لغت نامه سبزواری (ت)

برای مطالعه سایر واژگان لهجه سبزواری هم اکنون روی اینجا کلیک کنید

تاو بخار(tov bakhar )= بچرخ (فعل امری )

تاو اِفتیَه (tov eftiya)= پیچیده شده

تفد (tafda) = تافتون [1]

تِرخت وترومبُو(terekhto tromboo) = کنایه از صاف ایستادن یا نشستن

تِرزو بِرز(terzo berz)= زرنگ

تز(tez) = تندوتیز

تِر وُ تِر[3] (terroter) = حرف اضافه. حرف بی ارزش. سخنی که ارزش شنیدن ندارد.

تِن بِلی (tenbeli)= سینی بزرگ

تِن بو (tenboo)= شلوار(بیشتر برای بیژامه کاربرد دارد ) (به معنای تن بان ،محافظ تن )

تُنُک (tonok )=پهن کردن

تُنگلی ((tonghily = تنگ کوچک

تونوکه (tonoka) = شُرت[2]

توی ((tooy= خامه روی شیر (سر شیر )

تیارت (teyart) = تئاتر

تیت (teet )= توت

تی خیل تی خیل  (tekhil tekhil)= نرم یا به چیزی که ریش ریش شده باشد گفته می شود

تیف (teef)= آب دهان

گرد آورنده :

ربابه معماری

فاطمه خرم پور

امید برومندی

 

دوستانی که تا کنون در تکمیل این فهرست با اسرارنامه همکاری کرده اند:

1-محمد رضا جلینی

2- فهیمه برآبادی  (4مهر96)    

3- مهدی مسکنی (26بهمن98)

4- ...           

نظرت را بنویس
comments

فهیمه برابادی

تزtezیعنی تندوتیز

فهیمه برابادی

تونوکه(tonoka) یعنی شورت

حسن خادمی

تیت= توت تمون= شلوار تاو خردن= تاب خوردن هر سه در زبان لری کاربرد دارد

محمدرضا جلینی

تفد _ تافتون تممو _زیر شلواری
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما