نگاهی به خدمات دکتر غنی به عرصه پزشکی و درمانی دیار سربداران
دکتر قاسم غنی ادیب ، پزشک و سیاستمدار برجسته معاصر ایران است که در سبزوار شهر دانشوران بیدار زاده شد و در مدت حیات حرفه ایش خدمات زیادی به عرصه بهداشت و درمان شهر زادگاهش و البته خدمات پزشکی ، فرهنگی و ادبی زیادی به ایران اسلامی کرد.
یکی از خدمات ارزنده غنی ، احداث اولین بیمارستان نوین خراسان طبق استانداردهای روز علم پزشکی در دارالمومنین سبزوار بود.
به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه ، غنی در این کار خیر و عام المنفعه تنها نبوده است ، بلکه سالارحشمت یکی از ثروتمندان خیر و نیک اندیش سبزوار در آن سال ها نیز به لحاظ مالی به ساخت این اولین مرکز مدرن بهداشتی و درمانی خراسان بزرگ یاری رسانیده است.
پروفسور رضا که خود از چهره های برجسته علمی معاصر ایران است ، در وبسایت ایران بوم که یک وبسایت تخصصی در حوزه تاریخ و فرهنگ ایران زمین است ، چگونگی تصمیم دکتر غنی برای کمک به ارتقاء سطح بهداشتی ودرمانی سبزوار و ساخت بیمارستانی در این شهر را توصیف کرده است
اسرارنامه در ادامه به انتشار این مطلب می پردازد:
دکتر غنی به روایت پرفسور رضا - پزشکی ادیب از سبزوار
قاسم غنی در سال 1310 هـ .ق/ مارس 1893م در سبزوار به دنیا آمد و در سال 1952 در امریکا وفات یافت.قاسم غنی در خردسالی در مکتبخانههای قدیم شروع به سوادآموزی میکند.
در آن زمان مدرسه با نظام جدید در سبزوار وجود نداشت. او را در 14 سالگی به تهران میبرند که برای نخستین بار به جای مکتبخانه در مدرسهای تحصیل کند.غنی پس از سه سال دانشآموزی در تهران در 1913، از راه سبزوار به بیروت میرود.
در پاییز 1919 پس از گرفتن درجة دکتری پزشکی از کالج امریکایی بیروت به سبزوار بازمیگردد، که به مردم محروم زادگاه خود کمک کند. او در یادداشتهایش مینویسد:
در اوایل ورودم به سبزوار (پاییز 1919) اپیدمی انفلوانزای شدیدی شایع شد. مردم از هر گوشه به سراغ من میآمدند و طوری میشد که روزی شاید 18 ساعت در دوندگی کارهای طبابت بودم ... در این گرفتاری این احساس برایم آمد که بالاخره من سبزواری هستم و یکی از ابنای همین شهر بدبخت قرون وسطایی بدون طبیب و بدون دوا. من نان و آب همین شهر را خورده و بزرگ شده و بعد پول همین شهر را به خارج برده، درسی خواندهام. دین من است که در همین شهر بمانم و حق مردم را به هر اندازه مقدور باشد ادا کنم.
هر کس در عمرش دقایق روحانیت و معنویتی داشته است که عواطف و احساسات عالیه بشری در آن دقایق بر او حکمفرما بوده است. من آرزو میکنم که کاش آن دقایق و آن تنبه روحانی و معنوی هر روز تکرار میشد. این تصمیم را یعنی اقامت در سبزوار و طبابت و پرستاری همشهریان بینوای خود را با روحانیت و صفایی گرفتم که خاطرهاش هیچ وقت فراموش نخواهد شد و در دفتر عمرم یکی از صفحات باارزشی محسوب است. ( سیروس غنی، یادداشتهای دکتر قاسم غنی، ج1، انتشارات زوار، تهران 1367، ص189.)
دولتها و مردم کشورهای پیشرفته، صد سال پیش، از وضع زندگانی مردم ایران و کشورهای جهان سوم به کلی بیخبر بودند. یعنی دردها و رنجهای مردم آن کشورها را حس نمیکردند. حتی امروز هم در عصر انفورماتیک میبینیم که مردم کشور بزرگ آمریکا از فرهنگ مردم افغانستان و عراق اطلاع کافی نداشتهاند و ندارند. نمونهای از مشکلات مردم جهان سوم را در یادداشتهای دکتر غنی میخوانیم.
دکتر غنی میخواهد در سبزوار طبابت کند و به درد مردم برسد. اما در سبزوار بیمارستان وجود ندارد، ابزار مقدماتی طبابت در دست نیست. البته جوان پزشک 26 ساله میتوانست در بیروت یا پاریس بماند و به اصطلاح زندگانی آسودهای داشته باشد. به گمان من کشش فرهنگی ایران باعث میشود که بتواند سدها را از میان بردارد. مینویسد: خانهای در بیرون شهر سبزوار خریداری شد، اسباب جراحی مختصری از دکتر هوفمان آمریکایی که از مشهد به هندوستان میرفت خریدم و یک مشت دیگهای حلبی و غیره، یعنی از آهن سفید، در همان سبزوار برای تعقیم اسباب و جوشاندن پارچهها تهیه شد. جماعتی از جوانان سبزواری را برای پرستاری تربیت کردم. عطارهای قدیمی را جمع نموده، یک دوره شیمی عملی که به درد دوافروش بخورد به آنها تدریس کردم. از قبیل تهیه دواها و جوشانده و تقطیر و حل و غیره و کیفیت نگاهداری سمومات و نگاهداری نسخه و سواد آن و نمرهگذاری ... خودم میرفتم به دکانهای آنها سر میزدم ....
منبع : ایران بوم
کوچه پس کوچه پیوندها
کلیک کنید:
آشنایی با اولین کارشناس پرستاری شهرستان سبزوار در بیمارستان تاریخی حشمتیه