حقی که فرو گذاشته شد
محمود فتح الهی
روز قبل مطلبی به قلم نگارنده با عنوان "آقایان نماینده فرصت تاریخی را دریابید" در پایگاه خبری اسرارنامه منتشر شد که بازخورد فراوانی نزد مخاطبین و اصحاب رسانه داشت و البته به زعم برخی از مخاطبین فهیم شهر زیبا و فرهنگ دوستمان، نیشابور نه به اصل مطلب بلکه به نقشۀ پیشنهادی، تعریضی داشتند که چرا سهوا یا عمدا تصویر شهر فیروزه در استان پیشنهادی خراسان غربی درج شده است. لذا باید اذعان داشت که بحث مطروحه مربوط به حقی است که از مردم محروم خراسان غربی فروگرفته شده و مغفول مانده است و نه اینکه کدام شهر در کدام تقسیم بندی جای گیرد. صد البته همگان نیک واقفند که خطۀ نیشابور و هم دیار سبزوار به نسبت جایگاه خود، استحقاق بسیار بیشتری دارند که متاسفانه از آن بازداشته شدهاند و باید با تلاش و اتحاد بیش از پیش برای حصول به آن اهتمام ورزید.
اینک به فراخور اهمیت موضوع و نوع نگاه عزیزان نیشابوری که در زیر مطلب، پیام گذاشتهاند، نویسندة را بر آن داشت تا این نوشتار را نه از باب مقایسه، بلکه از منظر آنچه اکنون سبزوار بدان استحقاق دارد به اجمال بیان کند: اولا آیا سبزوار و تمامی شهرهای مستقر در خراسان غربی، حقی برای استان شدن دارند؟ با سنجش برخی استانهای کشور و حتی برخی کشورها، خواستۀ اهالی خراسان غربی امری به حق و شایسته است و به درستی نماینده محترم دیار سربداران جناب آقای دکتر عنابستانی که در شهر سبزوار و در جمع اهالی توسعه از ارتقای منطقه به استان خراسان غربی سخن گفتند نه تنها پوچ و تبلیغاتی و بیجا نبوده است بلکه برای جلوگیری عدم برخورداری مفرط بیان شده است. از این رو عکس العمل خانم چنارانی نماینده محترم نیشابور که به سرعت برآشفته شده و در صفحه اینستاگرامی خود با ادبیاتی ناشایست مخالفت خود را با صحبت های دکتر عنابستانی در خصوص ایجاد خراسان غربی اعلام و در امور شهرهای غرب خراسان آشکارا دخالت کردهاند، سنجیده و روا نبود.
خانم چنارانی نماینده مجلس شورای جمهوری اسلامی ایران باید بداند از چند جهت نوع ادبیات ایشان، بسیار سخیف و خارج از منطق است نخست آنکه ایشان در جایگاه مادر، همسر و بالاتر از همۀ اینها یک زن متخلق به آداب اسلامی حکم میکند ادبیات محترمانهای داشته باشند. دوم اینکه از طیف فرهیخته فرهنگی هستند و آخر اینکه وی نماینده شهری ست که ادیب پروران بزرگی را چون عمر خیام، شیخ بزرگ عطار و مشکاتی در خود جای داده است. بنابراین بهتر است پایه میکروفنها را زمین بگذاریم و از در منطق سخن بگوییم البته اگر خود را محق میدانیم.
به هر حال در این اندک نوشتار سعی میشود خیلی خلاصه گوشهای از توانمندیهای شهرهای غرب خراسان را بررسی اجمالی داشته باشیم.
بررسی توانمندیهای سبزوار بزرگ در ایجاد خراسان غربی
حوزههای مورد نظر:
"الف:حوزه جغرافیاییسیاسی، ب: حوزه اقتصادیبازرگانی، ج: حوزه صنعتی، د:حوزه تاریخیفرهنگی "
"
- موقعیت جغرافیایی
یکی از شاخصههای بارز و برتری هر منطقه برای استان شدن موقعیت جغرافیایی شهرستان است که شامل چند پارامتر بوده و یادآوری آن خارج از لطف نیست.
*اولین پارامتر حد فاصل شهرستان مورد نظر با مرکز استان میباشد.
موقعیت سبزوار در این خصوص قابل قبول است و از جهتی اولویت دارد چرا که از تهران تا مشهد به فاصله تقریبا هزار کیلومتر بجز سمنان که چسبیده به پایتخت است این منطقه فاقد مرکز استان میباشد.
*دومین پارامتر راههای دسترسی به مرکز استان جدید است.
در این خصوص شهر سبزوار یکی از معدود شهرهای چند راهی کشور است که در چهارراه ترانزیت و کریدور شمال شرق کشور قرار دارد و تقریبا به تمامی مراکز مهم کشوری دسترسی آسان دارد.
*پارامتر بعدی حد فاصل با مرزها به عنوان پشتیبان و حافظ امنیت میباشد.
در این خصوص هم سبزوار در بهترین موقعیت جغرافیایی با مرزهای شمال شرق و شرق قرار دارد که به همین دلیل فرودگاه و یکی از پایگاههای شکاری کشور در این منطقه قدمتی صد ساله دارد. در این خصوص هم هیچ شهرستانی در شرق کشور موقعیت سبزوار را ندارند.
*پارامتر بعدی قرارگیری مرکز استان در بین شهرستانهای پیرامونی است.
با ایجاد استان خراسان غربی به مرکزیت سبزوار دسترسی شهرستانهای پیرامون در بهترین وضعیت خواهد بود.
وجود زیر ساختهای حمل و نقل یکی از پارامترهای مهم مرکز استان است.
همانطور که آمد سبزوار در کریدور شمال به جنوب و غرب به شرق تقریبا پنج راهه شمال شرق کشور می باشد.
در خصوص حمل و نقل هوایی فرودگاه سبزوار قدمتی صد ساله دارد و در حال حاضر تنها فرودگاه فعال استان خراسان رضوی بعد از مشهد می باشد.
در حوزه راه آهن، شهر سبزوار با فاصله چهل کیلومتر در مسیر راه آهن شرق و غرب قرار داشته و در حال حاضر با اجرایی شدن راه آهن شمال به جنوب در شمال شرق کشور که محدوده مسیر سلطان آباد به سبزوار در فاز یک در مراحل بهره برداری میباشد.
در حوزه گاز سبزوار در مسیر خط لوله مهم 48 اینچ بوده که از سبزوار به شمال و جنوب شمال شرق کشور انشعاب گرفته شده است.
- حوزه اقتصادیبازرگانی
کشور ایران به واسطه پل ارتباطی دنیای شرق (چین) و غرب (اروپا) موقعیت ترانزیت و تجارت را از قدیم ایفا میکرده است.
در این راستا سبزوار نیز بواسطه قرارگیری در کنار دشت کویر در جنوب و ارتفاعات البرز در شمال این منطقه به مثابه دهلیز شرق به غرب ایران از قدیم محل عبور و مرور مهمترین مسیرهای مواصلاتی بوده است و همواره ویژگی بارز سبزوار جایگاه ممتاز تجاری بازرگانی بوده و از قدیم به بار انداز معروف و معرف بوده است.
وجود بیش از شصت کاروانسرای فعال و تجار بین المللی و منطقه ویژه اقتصادی و سپرده های بانکی بالا در امر تجارت همگی نشان از موقعیت ممتاز اقتصادی مردمان این خطه ایران عزیزمان دارد.
و در نهایت وجود راهآهن و فرودگاه که در بالا مختصر مطرح شد در کنار منطقه ویژه اقتصادی که در مراحل پایانی راه اندازی می باشد با مساحت 1200 هکتار می تواند مجدد، سبزوار را به بارشکن شمال شرق کشور تبدیل کند.
- حوزه صنعتی
در خصوص صنایع مادر در استان خراسان غربی تنها به آمار آنها پرداخته خواهد شد. که در اذهان برخی خطور نکند که استان خراسان غربی فقط در حوزه بازرگانی حرف برای گفتن دارد با اشاره به اسامی کارخانه هایی که فقط در حوزه فعلی سبزوار بزرگ می باشد نشان از این دارد که در حال حاضر این منطقه در وضعیتی بالاتر از خیلی از مراکز استان فعلی است.
کارخانه جمکو ، کارخانه فولاد، کارخانه سیمان لار، کارخانه سیمان جوین، کارخانه فروکروم، کارخانه قند، کارخانه اسید سیتریک و حداقل چهار صد کارخانه کوچک و بزرگ در شش شهرک صنعتی شهرستان های سبزوار بزرگ قرار دارند.
کدام یک از شهرستان های مدعی استان شدن و یا حتی برخی استان های کشور این حجم کارخانه در خود جای داده است؟
- حوزه تاریخیفرهنگی
فقط در این حوزه تاریخی بنده یک مقایسه بین شهر سبزوار و نیشابور می کنم آن هم به شرط اینکه خانم چنارانی نماینده محترم نیشابور به خود میکروفن رجوع کنند و بنده را ارشاد بفرمایند.
سبزوار در حوزه تاریخیفرهنگی ید طولایی دارد که به گفته دکتر عمران گاراژیان باستان شناس نیشابوری که در محوطه باستانی معروف به تپه دامغانی شهر سبزوار به کاوش پرداخته عنوان داشته است " با توجه به داده های بدست آمده در این محوطه تنها با 15 گمانه آثار بدست آمده نشان از روابط فرهنگی گسترده مردمان این سامان با آسیای مرکزی و آذین تپه در جنوب غرب ترکمنستان و نمازگاه در این کشور می رساند و زندگی در این منطقه را به شش هزار سال مستمر تا این مرحله از کاوش مختصر خود تایید نموده است.
در حوزه فرهنگ اغراق نخواهیم گفت اگر سبزوار بزرگ را مولود بزرگانی بدانیم که در تمام حوزه های علمی و ادبی و اجتماعی و سیاسی ... سرآمد بوده و هستند که کمتر مرکز استان یا حتی استانی توانایی هماوردی با این جمیع بزرگان داشته باشند.
حاج ملاهادی سبزواری، ابوالفضل بیهقی ، ابوالحسن زید بیهقی، کاشفی واعظ سبزواری، خاندان خواجه نظام الملک، خاندان خواجه عطالملک جوینی، امام الحرمین جوینی، امیر شاهی سبزواری، هلالی جغتایی، محقق سبزواری، آیت الله العظمی سبزواری، استاد محمد تقی شریعتی، دکتر علی شریعتی، محمود دولت آبادی، دکتر علوی مقدم، پرفسور سید حسن امین و ....که هر کدام یک جهانی هستند که در گوشه ای خرامیدند.
اما تاریخ ایران مملو است از فراز و نشیب های بسیار که گاه و بیگاه هویت ایران عزیزمان در خطر بوده است و در معرض تاراج فرهنگ بیگانگان قرار میگرفته است که در این میان این مردمان این خطه بودند که پیشگامان جان بر کف بودند.
از اولین قیام بر علیه اعراب اموی با رهبری یحیی بن زید تا اینکه سبزوار اولین پایگاه پایداری شیعیان ایران در شرق بود. از اولین مترجم نهج البلاغه گرفته تا بزرگترین حرکت مردمی درخاورمیانه و اخراج مغولان از ایران با نام پرافتخار و سربلند سربداران تا شهدای مشروطه و نیز نقش بی بدیل و بلند سبزواری در خط شکنی هشت سال دفاع مقدس و تقدیم بیش از 1600 شهید و ...
همچنین در سبزوار اولین مدارس خصوصی ایران با بیش از هزار و دویست سال قدمت هنوز قدیمیترین مدرسه ایران، مدرسه فخریه واقع در خیابان بیهق با افتخار پا برجاست.
بانی مدارس نظامیه در ایران و جهان اسلام توسط همشهری و وزیر با کفایت ایران زمین خواجه نظام الملک بر پا گردید.
اما در مبحث دانشگاهی خیلی حرف برای گفتن داریم. سبزوار شهر دانشگاهی است که قدمتی بیش از شصت سال میرسد و امروز یکی از مراکز مهم دانشگاهی ایران بوده است و دانشگاه حکیم سبزواری این شهرستان از بسیاری از دانشگاههای مرکز استان معتبرتر می باشد... .
اما در حوزه تاریخی که همیشه نیشابوریها مدعی قدمت تاریخی چند صد هزار ساله داشته و دارند. که سخن به گزاف نگفته اند و ما سبزواری ها افتخار میکنیم که شهری چون نیشابور قلمدانان مرصع کنار سبزوار قرار گرفته است چرا که قدما همواره گفته اند که همنشینی با بزرگان بزرگ خواهید شد. در خصوص مختصر تاریخ نیشابور از خود هیچ نمی گویم و فقط به دو کتاب اشاره میکنم که نشان می دهد نیشابور شهری بوده است که در زمان عباسیان به اوج می رسند.
در کتاب نیشابور شهر فیروزه به قلم گرایلی در خصوص بنای نیشابور روایت های بسیاری مطرح شده و قدمت این شهر را به حضرت آدم رساندند!!!!! ولی در صفحه 5 این کتاب آمده:
گر چه صورتی دیگر هم هست و آن این که نیشابور را ترکیبی از نه شاپور دانسته " نه " را در واژه نامه ها به معنی ده گرفته و نه شاپور را ده شاپور گفته اند. ده ای که توسط شاپور بنا شده است. شاپور پادشاه ساسانیان
اما " در کتاب فرهنگ و تمدن اسلامی : نیشابور از اسلام تا حمله مغول / چارلز کیرل ویلکینسون، مترجم نسرین احمدیان شالچی، مجله مشکوه تابستان 1380 " آمده که:
چارلز ویلکینسون سرپرست نخستین گروهی بود که در نیشابور اقدام به حفاری در محوطه های باستانی کردند او با دستیاری جوزف او پتن و والتر هاوزر از سوی موزه هنر متروپولتین به نیشابور اعزام شدند. آنان از سال 1935م / 1314ش تا 1940م / 1319ش به طور مداوم اقدام به شناسایی و اکتشاف مکانهای تاریخی کردند، اما پس از شروع جنگ جهانی دوم، عملیات آنان متوقف شد و دوباره برای یک فصل در سال1947م / 1326ش به کاوش های خود ادامه دادند. ویلکینسون امیدوار بود، بتواند با کشف آثار و بناهای متعلق به دوران ساسانیان این ادعای برخی از مورخان و جغرافیدان قدیمی عرب که ساخت نیشابور را دوره ساسانیان می دانستند تایید کند و بر اساس آثار و اشیای با ارزش که به دست می آورد، اطلاعات مربوط به شهر، مردم و هنر آن سامان را افزایش دهد، اما حفری های او این فرضیه را تایید نکرد زیرا یافته های او متعلق به دوران اسلامی بود....
حداقل در صد سال گذشته و تعداد زیادی از حفاری های انجام شده توسط باستان شناسان مختلف به شکل شرح مصور از چهار محوطه باستانی تپه مدرسه، تپه تاکستان، تپه سبزپوشان و تپه قنات، ... هنوز هیچ نشان و اثری واقعی از نیشابور دوران ساسانیان پیدا نشده است.
البته حکایت همچنان باقی است.