی نیست که باید باشد....
این که ما در فقر و فلاکت دست و پا بزنیم ، در عقب ماندگی به سرببریم ، از مشکلات اخلاقی خود و دیگران در رنج باشیم ، در علم از دیگران عقب باشیم ... و دل خوش کنیم به آمدن منجی ! این خلاف آن است که خداوند وعده داده !
می دانی چه می گویم ؟!
خداوند وعده ی پیروزی حق را بر باطل داده و آن طور مقرر فرموده که دین او ، که حق است ، پیروز باشد .
دین چیست ؟ راهی که خدا برای سعادت بشر قرار داده ...اگر من و تو مسلمانیم پس باید طبق وعده ی خدا پیروز باشیم ، باید از دیگران که دین ندارند ، یک سر و گردن بالاتر باشیم ! و گرنه دین به چه درد می خورد ؟ این می شود پارتی بازی ! اینکه بعضی با تلاش خود به جایی برسند و ما ، منتظر یک منجی ! که ما را از رنج و سختی و عقب ماندگی بیرون آورد . این یعنی ضعف مسلمانان .
و شوربختانه گاهی این ضعف مسلمانی ما از جانب دیگران به ضعف اسلام ترجمه شود!
آیا اسلام به عنوان کامل ترین دین و راه درست برای بشر ناقص است ؟! هرگز!
بعضی گمان می کنند اسلام راستین حالا نیست و با ظهور امام زمان اسلام راستین هم تحقق می یابد . نه ! همین حالا هست ، به خدا که هست ...کو عمل کننده ای که بگوید من عمل کردم و نتیجه ندیدم ؟!
ما باید خودمان به آمادگی کامل رسیده باشیم ، آن وقت امام را بخوانیم برای قیام ! و گرنه می شویم عین همان کوفه ای که امام حسین را به یاری می خواند ، اما ...
پس حواسمان باشد !
تو هر روز از کنار او رد می شوی

نویسنده : رها دختری از تبار سربداران

(اللهّم صلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آل ِ مُحَمَّد)