رويش‌ها را تقويت کنيم/ کار، پشتکار و ابتکار؛ رمز پيشرفت سبزوار

برای مطالعه قسمت قبلی این مقاله هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.
 
ادامه مقاله ...
 
و اما چند نکته ضروري براي ادامه مسير رويش ها:
 
1- هر فعاليتي (بويژه کارهاي علمي و فرهنگي) در صورتي موفق و اثربخش خواهد بود که استمرار داشته باشد. اين رويش ها هنوز در آغاز راهند؛‌ پس بايد حوصله کرد و صبور بود. 
 
2- اين رويش ها به هيچ وجه نبايد سياسي و گرفتار حاشيه ها شوند. حاشيه براي اين مجموعه ها سم مهلک است. گرفتار حاشيه ها شدن هم انحراف است و هم مرگ اين مجموعه ها را در پي خواهد داشت. اين رويش ها اگر مي خواهند بپايند و کارشان اثرگذار باشد به هيچ وجه نبايد جناحي و يا گرفتار حاشيه ها شوند. حاشيه رفتن آنها هم به مردم و هم به شهر ضربه مي زند. حتي ممکن است کساني عمدا يا سهوا براي اين افراد و مجموعه ها حاشيه ايجاد کنند بنابراين اين مجموعه خيلي بايد هوشيار باشند که ناخواسته در اين فضا نلغزند. 
رويش ها به جاي اين که گرفتار حاشيه ها شوند بايد تلاش کنند که در حوزه تخصصي خودشان حرفه اي شوند. به اندازه اي حرفه اي شوند که در سطح ملي و کشوري حرفي براي گفتن داشته باشند.  
 
3- کار، پشتکار و ابتکار؛ اين بايد شعار همه اين رويش ها و مجموعه ها باشد. و روشن است که سبزوار تنها به دست فرزندانش پيشرفت خواهد کرد. 
 
4- با فضا و امکانات کنوني، جا براي کار کردن خيلي گسترده است. راه‌هاي نرفته و کارهاي نکرده در هر حوزه اي بسيار است، بنابراين نيازي به حذف ديگر افراد و مجموعه ها نيست. کسي که سعي در حذف فرد يا مجموعه ديگري را دارد نه تنها توانايي و نفوذ خود را ثابت نمي کند بلکه ضعف و عجز خود را فرياد مي زند. چنين کسي با زبان بي زباني مي گويد: چون نمي توانم مثل فلان مجموعه کار کنم، نمي خواهم او هم باشد. چقدر بچه گانه و بي معناست برخي حسادت ها،‌ دعواها و رقابت هايي که گاهي بين نهادها يا مسئولان و افراد مي بينم، مثلا بين دو نماينده. گاهي مشاهده مي کنيم که فعاليتي انجام شده و کاري صورت گرفته است؛ هر کس سعي اين کار را به خودش نسبت دهد و به اسم خودش ثبت کند. البته اين گونه حرکات و سکنات بيشتر دستپخت به اصطلاح اطرافيان و حاميان است که معمولا براي چاپلوسي هم چنين کارهايي مي کنند. به هر حال چنين روحيه ها و حرکاتي نشانه رشد نيافتگي و نداشتن بلوغ فکري و روحي اين افراد است. 
 
5- اختلاف سليقه ها و تفاوت ديدگاه ها طبيعي است. بايد تحمل سليقه ها و نظرات مخالف را داشته باشيم و احترام بگذاريم. رشد و پيشرفت، تنها در سايه همين تفاوت ديدگاه ها و نقد و انتقادها حاصل مي شود. ما هميشه از افراط و تفريط آسيب ديديم. هيچ کس با افراط و تفريط به جايي نرسيده و ما هم نخواهيم رسيد. 
 
6- اخلاق و قانون بايد چارچوب کاري و فعاليت اين مجموعه ها باشد. 
 
7- رويش ها و مجموعه ها بايد استقلال و شخصيت ويژه خود را حفظ کنند. نبايد به افراد يا نهادهاي خاصي وابسته شوند. اساسا از جمله عوامل موفقيت اين مجموعه ها، مردمي و مستقل بودن آنهاست. البته مستقل بودن به معناي تعامل نداشتن با مجموعه هاي ديگر و يا نهادهاي رسمي و دولتي نيست. همه اين مجموعه مي توانند و بايد بايد مجموعه ها و نهادي رسمي همفکري، همکاري و تعامل داشته باشند. اتفاقا موفقيت و پيشرفت شهرستان در گرو همين تعاملات و همکاري هاست. همکاري و تعامل هم از موازي کاري جلوگيري مي کند و هم کيفيت فعاليت ها و برنامه ها را بالا مي برد. همکاري اين مجموعه ها موجب هم افزايي خواهد شد. 
 
8- "پيشرفت سبزوار" بايد نيت و فصل مشترک همه افراد، نهادها،‌تشکل ها، انجمن هاي دولتي و غير دولتي باشد. اگر واقعا نيت اين باشد قطعا همه مجموعه مي توانند با هم و در کنار هم کار کنند. 
 
9- علاوه بر بي خبري و غفلت مديريت شهري در دو سه دهه، کوتاهي و پيگيري نکردن از مهم ترين عوامل عملي نشدن طرح هاي شهرستان بوده است. لازم نيست به دو سه دهه پيش برگرديم، اگر طرح ها و پيشنهادهايي که خود مسئولان در همين دو سه سال گذشته ارائه داده اند بشماريم چند برگه سياه مي شود اما تقريبا هيچ کدام از آنها اجرايي نشده است. طرح دادن در مصاحبه ها و سخنراني ها ساده است اما به نتيجه رساندن آن خيلي سخت است. مسئولان شهري چند طرح را به نتيجه رسانده اند؟ اگر طرح هاي ارائه شده و طرح هاي عملي شده را در دو ستون در کنار هم بنويسيم به تفاوت آنها پي خواهيم برد. نيازي به شمردن آنها نيست، مسئولان و ما آنها را مي دانيم. همه طرح ها براي منطقه و شهرستان خوب و ضروري هستند اما حيف که اجرايي نمي شوند. روشن است که طرح، خود به خود عملي نمي شود، بايد شبانه روزي آن را پيگيري و بلکه دوندگي کرد. گويا مسئولان و مديريت شهري منتظر نشسته اند تا بسته پولي از آسمان بيفتد و يا کسي از در وارد شود و يک گوني پول براي ساختن فلان طرح تقديم آقايان کند. از اين خبرها نيست. اعتبار و بودجه، گرفتني است، کسي دو دستي به شما "اعتبار" تقديم نمي کند. براي عملي شدن اين طرح هاي خوب و ضروري بايد دوندگي کرد. اين را براي نهادها و مسئولان دولتي نمي گويم آن ها کندتر و بي خيال تر از اين حرف ها هستند. اينها را به عنوان تجربيات تلخ گذشته براي رويش ها و مجموعه هاي تازه روئيده مي گويم تا عبرت بگيرند. اين مجموعه ها بايد گذشته را چراغ راه آينده کاري خود کنند و بدانند که با نشستن و دست روي دست گذاشتن هيچ اتفاقي نمي افتد. اگر مي خواهند کاري کنند و در حوزه خودشان موفق باشند بايد به شکل خستگي ناپذيري دوندگي و سماجت کنند. بدون دوندگي و سماجت هيچ کاري به نتيجه نمي رسد، حتي اگر لازم باشد بايد براي طرحي يا کاري چند سال سماجت و دوندگي کرد.   
 
10- اين مجموعه ها ممکن است در مسيرشان خطا يا شکستي داشته باشند. اشتباه و شکست طبيعي و جزئي از کار است؛ مهم آن است که در مسير حرفه اي و اهداف شان حرکت کنند. اين خطاها و شکست ها نبايد بهانه اي براي توقف يا تعطيلي اين مجموعه ها و به عبارتي از ريشه کندن اين رويش ها باشد. مگر مسئولان محترم اشتباه نکردند و يا نمي کنند؟ مسئولان که سالها تجربه دارند هنوز هم کم اشتباه نمي کنند؟ مهم تر آن که از اين شکست ها تجربه بياموزيم و اين افت و خيزها را چراغ راه ادامه مسير خود قرار دهيم.  
 
11- توجه و حمايت از اين رويش ها موجب ماندگاري آنها در شهرستان مي شود. همه مي دانيم که در دو سه دهه اخير بسياري از نخبگان و برگزيدگان علمي، هنري، اقتصادي و اجتماعي به خاطر همين بي مهري ها، کوتاهي ها و غفلت ها از شهرستان مهاجرت کردند و راهي ديار غربت شدند. همه ما در تهران، مشهد، اصفهان و برخي شهرهاي ديگر به سبزواری هایی برخورديم که در حوزه هاي مختلف مشغول کارند و اتفاقا در زمينه کاري خود هم بسيار موفقند. کافي است چند دقيقه با آنها گپ بزنيد تا بفهميد که چه دل پردردي از همين بي مهري ها و کوتاهي ها دارند. اگر اندک توجه و حمايتي از آنها مي شد قطعا مجبور نمي شدند که در اين طرف و آن طرف پراکنده و آواره شوند. همه آنها دوست دارند براي شهر و ديارشان کاري بکنند. کافي است يک قدم از اين طرف برداشته شود تا آنها چندين قدم جلو بيايند. هنر مسئولان و مديريت شهري آن است که اين افراد را جذب کنند و اگر چنين عرضه اي ندارند لااقل کاري کنند که آنها مجبور به ترک زادگاه شان نشوند. اين حمايت ها و توجه ها در حکم پيشگيري است، چون کسي که رفت بازگرداندنش بسيار سخت تر است. جالب آنجاست که اين رويش ها و نهال ها معمولا توقع زيادي از مسئولان و نهادهای دولتي و رسمي ندارند، به اندک توجهي دل خوشند و با اندک حمايتي دلگرم مي شوند. مسئولان بايد بدانند که براي رشد و پيشرفت هر شهري،‌ هيچ کس دلسوزتر از فرزندان آن شهر نيست. همچنين بدانند که هيچ شهر و منطقه اي بدون حضور و تلاش فرزندان، نخبگان و برگزيدگانش پيشرفت نخواهد کرد.   
 
12- خلاصه اين که: بايد اين رويش ها را تقويت و حمايت کرد. اگر تقويت نمي کنيم، هواي‌شان را داشته باشيم. اگر هواي شان را نداريم، موانع را از سر راه شان برداريم. و اگر موانع را هم برنمي داريم لااقل در مسيرشان سنگ‌اندازي نکنيم. رويش ها نعمتند، بي توجهي به آنها کفران نعمت است و کفران نعمت، نعمت را از دست مان بيرون مي کند. اين رويش ها و نهال هاي شاداب و بارور، چندان چشم به کمک مسئولان و نهادهاي دولتي و رسمي ندارند اما بي توجهي به آنها نمره منفي بزرگي در کارنامه کاري نهادها و مديريت شهري خواهد بود. اين رويش ها و نهال ها با اندک توجهي به درخت تناوري تبديل مي شوند که فايده هاي زيادي براي منطقه، شهر و مردم خواهند داشت. 
_______

این مطلب از سوی نویسنده، برای انتشار در نشریه ستاره شرق نیز ارسال شده است.

برای مطالعه نوشته های بیشتر به قلم علی نورآبادی هم اکنون روی اینجا کلیک کنید.

 

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما