ادامه ی مقاله ی همه چیز برای مرکز استان شدن سبزوار فراهم است

 

برای مطالعه قسمت اول این مقاله روی اینجا کلیک کنید.

 

موانع پیش پای سبزوار برای ارتقاء به مرکز استان

 

وقتی که توانمندی و شانس های سبزوار برای مرکز استان شدن را بررسی می کنیم ، بی شک باید بپذیریم که موانعی هم سرراه وجود دارد.برخی ازاین موانع از ضعف خود سبزوار ناشی می شوند و برخی ازسیاست های دولتی و مشکلات منطقه ای نشأت می گیرند. اینک به این مسائل می پردازیم:

 

 

1- اختلافات شدید بین مردم نیشابور و سبزوار: نیازبه توضیح نیست که مردم این هردو شهرهمسایه چه قدر روی موضوع تقسیمات استان خراسان رضوی حساس هستند. تا آنجا که راضی شدند شهرهای کوچکتری مثل بجنورد و بیرجند استان بشوند اما هیچ یک از این دو شهرنیشابور و سبزوار به تنهایی مرکز استان نشود. البته در اینجا باید گفت به نظر می رسد واقعاً سبزوار اولویت های بیشتری برای تبدیل شدن به مرکز استان دارد. مهمترین هایش فاصله از مرکز استان ، موقعیت جغرافیایی مناسب یعنی قرار داشتن در غربی ترین بخش استان خراسان رضوی ، جمعیت بالاو شهرهای اقماری اطراف . با این همه متأسفانه بازهم مشاهده می کنیم عده ای از مردمان عزیز شهرهمسایه درمقابل این همه دلیل منطقی، تعصبی به خرج می دهند.که درنهایت به نفع هیچ کس نیست.

 

2- وضعیت بد مبلمان شهری سبزوار: از حق نگذریم واقعاً باید گفت یکی از بزرگترین معضلات سبزوار در طول سالها وضعیت بد مبلمان شهری آن است. نه ورودی های مناسبی دارد. نه خیابان های استانداردی ، نه فضای سبزقابل قبولی ... اینجاست که باید گفت واقعاً از شهرداری انتظار می رود دربهبود وضع مبلمان شهری سبزوار بکوشد.هرچند به نظر می رسدشهردار جدید در این زمینه فعالیت های امیدوارکننده ای نظیر بازگشایی چند خیابان شهر ، شروع جدی تر کار در پارک جنگلی شهدای گمنام ، نورپردازی میادین شهر و... را شروع کرده است ، اما به هرحال انتظار بهبود سریع وضعیت مبلمان شهری سبزوارازشهردارمحترمی که اعضای شورای اسلامی شهر برای انتخاب او حدود 9 ماه وقت صرف کرده است ، درحد بالایی است.

 

 

3- بودجه ی کم دولت : به محض ایجاد هراستان جدید ، چندین مورد ردیف جدید به لیستی که دولت باید درآنها مبالغ کلانی سرمایه گذاری کند ، اضافه می گردد. احداث صداو سیما در مراکز جدید استان و احداث ساختمان استانداری و ادارات کل ، استخدام نیروهای جدید برای کارمندان استانداری وچندین وچندمورد طرح وپروژه ی دیگر از جمله ی این موارد است. این خود یکی از دلایلی است که دولت ها در ایجاد استان های جدید اغلب تعلل می کنند.

 

پیشنهادات این مقاله :

 

 

برای اینکه بالاخره سرنوشت تقسیمات سیاسی در استان خراسان رضوی به بهترین شکل ممکن به پایان برسد دراینجا به ارائه ی چند پیشنهاد می پردازم :

 

 

1- ایجاد دو استان جدیدسربداران یا خراسان غربی به مرکزیت سبزوارو استان خراسان مرکزی به مرکزیت نیشابور. البته این اندیشه دور از ذهن به نظر می رسد چرا که با بودجه ی کم دولت منافات دارد.ازآنگذشته نیشابور واقعاً برای مرکز استان شدن مناسب نیست. چرا که اگر علاوه برسبزوار یک استان جدید دیگر به مرکزیت نیشابور در منطقه ی خراسان رضوی ایجاد شود ، نقشه ی استان دچار مشکل خواهد شد. برای روشن شدن مطلب از شما دعوت می کنم یک نقشه ازخراسان رضوی - بعد از جدا شدن خراسان های شمالی و جنوبی - تهیه کرده و به آن نگاه کنید. آنوقت می بینید محدوده ی سبزوار وشهرستان های اطراف واقعاً از بقیه ی استان حالت کنده شده گی پیده کرده اند. که با جدا شدن استان خراسان غربی پراکندگی و شکل استان خراسان رضوی به یک شکل مناسب درمی آید. اما اگر قرار باشد نیشابور و شهرهای اطراف آن هم مرکز استان شوند ، آنوقت نقشه ی استان خراسان رضوی دچار یک تو رفتگی نامناسب می شود و عملاً استان جدید به مرکزیت نیشابور بین برخی شهرهای استان خراسان رضوی ازشمال و جنوب فاصله ای نامناسب ایجاد می کند.از آن گذشته با استان شدن نیشابور حساسیت مردم تربت حیدریه نیز که خود را در منطقه مرکز خراسان رقیب نیشابور می بیند برانگیخته می شود و اگر بخواهند آن شهر را هم مرکز استان کنند هزینه ی دولت اجازه می دهد و اگر نکنند شاید تعصب محلی مردم حادثه های ناگوار به بار آرود.

 

2- پایان دادن به تعصبات و لج و لجبازی های کورکورانه ی منطقه ای و انجام مصالحه : به نظر می رسد بهترین گزینه ی ممکن درحال حاضر این باشدکه مردم عزیز نیشابور که در طول تاریخ به فرهنگ و فرهیختگی شهره بوده اند با درک صحیح موقعیت ، از رقابت و چشم و هم چشمی فرساینده با مردم سبزوار در رسیدن به چیزی که در موقعیت فعلی حق نیشابور نیست ، دست بردارند و بگذارند، این همه التهاب وکشمکش که سالیان طولانی توان حرکت و توسعه از هردو منطقه را گرفته است ، با رسیدن حق به حق داربالاخره به پایان برسد.

 

دراین صورت نیشابوری ها باید بدانند که بازنده ی این ماجرا نخواهند بود ، چرا که بعد از جدایی رقیب قدرتمندی مانند سبزوار ازخراسان رضوی ، آنها ها با فراغ بال می توانند خود را به عنوان شهر قائم مقام استان معرفی کنند. رسیدن به درجه ی قائم مقامی دراستان بااهمیتی مانندخراسان رضوی افتخار کمی نیست.درحالی که هم اکنون نیشابوری ها در بیشتر ملاک های توسعه در حال یک رقابت سخت وتنگاتنگ با سبزوارهستند که گاهی کفه ی ترازو به نفع این یکی پایین می رود وگاهی به نفع آن یکی.

 

 

3- دولت ومجلس عدالت محور به وظیفه ی خود عمل کنند :

 

 

گاهی ممکن است تعصبات قومی در بعضی جوامع آنقدر زیاد باشد که توان پذیرش حرف حق را از برخی گروه ها بگیرد.هرچند که گمان نمی رود ، مردم با فرهنگ هیچ کجای خراسان رضوی ازجمله نیشابور یاسبزوار چنین تعصبات بی جایی داشته باشند ، اما اگر به هرحال گروه اندکی نیز پیدا شدند که نتوانستند یا نخواستند حرف حق و دلایل منطقی انجام یک کار را درک کنند و بپذیرند از دولت و مجلس عدالت محور در کشوری اسلامی انتظارمی رود ، حق را فدای مصلحت نکند و وظیفه ی خود را در احقاق حقوق مردم شریف ، نجیب و صبور سربداران ، انجام دهند . چنانکه تا کنون نیز سعی آن بزرگواران برهمین منوال بوده است.

 

 

نویسنده : ضمیر سبز کویر

برای مطالعه قسمت اول این مقاله روی اینجا کلیک کنید

 

 

نظرت را بنویس
comments

طبق اطلاعات بنده کاشان - سبزوار - تربت حیدریه - دزفول - بم پنج شهری هستند که طرح استان شدنشان در هیئت دولت مطرح است و احتمالا تا پایان دولت روحانی این طرح ها به تدریج علنی و اجرایی خواهد شد ضمنا برخلاف تصور بعضی نظردهندگان تشکیل استان های جدید در افق دید بلندمدت هزینه های دولت ها را افزایش نمی دهد بلکه کاهش میدهد

مطلع

پاسخ به ««معتقد»» دوست عزیز خود شما که به دیگران خورده می گیرید تاریخ نیشابور رو با چیزهای بی اهمیت تری می سنجید چند تا شیء عتیقه چندین سال قبل از نیشابور غارت شده و الان تو موزه های ، دوردست دنیا نگه داری میشه سود و فایده ی اندکی هم اگر داشته باشه به نفع اون کشورهاست که گردشگر جذب میکنن. طبق قوانین موزه داری اون اشیاء دیگه الان مال نیشابور نیستن مال اون کشور و مال اون موزه ای هستند که دراونجا نگه داری میشن. حالا این فخر فروشی شما به تاریخ ضعیف نیشابور که به حراج رفته و حتی نتونسته خودشو حفظ کنه مثل فخر فروشی اعراب جاهلی به بت های سنگی و چوبیشونه.که اون بت ها نمی تونستن از خودشون محافظت کنن اما اعراب ساده لوح به اون ها دلگرم بودن کاش اینقدر که شما روی تاریخ نیشابور تعصب دارید تاریخ نیشابور هم روی این شهر تعصب داشت و وفادار بود. چیزهای ارزشمند قابل جابه جایی و قابل غارت و انتقال نیستن.یک دانشمند اگر کتابخانه بزرگی داشته باشه یک ساعته می تونه در آتیش بسوزه اما اگر خودش بار علمی داشته باشه حتی با مرگش هم از بین نمیره چون آثارش باقی می مونه. تفاوت تاریخ نیشابور با سبزوار در اینه که تاریخ نیشابور از بار ارزشی خالیه. توی اشیاء خلاصه شده. ولی تاریخ سبزوار بار معنوی داره و قابل سرقت و جابه جایی نیست. مگه مثلا می تونه موزه ای در دنیا بیاد و ماجرای سربدارانو از تاریخ سبزوار بدزده و ببره برای خودش به نمایش بگذاره؟ ولی زنده بودن و ارزشمند بودنشو میشه از روی اولین سریال فاخر تاریخی که درایران براش ساخته شد، پی برد. خلاصه اینکه اگر سریال سربداران برای تاریخ سبزوار ساخته شد برید توی اینترنت سرچ کنید و ببینید چه قدر اثر ارزشمندی در سینمای ایران بود. چند میلیون ایرانی دیدن و چند بار تکرار شده و تازه بعد از 30 سال آلبوم موسیقیش همین زمستون پارسال دوباره به بازار عرضه شد و در سایت سازمان ملل هم مورد احترام قرار گرفته و دیگه من هرچی بگم نمی تونم درباره ارزش های سریال سربداران حق مطلبو ادا کنم.خودتون باید تو اینترنت جستجو کنید. اما اگر اشیائی مربوط به تاریخ نیشابور در دیگر موزه های دنیا نگه داری میشن چه سودی داشته؟تازه همه شهرهای تاریخی از جمله سبزواراز این جور عتیقه ها و اشیاء باستانی دارن. منتها یا شانس میارن یا مراقبت میکنن و نمیگذارن قاچاقچیان میراث فرهنگی ، اثار شهرشونو مثل آثار نیشابور سرقت کنن. و اما همانطور که به لحاظ تاریخی نیشابور که در بعضی دوره ها جزئی از سبزوار بوده ، چند مرتبه پایین تر از سبزوار قرار می گیره در دوره کنونی هم علی رغم اینکه نیشابور از شانس نزدیکی به کلانشهر مشهد برخورداره اما چنان که پیداست در اکثر زمینه ها از جمله (دانشگاهی ، فرودگاهی، سیاسی و اداری، مواصلاتی، اقتصادی و ...) نتونسته به توسعه ای مناسب دست پیدا کنه و شکل یک شهر اقماری و حومه صنعتی برای کلانشهر مشهد رو پیدا کرده. و در عوض خوشبختانه همونطور که می بینید و در این مقاله با اهمیت و جریان ساز هم اشاره شده الان همه شرایط برای استان شدن سبزوار فراهمه و دولتها می تونن برنامه ریزی های لازم رو برای توسعه همه جانبه نیمه غربی خراسان بر محوریت شهر سبزوارانجام بدن. اهل مطالعه، اهل فکر و به دور از تعصب باشید.عاقبت به خیریتونو از درگاه خدا خواستارم

یک دیدگاه

با سلام از دوستان عزیز خواهش میکنم به این قبیل بحث های عوامانه دامن نزنند. حق، چیزی است که باید شرایطش وجود داشته باشد. به صرف اینکه من بگویم این چیز، حق من است و حق فلانی نیست و یا اینکه فلانی، نمی گارد من به حق خودم برسم ... اینها یک برداشت شخصی است. اگر سبزوار یا نیشابور، حقی دارند متناسب با شرایطشان، حقشان را هم می توان تعریف کرد. البته تعریف کننده حق، کسی است که توانایی و صلاحیتش را داشته باشد. مطمئنا ادعای چند نفر نیشابوری یا سبزواری متعصب و رسانه های تحت کنترل ان ها با مطالب احساسی ای که منتشر می کنند نمی‌تواند حقی برای کسی ایجاد کند. پایان گفتن این نکته بد نیست که بعضی چیزها (اکتسابی یا دست یافتنی) است و بعضی چیزها، (ذاتی یا غیر قبال دست یافتن). چیزهایی مثل راه آهن، فرودگاه، صنعت، دانشگاه ، منابع آب و ... را به راحتی و در یک برنامه‌ریزی زمانی کوتاه یا میان مدت می‌توان اکتاسب کرد و بدست آورد. حتی منابع آبی هم اکتسابی است اولا از طریق مصرف بهینه منابع موجود و ثانیا از طریق بارورسازی ابرها، انتقال آب از دیگر نواحی از جمله دریا و شیرین کردن آب شور و به طور کل سایر روش های تکنولوژی حتی می توان اب را به دست اورد مهم این وسط اراده انسانی است. وقتی انسان ها برای زندگی دارند به کرات دیگر فکر می کنند خیلی دور از ذهن نیست که بتوان در هر نقطه ای از زمین که از ابتدا مسکونی بوده است، شرایط یک زندگی خوب را فراهم اورد. در واقع مهم نیست طبیعت به انسان ها چه داده است، مهم این است که ببینی انسان ها چگونه می توانند در هر شرایط طبیعی و جغرافیایی خود را سازگار کرده و بر طبیعت به صورت دوستانه ای غلبه کنند و با وجود محدودیت های طبیعی بازهم بعضی از مهمترین امکانات را برای شهرشان فراهم اورند. پس بهتر است دوستان ذهن خود را با ملاک هایی کم اهمیت و اکتسابی درگیر نکنند. تعدادی از ملاک ها هم که توسط بعضی نظردهندگان مطرح شده کلا به موضوع استان شدن شهرها بی ربط است. مثلا سابقه تاریخ و تمدن چه درباره سبزوار و چه درباره نیشابور اگر هرچه قدر زیاد و طولانی باشد به درد استان شدن یا نشدن نمیخورد چون مسئله استان شدن یک مسئله سیاسی و اداری مربوط به زمان حال است و ربطی به تاریخ و تمدن چندهزارساله شهرها ندارد. نمونه بارز آن شهر زاهدان است که کلا کمتر از یک قرن سابقه دارد اما سالهاست مرکز استان است یا پایتخت شدن تهران در حالی که تا 200 سال قبل روستایی بیش نبود. پس با تبلیغات پوشالی و بزرگنمایی های مضحک که بعضی شهرها برای تاریخ و تمدن خود به راه انداخته اند نمی توان کاری در زمینه تقسیمات کشوری از پیش برد.و فقط اینجور کارها مثل ضجه های عاجزانه ای است که عده ای از سر ضعف در فراهم کردن ملاک های واقعی استان شدن به ان ها متوسل می شوند. در ضمن، نظرسازی و کامنت گذاشتن و حملات سایبری مردم متعصب یک شهر به مقالات و یادداشت های صلح امیز سایت های یک شهر دیگر سایت برای تحمیل خواسته های خود یک کار غیر اخلاقی است. خواننده با کمی دقت، به راحتی متوجه می‌شود که یک سری نظرات با ادبیات شبیه به هم هستند که دارند یک موضع خاص را تقویت می کنند. در پایان هم باید گفت، حمله ور شدن و نشان دادن خوی توحش در فضای سایبری توسط مردم هر شهری به مردم هر شهر دیگری هیچ سودی به حال حمله کنندگان ندارد. معمولا کسانی از این روش ها استفاده می کنند که دارای عزت و اعتماد به نفس لازم نیستند و می خواهند خواسته هایشان را با هوچی گری، جنگجویی و لشگرکشی بدست بیاورند. خیلی زشت و وقیح است که مردم یک شهر با نگاه نزادپرستانه نه تنها در سایت های خود دائما توهم بافی کنند و خود را برتر از دیگران بشمارند بلکه به سایت های شهر همسایه هم حمله کنند وانتظار داشته باشند که دیگران هم بی هیچ دلیل موجهی بزرگی توهمی انان را بپذیرند. این کار، عین توحش و بربریت است. هر قدر هم که بر این وحشی گری اصرار بورزند دلیلی نمی شود که مردم شهرهای همسایه زیر بار این ظلم بروند. اگر کسی ادعای ابرشهری دارد ابرشهری با زور قابل تحمیل نیست یک ابرشهر اگر واقعی باشد خودش خودش را معرفی وثابت می کند و نیازی به ترک تازی و جنگ و دعوای دائمی ندارد. ببخشید که زیادی حرف زدم از مدیریت محترم اسرارنامه به خاطر ایجاد این فضای خوب بحث و تبادل نظر دو طرفه ممنون و سپاسگزارم

نسیم خراسان

سلام هم استانی نیشابوری به خصوص جناب (((معتقد))) که بحث های مضحکی را ا ینجا مطرح کرده اید و اصرار دارید برتری های نداشته خود را به دیگر مردم خراسان به زور بقولانید و در سایت های سبزوار همیش خدا ول می گردید .بنده نظرات شما ها را اکثرا خوانده ام در سایتهایتان هم گاهی مراجعه کرده و دیده ام که چه بچه گانه استدلال میکنید ای کاش به جای این رفتارهای زننده و ناشیانه کمی به مشاهده واقعیت ها ومطالعه تاریخ استان خراسان میپرداختید شما جناب((( معتقد))) معلوم میشه اطلاعاتتون فقط محدود به نیشابوره و اونم اطلاعات کاملی ندارید فقط از بعضی دوره های تاریخی که نیشابور در ا وج و شکوه بوده خبردارید ولی از بیشتر دوره های تاریخی که این شهر لگدمال هجوم بیگانگان تجاوزگر میشد و به خرابه ای خالی تبدیل میشد و بعد چندین دهه و شاید چندین قرن کلا غیرمسکونی ومخروبه بود خبر ندارید. درحالی که شهر سبزوار با غیرت مردمش دراکثر دوره های تاریخی در مقابل تجاوزگران تاب اورده و تاریخ پیوسته ای رو تجربه کرده و مثل نیشابور حیات فرهنگی وتمدنی سبزوار قطع و وصل نمیشده دائم.سبزوار شهریه با شهرت ملی و بین المللی و برخلاف نیشابور که همه شهرتشو فقط مدیون خیامه دیگه غیر از خیام بهانه ای برای مطرح کردن خودش نداره .اما سبزوار با بزرگان کم نظیری مانند شریعتی وحکیم اسرار سبزواری محموددولت ابادی و ابوالفضل بیهقی در جهان شناخته می شه و به خصوص به خاطر نهضت سربداران در کل جهان تشیع محبوبه. این چیزایی که گفتمو همه میدونن ولی اگه میخواین مطمئن شید یک زنگ بزنید به سازمان سروش صدا و سیما بگید یک نسخه از سریال سربدارانو که درباره تاریخ سبزوار بود براتون بفرستن بعد ازشون بپرسید ایادرباره تاریخ نیشابورم سریالی ساخته شده. وقتی جواب منفی رو شنیدید دیگه درس عبرت بگیرید و بسعی نکنید با سبزوار کل کل تاریخ راه بندازید. ضمنا اینم یادتون باشه زمانی که دانشگاه های ملی و دولتی سبزوار هر سال یک تعداد دانشجو فارغ التحصیل میکردند شما نیشابوریا مهمترین دانشگاه شهرتون دانشگاه تازه تاسیس ازاد بودکه خیلی معلوم میشد چه قدر ادعاهاتون درباره سوابق علمی و فرهنگی نیشابور کذب محض بوده

معتقد

سلام دوست عزیز .شما تاریخ سبزوار ونیشابور را با سریال سربداران میسنجید .دوست گرامی قدری تاریخ را مطالعه بفرمایید .عرض کردم که گذشته از تاریخ چند هزار ساله نیشابور که آثار واشیاء باستانی آن د رموزه هاقابل روئیت است (مثل پیکره سنگی .اسکلت انسان وسفالینه ها وسکه ها وپیکره شیردال دوره ساسانی نیشابور و...)که شهرهای دورو بر با تمام آثار واشیاءشان جزئی از نیشابور بوده اند.امروزه نیز نیشابور برای اجرای هرطرح توسعه ایی قابلیت های لازم را دارد وشما به عنوان سرملیه گذار در هر زمینه ایی که در نیشابور بخواهید سرمایه گذاری کنید توجیه دارد.موفق باشید .

قوچانی

باسلام خدمت هم استانی عزیز مشهدی که با نام [[ مشهد مقدس مدینه الرضا ]] نظر مفصلی ارسال کرده اید. من به عنوان یک نظردهنده بی طرف از شهر قوچان که مسائل اختلافات نیشابور و سبزوار هیچ دخلی به شهر ماندارد و فقط مدتی است خواننده این بحث های داغ و جالبی که بین سبزواری ها و نیشابوری ها سر گرفته شده ام و دارم هر روز پیگیری می کنم باید عرض کنم واقعا دیدگاه های شما هم استانی مشهدی به دلم نشست. واقعا به قول گفته شما در تقسیمات سیاسی بیشترین چیزی که دولت ها مد نظرشان باید باشد تمرکز زدایی از مراکز کنونی جمعیتی و توزیع هرچه بهتر و بیشتر امکانات توسعه ای درهمه مناطق کشور است بنا براین اگر قرار باشد استان جدیدی در این منطقه از کشور شکل بگیرد بی شک باید حدفاصل مشهد و سمنان باشد و استان شدن شهری مثل نیشابور که خودش به مرور زمان با رشد مشهد شبیه یک شهرک اقماری برای کلانشهر مشهد شده است نه تنها هیچ کمکی به تمرکز زدایی نمی کند بلکه بدتر تمرکز شدیدتری در این ناحیه از کشور ایجاد میکند که هیچ سودی برای هیچ جا ندارد. چه برسد به اینکه چون نیشابور به استثنای زمینه صنعت آن هم با سرمایه گزاری های دولتی در سایر زمینه های توسعه ای کاملا از شاخص های مطلوب عقب است و به عنوان مثال با استان شدن این شهر همان اول بسم الله دولت باید یک فرودگاه بسازد و نیز باید با شکافتن دل کوه های صعب العبور بینالود چند جاده مواصلاتی مناسب به نواحی شمالی و جنوبی را احداث کند تا نیشابور از بن بست کنونی در بیاید و بتواند با شهرهای اطراف ارتباط امن و ایمنی داشته باشد که همه این ها هزینه های زیادی روی دست دولت میگذارد در نتیجه محال است که هیچ کارشناس عاقل و بالغی در وزارت کشور به استان شدن نیشابور فکر کند و رای مثبت بدهد. بحث اب و هوا هم که بعضی نظردهندگان نیشابوری عنوان می کنند به نظر بیش از حد نخ نما شده است چون الان درکشور باوجود شهرهایی مثل سمنان و قم و بیرجند و یزد که همه از سبزوار ونیشابور کویری تر هستند امامرکز استان شده اند ثابت شده استان شدن یک شهر خیلی هم به آب وهوا ربطی ندارد تازه اگر هم ربط داشته باشد پس قوچان مااز نیشابور شایسته تر است برای استان شدن چون کافی است به پرتال سازمان هواشناسی خراسان رضوی مراجعه کنیم و ببینیم که میانگین بارندگی قوچان از نیشابور هم بیشتر است و شهر ما به مراتب از نیشابور و سبزوار زیباتر و سرسبز تر است. ضمن اینکه صنایع هم تا جایی که بنده مطلع هستم سبزوار با تاسیس چندین کارخانه سیمان در سال های اخیر به قطب سیمان کشور تبدیل شده و صنایع دیگری هم در شهرک های صنعتی این شهر در حال احداث است که شاید در اینده سبزوار به لحاظ صنعتی جای نیشابور را بگیرد و به دومین شهر صنعتی خراسان تبدیل شود از لحاظ تاریخی و فرهنگی هم که نیشابور در هیچ دوره ای حتی زمان هایی که پایتخت ایران بوده قابل مقایسه باعظمت فرهنگی و تاریخی سبزوارنیست که اگر سن و سالتان بالای 30 باشد یقینا شما هم به خاطر دارید اولین سریال فاخر تاریخی در صدا و سیمای ایران بعد از انقلاب به تاریخ سبزوار اختصاص داشت که همان سریال زیبای سربداران بود و الان در سازمان یونسکو قرار است واقعه سربداران ثبت شود اما من نمی دانم در تاریخ نیشابور غیر از سفر اجباری امام رضا(ع) که به توطئه مامون عباسی انجام شد نقطه روشن و قابل افتخار دیگری پیدا می شود ؟ حالا خود نیشابوری ها پایتختی در حکومت سلجوقیان و طاهریان را برای خود یک افتخار میدانند که از نظر بیشتر مردم خراسان این دوره ها دوره هایی ننگ امیز است چون سلجوقیان حکومتی غیر ایرانی بودند که ترک هااز جانب مرزهای شمالی به ایران حمله کردند و بعد از تجاوز به خاکمان نیشابور را مرکز تجاوزات خود قرار دادند و اگر نبود خواجه نظام الملک توسی که اتفاقا دانشمندی سبزواری الاصل است خبری از نظامیه های معروف ایران از جمله در نیشابور و بغداد هم نبود. پایتختی نیشابور در حکومت طاهریان هم که دست نشاندگان مامون عباسی بودند خود نقطه سیاه و شرم آور دیگری در تاریخ خراسان است. لذا از هر منظری که نگاه کنیم تا وقتی شهرهایی نظیر سبزوار و تربت و قوچان باشند هیچ جایگاهی برای استان شدن نیشابور نیست. امیدوارم هم استانی های سبزواری که این نظرات بنده را الان مطالعه میکنند باعث غرورشان نشود و هم استانی های نیشابوری هم از ما قوچانی ها نرنجند اما حرف حساب را باید گفت و این خود نیشابوری های عزیز هستند که باید خواسته های مضحک و غیر منطقی را مطرح نکنند که باعث اعتراض و تمسخر دیگر شهرها و مناطق استان شود

سبزواروطن من

باسلام همشهری سبزواری خودم چرا از واقعیت فرارمیکنید چرا بنده را که از واقعیت دفاع میکنم وبه دنبال منطق هستم غریبه میخوانید .ماسبزواریها روزگاری جزئی از نیشابور بوده ایم ودردامن آنها پرورش یافته ونون ونمک آنها را خورده ایم .واقعا زشته که نون ونمک بخوریم ونمکدان بشکنیم .همشهری خوبم با حلوا حلوا دهان شیرین نمیشود. هیچ وقت از واقعیت فرار نکنید .بنده خودم فدای سبزوارمیشم.

مشهد مقدس مدینه الرضا

سخنی با دوستمان اقا یا خانم معتقد دارم که از فحوای کلامشان پیداست از مردم عزیز نیشابورهستند ببینیددوست خوب نیشابوری من اینکه شما نیشابوری ها و سبزواری ها به شهر و دیار خود عشق می ورزید و هر کدام نقطه نظر خود شهر خود را مرکز جهان و دارای شهرت و عظمت تاریخی و بین المللی میدانید خیلی خوب است زیرا عشق به وطن نشانه ایمان است اما جدا باید مراقبت کنید که این عشق به وطن زیاده از حد نشود زیرا عشق کور نه تنها مفید نیست بلکه ضربه زننده هم هست در نظراتی که شما عزیز معتقد ارسال کرده اید یک نکته پنهان وجود دارد که اگر نسبت به ان اگاه نیستید الان با مطالعه این نظر بنده ای کاش اگاه شوید ونسبت به اصلاح این قسمت از طرز فکرتان اقدام کنید ببینید شما ظاهرا به موضوع تقسیمات کشوری و نامزد کردن شهر نیشابور برای استان شدن از این منظر نگاه میکنید که فرصتی برای نیشابور پدید اید که دوباره از طریق امکاناتی که روانه این شهر می شوند به شهر بزرگ و مشهوری در ایران تبدیل شود و یکی از شهرهای بزرگ کشور بشود. زیرا چندین و چندبار شما و سایر دوستان نیشابوری در نظرات به این موضوع اشاره کرده اید که شهری باید استان شود که مثل نیشابور منابع ابی کافی داشته باشد و بتواند بار افزایش جمعیت و مهاجرت مردم از سایر نواحی به آن شهر را بعد از مرکز استان شدن تحمل کند خوب اینکه ارزو دارید شهرتان بزرگ و پرجمعیت شود معمولا یک ارزوی طبیعی بین مردم همه شهرهای کوچک است. انهایی که هنوز مکافات و مشقات زندگی در شهرهای بزرگی مثل مشهد و تهران را درک نکرده اندگمان میکننداگر شهرشان کلانشهر شود چه قدر زندگیشان شیرین و زیبا و رنگین خواهد شد که البته از بیخ و بن تصور اشتباهی است و بزرگی شهرها فقط دردسر و عدم امنیت روانی و اجتماعی بیشتر را برای مردم ان شهر به همراه می اورد اما عرض بنده این نیست که بخواهم شما نیشابوری های عزیز را از داشتن این ارزو منع کنم بلکه عرضم چیز دیگری است ومی خواهم بگویم شما اگر هم دنبال بزرگ کردن شهرتان هستید صرف این همه هزینه و وقت و انرزی برای استان شدن نیشابور کار غلطی است. دولت ها در چندسال اخیر حسابی از دست معضلات کلانشهرهایی نظیر تهران و مشهد و اصفهان به ویزه در زمینه ترافیک و الودگی هوا به تنگ امدده اند و دارند نقشه خروج جمعیت از شهرهای بزرگ را می کشند. بنابراین اگر بدانند شهری مثل نیشابور سودای ان را دارد که با رسیدن به مرکزیت استان به یک شهر بزرگ دیگر و به عبارتی به یک معضل دیگر برای کشور تبدیل شود یقینا جلوی ان را می گیرند نکته بعدی مساله ای است که درذات تقسیمات کشوری وجود دارد و گویا شما متوجه ان نشده اید درتقسیمات کشوری هدف تمرکز زدایی و پخش امکانات و تسهیلات به صورتی عادلانه در همه نقاط کشور است. اما افکار شما گویای این دیدگاه است که همچنان خواستار تمرکزگرایی هستید منتها تمرکزگرایی این بار برای نیشابور. وقتی میگویید با استان شدن نیشابور و ایجادامکانات یک باره 250 هزارنفر جمعیت باید به این شهر سرازیر شوند یعنی نگاهتان بازهم همان نگاه تمرکزگرایانه است که استان شدن شهر نیشابور را فقط از سر عرق و علاقه شخصی خود به نیشابور دنبال میکنید و برایتان مهم نیست که مردم شهرهایی که قرار است زیرمجموعه این استان قرار گیرند نیز به خیر و به فیضی برسند. اما اگر فارغ از از این عشق و انگیزه های درونی که مردم هر شهر کوچک یا متوسطی نظیر نیشابور و سبزوار برای بزرگ کردن شهر خود دارند به موضوع نگاه کنیم و تقسیمات خراسان رضوی را طبق اهداف واقعی تقسیمات کشوری یعنی تمرکز زدایی و پخش امکانات و توسعه ای در همه نقاط کشور مد نظر قرار دهیم می بینیم که استان شدن نیشابور هیچ توجیهی ندارد. از شهر سمنان مرکز استان سمنان تا مشهد مرکز خراسان رضوی حدودا 700 کیلومتر فاصله وجود دارد. که فاصله بسیار زیادی است و از طول و عرض بعضی کشورهای جهان چندبرابر بیشتر است. حالا اگر قرار باشد طبق اهداف و فلسفه تقسمیات کشوری ، تقسیماتی در این ناحیه انجام شود و استان جدیدی ایجادشود یقینا بهترین مکان استان جدید نیشابور نیست. چرا که نیشابور فقط 100 کیلومتر با مشهد فاصله دارد و استان شدن این شهر عملا تاثیری بر تمرکززدایی از مشهد دومین کلانشهر کشور با جمعیت چندمیلیونی و صنایع و دانشگاه ها و ادارت و خدمات متعددی که در آن جمع شده اندنمی کند بلکه خود به منزله یک تمرکزگرایی اشتباه دیگر در مجاورت یک نقطه در حال انفجار است. مشهد متاسفانه به اندازه کافی بزرگ و پرجمعیت هست و شرایط طوری است که تا شعاع حداقل 100 کیلومتری مشهد دیگر ظرفیت ایجاد یک مرکز بزرگ جمعیتی و سیاسی و اداری دیگر وجود ندارد. از این منظر هرچه از مشهد به سمت غرب و هر چه از سمنان به سمت شرق حرکت کنیم نقاط بهتری برای تشکیل استان های جدید به دست خواهدآمد. یعنی دو شهر شاهرود و سبزوار نگاهی به تجربه کرج به خوبی تایید کننده این عرایض بنده است. زیرا شهر کرج قبل از استان شدن در سال 89 چندین و چندسال بود که یکی از کلانشهرهای ایران محسوب می شد وجمعیت نزدیک به 2 میلیون نفری داشت. اما دولت ها کرج را استان نمی کردند در حالی که قزوین و قم که جمعیت های کمتری نسبت به کرج داشتند خیلی زودتر از این شهر استان شدند.چون در فاصله بیشتری از تهران واقع شده بودند و سایر شرایط برای استان شدن آن ها مهیا بود. در نهایت دولت زمانی کرج را استان کرد که به خاطر جمعیت خیلی زیاد واقعا رفت و امدهای مردم کرج برای انجام امور اداری خود به تهران باعث ترافیک و شلوغی بیش از حد تهران می شد و لذادولت به خاطر کمک به تهران کرج را استان مستقلی کرد .اما حالا جمعیت نیشابور با کرج تفاوت فاحشی دارد و از ان گذشته شهرهای دیگری نظیر تربت حیدریه و سبزوار با فاصله بیشتر و با برخورداری از امکانات مورد نیاز در خراسان هسند که شایسته استان شدن سریعتر هستند. بدین سبب شهر نیشابور با همه ارزش هایی که دارد در حال حاضر گزینه مناسبی برای استان شدن در شمال شرق ایران نیست و استان شدنش اهداف اصلی تقسیمات کشوری یعنی تمرکززدایی و توزیع عادلانه امکانات را برطرف نمی نماید. و در عوض سبزوار هم با داشتن فاصله مناسب از مراکز کنونی استان در کشور و هم با برخورداری از بعضی امکانات مورد نیاز از جایگاه خوبی برای استان شدن برخوردار است. ارزوی توفیق برای همه شما عزیزان دارم بهتر است بدانید بحث تقسیمات کشوری ربطی به خوب و بد بودن شهرها ومناطق مختلف ندارد تنها مساله ای در زمینه ارائه خدمات اداری و نقشه تقسیمات سیاسی است و نمی تواند دوست و صمیمیت مردم همسایه وهمجوار را از بین ببرد پس بهتر است شما نیشابوری ها و سبزواری ها نیز هنوز که این تقسیمات انجام نشده با یکدیگر رفتار دوستانه تری داشته باشید و به جای اختلاف و کدورت مهربانی و همکاری را در روابط خود حاکم سازید. با ارزوی توفیق برای همه خوانندگان عزیز این سایت و به خصوص مدیران محترم اسرارنامه سبزوار که از معدود سایتهای تحلیلی وبا کیفیتی است که مساله تقسیمات کشوری را با این خوبی و جامع نگری درحوزه خراسان به بحث و بررسی گذاشته و به گمان بنده یک سایت مرجع است دراین زمینه و کارشناسان تقسیمات کشوری می توانند با مراجعه به این سایت ومطالعه مطالب ونظرات مفصل مردم پایین ان به خوبی راه صحیح ورود به مساله تقسیمات کشوری خراسان رضوی را پیدا کنند مجددا ارزوی توفیق برای همه شما عزیزان داردم بدرود

مشهد مقدس مدینه الرضا

احسنت بی شک سبزوار شایسته بهترین پیشرفت هاست وقتی نظرات این صفحه را دنبال میکنم به هوشمندی و ذکاوت خدادادی مردم سبزوار بیشتر پی میبرم هرچه قدر انسانها بتوانند خود را از قید جبر محیطی و طبیعی بیشتر رها کنند و به جای اینکه مغلوب طبیعت باشند بر طبیعت غالب شوند البته غلبه ای دوستانه نه قهرامیز توسعه و پیشرفت بیشتری را تجربه خواهند کرد به نظر بنده سبزوار نمونه کامل چنین شهری است که با وجود داشتن طبیعیتی کویری یکی از پررونق ترین شهرهای خراسان است از لحاظ مختلف من به مردم عزیز سبزوار به خصوص دوستان عزیزم که مرا به مطالعه بحث های این صفحه دعوت کردند تبریک میگویم

مطلع

دوست گرانقدرم جناب معتقد و مدیریت محترم مجله وزین و مقتدر اسرارنامه که به این خوبی و با حوصله فضای مناسبی برای بحث و تبادل نظر بین مردم سبزوار و نیشابور فراهم اورده اید سلام و احترام بنده را پذیرا باشید اما جناب معقتد روی سخنم در اینجا با شماست. بدانید که انسان به عنوان اشرف مخلوقات با هوش و ذکاوتی که خداوند در وجودش به ودیعه نهاده است منشأ همه تغییر و تحولات جهان است و هیچ عامل دیگری از جمله عوامل طبیعی و جغرافیایی نمی تواند مانعی واقعی در برابر اراده و تلاش انسان ها باشد. در نتیجه با عرض پوزش از شما باید خدمتتان عرض کنم بعضی تفکراتی که مطرح می کنید به شدت قرون وسطایی است. این که هنوز مانند انسان های اولیه گمان می کنید در جهان امروز هم عوامل طبیعی نظیر رودخانه و جنگل و سفره های آب زیرزمینی و... اصلی ترین زیرساخت های توسعه یک شهر و منطقه است تفکری به شدت قرون وسطایی است! البته منابع آبی مهم است و اقلیم جغرافیایی هنوز هم می تواند به عنوان یک عامل تأثیرگذار مطرح باشد اماهمه عوامل نیست و مهم ترین و تأثیرگذارترین عامل توسعه و شکوفایی شهرها و مناطق مختلف در جهان امروز اراده و باور انسان و علم و دانش بشری است. عزیز دلم یقینا خودتان دارید می بینید الان در دوره ای هستیم که دانشمندان جهان دارند طرح ایجاد ایستگاه های فضایی برای زندگی موقت یا دائمی انسان ها در دیگر کرات و سیارات غیر از زمین را مطرح می کنند، آن وقت به نظر خودتان خنده دار نیست شما هنوز مانند انسان های 3000سال قبل از میلاد مسیح عقیده دارید لزوماً تمدن های بزرگ در اطراف رودخانه ها شکل می گیرند؟ حالا خوب است در همین ایران خودمان که تازه جزء پیشرفته ترین کشورهای جهان نیست، نمونه های فراوانی داریم از شهرهای کویری که به رشد و توسعه ای چند برابر بیشتر از شهرهای معتدل کوهپایه ای یا جلگه ای رسیده اند. کلانشهر قم که به مراتب کویری تر از سبزوار و نیشابور است و حتی آب آن همواره شور و غیر قابل خوردن بوده یکی از بهترین نمونه هاست. به جز قم می توان نمونه های دیگری نظیر یزد و سمنان را مثال زد. اما می بینید که قم کویری فقط در نتیجه فعالیت های نیروی انسانی (در حوزه مذهبی و سیاسی) به یکی از کلانشهرهای کشور تبدیل شده و سمنان و یزد سالهای سال است که مراکز دو مورد از توسعه یافته ترین استان های صنعتی و دانشگاهی کشور هستند. اگر تا به حال در جاده تهران - سبزوار به صورت زمینی سفر کرده باشید یقینا صنایع بزرگ و عمده ای را که در نزدیکی شهر کویری سمنان تأسیس شده مشاهده کرده اید. از طرف دیگر دانشگاه ها و مراکز علمی و آموزش عالی سمنان نیز در کشور مطرح و شناخته شده هستند. حال آنکه آب سمنان شور است و هرگز کیفیت آب سبزوار و نیشابور را ندارد. و جمعیت سمنان نه تنها از سبزوار و نیشابور در خراسان رضوی بلکه از شاهرود یکی از شهرهای خود استان سمنان هم کمتر است. با این حال سمنان با همان آب شور و جمعیت کم از لحاظ دانشگاهی از نیشابور جلو زده و از لحاظ صنعتی از سبزوار پس می بینید که عامل انسانی خیلی مهمتر از عوامل طبیعی است. دوست عزیزم «معقتد» گرامی یادتان باشد وقتی از استان شدن یک شهر صحبت می کنیم ، منظورمان ایجاد یک پارک تفریحی بزرگ برای یک استان نیست که خنکی هوا و باغ های سرسبز و آبشار و کوه و چشم اندازهای طبیعی اهمیت خاصی داشته باشند. کما اینکه اگر این چیزها برای استان شدن یک شهر مهم باشد پس شهرهای قوچان و چناران و خرو و قدمگاه و جوین و جغتای و کلات نادری در خراسان رضوی که به مراتب طبیعت زیباتر و اقلیم پر بارش تری از نیشابور و سبزوار دارند، مستحق تر برای استان شدن هستند. اما وقتی حرف از استان شدن یک شهر است، موضوع به تقسیمات سیاسی و اداری مربوط می شود نه تقسیمات طبیعی و گردشگری. در تقسیمات سیاسی ملاک هایی که مد نظر است مرکزیت شهری را ایجاب می کند که توان ارائه خدمات لازم اداری و سیاسی به نواحی پیرامون خود را داشته باشد. ولو اینکه آب آن شهر شور باشد. که خدا را شکر آب سبزوار شور هم نیست و اتفاقا یکی ازگواراترین آب های ایران را دارد. اما اگر شور هم باشد اصلا برخلاف تصور کلیشه ای شما این معیار مهمی نیست چون نباید دنبال این باشیم که با استان شدن یک شهر، به قول شما ناگهان 250 هزارنفر دیگر به جمعیت آن اضافه شود! هدف ازتقسیمات سیاسی و ایجاد استان های جدید تمرکززدایی از مراکز فعلی جمعیتی کشور است. حالا اگر قرار باشد با استان شدن یک شهر مثل نیشابور یا سبزوار یک باره به قول شما 250 هزارنفر به جمعیت آن اضافه شود، که باز همان تمرکز گرایی شوم به وجود می آید و همان آش و همان کاسه است! تازه مگر بجنورد و بیرجندکه حدود 10 سال قبل مرکز استان شده اند، تا الان چه تغییر محسوسی در جمعیتشان ایجاد شده است؟ این دو شهر آن زمان هم جمعیتشان کمتر از سبزوار و نیشابور بود حالا هم کمتر از سبزوار و نیشابور است. یا مگر چه اشکالی دارد دریک استانی مانند سمنان شهر سمنان که مرکز استان است ، بزرگترین مرکز جمعیتی آن استان نباشد! پس می بینید تا به اینجای کار دو کلیشه غیر ضروری در افکار شما پیدا شد: اولین کلیشه فکری شما اسارت و ضعف انسان در برابر طبیعیت است دومین کلیشه فکری شما این است که گمان می کنید هرجایی مرکز استان باشد باید لزوما به پرجمعیت ترین شهر استان تبدیل شود و با انفجار شدید جمعیت مواجه گردد که هردوی این باورها سالهاست منسوخ شده است. شاید به همین دلیل است که مردم سبزوار که از ابتدا طبیعت شهرشان را چندان موافق خود ندیده اند در عوض روحیه سخت کوشی و زیرکی در تصمیم گیری ها را اتخاذ کرده و بر طبیعت غالب شده اند. اما مردم شریف نیشابور با تفکر اسیری انسان در برابر طبیعیت همواره منتظر بوده اند تا فقط آنچه را طبیعت شهرشان به آن ها می دهد، داشته باشند. لذا امروز شهر سبزوار مرکز مهم دانشگاهی ، فرودگاهی ، مواصلاتی ، سیاسی و اداری (با داشتن حداقل 5 شهرستان اقماری در غرب خراسان رضوی) ، ورزشی و ... شمال شرق کشور است و رقابتی تنگاتنگ با بجنورد مرکز استان خراسان شمالی دارد. اما نیشابور عزیز با آن همه طبیعیتی که شما سنگ آن را به سینه می زنید تنها یکی از مراکز صنعتی استان در کنار شهرهایی نظیر سرخس و جوین ، خرو و تربت حیدریه و چناران است. آن هم صنایعی که عمدتا مانند فولاد خراسان در مالکیت صنعتی مشهد هستند و دولت های وقت برای تأمین نیازهای کلانشهر مشهد اقدام به تأسیس این صنایع در شهرهای اطراف مشهد از جمله نیشابور کرده اند. لذا توصیه دوستانه بنده به شما این است که اگر واقعا به دنبال رسیدن به توسعه و پیشرفت پایدار شهر خود هستید، تفکرات کلیشه ای را از خود دور کنید و بیش از گذشته به توانمندی های انسانی به عنوان مهمترین عامل توسعه پایدار شهرها و مناطق مختلف در جهان امروز فکر کنید. پایدار باشید.

معتقد

باسلام خدمت دوست گرامی جناب مطلع ومدیریت محترم اسرانامه ومردم خوب سبزوار .بنده فکرمیکنم شما خیلی احساسات رو داخل فرمایشاتتون میکنید وهمین باعث شده از واقعیت دور بمانید .دوست عزیز گذشته ازاینکه نیشابور تاریخ کهن ایران است (باسند ومدرک ) واینکه درهرجای دنیا صحبت از علم وشکوفایی است حتما اسمی از نیشابور به میان میاید .گذشته از جایگاههای تاریخی وعلمی وصنعتی وهنری وفرهنگی در جهان شما اگر به کتاب (ABOUT NEISHABOUR) که توسط یونسکو در خصوص نیشابور منتشر کرده بخوانید به همه چیز پی خواهید برد ومتوجه خواهید شد که تاریخ وتمدن با تبلیغات وتوهین بدست نمیاد .این رو بدان دوست عزیز خیلی از زیرساختها دست ساز نیستند که لازمه توسعه میباشد ولی برخی از امتیازات شما مثل فرودگاه جهت توسعه درشهرها قابل اجرا است حتی پس از احراز مرکزیت .بنده که به شما دروغ نمیگویم شما میتوانید با مراجعه به اینترنت صحت تمام مطالب بنده را چک کنید .شما پیکره شیردال (شیر وعقاب رو فقط درنیشابور وشیراز میتوانید ببینیدکه تصاویرآن در اینترنت میباشد .اصل آنها درموزه .لطفا کمی اب مطالعه پاسخ دهید نه صرفا از روی احساس وتعصب .

معتقد

باسلام دوباره خدمت دوست عزیز جناب مطلع ومدیریت محترم اسرارنامه .دوست گرامی مثل اینکه متوجه عرایض بنده نشدید .من شرایط آب وهوا را فقط به عنوان یکی از ملاک ها مطرح کردم گرچه به قول شما امروزه دانشمندان به دنبال انتقال موقت انسان از کره خاکی هستن ولی مطمئن باشید به دنبال جایی هستن که آب هم وجود داشته باشد .بنابراین گذشته از تاریخ وتمدن وهزاران اولویت وامتیازات زیربنایی نیشابور درمنطقه از نظر مواصلاتی هم نیشابور از غرب به شهر خوب سبزوار وغیره واز شمال غربی به شهرهای خوب قوچان و... واز جنوب به شهرعزیزکاشمر و...واز جنوب شرقی به شهرهای عزیزتربت حیدریه وگناباد وخواف و...واز شرق به مشهد مقدس و...حالا متوجه مرکزیت نیشابور با پتانسیلهای بالا خواهید شد اگه یه گشتی توی اینترنت بزنیدوئردنیا نیشابور را جستجوکنید.ممنونم.

معتقد

باسلام خدمت جناب مطلع ومدیریت اسرارنامه .ببینید دوست عزیز اگر ازابتدای خلقت انسان ودر پی آن رشد جمعیت وآغاززندگی اجتماعی وشهرنشینی را درنظر بگیریم همواره انسان به دنبال جایی میگشته که بهترین شرایط را برای زندگی وتشکیل خانواده واجتماع داشته باشه که فقط یکی از آنها خوبی آب وهوا میباشد .تاریخ نشان داده که بشر مناطقی را برای زندگی انتخاب میکرده که از نظر زیرساخت ها بستر لازم را برای توسعه داشته باشد وقتی که آن منطقه را می یافت تشکیل خانه وخانواده میداد وبه کسب وکار (کشاورزی)مشغول میشدوجمعیت اضافه میشد وبه فراخور رشد جمعیت مراکز کار وآموزش وصنعت وحمل ونقل پدیدار میشد ویواش یواش جامعه به وجود می آمدکه نتیجتا به روستا ها وشهرها وکشورهای امروز تبدیل شده .حالا من یک سوال از شما دارم .شما اگه بخواهید درشهر سبزوار پولتان را سرمایه گذاری بکنیدمثل باغ یا ویلا یا منزل یا هتل و... ترجیح میدهید درکدام منطقه باشد .آیا درتهران وسایر نقاط دنیا چی .ایا بهترین وبزرگترین شهرها دردنیا درکدام مناطق شکل میگیرند .شما فکرمیکنید بهترین سیاستمداران واقتصاد دانان دنیا کدام مناطق را برای سرمایه گذاری درکره خاکی انتخاب میکنند .بدون شک بهترین سرمایه گذاریها در بهترین مناطقی که ارزش افزوده واقعی داشته باشد انجام میشود.آقای مطلع اگر شما یک سفر به امارات وشهردبی رفته باشید متوجه خواهید شد که بهترین سرمایه گذاریها صورت گرفته ولی مردم دنیا فقط برای تعطیلات ومسافرتهای کوتاه حاضرند به آنجا مسافرت کنند نه برای زندگی .اگر بدون تعصب به قضیه نگاه کنیم خواهیم دید که اگر درسال 441میلادی امپراطوری ساسانیان وحکومتهای بعد از آن نیشابور را بعنوان پایتخت کشور انتخاب کردند ویااینکه زمانی نیشابور جزء 10شهر بزرگ جهان بوده (وسبزوارهم بانام قدیم بیهق جزئی از این شهر )با تعداد زیادی دانشگاه ومساجد وکتابخانه هاوکلیساها ومراکز تجاری وامارتها و... بی جهت نبوده وحتی همین الان هم نیشابور از هر لحاظ مورد توجه جهانیان میباشد.دوست عزیز شهری که به عنوان مرکز استان یا پایتخت انتخاب میشود باید تحمل فشارهایی از قبیل ازدیاد جمعت وتامین آب وخوراک وشغل وتفریح ومسافرو...را داشته باشد.موفق باشید.

مطلع

دوست گرانقدرم آقا یا خانم «معتقد» که در مورخه 26 خرداد 93 نظر قبلی را ارسال نموده اید و از منع قوانین مرتفع سازی در مشهد به مسأله فاصله بین شهرها در امر مرکز استان شدن رسیده اید که کلا دو موضوع کاملا بی ربط هستند و حتی اگر براساس همین استدلال آبکی که بیان کرده اید، بپذیریم که فاصله شهرها در امر مرکز استان شدن مهم نیست پس اینجاست که باید به دنبال ملاک های مهمتری بود که به یک شهر نسبت به شهر دیگر برتری بدهد. حالا آیا به نظر شما در امر رقابت سبزوار ونیشابور بر سر مرکز استان شدن ملاک هایی واقعی و نه ملاک های توهمی برای نیشابور وجود دارد که آن را به سبزوار برتری ببخشد؟ شاید بخواهید بازهم ملاک آب وهوا را مطرح کنید که ظاهرا تنها دستاویز شما برای طرح ادعای استان شدن نیشابور است اما متأسفانه باید خدمتتان عرض کنم مسأله چند درجه خنک تر بودن و چند میلیمتر بارندگی بیشتر نیشابور نسبت به سبزوار در طول سال به هیچ عنوان ملاک با اهمیتی نیست وعملا به درد نیشابور نمی خورد زیرا با استان شدن شهرهایی به مراتب کویری تر از سبزوار در ایران نظیر قم و سمنان در سالهای گذشته معلوم شد که ملاک آب و هوا در امر تقسیمات سیاسی مهم نیست بلکه مهم وجود بعضی ویژگی های استراتژیک و ملاک های مهم است که اگر با نگاه بی طرفانه به این موضوع بنگرید سریعا درخواهید یافت در زمینه اکثر ملاک های مهم برای استان شدن یک شهر، نیشابور فاقد جایگاه مطلوب است و در عوض سبزوار نه فقط به ادعای بنده بلکه به اعتراف همه مردم فهیم و خوب نیشابور و خراسان و ایران که بدون تعصب ورزی های غیرمنطقی به توانمندی های بی بدیل تاریخی ، فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی ، مواصلاتی و اجتماعی دارالمومنین سبزوار واقف هستند، بهترین گزینه برای تشکیل استان جدید در شرق کشور است. و یقینا دور از باور و خلاف عقل سلیم است که با وجود شهر شایسته ای نظیر سبزوار با برخورداری از مجموعه امکانات ، فرودگاهی و مواصلاتی ، دانشگاه های مادر، پیشینه برجسته و اصیل تاریخی ، جایگاه بی بدیل ورزشی ، مرکزیت صنعتی از جمله قطب تولید سیمان شرق کشور، مشاهیر و بزرگان شناخته شده در عرصه ملی و بین المللی ، اعتبار جهانی و ....شهر دیگری جز سبزوار برای استان شدن مورد توجه کارشناسان و تصمیم گیرندگان و صاحب منصبان قرار گیرد. لذا بی شک و بی تعصب سبزوار شایسته ترین گزینه جهت استان شدن است. پایدار و برقرار باشید

معتقد

باسلام خدمت ضمیر سبز ومردم خوب سبزوار .ببینید زمانی بود که درمشهد وشهرهای بزرگ تر برای ایجاد ساختمانهای مرتفع قوانین سختی وجود داشت ولی الان باتوجه به ضرورت وتغییر یکسری افکار ورشد جوامع این قوانین سهل ترشده ومیبینیم که حتی درکوچه ها وخیابانهای کم پهنا ساختمانهای بلند میسازند .پس بنابراین امروزه فاصله بین شهرها منسوخ شده والان رقابت برسر ارائه خدمات میباشد .ما چه در داخل کشور وچه خارج کشورمیبینیم که بسیاری از مراکز استانها وایالتها وحتی فرودگاه هانزدیک به هم هستند .پس میبینیم که بحث فاصله که تنها ابزار شما برای ملاک مرکزیت استان هست حل شده است .دراینجا مسائل مهمتری برای مرکزیت استان وجود دارد که به طور مثال میشه از آب وهوا وخاک وامکان توسعه صنعتی وگردشگری و... واینکه اگه قرارباشه یکبارکی تعداد زیادی از مردم برای سکونت به آن شهر مهاجرت کنند آیا شهر از نظر زیربنایی توانایی کافی دارد یا نه به مشکل میخورد.دوست عزیز برای اینکه به فرصتی دست پیدا کنی لازم نیست که درپی از بین بردن فرصت نفردیگر باشید.انسان نباید نداشته های خود را باازبین بردن داشته های دیگری توجیه کند .وجدانا هم شما وهم مردم خوب سبزوار وحتی کشورمون ودیگر کشورها به توانایی های نیشابور واقف هستید وهستند.خودتون میدانید که نیشابور از هرلحاظ بهترین شرایط را برای مرکزیت استان دارد. موفق باشد .

بینقی

این ایراداتی که اینجا نوشته شده نظیر بافت فرسوده و مبلمان بد شهری که برای سبزوار گفته شده را همه شهرهای قدیمی دارند.اختلاف و رقابت بین شهرهای همسایه هم باز در همه شهرهایی که می خواهند مرکز استان شوند هست پس مانع خاصی در پیش پای استان شدن سبزوار نیست و باید اقایانی که مسولیت دارند برای اینکه مدیون مردم نشوند فردا تلاش کنند

سبزوار سربدار

بابا عقده ایا فرودگاه نداشتنم اینقدر داد و بی داد داره. ما از هر لحاظ از شما نیشابوری ها برتریم. راستی راجب کسانی که گفتند سبزوار راه اهن نداره عرض کنم که ریلشو دارن میکشن. در ضمن فرودگاه سبزوار هر روز پرواز داره!!! صرفا جهت اطلاع !!!!!!!!!!!!!!!!!

آذربرزین مهر سبزوار

حذف نگاه سلیقه ای در تقسیمات سیاسی نایب رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور مجلس با اشاره به تدوین لایحه اصلاح قانون تقسیمات کشوری در وزارت کشور، گفت: لایحه جدید، نگاه فرمولی به تقسیمات مناطق خواهد داشت. محمدجواد کولیوند با اشاره به بررسی لایحه تقسیمات کشوری در وزارت کشور، گفت: قرار است دولت این لایحه را به زودی به مجلس تقدیم کند. نماینده مردم کرج و آسارا در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه این لایحه پیش از تدوین، بارها مورد بحث و گفت وگو میان نمایندگان مجلس و دولت قرار گرفت، افزود: در نهایت مقرر شد لایحه تقسیمات جدید پس از تدوین در وزارت کشور به تصویب هیأت دولت برسد تا در قالب لایحه تقدیم مجلس شود که بر همین اساس پس از اعلام وصول، کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور مجلس بررسی این لایحه را در دستورکار خود قرار می‌دهد. وی با بیان اینکه نگاه به تقسیمات کشوری تا به حال سلیقه ای و شخصی بوده است، ادامه داد: باید در لایحه جدیدی که دولت به مجلس ارائه می دهد، این نگاه حذف شده و نگاه فرمولی جایگزین آن شود. نایب رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور مجلس در پاسخ به پرسشی درباره منظور از نگاه فرمولی به تقسیمات کشوری چیست؟، تصریح کرد: نگاه فرمولی به این معناست که باید تقسیمات استانی و کوچک تر از آن، بر اساس فاکتورهایی همچون جمعیت، گستردگی و کوچکی و بزرگی منطقه و نیز توسعه یافتگی یا عقب ماندگی مناطق طراحی شود تا این لایحه در صورت تبدیل شدن به قانون، تا سال ها درباره تقسیمات مناطق مورد استناد قرار گیرد.

آذربرزین مهر سبزوار

من تا به حال این افاضات هم استانی نیشابوری را نخوانده بودم وگرنه زودتر جوابی به خدمت پرافاده و تکبرشان میدادم نه خیرعزیزمن این شما نیشابوریها هستید که چرت و پرت سرهم میکنید بهتر است بگویید نیشابور چه برتری خاصی به سبزوار دارد؟ ایا مردم نیشابور میفهمند دانشگاه چیست؟ می دانند فرودگاه به چه چیزی گفته می شود؟لذت قهرمان شدن تیمهای ورزشی در کشور و آسیا را تا به حال چشیده اند؟ ایا نیشابوری ها می دانند غیرت و ازادگی چیست که نمونه بارزان در سربداران سبزوار شکوفا شد ولی نیشابور همیشه تحت سلطه حکومت های بیگانه بود که تجاوز کرده بودنئ؟ایا نیشابوری ها تمدن مربوط به عصر مفرغ را که درشهری مثل سبزوار وجود داشته می فهمند ؟ به خدا نمی فهمند اگرمیفهمیدند الان کسی مثل این ......... نیشابوری به شهر باعظمتی مثل سبزوار توهین نمیکردند به راستی رابطه نیشابور با سبزوارمثل رابطه هسته انگور است با تاکستان انگور و نیشابوری ها کی عظمت سبزوار را درک خواهندکردوقتی گنجایشش را ندارند؟ راستی به نیشابوریها بگویید درخوبی اب وهوای شهرشان اغراق نکنند که فقط دو درجه تفاوت اب و هوایی باسبزواردارد ان هم که باان گسل های خطرناک زلزله زیر شهرنیشابور ارزشش را ندارد اگر صنایع را هم خواستند بگویند که همه صدقه سری مشهدهستند .یک کارخانه مستقل که دفترمدیریتش در خود نیشابور باشد نه مشهد و سبزوار اگرتوانستند نام ببرندصنایعی که درنیشابور واقع شده حتی به نام نیشابور نیست مثلا مجتمع فولادخراسان چون برای نیشابور ساخته نشده برای مشهد ساختهشده و همین باعث وابستگی اقتصادی نیشابور به مشهد شده فکر نکنم با این وابستگی هیچ دولتی نیشابوررا بخواهد استان کند چون وقتی مردم یک شهربرای همه کارشان باید به یکشهر دیگر بروند و خودشان هیچ چیزاساسی ندارنداستان شدن چه معنی دارد؟ حالا نیشابوریها بهتر است قبل از دعواکردن دوتا شهرستان اقماری و جمعیتی حداقل بیشتر از 500هزارنفر درست کنند که وقتی ادعای استان شدن میکنندکسی نخندد

فرزند قلمدانهای مرصع

شما سبزواریها فقط چرت وپپرت سرهم میکنین. سبزوار کجاش از نیشابور سرتره؟ جمعیتش؟تمیزیش؟بافتش؟برشی که تومجلس داره؟ نماینده ما جز کابینه اصلی مجلسه نماینده شما چی؟از لحاظ صنعتی هیچ شهری مثل مشهد به ما نمیرسه. راستی اسم یه شاعر بزرگ که سبزواریه رو اسم ببرید؟راستی قدمت شهرمارو میخواین با خودتون یکی کنین؟تاحالاشما سوار قطار شدین ؟بهترین اب و هوارو تو استان کدوم شهرستان داره؟راستی دانشگاه ازادتون مقطع دکتری رو به چشمش دیده؟ارشد چی؟ سبزواریها حواسشون باشه

احتشام

باسلام .ببینید مسئول محترم اسرارنامه شما اگهدوست دارید رسالت یک وب نوشت به ظاهرفرهنگی را به دوش بکشید بهتره فقط نظرخوانندگان رو مطرح کنید ناینکه درمقام قضاوت بنشینید وبا جملات تند موضع گیری نموده وبه دروغ وتهمت سعی در اختشاش کردن ذهن مردم خوب سبزوار را داشته باشید .اگه شما گشتی دراینترنت بزنید وامکانات وظرفیتهای هردو شهررا برسی کنید پی به همه چیز میبرید .شما که این همه دم از تشیع میزنید بهتره یه سری به موزه نیشابور بزنید وسکه های ولا یتمداری امام هشتم که درآن زمان در نیشابور ضرب شده را ببینید .مگه شما درتاریخ نخوانده اید که نیشابور در زمان امپراطوری ساسانیان پایتخت بوده وسبزواربا نام قدیم بیهق یکی از روستاهای آن بوده .نیشابور را تمام دنیا میشناسند واز هرلحاظ بایش احترام خاصی قایل هستن وسازمان یونسکو نیشابور را شهر پایدار وملی ایران معرفی کرده .موفق باشید

دلیری پور

مقاله خوبی بود. نظراتو نتونستم بخونم چون خیلی طولانیه.ایشاالله برای نظراتم یک وقت دیگه میام و میخونم.مقاله خوب بود.موفق باشید و بازهم بنویسید دراین زمینه چون جای بحث و بررسی زیاده.

تلنگری بر خراسان

چرا اینقدر نیشابوری ها حرف حساب به مذاقشان تلخ آمده و اصلا پذیرش دو کلمه حرف حساب را ندارند. آقایان نیشابور مگر دوستان سبزواری چه گفتند که اینقدر برآشفته شده اید؟ آینه گر عیب تو بنمود راست خود شکن آیینه شکستن خطاست. ولی ببین ببین طفلکی ها به چه چیزهای الکی دلشان را خوش می کنند. چندتا افتخار بی فایده روی کاغذ که مثلا اسم نیشابور به چه عنوانی در فلان سازمان ثبت شده که دردی را از دل مردم بینوای نیشابور دوا نمی کنه نیشابور شهری که نه فرودگاه دارد نه دانشگاه دارد نه به لحاظ تاریخی در مقابل سبزوار و بسیاری ازشهرهای خراسان حرفی برای گفتن دارد ، ادعای ثبت در یونسکو و .... رامی کند. حالا گیرم اسم نیشابور در فلان جای یونسکو ثبت هم شد ، چه فایده؟ آیا این ثبت نام ها اصلا باعث شده کمی فرهنگ مردم نیشابور بالا برود؟ باعث شده این شهر شایستگی استان شدن را پیدا کند تا از عقب ماندگی های شدیدش در بیاید؟ صنعت نیشابور هم که به قول دوستان نظردهنده قبلی دیگر از شهرستان های تربت حیدریه و چناران وجوین عقب افتاده! زبرخان هم حتی به لحاظ صنعتی از نیشابور جلو زده است. حالا هم دیگر همه شهرهای خراسان شهرک صنعتی و کارخانه دارند این که دیگر امتیازی برای نیشابور نیست. متأسفانه نیشابور هیچی ندارد ، حتی در تاریخ هم برخلاف تبلیغات کذب بعضی سایت های از خود متشکر این شهر افتخارات قابل قبولی ندارد. حالا فقط با جنگ و دعوا با سبزواری ها نیشابوری ها می خواهند برای خود جایگاهی ایجاد کنند در خراسان که مثلا بگویند ما با سبزوار رقابت می کنیم و کلاس بگذارند. به نظر من خیلی اعتناشان نکنید. بگذارید همینطوری خوش باشند.

عقب ماندگی نیشابور نسبت به سبزوار

عقب ماندگی نیشابور نسبت به سبزوار 1- عدم برخورداری نیشابور از فرودگاه حتی یک فرودگاه کوچک داخلی در مقابل برخورداری سبزوار از فرودگاه بین المللی برخوردار است.که در سال های 90 و 91 پروازهای هفتگی به بغداد پایتخت کشور عراق را تجربه کرد. البته درک اهمیت این موضوع برای نیشابوری های هواپیما ندیده شاید چندان آسان نباشد اما همین که وقتی هواپیمایی می خواهد در یک فرودگاه بنشیند و میهمان دار هواپیما با آداب و اسلوبی خاص نام شهر مقصد و درجه هوا و وضعیت جوی آن را اعلام می کند و ورود مسافران به آن شهر را خوش آمد می گوید و اگر پرواز بین المللی باشد همین جملات را با زبان انگلیسی هم بیان می کند دلایلی کافی است تا پی ببریم سطح کلاس و درجه شهر سبزوار چه قدر بالاتر از شهر نیشابور است که با وجود فرودگاه های مشهد ، سبزوار و کاشمر هیچ گاه نخواهد توانست صاحب فرودگاه شود.حالا تصور اینکه یک ساعته بتوانی از سبزوار به تهران بروی و برعکس از تهران به سبزوار بیایی خود مبحثی جداگانه و ارزشمند است که نیشابوری ها که به سوار شدن به قطارهای بین راهی مشهدو تربت حیدریه به تهران عادت کرده اند اصلا نمی توانند درک کنند که نداشتن فرودگاه چه ضعف و کمبود بزرگی است در ان شهر مثلا بزرگ و مثلا پیشرفته خراسان!!!!!!!!! 2- عقب ماندگی دانشگاهی وفرهنگی نیشابور به طوری که بسیاری از شهرهای خراسان بزرگ نظیر مشهد ، سبزوار ، گناباد ، بجنورد ، بیرجند سالهاست که از دانشگاه علوم پزشکی برخوردارند و تربت حیدریه هم امسال دانشکده علوم پزشکیش به دانشگاه ارتقاء یافت. اما نیشابور تازه دو سال است که دانشکده علوم پزشکی تأسیس کرده. کاش ضعف و عقب ماندگی دانشگاهی نیشابور فقط در زمینه دانشگاه علوم پزشکی بود اما نیشابور به طور کل در دفترچه کنکور دانشگاه های سراسری صاحب هیچ دانشگاه معتبر و شناخته شده ای نیست. و فقط یک دانشگاه تازه تأسیس ملی با دو سه تا رشته معمولی دارد که نشان می دهد جایگاه نیشابور در زمینه دانشگاهی بسیار ضعیف و عقب مانده است. اما سبزوار سالهاست داردبا دانشگاه های شناخته شده و معتبری مثل حکیم سبزواری ، علوم پزشکی و اخیرا دانشکده علوم قرآنی و از سال 92 دانشگاه فن آوری های نوین که دانشگاهی بسیار با کلاس و مهم است ، در دفترچه های انتخاب رشته دانشگاهی جلوه گری می کند. 3- سبزوار موفق شده حوزه برگزاری کنکور کارشناسی ارشد و دکترا در کنکورسراسری باشد. بعید است چنین امتیاز مهمی به این زودی ها نصیب دانشگاه های تازه تأسیس و غیر استاندارد نیشابور شود. 4- وضعیت بد جغرافیایی و آب و هوای نامناسب نیشابور برای استان شدن. به قول نظرات قبلی هر چند نیشابور در ایام تابستان از آب و هوای معتدل تری نسبت به بعضی نواحی دیگر در خراسان برخوردار است (آن هم نه نسبت به همه نواحی مثلا تربت حیدریه ، قوچان ، جوین، جغتای ، زبرخان و فریمان ، کلات نادری و چناران در فصول گرم سال بسیار خوش آب وهوا تر از نیشابور هستند.)اما در عوض این شهر که در دامنه کوه بلند بینالود قرار گرفته در زمستان شرایط بسیار بدی دارد. سرمای شدید و برف و کولاک و یخ بندان های دائمی که ارتباط این شهر را با نواحی مجاور قطع می کند ، مانع از این می شود که نیشابور بتواندگزینه خوبی برای مرکز استان شدن باشد. مرکز استان باید به لحاظ جغرافیایی در جایی باشد که همه ایام سال مردم شهرستان های اطراف بتوانند به راحتی به آنجا رفت و آمد کنند. مانند سبزوار که در دشتی هموار و مسطح با جاده های مناسب قرار دارد و از شمال و جنوب و غرب و شرق شهرستان های تابعه به راحتی می توانند در تابستان و زمستان بدون کمترین مشکل به سبزوار سفر کنند و کارهای اداریشان راانجام دهند. 5- فاصله بسیار کم نیشابور تا مشهد دومین کلان شهر بزرگ کشور هم دلیل دیگری است که این شهر نمی تواند استان شود. درکشور همه امکانات بایدعادلانه تقسیم شود. اگر نیشابور در 100 کیلومتری مشهد استان شودو سبزوار استاننشده باشد ، نتیجه این می شود که از نیشابور تا سمنان حدود 600 کیلومتر هیچ مرکز استان و مرکز ثقل اداری و سیاسی ای وجودنخواهدداشت که این یعنی فشرده شدن و متمرکز شدن همه امکانات سیاسی واداری در دو نقطه نزدیک به هم و به حال خودواگذار شدن بقیه مناطق. این مطمئنا ناعادلانه ترین و در عین حال محال ترین و غیرممکن ترین تصمیمی است که ممکن است گرفته شود.و اصلابه عقل جن هم نمی رسد که دولت همچین تصمیمی بگیرد. نمونه بارز عدم امکان این موضوع مرکز استان شدن کرج است که باجمعیت 2 میلیون نفری خیلی دیر تر از قزوین استان شد. یعنی کرج وقزوین که در دهه 1360 هر دو جزء استان تهران بودندو از همان اول کرج بزرگتر از قزوین بود ، بافاصله 20 سال از یکدیگر مرکزاستان شدند. قزوین با جمعیت کمتر از 500 هزارنفر در اوایل دهه 1370 و کرج باجمعیت 2 میلیون نفر در اواخر دهه 1380 6- نداشتن شهرستان های اقماری در اطراف نیشابور و سرشار بودن شهرستان های اقماری دراطراف سبزوار . نیشابور چون خودش شهرستان اقماری ندارد خیلی محتاج کاشمر است اما خوب مرکز استان شدن نیشابور اصلا به نفع کاشمر نیست و این موضوع کاملا منتفی است.و اگر بنا باشد کاشمر زیرمجموعه نیشابور شود، چرا خودش مرکز استان نشود؟ مگر چه چیزی از نیشابور کم دارد؟ تازه فاصله اش هم از مشهد بیشتر است. 7- جمعیت کم نیشابور هرچند چون نیشابور نتوانسته بخش های بزرگ خود را شهرستان کند در آمارهای ظاهری جمعیت بیشتری دارداما به قول دوستان قبلی این جمعیت در نیشابو رکاذب است ودردی رااز این شهر دوا نمیکندچون در عوض سبزوارباحساب شهرستان های اقماری زیادیکهدارد جمعیتش از نیشابور بیشتر می شود. 8- مطرح نبودن نیشابور در هیچیک از زمینه های ورزشی کشور. در حالی که سبزوار باقهرمانی های پی در پی در هندبال ، کشتی ، والیبال و سایر رشته های ورزشی از موقعیت وشهرت خوبی درکشور برخوردار است. (ناگفته نماند نیشابور یک زمانی می خواست در زمینه ورزشی از سبزوار تقلیدکند و حرکتی داشته باشدکه با آوردن تیم فوتبال پیام خراسان به نیشابور و به خاک سیاه نشستن این تیم درنیشابور هم آبروی نیشابور وخراسان درکشور رفت و هم برای همیشه نیشابوری ها فهمیدند تکیه بر جای بزرگان نتوان زدبه گزاف و موفقیت های سبزوار در امر ورزش شانسی نیست ، بلکه لیاقت ذاتی و تلاش و تدبیر عالمانه است) 9- نیشابور از ساده ترین زیرساخت های استان شدن هم برخوردار نیست. این شهر حتی یک هتل درست وحسابی نداردبرای وقتی هایی که مسولین یا سایر مسافران از شهرهای استان یا کشور مجبور می شوند به نیشابور بروند و کارهای اداریشان را انجام دهند. اما سبزوار سالهاست از هتل کاملیا به عنوان مجلل ترین هتل شهرستان های خراسان بعداز هتل های مشهد ، برخوردار است. (با تعداد ستاره های بالا) 10- به لحاظ تاریخی هم اگر نگاه کنیم در حکومت شیعه جمهوری اسلامی ایران،مسلما شهر سبزوار که در زمان سربداران پایتخت اولین حکومت شیعه دوازده امامی ایران بوده مقدم تر از نیشابور است که همیشه تا قبل از حکومت صفویه پایگاه وجایگاه اصلی تسنن بوده و حکومت هایی مثل طاهران فرزندان طاهر ذوالیمینین فرمانده سپاه مأمون عباسی در آن بوده اند. 11- یکی دیگر از دلایل شهرت و اهمیت تاریخی سبزوار ساخته شدن اولین سریال تاریخی فاخر ایران درباره تاریخ سبزوار است. اما تا به حال در موردنیشابور وتاریخ آن چنین سریالی ساخته نشده است http://www.asrarnameh.com/news.php?id=2051 سریال سربداران که درباره تاریخ سبزوار بود زیر نظر شخصیت های بزرگی نظیر مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کشور ساخته شد. 12- عدم برخورداری نیشابور از چهره ها و مشاهیر اصیل متعلق به خوداین شهر . مثلا عطار ازکدکنتربت حیدریه است ، کمال الملک کاشانی است و چندسال آخر عمرش در نیشابور زندانی شده و همانجا مرده وفقط می ماند یک خیام که چون توهین بهمردگان جایز نیست دلیل مشهور شدن خیام در کشورهای اروپایی را در اینجا بیان نمی کنم تا همه بدانند همان هم افتخاری برای نیشابور نیست ... اما سبزوار با محمود دولت آبادی نوینسده رمان ارزشمند کلیدر ، دکتر علی شریعتی که خودش در بعضی از کتاب هایش خود را با نام علی سبزواری یا سربداری معرفی کرده ، با ابوالفضل بیهقی نویسنده کتاب تاریخ بیهق ، حکیم حاج ملاهادی سبزوار فیلسوف بزرگ شرق که شاهان به ملاقات او می رفتند نظیر فتحعلی شاه و ... درهمه کشور و بلکه جهان مشهور است. 13- روحیه جنگ طلبی و دعواگری نیشابوری ها که همیشه هرجا هستند با دیگران درگیر میشوند و در فرهنگ رانندگی و فرهنگ زندگی شهری هم بسیار ضعیفند و سر چهارراه های این شهر باید اشهدت رابخوانی وقتی می خواهی عبور کنی و بعضی از میدان هایش هم که بیشتر قتلگاه هستند تا میدان مثل میدان باغرود که تا به حال جان هزاران نفر انسان دراین میدان گرفته شده و فرهنگ پایین مردم این شهر که سر هر گذر و کوچه ای با گاری ایستاده اند و سبزی و میوه می فروشند در حالی که در سبزوار و سایر شهرهای پیشرفته جایگاه های ویژه سبزی و تره بار تعبیه شده است ، تعدادی از دلایل فرهنگی و اجتماعی است که نشان می دهدنیشابور فعلا شایسته استان شدنن نیست و اگر این شهر بتواند استان شود ، توهینی است به همه مراکز استان فعلی درکشور و بعید نیست همه آن شهرها از مرکزاستان بودن انصراف بدهند. کلا نیشابور خیلی راه دارد تا بخواهد به رد سبزوار برسد. هنوز دلایل خیلی زیاد دیگری برای ناتوانی نیشابور در مرکز استان شدن هست که باتوجه به همین تعدادکه تا الان گفتم نیشابوری ها بهتر است اینقدر عصبانی نباشن و به زور دنبال چیزی نرن که حقشان نیست نروند و دراین مسیر ناحقی اینقدر با مردم دیگر شهرها ومناطق استان سر جنگ ودرگیری نداشته باشن و وجهه خود را خراب تر از این نکنند.

ایران

من باید که به شما دوست عزی بگم که به غیر از 3تا علت بقیه همه بی خود وبی اهمیت واینم بگم که متاسفانه واقعا سطح مطالعه شما پایین است که درباره ی مواردی ازقبیل فرهنگ وتاریخ و....ما نظر میدی.

دردنوشته ای در رابطه با عقب ماندگی فرهنگی و دانشگاهی نیشابور:

دردنوشته ای در رابطه با عقب ماندگی فرهنگی و دانشگاهی نیشابور: (براساس واقعیت) ( با نگاهی به مطالب منتشر شده در سایت روزنه نیشابور در رابطه با عقب ماندگی دانشگاهی این شهر در چندهفته اخیر) عدالت را در دفترجه انتخاب رشته كنكورامسال ديديم. شهر سبزوار با جندين دانشكاه روزانه وده ها رشته عالي مانند پزشکی ومهندسی وهمچنین شهرهایی مانند کازرون وتربت و...ولي نيشابور يك دانشكاه با دو رشته معمولي !!! درست است که شهر سبزوار هم به لحاظ پیشینه تاریخی و هم به لحاظ موقعیت کنونی همواره از نیشابور پیشتاز بوده . این هم قبول که نام قدیم سبزوار بیهق بوده است و بیهق به معنی بهترین ناحیه است . این هم قبول که سبزوار پایتخت حکومتی مثل سربداران بوده که با غرور و غیرت خود د ر مقابل هجوم بیگانگان مغول ایستادند اما اما بالاخره نیشابور هم یک شهر پرجمعیت در خراسان است. و نباید به خاطر نقاط ضعفی که در تاریخ این شهر هست ٰ مردم امروزی آن را مجازات کرد. مثلا درست است که نیشابور یک زمانی در زمان هجوم ترکان سلجوقی به ایران ٰ پایتخت این حکومت شد . این هم قبول که نیشابور در زمان طاهریان هم پایتخت ایران شد و هرچند طاهریان از تیر و ترکه سپاهیان مإمون عباسی قاتل امام رضا(ع) بودند اما بالاخره نمی توانیم بخشی از تاریخ کشورمان را انکار کنیم. نمی توان که نیشابور را به خاطر این جرم ها از نقشه ایران حذف کرد. مهم اینجاست که مردم نیشابور بالاخره تغییر شیوه دادند و بعد از سماجت های فراوان خود در طول تاریخ برای مبارزه با مذهب تشیع ٰ خودشان در نهایت به تشیع گرویدند و امروز مردمی مومن و شیعه محسوب می شوند.پس عدالت نیست که بنا به جرمی که نشابوریان قدیم مرتکب شده اند نشابوریان امروز را مجازات کنیم. این را هم توجه کنید که نیشابور یک زمانی دارای مدارس نظامیه بود. هر چند همین نظامیه ها را هم یک دانشمند غیر نیشابوری به نام خواجه نظام الملک توسی در نیشابور و تعدادی دیگر از شهرهای ایران بنا کرد و منابع تاریخی آغاز انحطاط تمدن اسلامی را از همین نظامیه های نیشابور دانسته اند که در آن ها با تعصب خاصی تنها سعی می شد علوم مربوط به اهل تسنن تدریس شود و به طور کل علوم منطقی و فلسفی و تجربی ممنوع بود اما به هرحال با همه این نکات منفی آن زمان نیشابور یک شهر علمی محسوب می شد در ایران پس چرا امروز باید به لحاظ دانشگاهی تا ا ین اندازه شهری ضعیف و عقب مانده باشد؟ انتظاری که مردم نیشابور از حکومت های امروز ایران دارند این است که با عدل علوی با نیشابور برخورد کنند . و اجازه بدهند نیشابور اگر نه جلوتر از سبزوار حداقل همپای این شهر در مسیر توسعه فرهنگی و دانشگاهی حرکت کند. اما با این توضیحات حالا شما قضاوت کنید ٰ ايا امكانات كشور عزيزمان درست توزيع شده تکند فقط در امر اختصاص امکانات و تإسیس دانشگاه ها ٰ پیشینه تاریخی و فرهنگی شهرها ملاک قرار گیرد. شاید بعضی از مردم یک شهرمثل نیشابور در گذشته هرچه قدرهم که بد بوده باشند ٰ خدا حالا به آنها فرصت توبه از گناهان داده باشد. پس آیا سزاست فرزندان نیشابور امروز در این سختی و محرومیت قرار داشته باشند؟ آیا رواست فرزندان نیشابور برای تحصیلات عالیه به سبزوار و مشهد و تهران و سایر شهرهای بزرگتر مراجعه کنند مشکلات غربت وخطرات ایاب وذهاب که بارها در اثر تصادف دانشجویان بیگناه جان خود را از دست دادنددر حالی که اگر استعداد علمی بچه های نیشابور از سبزوار کمتر است شاید بخشی از آن به خاطر بی عدالتی دولت در تخصیص امکانات علمی و دانشگاهی به نیشابور باشد. اگر نه هیچ جا ثابت نشده که استعداد و ضریب هوشی نیشابوری ها واقعا از سبزواری ها و سایر مردم خراسان پایین تر باشد. واین برنامه ریزی غلط دولت است که امکانات را فقط به یک شهر اختصاص دهند ما می گوییم ایران سرای من است فرقی بین سبزوار ونیشابور نیست ولی اگر همین دانشگاههایی را که در سبزوار تاسیس کردند در نیشابور تاسیس می کردند وهیچ رشته ای به سبزوار نمی دادند آیا عادلانه بود؟ مسلما خیر / اقلا چندین رشته معتبر به نیشابور می دادند اکنون تربت و قوچان وگناباد وغیره دانشگاه دارند ولی نیشابور با این همه جمعیت خبری نیست دوستان عزیز من شوخی نمی کنم اینها واقعا فاجعه است . این همه تبعیض واقعا فاجعه است یک شهر مثل نیشابور در اوج محرومیت و شسهر دیگری مانند سبزوار و مشهد و تربت در فاصله های 100 کیلومتری در اوج پیشرفت روز افزون !!! هموطن گرامی اگر حرفم را باور نمی کنید به دفترچه های انتخاب رشته امسال مراجعه کنید وعمق فاجعه را خودتان ببینید به خدا قلبم به درد آمد وقتی دیدم سبزوار بعد از برخورداری از دانشگاه های بزرگ و با سابقه ای مثل حکیم سبزواری ٰ با چندین دانشکده مختلف و پردیس بین المللی دانشگاه حکیم سبزواری ٰ و دانشگاه های دیگری مثل علوم پزشکی با سابقه 25 ساله و دانشکده های دولتی دیگری مثل علوم قرآنی ٰ حالا امسال در دفترچه کنکور سراسری دانشگاه ها ٰ دارای دانشگاه فن آوری های نوین هم شد. واقعا شاخ درآوردم تبعیض تا کجا تا چه اندازه. به همشهریان نیشابوری من خرده نگیرید اگر کاهی از کوره در می روند و نظراتی توهین آمیز ارسال می کنند. این فریادهایی است که از حلقوم و حنجره مردمی ستم دیده برمی خیزد.پس لطفا سبزواری ها و کاشمری ها و تربتی های عزیز به جای اینکه پاسخ نیشابوری ها را بدهید اگر راست می گویید بیایید به ما کمک کنید تا بتوانیم کمی از حقوق خود را بعد از تحمل قرن ها محرومیت و عقب ماندگی به دست بیاوریم. این التماس و عجز بنده را به عنوان یک هم استانی بپذیرید و کمک کنید.با همکاری با یکدیگر بهتر می توان مسیر پیشرفت را پیمود اما اگر نیشابور همینطور عقب مانده باقی بماند جلو پیشرفت بقیه شما را هم خواهیم گرفت. این خط این هم نشان./ پیشنهاداتی برای مطالعه : http://www.rovzane.com/blog/show/%D9%81%D8%B1%D9%82-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%AA-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87.html http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D9%83%D9%86%D9%88%D9%84%D9%88%DA%98%D9%8A-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%B3%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D9%86%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%8A%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D9%86%D9%88%D9%8A%D9%86-%D8%AA%D8%A8%D8%AF%D9%8A%D9%84-%D8%B4%D8%AF.html http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%AC%DB%8C-%D8%AA%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D8%B6-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%B3.html http://www.rovzane.com/blog/show/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D8%AF%D9%85-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87.html

سامان

]چرا نظراتو تأیید نمی کنید کلی براتون نظر فرستادم.کلی زحمت کشیدم و وقت گذاشتم تا تایپش کردم.لطفا ت أیید کنید یا حداقل توضیح بدید که چی شده؟

خواهان عدالت

دردنوشته یک نیشابوری در رابطه با عقب ماندگی فرهنگی و دانشگاهی نیشابور: عدالت را در دفترجه انتخاب رشته كنكورامسال ديديم. شهر سبزوار با جندين دانشكاه روزانه وده ها رشته عالي مانند پزشکی ومهندسی وهمچنین شهرهایی مانند کازرون وتربت و...ولي نيشابور يك دانشكاه با دو رشته معمولي !!! درست است که شهر سبزوار همواره از شهرهای پیشتاز و مرکز علمی و مذهبی خراسان بوده است. این هم قبول که نام قدیم سبزوار بیهق بوده است و بیهق به معنی بهترین ناحیه است . این هم قبول که سبزوار پایتخت حکومتی مثل سربداران بوده که با غرور و غیرت خود د ر مقابل هجوم بیگانگان مغول ایستادند اما اما بالاخره نیشابور هم یک شهر پرجمعیت و مهم در خراسان است. و نباید به خاطر نقاط ضعفی که در تاریخ این شهر هست ٰ مردم امروزی آن را مجازات کرد. مثلا درست است که نیشابور یک زمانی در زمان هجوم ترکان سلجوقی به ایران ٰ پایتخت این حکومت شد . این هم قبول که نیشابور در زمان طاهریان هم پایتخت ایران شد و هرچند طاهریان از تیر و ترکه سپاهیان مإمون عباسی قاتل امام رضا(ع) بودند اما بالاخره نمی توانیم بخشی از تاریخ کشورمان را انکار کنیم. نمی توان که نیشابور را به خاطر این جرم ها از نقشه ایران حذف کرد. مهم اینجاست که مردم نیشابور بالاخره تغییر شیوه دادند و بعد از سماجت های فراوان خود در طول تاریخ برای مبارزه با مذهب تشیع ٰ خودشان در نهایت به تشیع گرویدند و امروز مردمی مومن و شیعه محسوب می شوند.پس عدالت نیست که بنا به جرمی که نشابوریان قدیم مرتکب شده اند نشابوریان امروز را مجازات کنیم. این را هم توجه کنید که نیشابور یک زمانی دارای مدارس نظامیه بود. هر چند همین نظامیه ها را هم یک دانشمند غیر نیشابوری به نام خواجه نظام الملک توسی در نیشابور و تعدادی دیگر از شهرهای ایران بنا کرد و منابع تاریخی آغاز انحطاط تمدن اسلامی را از همین نظامیه های نیشابور دانسته اند که در آن ها با تعصب خاصی تنها سعی می شد علوم مربوط به اهل تسنن تدریس شود و به طور کل علوم منطقی و فلسفی و تجربی ممنوع بود اما به هرحال با همه این نکات منفی آن زمان نیشابور یک شهر علمی محسوب می شد در ایران پس چرا امروز باید به لحاظ دانشگاهی تا ا ین اندازه شهری ضعیف و عقب مانده باشد؟ انتظاری که مردم نیشابور از حکومت های امروز ایران دارند این است که با عدل علوی با نیشابور برخورد کنند . و اجازه بدهند نیشابور اگر نه جلوتر از سبزوار حداقل همپای این شهر در مسیر توسعه فرهنگی و دانشگاهی حرکت کند. اما با این توضیحات حالا شما قضاوت کنید ٰ ايا امكانات كشور عزيزمان درست توزيع شده تکند فقط در امر اختصاص امکانات و تإسیس دانشگاه ها ٰ پیشینه تاریخی و فرهنگی شهرها ملاک قرار گیرد. شاید بعضی از مردم یک شهرمثل نیشابور در گذشته هرچه قدرهم که بد بوده باشند ٰ خدا حالا به آنها فرصت توبه از گناهان داده باشد. پس آیا سزاست فرزندان نیشابور امروز در این سختی و محرومیت قرار داشته باشند؟ آیا رواست فرزندان نیشابور برای تحصیلات عالیه به سبزوار و مشهد و تهران و سایر شهرهای بزرگتر مراجعه کنند مشکلات غربت وخطرات ایاب وذهاب که بارها در اثر تصادف دانشجویان بیگناه جان خود را از دست دادنددر حالی که اگر استعداد علمی بچه های نیشابور از سبزوار کمتر است شاید بخشی از آن به خاطر بی عدالتی دولت در تخصیص امکانات علمی و دانشگاهی به نیشابور باشد. اگر نه هیچ جا ثابت نشده که استعداد و ضریب هوشی نیشابوری ها واقعا از سبزواری ها و سایر مردم خراسان پایین تر باشد. واین برنامه ریزی غلط دولت است که امکانات را فقط به یک شهر اختصاص دهند ما می گوییم ایران سرای من است فرقی بین سبزوار ونیشابور نیست ولی اگر همین دانشگاههایی را که در سبزوار تاسیس کردند در نیشابور تاسیس می کردند وهیچ رشته ای به سبزوار نمی دادند آیا عادلانه بود؟ مسلما خیر / اقلا چندین رشته معتبر به نیشابور می دادند اکنون تربت و قوچان وگناباد وغیره دانشگاه دارند ولی نیشابور با این همه جمعیت خبری نیست دوستان عزیز من شوخی نمی کنم اینها واقعا فاجعه است . این همه تبعیض واقعا فاجعه است یک شهر مثل نیشابور در اوج محرومیت و شسهر دیگری مانند سبزوار و مشهد و تربت در فاصله های 100 کیلومتری در اوج پیشرفت روز افزون !!! هموطن گرامی اگر حرفم را باور نمی کنید به دفترچه های انتخاب رشته امسال مراجعه کنید وعمق فاجعه را خودتان ببینید به خدا قلبم به درد آمد وقتی دیدم سبزوار بعد از برخورداری از دانشگاه های بزرگ و با سابقه ای مثل حکیم سبزواری ٰ با چندین دانشکده مختلف و پردیس بین المللی دانشگاه حکیم سبزواری ٰ و دانشگاه های دیگری مثل علوم پزشکی با سابقه 25 ساله و دانشکده های دولتی دیگری مثل علوم قرآنی ٰ حالا امسال در دفترچه کنکور سراسری دانشگاه ها ٰ دارای دانشگاه فن آوری های نوین هم شد. واقعا شاخ درآوردم تبعیض تا کجا تا چه اندازه. به همشهریان نیشابوری من خرده نگیرید اگر کاهی از کوره در می روند و نظراتی توهین آمیز ارسال می کنند. این فریادهایی است که از حلقوم و حنجره مردمی ستم دیده برمی خیزد.پس لطفا سبزواری ها و کاشمری ها و تربتی های عزیز به جای اینکه پاسخ نیشابوری ها را بدهید اگر راست می گویید بیایید به ما کمک کنید تا بتوانیم کمی از حقوق خود را بعد از تحمل قرن ها محرومیت و عقب ماندگی به دست بیاوریم. این التماس و عجز بنده را به عنوان یک هم استانی بپذیرید و کمک کنید.با همکاری با یکدیگر بهتر می توان مسیر پیشرفت را پیمود اما اگر نیشابور همینطور عقب مانده باقی بماند جلو پیشرفت بقیه شما را هم خواهیم گرفت. این خط این هم نشان./

حبیب سنگسری

ببینید چرا اینهمه اینجا دعوا راه افتاده؟ نیشابور نمی تونه مرکز استان بشه. چون از امکانات اولیه استان شدن حتی امکانات ساده ای نظیر فرودگاه هم برخوردار نیست و از این بابت شانسش برای استان شدن خیلی ضعیفه.یک چیزدیگه هم هست که نیشابور خیلی نزدیک مشهده و هرچند به خاطر نزدیکی نیشابور به مشهد بعضی صنایع در نیشابور شکل گرفته شدده است.اما در عوض اینهمه سال از ساخت یک فرودگاه محروم موند.سبزواری های عزیز یک برگ برنده دیگه هم نزد شماست که اونم شرط رضایت سبزواری ها برای تقسیمات سیاسی خراسان رضویه. نیشابور یک جایی از استان قرارداره اگه بخواد استان بشبه حتما باید رضایت سبزواری ها باشه. اگرنه استان شدن نیشابور اصلا معنی نداره چون !

حامی جوووون

برتری نیشابور بر سبزوار 1–قطار نیشابور-می دانم چون قطار سوار نشده اید فکر می کنید قطار تهران مشهد مربوط به تهران نه ایستگاههای مسیر همه در صورت مسافر داشتن سوار می شوند ۲-فرودگاه-اولا یک فرودگاه درجه چندم که اول هفته اخر هفته با تعداد محدود پرواز واز همه مهمتر فقط به تهران-تنها چیزی یاداوری میکند برای اشخاص خاص اماده شده-نه قطاری که قیمت بلیط از اتوبوس کمتر و به تهران-تبریز-اصفهان-بندر عباس-اهواز-…..می رود-ثانیا فرودگاه مشهد در۱۰۰ کیلومتری نیشابور با پرواز روزانه۱۲۰ هواپیما به تمام دنیا فراموش کرده ای-یاداوری چند ماه قبل یک پرواز به عراق از سبزوار به مشهد منتقل شد –ودر جایی از هفته ای ۴ پرواز به ۲ پرواز کاهش یافت که همانهایی استفاده می کردند ازصفر شدن پرواز جلوگیری کردند-از همه مهمتر مردم عادی با این مشکلات به راه اهن بیشتر نیاز دارند درباره دانشگاههای نیشابور –همین حالا واحد علوم تحقیقات خراسان رضوی نزدیک به۲۵۰۰ دانشجو ارشد دکترا دارد سبزوار هرچه زور بزنه نصف این نداره-نیشابور ۳ دانشکده فنی حرفه ای داره که سبزوار ۲ تا داره….. در صنعت یا کشاورزی-همان مشکل سبزوار برای نیشابور می بینید فقط مجتمع فولاد خراسان در غرب نیشابور بالغ بر۵۰۰۰ کارگر دارد بماند بقیه واحدهای صنعتی یا زبرخان از نیشابور تا شهرک صنعتی خیام کمتر از ۲۰ کیلومتر واز از پلیس راه نیشابور تا بینالود واحدهای صنعتی ادامه داره– یا کشاورزی – نیشابور از بینالود تافیروزه تمام زمینهای حاصلخیز نه سبزوار فقط جوین جغتای خوشاب بقیه خشک کویری باشد جمعیت-امار سرشماری ۹۰ در خراسان رضوی سوم سبزوار –بماند بقیه جمعیت شهرستان دیگر کاذب می بینند و جیغ داد البته مستند مرکز امار نه حرفهای خاله زنی –وبا جدا شدن داورزن و در اینده ششتمد جمعیت سبزوار بعد ار تربت جام می شود یا نیشابور(۱-دانشگاه-نیشابور-دانشگاه ازاد نیشابور-واحدعلوم تحقیقات خراسان رضوی-دانشکده علوم پزشکی –دانشکده فنی پسران-دانشکده فنی دختران- دانشکده کشاورزی) سبزوار(دانشگاه تربیت معلم سابق-دانشگاه علوم پزشکی ۴ سال دانشگاه شده-دانشگاه ازاد سبزوار-دانشکده فنی دختران-دانشکده فنی پسران-) اب و هوا: متاسفانه سبزوار داری اب و هوایی بد و بیابانی می باشد (که هیچ موجودی جز مامولک به اونجا نمی ره )

شیخ حسن جوری سربداری

افرین مرحبا درود بر مردم نیشابور به خاطر اینهمه تعصب خشک و افراطی و این همه توهین و بی ادبی نسبت به دیگر شهرهای خراسان. واقعا ثابت کردید که اگر حکومت هایی مثل سلجوقیان و طاهریان (فرماندهان سپاه مامون عباسی) در گذشته نیشابور را پایتخت خود کرده اند ، مردم این شهر لیاقت انتخاب شدن به چنین منصب و مقام هایی از جانب چنان حکومت های معلوم الحالی را داشته اند . افرین همین که نزدیک به دوسال است در مقابل یک مقاله ساده و مودبانه در سایت های سبزوار جبهه گرفته اید و جنگیده اید نشان دهنده نهایت فرهنگ بالا و خوی صلح جو و منش آرام شماست. واقعا شما حقتان است که مرکز استان شوید. نه ببخشید نیشابور اصلا باید پایتخت ایران شود نه حتی باید پایتخت دنیا شود.اینقدر که با ادب و با فرهنگند مردم این شهر

ابر شهر من نیشابور

بابا دم شما سبزواری ها گرم!!!!!!!خوبه من نیشابوری ام و دانشجوی سبزوار که ای کاش نمیشدم... ....................... ...................... ....................... ......................... ................ ................... ...................... ........................ ...................... ....................... .............. ................. ...................... ......................... ...................... ..................... ................. .................... ..................... ...................

فرزند خراسان

نیشابوری ها بی منطق ترین آدمایی هستن که من تا حالا دیدم.چون خودشون می دونن در مقابل سبزوار واقعا امتیاز برتری ندارن اکثرا سعی می کنن با دودوزه بازی و دروغ و تبلیغات الکی خودشونو مطرح کنن. فقط برید ازشون بپرسید شما که اینقدر ادعا دارید چه طور تو دوره ای که همه شهرهای کوچیکتر از نیشابور مثل گناباد و تربت حیدریه و کاشمر فرودگاه ساختن (حالا فرودگاه سبزوار و مشهد بماند که هردو شهر از نیشابور بزرگترن) چه طور نیشابور هنوز نتونسته یک فرودگاه برای خودش بسازه. چه طور دانشگاه نیشابور دو سال از تأسیسش میگذره و طبیعتا حتی حوزه کنکور کارشناسی ارشد برای دانشجوهای این شهر نیست. حالا از همه اینا بگذریم شاید اینا رو بالاخره جون بکنن و زور بزنن 100 سال دیگه بتونن واسه شهرشون ایجاد کنن به لحاظ تاریخی و فرهنگی هم نیشابور با این همه تبلیغات و سر و صدا پیش سبزوار عددی حساب نمیشه. برید کل تاریخ نیشابورو زیر و رو کنید ببینید می تونید یک رویداد تاریخی با ارزش تر از سربداران سبزوار اونجا پیدا کنید؟ محاله. ما گشته ایم ، نبود تو دیگر نگرد نیست. خلاصه اینکه اگه از نیشابوری ها ادعا و توهمشونو بگیری دیگه هیچی نمی مونه. خواهش می کنم تأیید کنید چون نظر شخصیمو گفتم و چیزتازه ای هم نیست همه می دونن.

صانعی

اسرار راسته که میگن چند روستا از مناطق غرب نیشابور و همجوار با سبزوار تصمیم دارن به سبزوار الحاق بشن؟ این خبر خیلی بالا گرفته همه جا حرفش هست شما چرا هیچی منتشر نمی کنید؟

سرزمین سربداران

با سلام هر کس که نظری میده دلیل بر تایید وصحت حرفش نیست مثلا همین همسایه ها یک ساله تو وبسایت های سبزوار نظر میدن که ما بخش 80هزار نفری داریم بخش هشتاد هزار نفری کجا بود بزرگترین بخش نیشابور بخش زبرخان اگه اشتباه نکنم 65 هزا نفر یا کمتره گول این حرف ها رو نخورید میتونید برید سرچ کنید ضمنا یه جایی گفتید نیشابور بعد از فیروزه زبرخان رو هم با نام قدمگاه رضوی شهرستان کرده که اون هم یه دروغ محض از نیشابوری ها بود فعلا در حال حاضر قراره یک شهرستان در خراسان رضوی ایجاد بشه اون هم داورزن که البته به نقشه تقسیمات سیاسی اضافه شده و استاندار گفته شاید تا دهه فجر فرماندارش رو مشخص کنیم بعد از اون شاید تا پایان دولت اقای احمدی نژاد ششتمد هم به تقسیمات کشوری اضافه بشه این که هر کسی هر چیزی گفت نباید باور کرد ضمنا تو تقسیمات سیاسی نیشابور هم هیچ تغییری ایجاد نمیشه چون مردم 3شهر زبرخان قدمگاه و دررود بر سر ایجاد شهرستان احتمالی در سال های اینده به شدت با هم مخالفت کرده اند و دولت هم از ایجاد مطالعه طرح این شهرستان منصرف شده ضمنا شما فکر کردین تقسیمات کشوری کیکه که بیان تقسیمش کنند بگن خب سهم نیشابور 3تا سبزوار 5تا تربت 4 تا فلان جا اینقدرو... یه چیزی رو از ته دل میگم اگه واقعا پیشرفت سبزوار رو میخواید هر کس که اومد یه نظری پتانسیل های نیشابور داد همینطوری بدون مدرک تایید نکنید امروز بعضی افراد که میبینند نمیتونند به بعضی پیشرفت ها برسند میخوان این پیشرفت ها رو به دروغ در ذهن رقبا ایجاد کنند مثل همون بخش 80هزارنفری زبرخان و هزار مسایل دیگه با تشکر

بهروز

http://dezrud.blogfa.com/post-621.aspx 6 تا از ادارات نیشابور دارن اداره کل میشن؟؟؟؟

موسوی

شاید در استان خراسان رضوی سبزوار مناسب ترین گزینه برای استان شدن باشه ولی در کل کشور مناطق دیگه ای هستن که از سبزوار جلوترن. پس اگر بازهم بخواد در ایران استانی تشکیل بشه ، به این زودی ها سهمی برای خراسان در استان های جدید نیست. هنوز یک دهه از تشکیل دو استان جدید در این منطقه نمی گذره . (منظورم خراسان های شمالی و جنوبیه) اگه بازم اینجا استان جدیدی شکل بگیره بقیه نقاط کشور شورش می کنن. پس الکی به مردم دلخوشی ندید.

ندا

مطالب بسیار خوبی مطرح شده. بسیار اطلاعات عمومی زیادی به آدم میده. از مدیریت و اعضای محترم این سایت تشکر میکنم. با مطالعه همین صفحه اطلاعات فراوانی درمورد وضعیت خراسان در گذشته و امروز به دستم آمد.بازهم تشکر می کنم.

محسن

پيش بسوي استان خراسان مركزي (پست ثابت) البته نقشه استان تربت در وبلاگی بنام پیش بسوی خراسان مرکزی ترسیم شده انصافا بدون هیچ مشکلی می تواند استان شود پس از تقسيم خراسان بزرگ به سه استان خراسان رضوي ، جنوبي و شمالي هر از چند گاهي صحبت هايي مبني بر تشكيل حداقل يك يا دو استان ديگر كه از خراسان رضوي منفك شود به گوش شنيده مي شد ، اما عدم توجه و علاقه مردم شهرمان و عدم پيگيري مسئولين محلي مانع از بحقيقت پيوستن اين آرزوي چند ساله شده است و ما تنها به نام تشريفاتي فرمانداري ويژه دل خوش كرده ايم در حالي كه مي دانيم از ديوار اين لقب دهان پركن هيچ خاكي بر شهرمان نمي پاشد . يادم مي آد تقريباً سال 82 بود كه صحبت از تقسيم استان خراسان بزرگ به 5 استان مطرح شد و يكي از استانها به مركزيت تربت حيدريه پيشنهاد شده بود ولي بدليل مشكلات بوجود آمده و اختلاف بين شهرستان هاي نيشابور و سبزوار، تنها سه استان خراسان رضوي، شمالي و جنوبي تشكيل شده و طرح ايجاد استانهايي به مركزيت تربت حيدريه و نيشابور يا سبزوار بي نتيجه باقي ماند. حال با توجه به تقسيمات كشوري در چند سال اخير و افزايش تعداد شهرستانها (مه ولات، زاوه، بجستان، رشتخوار، طرقبه وشانديز و ...) در استان خراسان رضوي، لزوم تشكيل حداقل يك استان ديگر در مركز و جنوب خراسان رضوي جهت پوشش شهرستانهاي جديد و رسيدگي به مشكلات اين منطقه و همچنين رسيدگي بيشتر و بهبود وضعيت شهرستانهاي فعلي اين استان به وضوح احساس مي شود. علاوه بر اين استان تازه تشكيل به مركزيت تربت حيدريه كه مي تواند خراسان مركزي نام گرفته و شهرستان هاي تربت حيدريه، كاشمر، گناباد، خواف، مه ولات، زاوه، رشتخوار، بجستان و تايباد را شامل شود، استاني زيبا با قابليت هاي بسيار زياد را ايجاد خواهد نمود كه بلحاظ اقتصادي وضعيت به مراتب بهتري نسبت به بسياري از استانهاي كشور خواهد داشت. اين منطقه با قرار گرفتن در شاهراه اصلي ارتباطي از جنوب و مركز به شمال شرق قرار داشته كه بهترين موقعيت ها را جهت سرمايه گذاري در بخش هاي مختلف صنعت، گردشگري و ... بوجود مي آورد. همچنين اين منطقه توليد كننده بيشترين و با كيفيت ترين زعفران كشور و توليد كننده بيش از 70 درصد از ابريشم كشور مي باشد، بگذريم ازينكه از غني ترين مناطق كشاورزي و دامداري كشور بوده و بيشتر محصولات توليدي آن از جمله مركبات، شير، گوشت، پسته، انار، گندم، سيب زميني، پياز، بادام، پنبه و... بيشتر از نياز استان بوده و در خارج از استان توزيع مي شود و اينكه غني ترين معادن سنگ در خواف نيز در اين منطقه است. همچنين هم مرز بودن با كشور افغانستان موقعيت تجاري و بازار اقتصادي بسيار خوبي را براي مردم منطقه ايجاد خواهد نمود كه بهره برداري از آن به سود كشور بوده و به افزايش امنيت كشور در مرزهاي شرقي كمك شاياني خواهد نمود. با وجود اين موارد و شرايط بسيار مطلوب منطقه، تبديل شدن اين منطقه به استان نيازمند تلاش و همت مسئولان شهرستان بوده و مي بايست صداي مردم منطقه به گوش مسئولان كشوري رسانده شود. لذا بدينوسيله از تمامي مردم شهرستان و منطقه درخواست مي شود در هر نقطه اي كه هستند ادعاي ايجاد استان خراسان مركزي به مركزيت تربت حيدريه را به گوش مسئولان رسانده و تفكر لزوم اين استان را در ذهن خود قرارداده و در ذهن آشنايان نيز القاء نمايند. به اميد موفقيت و سربلندي تربت حيدريه و ايجاد استان خراسان مركزي

محسن

سلام در بحث جمعیت شهرستانها ی در دفتر آمار استانداری سبزوار نیشابور سبزوار319000 و نیشابور 475000با جدا شدن بخشها اختلاف جمعیت تغییر نمی کنند مدتی است درباره این می خواهید مقاله بنویسید چی شد اگر چیزی هست بگو

کمال صاحبی

نیشابور الان دو تا نماینده خیلی قوی داره یکی سبحانی نیا که از گنده های کشوره و یکی دکتر مروی که هم چند دوره نماینده نیشابور بوده و هم معاون چند وزیر و لابی قوی تو دولت احمدی نژاد داره ثانیا شنیده شده هردو این نماینده ها با قالیباف که احتمالا رییس جمهور بعدی هست و رگ و ریشه نیشابوری داره رابطه خوبی دارند جدیدا هم که مروی صحبت هایی کرده که یکم نگرانی ایجاد کرده لطفا به گوش نماینده های سبزوار خصوصا آقای محسنی برسونید که دست از اختلاف با دولت بردارند.آقای سبحانی فر که در اقلیت مجلسه و آقای محسنی هم که قدرت این دو نفر نماینده نیشابور رو نداره اگه بخواد با دولت هم بد رفتار کنه می ترسم در زمینه استان شدن به ضررمون تموم بشه.

حسین خسروجردی

دوستان گرانقدر مجله اسرار نامه با سلام و ادای احترام مجدد اینجانب حدود یک ساعت پیش متن مقاله دو شهر و دو تاریخ همچند راخدمتتان ارسال کردم با این توضیح که مقدمه این مقاله را روز پنجشنبه 9 اذر برایتان ارسال نموده امکه امیدوارم به دستتان رسیده باشد. لطفامرا از چگونگی کار اگاه کنید . با امتنان و سپاس : حسین خسروجردی

حسین خسروجردی

دو شهر و دو تاریخ همچند گذشت زمان وقراین مسجل تاریخ می گویند که نیشابور و سبزوار همیشه همچون پره ای شکار یا به اصطلاه نرگیان بازو به بازوی هم داده و یاورخم بوده اند. تاریخ می‌گوید که حتی پذیرش دین اسلام از جانب سبزوار شرط آن، مسلمان شدن نیشابوریان بوده است. و این، یعنی نهایت اعتبار و غایت عجین شدن دو شهر تاریخی به همدیگر و در قاموس وفاق، این یعنی خودِ مؤدت! بی‌گمان در تضاریس پرغوغای ایام، این دو شهر سرنوشتی همخوان و یگانه داشته‌اند؛ چه در جنگ و چه در آشتی؛ چه در هجوم تاتار و چه در قتل عام‌های تیمور. در سیاست و تصمیم‌های مهمشان این دو شهر متفق و یگانة هم بوده‌اند؛ آنسان که خطبة نیشابور و بیهقیان بر سلطان مسعود، خود مؤید ایـــــن نکتـــه است. در فرهنگ و ادب نیز این دو شهر همیشه با مراودة خود با تأثیر و تأثر متقابل، همدیگر را ارتقاء می‌بخشیده‌اند؛ آنسان که «امام جلیل‌الدین علی بیهقی». امام عهد خویش بوده و مدرس کوی سیار در نیشابور، ولادت او در خسروجرد و نام او در دنیا طیار و سیار، حکیم داود طیب مولد او نیشابور بوده و او را قصبه (سبزوار) ارتباط کردند. و مردی بوده عالم به حساب و نجوم و طبیبی حاذق و معالجی تا در با حدس صائب. احمد نیشابوری معروف به ابن ابی‌الطیب: این امام را مولد نیشابور بوده و موطن قصبة سبزوار. و او را چند تفسیر است. تفسیر کبیر سی جلد و تفسیر وسیط پانزده مجلد و تفسیر صغیر سه مجلد، و این جمله از حفظ، املاء کرده است و معانی انگیخته، قوی! و مرقد او در قصبة سبزوار است. محمدبن طیفور نیشابوری، او عالم و محدث بوده است و در نیشابور سکة طیفوری به وی بازخواندندی و اولاد و احقاء او به بیهق افتادند. و برای اینکه بازهم بتوانیم ابعاد متنوع تفاهیم تاریخی این دو شهر را بهتر نشان دهیم باید از امیراسفهسالار متولد قصبة خسروجرد نام برد که در نیشابور مدارس و مساجد ساخت و در خسروجرد و نیشابور رباط و عمارت بسیار کرد. ابوالحسن شعیب بیهقی مفتی شافعیان بود و مدرسه کوی سیار نیشابور که مدرسه بیهقی خواندندی، او بنا کرده است. چنین است ربط انسجام و خویشی این دو شهر کهنسال که حتی در فیصلة برخوردهای خانگی، مدد شهر سبزوار را می‌طلبد. و ما را از ژرفای تاریخ برحذر می‌دارد که: هر که نامخت از گذشت روزگار هیچ ناموزد ز هیچ آموزگــــــار و بر این صراحت قویم، اینک با شمایم! بگوید که این چیست؟! این غوغای طوفندة خلیدن و خستن از بهر چیست؟! چگونه است تا نکته‌ای چنین صریح (تقدم یا تأخر دو شهر) باید از حوصلة فرهیختة شما بزرگان قوم، بدر آید و مجالی برای تحمل عقاید یکدیگر نماند؟ نه دوستان، نه! چنین نیست. بیگمان نیشابور شهر یگانه و شامخ و ارزندة پر نبوغ خراسان بزرگ هست و وفور رودهایش، مزارع گسترده‌اش، باغ‌های مصفایش و مردم سرزنده‌اش همیشه فخر فلات بوده و هست و امید که همچنان زهره زهرای آسمان خراسان باقی بماند. و اما آن سوی، در جوار این شهر شهیر و در پهندشت آفتاب زدة باز، وقار خاک از لونی دیگر است و شهر پایور سبزوار در نجوای نجیبش هنوز شاکر است، شاکر مردان مرد. پروانه‌های شیدایی که از دود ستم گذشتند و زیت زندگی را زیاده و افزون نمودند. خاکی غرا که علمای بزرگ خیزند از آن. سرزمینی که روزگاری تهامة صغرا بود از کثرت فضلا و ادبایش. و این خاک با قدمت دیرنده‌اش سر بر اسطوره‌های دور می‌زند. جایی که ساسان پسر بهمن سبزوار را آباد می‌کند و سبزوار شهری بزرگ شد به انواع درخت میوه‌دار و سایه‌بخش و عمارت‌ها و بازارها و محله‌های سبزوار. متصل گشت به دیه ایزی از راه زرین و هنوز اطلال آن عمارت باقی است. و اما این که مؤلف محترم نیشابور، شهر فیروزه‌ها مرقوم فرموده بودند که روزگاری نیشابور از نظر عمران و آبادی و اهمیت بر ناحیت سبزوار رجحان داشته، در جای خودش حرفی‌ست درست و حتی بدون تعارف، قابل پذیرش. اما با توجه به این حرف جناب گرایلی که به حق می‌خواهند در رابطه با یک نظر تاریخی مستدل و موثق حرف بزنند، باید افزوده شود که رجحان و اهمیت و عمران شهر نیشابور نسبت به سبزوار همیشه به یک اندازه نبوده و در زمانهای گوناگون این برتری نوسان داشته و آن همه هجوم و تخریب و آتش‌زدن‌ها و زلزله‌ها و مصیبت‌های دیگر با دریغ تمام تأثیر خودش را می‌گذاشته که گفته‌اند: «هر اولی به آخری بازبسته می‌شود و هر عمارتی به خرابی پیوسته می‌گردد» و آنسان که مؤلف تاریخ بیهق می‌گوید: بیهه را به زبان پارسی بهین می‌گفته‌اند، یعنی که این ناحیت بهترین نواحی نیشابور است و باز همو می‌نویسد که: قصبة سبزوار به اوقات از کهندز معمورتر بوده است. عبدالله فارس می‌گوید: دیدم در نیشابور در قهندز روز آدینه در جامع قهندز هفتادواند مرد پیش نماز جمعه نکردند، و پیش از این خلق نبود در آن عهد که امیر خراسان یزدبن المهلب جامع قهندز را مناره کرد. در دیار خراسان و عراق نشان نمی‌دهند چندین آب کاریز نیکو بر یک فرسنگ که از قصبة سبزوار تا به خسروجرد است ده کاریز است با آب بسیار بر یک فرسنگ که اگر جمع کنی بکشتی عبرت باید کرد. اما قبل از اینکه به نکتة مهم و قابل ذکر دیگری در مورد تقسیم‌بندی قدیم نیشابور و سبزوار بپردازیم، لازم می‌دانم که در مورد لفظ قصبه و روستا که سروران گرامیم جناب گرایلی و جناب کرابی که از آن مراد تابعیت و زیرمجموعه شهر گرفته‌اند، نکته‌ای را از کتاب تاریخ نیشابور به تصحیح دکتر شفیعی کدکنی بیاورم که در جای خود شاید بتواند اندکی از ابهام این مسأله بکاهد: «امام حاکم رحمة الله، فرمود که به این روایات معلوم شد که نیشابور به صلح فتح شد نه به جنگ و آن که نیشابور همیشه قصبة خراسان بود و درامارت و سلطنت و مال کبار اماکن و بلاد خفظت عن القتور الی یوم النشور.» و اتفاقاً جناب شفیعی کدکنی پیرامون همین قصبه بودن نیشابور در قسمت تعلیقات توضیح درخوری داده‌اند که می‌شنوید: قصبه خراسان: قصبه را به معنی شهر بزرگ به کار برده است (محیط المحیط) و در ناحیه، مهم‌ترین و بزرگ‌ترین آبادی، قصبة آنجا خوانده می‌شده است و گاه عنوان علم به خود می‌گرفته مثلاً سبزوار را در عصر علی‌بن زید قصبه می‌گفتند. تعلیقات استاد بهمنیار بر تاریخ بیهق. و بر این سیاق حالا برای روشن شدن موضوع باید باز هم از خود تاریخ مدد گرفت که باز همین علی‌بن زید بیهقی می‌گوید: گفتند سبزوار کجنات تجری من تحتها الانار و عمارتها و بازارها و محل‌های سبزوار متصل گشت تا به دیه ایزی از راه زرین و هنوز اطلال آن عمارت باقی‌ست. مطلب قابل توضیح آن است که ده ایزی در 6 کیلومتری شرق سبزوار فعلی قرار دارد و اگر گفتة ابوالحسن زید بیهقی را قبول کنیم که حتی خود این شخص اطلال آن عمارت‌های قدیم سبزوار را دیده، باید قصبه یا شهر قدیم سبزوار بسیار بسیار بزرگتر از زمان مولف کتاب تاریخ بیهق باشد. وسعتی از دیه ایزی تا سبزوار و از سبزوار تا حوالی آبارش که با محاسبة سرانگشتی می‌شود دوازده کیلومتر یا دو فرسنگ که این خود مطلبی بسیار قابل توجه و مهم است. و اگر این را با توجه به ربع‌های دو شهر و طول و مسافتشان بسنجیم شاید قیاس ما قیاس مع‌الفارق نباشد. در این خصوص علی‌بن زید بیهقی می‌گوید که در عجم، هرچه منزلگاه خلق بود بر یک سمت آن را محله خوانند و آنچه در صحرا و کوه بود آن را ربع خوانند. و حال براساس تاریخ نیشابور و در ذیل ارباع آن که جناب شفیعی کدکنی آن را در متعلقات کتاب خود توضیح می‌دهند، ربع‌های نیشابور نیز در جهت صحرا و کوه از مرکز شهر (مسجد جامع) به چهار طرف کشیده می‌شده است و آن ربع‌ها عبارتند از : 1 ـ شامات 2 ـ ریوند 3 ـ مازل 4 ـ بشتفروش. که ربع ریوند که از حدود مسجد جامع آغاز می‌شود و تا احمدآباد که آغاز حدود بیهق است و چنانکه برآورد کرده‌اند حدود سیزده فرسنگ و ربع شامات که از مسجد جامع تا حدود بست را، بدرازا، دست کم شانزده فرسنگ و از حدود بیهق تا حدود رخ را به پهنا دست کم چهارده فرسنگ و اگر ما ربع مشرق نیشابور را نسبت به ربع مغرب که حدود 13 فرسنگ است حتی بیشتر بسنجیم طول یا درازای ارباع نیشابور مجموعاً چیزی حدود 27 فرسنگ می‌شود و ارباع بیهق، یعنی این زیرمجموعة شهر نیشابور ـ از نظر طول برابر نیشابور می‌شود و این را نه ما که تاریخ بیهق بیان و افشا می‌کند. ارباع بیهق را 12 ربع می‌دانند که در عهد امیرخراسان عبدالله ظاهر بوده است و آنها را در کتاب خود به تفضیل می‌نویسد: 1 ـ اول علی الرستاق 2 ـ ربع قصبة سبزوار 3 ـ ربع طبس 4 ـ ربع زمیج 5 ـ ربع خواشد و رویان 6 ـ ربع خسروجرد 7 ـ ربع باشتین 8 ـ ربع دیوره 9 ـ ربع کاه 10 ـ ربع مزینان 11 ـ ربع فریومد 12 ـ ربع بشاکوه. و اگر ربع اول مرز شرقی ناحیت بیهق را که طبق کتاب تاریخ بیهق، علی‌الرستاق است و از سنقدیدر (سنکلیدر) شروع می‌شود بدانیم. تا خود مرکز بیهق یا نواحی سبزوار چیزی حدود شصت کیلومتر می‌شود و اگر از مرکزیت این ناحیه که بیهق با سبزوار نام دارد به سوی غرب برویم آخرین ربع‌های آن فریومد و فیروزآباد و پشاکوه است. فزون از صد کیلومتر می‌شود که با محاسبه قسمت شرق بیهق روی هم رفته چیزی حدود 27 فرسخ طول آن می‌شود که این رقم برابر طول ناحیة نیشابور است و چگونه است که با این همه شواهد، هنوز باید ناحیة بیهق را در زمان قابل بحث هنوز هم، زیرمجموعه و وابسته دانسته و او را هم چند نیشابور ندانیم؟ چیزی که امید شما دوستان خوب و گرانقدر نیشابوری را متقاعد سازد و کمی به خود آرد. اما مهر، آری مهر! این ربط فراگیر و زیبای باستان. این چشم‌انداز پرجلاجل و دلاویز ایران. این الهه و ایزدی که در چمبرة ابهام باستان هنوز ناشناس است اینک در اوراق مطبعة بومی ما رخ می‌نماید و آتشکده آذربرزین مهر، محل و جایگاه اصلی خود را می‌جوید . کاری که بایستی همچون ملیت‌های فرهنگ دوست دیگر، روزی سرانجام پی گرفته می‌شد و آن را از ابهام مکانی بیرون می‌آورد. کاری که جستجوی کاوشگران ما را می‌طلبد و محتاج همت مردانة آنهاست. پس در سطح و اندازة قرائن بسیار اندک شاید بتوان راهی جست و بقول ابوالفضل بیهقی دیگر بر گمان نرفت. دوستان خوب هفته‌نامه صبح نیشابور در مورد مطالب بالا هرچند گذرا اذعان داشته‌اند که آتشکده آذربرزین مهر به اقوال بزرگان باستان‌شناس در نواحی کوه ریوند نیشابور قرار دارد و سپس براساس شواهدی کلی سعی در تفهیم آن کرده‌اند که در نوع خودش خوب و به هر حال مغتنم است اما بر این شواهد بازهم مدارک دیگری هست که این بار آتشکده برزین مهر را نزدیک روستای مهر سبزوار می‌داند و این را نه یک آدم کم اطلاع و حساس به سرزمین زادبومیش که باستان‌شناسی متخصص و کارکشته به نام ویلیام جکسون خاورشناسی که سفرنامه‌اش در بارة ایران و پیروان زرتشت می‌باشد. او استاد زبان‌های هندی و ایرانی در دانشگاه کولومبیاست و تخصص وی در امور مربوط به ایران و دین زرتشتی و پارسیان بود و در اواخر عمر هم به تحقیق آئین مانی پرداخته است. برای خواندن کتبیة داریوش از کون بیستون بالا رفته و از دانشگاه تهران درجه دکترای افتخاری گرفته. آثار او عبارتند از : سرودی از زرتشت، بسنای 41 ، دستور زبان اوستایی با مقایسه با سانسکریت، کتاب قرائتی زبان اوستا، ایران در گذشته و حال، قسطنطنیه تا وطن عمر خیام و سفرنامه‌ای تحت عنوان «ایران در گذشته و حال» که هم به فارسی هم ترجمه شده است. این محقق ارجمند می‌نویسد که: آتشکده آذربرزین مهر در قریة مهر در سر راه خراسان در نیمه راه میاندشت به سبزوار قرار دارد. و محقق پرآوازه دیگری به نام سایکس هم آذربرزین مهر را در روستای مهر بخش داورزن سبزوار می‌جوید. و اما به قول آقای پرویز رجبی : باستان‌نگاران با تکیه بر روایت‌های مذهبی، برای یافتن جایگاه واقعی این سه آتشکده کوشش‌های زیادی کرده‌اند. دقیقی آذربرزین مهر را در کاشمر خراسان می‌آورد و جکسن و سایکس آذربرزین مهر را در روستای مهر بخش داورزن سبزوار می‌جویند و مارکوات جایگاه برزین مهر را در روستای ریوند نیشابور می‌داند. پس دوستان عزیز می‌بینید که برای رأی نهایی دادن هنوز زود است هرچند که شخص خود من با توجه به تجارب و اطلاعات کمی که دارم این آتشکده آذربرزین مهر را در حوالی روستای برزنون می‌پندارم که درست ما بین مرز سبزوار و نیشابور قرار گرفته است. و با این وجود هنوز هم برای قضاوت کردن اینگونه رأیها خیلی زود است. امید که محققین شریف و ارجمند ما بتوانند روزی این مهم را به ثبوت رسانده و جایگاه مهر بلند بالا را بشناسند. انشاءالله. هفته‌نامه صبح نیشابور، 19 ـ12/8/1376 . ث ما خ

عقده ای مثل.......................

لطفا یک پیام صلح و دوستی دیگه بدید. باریکلا سبزه واری. جونم سبزه واری. با جوکای شما خیلی حال میکنم. بعدشم چال میکنم.

سیدابوالقاسم کوشکی

سلام به خاطر معرفی شهرستان سبزوار بزرگ از شما تشکر می کنیم چون حق شهرستان سبزوار ضایع شده و دولت محترم باید به خواسته بر حق مردم شریف و متدین سبزوار عمل کند شعر ذکرشده از سروده های خودم است که درسالهای 71قسمتی از و قسمت دیگرش83 از میون سبزوار با دعای بی شمار من سلامت می کنم جان فدایت میکنم مردمان این دیار در همه ی روزگار از برای وطنم جان نثاری می کند مردمان سبزوار مهربان و با وقار عاشق قران و دین دوستدار سرزمین افتخار این دیار سبزوار پایدار کشور ایران زمین بهترین جای زمین خاک ایران گوهر است همه جایش برتر است مردمانی بی ریا دوستداران خدا تابع امر رسول عاشقان اون بتول شیفتگان حضرت مولا علی یاوران متقی ما همه با افتخار گل بگیم از سبزوار از زمان های قدیم از صداقت و کریم بذل وبخشش می کنند کار و کوشش میکنند هر یکی دنبال کار گر نباشه الفرار بیهق است وسبزوار شیعیان را افتخار دین اسلام و علی از خداوند و نبی هر چه گویم یا علی سرور دلها علیحضرت والای ما ان نبی ، اقای ما هم خدیجه هم بتول هم علی و هم رسول آل او بالاترند ازهمگی سرترند سروده 90/8/10 دبیر ادبیات

کوشکی

به نام آنکه ما را آب و نان داد دو چشم قشنگ مهربان داد سبزوار ما همان بیهق بود حرف مردانش همیشه حق بود از زنانش گر بگویم من سخن دُر بریزد از لباشان جای قند کودکانش یک به یک برگ گلند همنشین لاله ها و سنبلند من که هستم اهل شهر سبزوار می کنم بر مردمانش افتخار من که هستم اهل شهر سبزوار می کنم بر عالمانش افتخار سبزوار ای شهر اسرار حکیم مردمانت پاک هستند و رحیم سبزوار ای شهر دارالمومنین سبزوار ای جایگاه نشر دین بیهقی و مردمانت باشعور اهل علمند و همگی کوه نور همه ی سبزواری های ایران بخواهند سبزواری از دل و جان همه بخواهیم خواسته ای که شهر ما بشه استان زیبا همه ی سبزواری ها بگویند که حق سبزوار ما همینه که شهر سبزوار مثل نگینه که این شهر بهترین جای زمینه همه جای زمین سرسبز و خرم برای تو ، برای من چو چمن دلم می خواهد جهان در شادمانی و خوشی با شند ظلم نباشد کودکان لبخند زیبا بر لب داشته باشند همه مردم جهان خوشحال و سرافراز باشند سرزمین من مردمانی دیندار و شجاع داشته باشد وهمه ی ما در کنارهم با خوبی و نشاط زندگی کنیم السلام ای مردم سبزوار شیر مردان دلیر و باوقار مردمان شهرهای این دیار هم جوین هم خوشاب ...هم سبزوار از جغتای و همه مردمان یک به یک باشند عزیز و مهربان دوست دارم دولت جناب دکتر احمدی نژاد حق تضییع شده ای که توسط دولت خاتمی با پارتی بازی جلوی استان شدن سبزوار را گرفت این بار دولت عدالت گستر استان جدیدی را به مرکزیت سبزوار اعلام نماید تا استان خراسان پیشرفتش تسریع گردد چرا که خود مشهد باید یک استان جداگانه شود. درود فراوان بر تمام مردم شریف ایران و استان خراسان

منوچهر

نیشابور تا یک زمانی می تواند به این سنگ اندازیهایش ادامه بدهد جناب خوش خواب خان (: بالاخره فشار رسانه ها ومردم و مسوولان ، وزارت ک شوری های را مجور میکند خراسان رضوی را که یک استان واقعاًٌ بزرگ وپرجمعیت است تقسیم کند.اتفاقاً خوود شما نیشابوری هاهم تاجایی که من خبردارم خودب دارید کمک می کنید به تسریع در تقسیمات سسیاسی استان.ولی طفلکی ها به احتمال زیاد آخر سرتان بی کلاه بماند.حداقل همزمان با تربت و سبزار که استان نمی شوید. چون نه منطقی است و نه توجیه دارد 3 استان کمتر از یک میلیون نفری یک دفعه در یک جای کشور تولیدشود. ولی ایجاد یک یا دو استان شدنی است. ضمناً تا وقتی نیشابور به سنگ اندازی پیش پای سبزوار ادامه دهد دروواقع دارد جلوی پای خودش سنگ اندازی می کند.و کاری می کند که همان یکی دوتا شهرستانی که الآن امیدواراست دراستان جدید تابعه ان باشند آنقدر بزرگ و توسعه یافته شوند که دیگر حاضر نشوند مرکزیت نیشابور را بپذیرند. کاشمر همین الان خودش گاه گاهی ادعای مرکز استان شدن می کند . کم کم بخش زبرخان رضوی هم تعلق خاطرش به نیشابور کم می شود و به مشهد که همسایه بلاواسطه است علاقه مند می شود در نتیجه نیشابور می ماند و حوضش. اما سبزوار درغرب خراسان رضوی با فاصله زیاد از مشهد ووجود بخش هایی مثل داورزن و روداب و جغتای که واقعاض از مشهد خیلی دورند و به سبزار نزدیکند استان شدنش حتمی است. نیشابور فقط دارد با ادامه لجبازی با سبزوار به بخت خود و آینده سیساسی خود بیشتر لقد می زند. مشهد هم که روز به روز دارد رشد روزافزون می کند. کم کم طوری می شود که نیشابور به عنوان حومه مشهد زیر سایه این شهر کلان شهر کشور خفه می شود. نه گردشگری نیشابور به چشم می آید ، نه صنعت آن نه هیچ ا متیاز دیگرش چون از هرچه بخواهد بگوید مشهد در 110 کیولمتری بیشتر و بزرگترش را دارد. این نظرات را که خواندی خواب خوشت به هم نریزد آقای خوشخواب ((((:

خواب خوش

به فرض هم که همه شرایط برای استان شدن سبزوار فراهم باشد. مخالفت نیشابوری ها را چه می کنید؟ اگر نیشابور نتواند استان شود می تواند جلوی استان شدن سبزوار را بگیرد. پس بهتر است این خواب های خوش را نبینید که زودتر از نیشابور استان شوید.الآن هم دم انتخابات نیست که بخواهید سر خودتان شیره بمالید . حقیقت را قبول کنید نیشابور اگر در بن بست قرار گرفته راه سبزوار را هم بسته است.باید یک فکر منطقی بکنید و به فکر رضایت هر دو شهر باشید. اگرنه تا ابد در همین اختلافات می مانید . شما هم که فقط بلدید به جان هم بیافتید دراین سایت های زردتان.

عبدالله

در حال حاضر فقط یک مرکز استان در کشور فرودگاه نداره.- شهر قزوین- البته قم هم که تا همین یکی دو سال اخیر فرودگاه نداشت ، حالا به جای یک فرودگاه داره یک شهرفرودگاهی می سازه. و پیش بینی های صورت گرفته خبر از افتتاح فاز اول فرودگاه قم در بهمن ۹۱ می دن. افتتاح نخستین شهر فرودگاهی کشور در قم http://www.bazarkhabar.ir/News.aspx?ID=32511 پرتال رسمی فرودگاه قم http://tinn.ir/vdcjatev8uqeyhz.fsfu.html ساخت فرودگاه قم کلید توسعه این استان http://tinn.ir/vdcjatev8uqeyhz.fsfu.html افتتاح فاز اول فرودگاه قم؛ ۲۲ بهمن http://www.gostareshonline.com/infrastruture/113993-2012-05-23-08-28-00.html قزوین هم البته داره برای داشتن فرودگاه کارهایی می کنه. با موافقت وزیر راه به زودی محقق خواهد شد/ فرود هواپیماهای مسافربری فوکر در قزوین http://isna.ir/fa/news/91031508170/-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%81%D9%88%D9%83%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%8A%D9%86 با این حساب به زودی هیچ مرکز استانی در کشور نخواهیم داشت که بدون فرودگاه باشد. حتی آنهایی که مانند قم تنها ۷۵ کیلومتر با یک فرودگاه بزرگ مثل فرودگاه امام خمینی فاصله دارند. اما بازهم مرکز استان بدون فرودگاه ناقص به نظر می رسد. در نتیجه اگر نیشابور بر فرض محال مرکز استان شود ، صاحب یک رکورد خاص در کشور خواهد بود. تنها مرکز استان بی فرودگاه کشور. ومسافران و مقامات بلندپایه داخلی واحتمالاً خارجی که بخواهند به این استان سفر کنند دائماً باید آویزان شهرهای اطراف از جمله مشهد یا سبزوار باشند که دست برقضا هردو شهر فرودگاه بین المللی دارند. به نظر اینجانب هرچند ساخت فرودگاه در نیشابور که با فرودگاه شهرهای مشهد ، سبزوار و تربت حیدریه و کاشمر محاصره شده است ، هرچند توجیه اقتصادی ندارد ، اما اولین زیرساخت مورد نیاز است تا این شهر بتواند در دهه های آینده تقاضای مرکز استان شدن داشته باشد. آخر واقعاً در سالهای میانی قرن بیست و یکم خیلی غیرمتعارف است که یک شهر مرکز استان فاقد فرودگاه باشد. بااین حجم بالای رفت و آمدهای سیاسی و اقتصادی که همه مراکزاستان ها دارند!!! حالا اگر یک شهر معمولی باشد ، نداشتن فرودگاه خیلی معضل بزرگی نیست. اما بدون فرودگاه بودن یک مرکز استان خیلی توی چشم می آید. خلاصه باید بگم هرچند نیشابوری ها خیلی برای به دست آوردن موقعیت طلایی گذشته شهرشان تلاش می کنند و حسرت آن دوران را می خورند اما در کل واقعیت اینه که این تلاش ها بی حاصله.نیشابور دیگه نه به لحاظ گردشگری ، نه به لحاظ سیاسی ، نه به لحاظ فرهنگی ، نه به لحاظ مواصلاتی و اقتصادی و صنعتی و دانشگاهی جایگاه با اهمیتی در استان نداره. حداقل تا زمانی که کلانشهر ملی مشهد با این جاذبه های عظیم گردشگری ، صنعتی ، مذهبی ، فرهنگی و سیاسی در ۱۰۰ کیلومتری نیشابور باشه ، این شهر قدرت نفس کشیدن رو به دست نمیاره. خصوصاً اینکه رقبای قدرتمندی مثل سبزوار ، تربت و کاشمر هم اطراف نیشابور را گرفتند و این شهر خواه نا خواه محکوم به حیاتی ساده ، بی هیاهو و معمولی در قرن بیست و یکم محکوم شده. در ضمن این رو هم یادآوری کنم که صنعت نیشابور هم داره به تدریج رونق خودش رو از دست می ده . چون دو قطب صنعتی نوظهور در منطقه شمال شرق کشور دارن جای نیشابور رو می گیرن. ۱-شهر جدید بینالود(از توابع مشهد) و ۲-شهرستان چناران مساحت شهرک صنعتی چناران به ۱۰۰۰ هکتار افزایش می یابد (با این اقدام شهرک مزبور، بزرگترین شهرک صنعتی شمال شرق کشور خواهد شد.) http://www5.rkhorasan.irna.ir/fa/News/80365316/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%B1/%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%AD%D8%AA_%D8%B4%D9%87%D8%B1%DA%A9_%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA%DB%8C_%DA%86%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D9%87_1000_%D9%87%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%B1_%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4_%D9%85%DB%8C_%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%AF شهر جدید بینالود قطب صنعت خراسان http://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=4&ved=0CGYQFjAD&url=http%3A%2F%2Fwww.ruzbazar.ir%2Fficue%2Fpdf%2Fposter%2F172.pdf&ei=9YQqULSeEMO16wH074CwAw&usg=AFQjCNEmPMbaqpDuWKg7xIBu1R-drCnuZg&sig2=iukDEMB6_e6Jp5X9ELPaGw

بابک از مشهد

سلام من نه سبزواری هستم و نه نیشابوری ، فقط چند ترمی را در دانشگاه فنی مهندسی سبزوار تحصیل کرده ام. و میخواستم نظر شخصی خود را درباره برتری سبزوار نسبت به نیشابور بیان نمایم. من تنها خاطره ای که هربار به نیشابور میروم از این شهر سرسبز دارم وجود میدان بارهای زیادی در سطح شهر هست که پدرم همیشه سبزی تازه را از نیشابور تهیه میکند من فقط از نشابور میدان بارهایش را دیده ام و دروغ نگویم آرام گاه خیام همین و بس. اما سبزوار فکر میکنم به لحاظ مساحت از نیشابور بزرگتر و دارای مردمان خونگرمتری ست. حداقل برای منکه چنین بوده است. از نظر سطح دانشگاهی نیز سبزوار با مشهد در حال رقابت است و تا انجایی که اطلاع دارم امتیاز دانشگاه آزاد سبزوار در بین 5 رتبه اول کشوری است. از نظر باستانی تا انجایی که من اطلاع دارم مناره خسروگرد آتشکده برزین مهر مسجد پامنار مسجد جامع مصلای شهر و ... از جمله ی مکانهای تاریخی و توریستی این شهر به حساب می ایند. از نظر بزرگان و افراد مشهور حاجی اسرار را بس که کتابهایش در دانشگاه های معتبر اروپا و آمریکا تدریس میشود. دکتر علی شریعتی که من به شخصه یکی از مریدان ایشان هستم. استاد حمید سبزواری که اگرچه یک شاعر حکومتی هستند اما دارای عرفان و فهم و کمالات بی شماری هستند. از اینها گذشته شهری که قبل ترها مرکز قدرت اولین حکومت شیعی بحساب می امده و از نظر تجارت و بازرگانی به آن لقب جاده ابریشم را داده اند مطمئنا هم اکنون نیز از جایگاه ویژه ای در ایران برخوردار است. این شهر هم اکنون در نظر مسئولان بلندپایه کشور و نظام از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یک دلیل احداث فرودگاه سبزوار بحث نظامی و امنیتی این فرودگاه برای پشتیبانی پروازهای فرودگاه امام خمینی در آینده ای نزدیک است. و در انتها طبق اطلاعاتی که کموبیش بدستم رسیده این خبر را میدهم که در اینده ای نچندان دور (قبل از رفتن احمی نژاد) سبزوار به عنوان مرکز استانی جدید معرفی خواهد شد. والسلام

نیشابور شهر بی فرودگاه

همه این بحث ها به نظر من بی خودیه. اصلاً چرا فکر می کنید نیشابور در موضوع استان شدن رقیب سبزواره؟ نیشابور به عنوان شهری که نه جمعیتش به حد استاندارد می رسه ، نه دانشگاه درست و حسابی داره ، نه فرودگاه داره ، نه فاصله ای از مشهد داره ، نه مرز مشترکی با استان های دیگه داره ، چه طوری می خواد استان بشه؟ فقط چون مردمش دوست دارند استان بشن ؟ این کافیه؟ این بحث ها از اساس بی فایده است. به زودی یک یا دو استان در شمال شرق کشور تشکیل میشه یکی از اون استان ها سبزواره و اون مورد دیگه تربت حیدریه است. می گیید نه ؟ وایستید و تماشا کنید.

من یک سبزواری

سلام دوستان من اکثر نظراتتونو خوندم شما فقط دارین با هم دعوا میکنید در صورتی که دوره ی دعوا گذشته و باید منطقی مشکلاتو حل کرد. سبزواریا یادتون نرفته چند سال پیش که یک دوره ی تقسیم استانی داشتیم و بجنورد و بیرجند مرکز استان شد آیا واقعا در اون زمان حق سبزوار بود یا بجنورد شلوغ کردن ریختن تو خیابون بانک آتیش زدن چی شد بجنورد از استانی در اومد بند پ که وجود داشت و بی کفایتی نمایندگان وقت که میخواستن در اون زمان روستاهاشون پیشرفت کنه و اکثر کاذخونه های سبزوار نزدیک روستاهاشون بردن و الان که برا خودشون شهرستان شدن کارخونه ها به اسم اوناست

محمد حسین

یکی به اسم منوچهر نظر داده نیشابور یک نماینده با سابقه در مجلس داره به اسم حسین سبحانی نیا که اغلب درکمیسیون امنیت ملی بوده ولی نتونسته تا حالا نیشابور رو استان کنه چون استان شدن نیشابور قبل از سبزوار غیر ممکنه. و بعد گفته مگر کسی مغزخر خورده که با وجود شهر سبزوار با همه امکانات و توانمندی ها و دوری از مرکز فعلی استان بیاد نیشابور رو که از بیشتر لحاظ به مشهد وابسته است استان کنه؟ بعد این وسط تکلیف منطقه غرب خراسان چی میشه که با استان شدن نیشابور از خراسان رضوی جدا میشه؟ من کاملاً موافقم. دم آقا منوچهر و همه نظردهندگان منطقی سبزواری گرم. دم اسرارنامه هم گرم. درود...و بدرود...

خط خطی

سلام بدترین مقاله ای که دیدم! حذف بشه واسه ابروی سایتتون میگم بهتره

حسين آزاد

عرض سلام و خسته نباشيد خدمت دوستان و عزيزان گرامي در اسرارنامه. خواستم در جواب دوست عزيزمان سامان كه احتمالا نيشابوري هستند توضيحاتي عرض كنم كه البته بخش اعظمش را شما بيان كرديد! اما بنده هم متن خودم را كامل ميگذارم هر جاش ملالت اور بود شما حذف كنيد! دوست عزيز. سامان جان بايد به خدمت شما عرض كنم كه بنده ان ودحالت شما را نميدانم كه چيست! اما بنده حقيقت را چنان كه در تواريخ مضبوط است را براي شما نقل ميكنم. و شما خودتان ببينيد كه كدام حالتي است كه در نظر گرفته ايد! اين كه امام رضا را از شهر شما عبور داده اند براي شما افتخار نيست و اين كه امام رضا را از شمهر ما عبور داده اند براي ما افتخار است. چرا كه مامون خود بيان ميكند كه به ابن ضحاك كه امام را از شهرهايي كه دوستدار امام هستند عبور ندهيد. و اتفتقا 3 تا شهر رو نام ميبرد و ميگويد كه مخصوصا از سه شهر كاشان، ري و سبزوار امام را عبور ندهيد! چون مردم انها از شيعيان ابالحسن (ع) هستند! كارگردان فيلم ولايت عشق اقاي فخيم زاده با استاد ما جناب دكتر موسي الرضا امين الزارعين درباره ي امام رضا گفتگويي ميكند كه دكتر در اين گفتگو گوشزد ميكند كه در فيلمنامه تان حتما اين مطلب را بيان كنيد! فخيم زاده بيان ميكند كه شما كتاب منبعتان را به ما بگوييد ما اين مطلب را وارد ميكنيم. ان زمان بنده و چند تن ديگر از شاگران ايشان جمع شديم و ما را به خانه ي خود برد و از ما خواست كه تمام فيش هاي ايشان را بررسي كنيم و ان فيشي را كه در ان اين مطلب را با سندش يادداشت كرده اند را بيابيم. ما هر چه گشتيم پيدا نكرديم و خود ايشان زماني آْن را پيدا كردند و با كارگردان فيلم تماس گرفتند كه فيلم برداري ان قسمت از فيلم نامه صورت پذيرفته بود و ديگر كار از كار گذشته بود! اما درباره ي تشيع سبزوار بايد خدمت شما عرض كنم كه سه شهر در بين همه ي شهر هاي ايران معروف هستند به دارالمومنين! و ان سه شهر همين سه شهر سبزوار و ري و كاشان هستند. چرا كه از همان ابتدا (كه متاسفانه اسناد تاريخيش در دست كه چرا! اما بنده حدس ميزنم كه لابد بايد امام حسين و امام حسن باني اين كار باشند. چون ايشان در تعدادي از جنگ هاي ايران و اعراب حضور داشته اند) به تشيع گرويده اند! از جمله مستندات قوي ما كتاب مثنوي معنوي مولوي است! مولوي داستاني دارد كه در ان حمله ي هولاكو به سبزوار را روايت ميكند! هولاكو كه اهل نت بوده است وقتي به نيشابور ميرسد و اهل نيشابور با هدايايي به استقبال انها ميرود از خون انها ميگذرد و انجا را ويران نميكند. بعد از فتح انجا به سبزوار رو ميكند و قبل از حمله ذر چند منزلي سبزوار اتراق ميكند. در اين بين بزرگان سبزوار با هدايايي به استقبال او ميروند تا او را منصرف كنند. او به علت اين كه اهل سنت است هر چه انها ميگويند انكار ميكند و ميگويد بايد شما را قتل عام كرد. بعد از رايزني هاي بسيار ميگويد شما شيعه هستيد و بايد شما را قتل عام كنم. اما يك شرط ميگذارم كه شما را قتل عام نكنم. و ان اين است كه شما يك نفر از اهل سنت توي شهرتون پيدا كنيد تا من به خاطر همو شما را قتل عام نكنم. و سه روز به شما مهلت ميدهم. مردم سبزوار به تكاپو ميافتند و هر چه ميگردند كسي را پيدا نميكنند. ناچار به دهات اطراف ميروند و ميگردند تا كسي را بيابند. پس از جستجوي بسيبار بالاخره شخصي را در روستاي ايزي سبزوار مي يابند كه اهل روستاي ايزي هم نبوده! بلكه مسافري ابوبكرنام بوده كه به علت فرتوتي و كهولت سن توان رفتن نداشته و مجبور بوده همانجا بماند. او را سوار بر يك نردبان ميكنند (كه نميتوانسته راه برود) وبه محضر هولاكو مي اورند و هولاكو همان يك سني را شفيع انها قرار ميدهد و انها را قتل عام نميكند. ملوي در اينجا يك نكته ي اخلاقي ميخواهد بگيرد و ميگويد كه نسبت ما(يعني عرفا) بين مردم و خدا همينگونه است! كه خداوند به علت وجود امثال مولوي و ديگر عارفان قهر خود را از همه ي مردم دور ميكند و به قول خود مولوي: سبزوار است اين جهان كج مدار ما چو بوبكريم درون مرغزار البته مولوي اين را كه اينگونه بيان كرده به دنبال نكته ي عرفاني بوده! اما همين مسئله را كه سبزواري ها شيعه (به تعبير مولوي رافضي) بوده اند و ان روز ان را براي سبزوار ننگ ميدانستند ، امروز افتخاري براي سبزوار است. حالا كه از مولوي گفتم مطلبي هم درباره ي ناصرخسرو بگويم خالي از لطف نيست. ناصر خسرو زماني كه به مصر ميرود جزء اسمائيليان ميشود و به عنوان مبلغ وارد ايران ميشود. از قضا به سبزوار ميرسد. راهي ميدان شهر ميشود تا امر تبليغ براي اسمائيليه را شروع كند. به ميدان كه ميرسد ميبيند كفشش پاره شده ، تصميم ميگيرد ابتدا به كفاشي برود و كفشش را تعمير كند و سپس به امر تبليغ بپردازد. وارد كفاشي كه ميشود و كفش هايش را ميدهد كه بدوزد و مينشيند كه ناگهان تكه گوشتي را ميبند كه كوزه گر با ميخي بر ديوار مغازه اش اويزان كرده و خون تازه هم از ان ميچكد. ميپرسد اين چيست. كفاش پاسخ ميدهد كه صبح يك اسمائيلي امده بود اينجا تبليغ كند. ما هم به هجوم اورديم! اين تكه اش قسمت من شد! ناصر خسرو هراسان منتظر ميشود تا كفش هايش را تحويلش دهند و بلافاصله سبزوار را ترك ميكند. (ز دوستان اسرارنامه خواهش ميكند غلطهاي املايي بنده رو بگيرند!قبلا تشكر ميكنم.)

م........

البته من شنیدم ... چراغ خاموش کارهایی برای استان شدن سبزوار داره انجام می گیره ... البته واقعا مبلمان شهری از شروط اولیه استان شدن هست که شهردار محترم .. انصافا خوب کلیدشو زده

ایمان

در مورد سوال اقای سامان باید بگم که اقا امام رضا علیه السلام وقتی حدیث سلسله الذهب را بیان کردند به خاطر اینکه اکثر مردم نیشابور سنی بودند و انها فقط برای استقبال از ولی عهد امده بودند که امام رضا علیه السلام خواستند با این حدیث بفهمانند که اولا حق را از انها گرفته اند دوم اینکه مردم را اگاه کنند که اصل اسلام شیعه است التوحيد - الشيخ الصدوق - ص 25 وقتي امام رضا عليه السلام به نيشابور رسيده و خواستند که از آنجا به سوي مامون بروند اهل حديث دور ايشان گرد آمده و عرض کردند : اي فرزند رسول خدا ، از اينجا مي روي و به ما حديثي نمي گويي تا به وسيله شما از آن حديث استفاده ببريم؟ حضرت در عماره( کجاوه شتر) نشسته بودند . پس سر خود را بيرون آورده و فرمودند از پدرم موسي بن جعفر شنيدم که مي گفت : از پدرم جعفر بن محمد شنيدم که مي گفت : از پدرم محمد بن علي شنيدم که مي گفت : از پدرم علي بن الحسين شنيدم که مي گفت : از پدرم حسين بن علي بن أبي طالب شنيدم که مي گفت : از پدرم امير مومنان شنيدم که مي گفت : از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم شنيدم که مي گفت : از جبرئيل شنيدم که مي گفت : از خداوند جل جلاله شنيدم که مي فرمود : لا اله الا الله دژ مستحکم من است . پس هرکس که داخل آن شود از عذاب من ايمن است . پس وقتي که قافله به راه افتاد ، ما را صدا زده فرمودند البته ( اين مطلب و ايمني از عذاب) با شرائط خودش است . ومن هم از شرائط آن هستم . مصنف اين کتاب ( شيخ صدوق) مي گويد : از شروط ايمني از عذاب اقرار به اين است که امام رضا عليه السلام ، امام است از طرف خداوند بر بندگانش و اطاعت او بر ايشان لازم است. می بینیم که در این حدیث که امام معصوم از پدران خود نقل کرده هدفی داشته امیدوارم ما هدف را درک کنیم و از رهروانشان باشیم موفق باشيد

سامان

یه سوال شهر شما که ادعا می فرمایید از معدود شهر های شیعه است پس چرا حضرت امام رضا حدیث مهم سلسله الذهب رو در نیشابور بیان کردند و چند ماه در این شهر اقامت کردند؟من که دو حالت بیشتر متصور نیستم شما چطور؟اگه خواستید اون دو حالت رو بگم.

منوچهر

رضا جان ، عزیز جان ، گلم ، خوشگلم ، اگر هم استانی در جنوب خراسان رضوی در حال شکل گیری باشد که بعید هم نیست بیشتر شما سکته می کنید تا سبزواری ها . چون تربت حیدریه در شهرها و نام استان و در همه چیز دیگر رقیب نیشابور است نه سبزوار. ضمناً شما که دیگر دائماً در حال از دست دادن همه چیزتان هستید دم از پیشرفت نزنید. از غرب روستاهایتان را به شهرستان خوشاب دادید. از جنوب بخشتان را (بخش کدکن) به تربت حیدریه دادید. از شرق شهرک صنعتی خیام را به شهرستان تازه تأسیس قدمگاه رضوی دادید. و بدتر از آن کارخانه ا یران خودرو و شهرک صنعتی بینالود را که اینقدر به آنها می بالیدید و در ویکی پدیا هم جزء صنایع نیشابور ثبت کرده اید ، حالا دیگر از نیشابور جدا شده .با این حساب صنعت شما یک باره کلی افت کرد. راستی آق پسر شما و بقیه دوستانت مراقب باشید از شمال هم چکنه را به قوچان نبازید. حرفش مطرح شده. خیلی مراقب باشید. دوستانه می گویم. چون سبزواری ها با نیشابوری ها دشمنی ندارند. چون نیشابور اصلاً مانعی سرراه سبزوارنیست.پس مراقب باشید چکنه را هم قوچان از شما نگیرد و برای همیشه داغ استان شدن بردلتان بماند. و خدای نکرده به جای سبزواری ها شما نیشابوری ها سکته نکنید که هزینه های بیمارستان سرسام آوراست. حتی اگر بیمه کارگری یکی از کارخانه های سابق نیشابور باشید!!! ضمناً فاصله صد کیلومتری که گفتید برای نیشابور تا مشهد است نه برای مشهد تا سبزوار. لذا سبزوار راحت می تواند با 230 کیلومتر فاصله از مشهد مرکز استان شود. شما هم به نفعتان است خودتان برای استان شدن سبزوار تلاش کنید.چون تا هر وقت سبزوار در خراسان رضوی باقی باشد ،یعنی نیشابور نمی تواند استان جدیدی تشکیل دهد.

م

ببند بابا شما باید تبدیل به روستا بشین نه مرکز استان

رضا

به منوچهر فقط بدان استانی در جنوب خراسان رضوی در حال تشکیل شدن است.حالا حالا این حرفها ادامه دارد(این فاصله صد کلیومتری تا سالیان زیاد سبزوار نیشابور را به مشهد چسبانده البته بعلاوه خوب خوب سرگرم دعوا شده ایم باز بنویسید ما پیشرفت کرده ایم ما چه داریم... سر را از زیر برف بیار بیرون) عزیز زیاد جوش نزن که موقع اعلام استانی در جنوب خراسان رضوی سکته زدی ما که گفتیم........

رضا

این مطالب با این نظرات فقط موجب حساسیت می شود کی می خواهید بفهمید کسانی دیگر فقط وفقط استفاده اش می برند می دانید زیر ذره بین هستید این حرفها و مطالب عوارض و پیامدهای آن سالیان دیگر مشخص می شود.که همین حساسیت ها باعث نقطه ضعف شما می شود و بر علیه خود شما در احداث پروژه های بزرگ دراینده می شود و به جایی ثالثی دیگر منتقل می شود.چطور از نویسنده ها واساتید در سایتون نام می برید که این خطر بزرگ را گوشزد نمی کنند.هرچند این راه شما پیش گرفته اید به ترکستان می رود

منوچهر

یک سخن دوستانه با نیشابوری ها و سبزواری ها : ببینید عزیزان خودتان را الکی خسته نکنید. نیشابور نماینده ای در مجلس شورای اسلامی دارد که حدود 6 یا 7 دوره تا کنون در مجلس حضور داشته است . نام این نماینده حسین سبحانی نیا است. (سبحانی نماینده جدید سبزوار اشتباه نشود) نماینده نام برده نیشابور بیشتر این دوره ها را نیز در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس حضور داشته . که می دانید کمیسیون مهمی است و بحث های تقسیمات کشوری را هم زیر نظر دارد. با این حال فکر می کنید چرا در این همه سال نیشابور استان نشد؟! چرا حسین سبحانی نیا نماینده ای با این همه سال سابقه نتوانست این کار را بکند ؟ فکر می کنید ، نمی خواست ؟ یا مردم نیشابور نمی خواستند ؟ چرا می خواستند اما هرکار کردند دیدند نمی شود. همه عقلا هم این را می فهمند که استان شدن نیشابور قبل از استان شدن سبزوار و تربت حیدریه غیرممکن است. مگر کسی مغز خر خورده باشد که با وجود مراکز جمعیتی بزرگ و قدرتمندی چون سبزوار در غرب خراسان رضوی و تربت در جنوب و مرکز خراسان رضوی باز بیاید نیشابور را در 100 کیلومتری مشهد ، مرکز استان کند. فکر بکنید ، این تقسیم چه فایده ای به حال بیشتر مردم استان خواهد داشت ؟ هیچ فایده ای ! فقط این کار برای خودخواهی و خودمرکز بینی بعضی از............... های متعصب مفید است که احساس کنند کمی از شکوه گذشته را به دست آورده اند. اگر نه برای عموم مردم فرقی نمی کند. کمااینکه دیگرشهرها اصلاً نمی گذارند این اتفاق بیافتد.لذا عقلا و فضلای نیشابور مدت هاست از تلاش بی حاصل در این زمینه دست برداشته اند.فقط جوانک های متعصب و احساساتی نیشابور این همه بال بال برای استان شدن می کنند.اگر هم قرار بود که کسی به بال بال زدن جوان های متعصب تسلیم شود و کاری انجام دهد که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شد. پس به نظر من اساساً دعوای سبزواری ها و نیشابوری ها سر مرکز استان شدن بی دلیل و بی فایده است. سبزواری ها و تربتی ها باید دنبال مرکز استان شدن باشند و نیشابوری ها باید فعلاً صبوری کنند و با مطالبات غیرمنطقی خود اوضاع را جنجالی نکنند. اگر نیشابوری ها حق تقدم را رعایت کنند و مطالبه نابه جا نداشته باشند هیچ اختلافی در تقسیم خراسان ایجاد نمی شود. سبزوار و تربت همزمان استان می شوند - مثل بجنورد و بیرجند- سپس بعد از یک دهه نوبت به نیشابور می رسد.تفاوت فقط یک دهه است. اما توجه داشته باشید که همه این بحث ها و تب و تاب ها اگر افرادبه حقشان قانع نباشند و موضوع را منطقی حل نکنند ممکن است چند دهه به طول بیانجامد. خیلی ممنون.باور کنید در گفته خود صادق بودم . حالا دیگر خودتان می دانید که قبول بکنید یا نه!!!

بهروز

به سام عزیز تو این سایت اگه اسمی از نیشابور میاد لااقل توهین همراهش نیست اما اگه تو سایت نیشابور و وبلاگهاشون در قسمت نظرات چرخی بزنید میبینید که پر از توهین و فحش و ناسزاست اینجا اگه حرفی هست داشته ها و نداشته هاست و بیان تفاوتها اما در سایت و وبلاگهای نیشابور فحش و توهین زیاده!!!!!!!!!! مثلا میگن استان نمکزار،کویرستان،مارمولکستان و ..... حالا به نظر شما کی چیزی تو چنته نداره؟؟؟؟؟؟ سبزوار کویره نمکزاره و ... ولی دم مردمش کم با همه این حرفها نه کشاورزیشون کمتره نه دامداریش و نه تعداد دانشگاه و دانشجوشو رشته هاشو و همچنین تحصیلات تکمیلیش اونم از نوع دولتیش و تا دکترا که دیگه حرفشو نزن. آره صنعتمون بدبختانه کمتره خیلیم کمتره اما نه بخاطره بی آبی و نمک وکویر صنعتمون مثل گردشگریمون ظرفیت و توان بالایی داره اما در گذشته بسیار بی توجهی ها بهشون روا شده نه اینکه توانشو نداشته باشیم آثار تاریخی شما جندتاس؟ سبزوار نزدیک 900 اثر تاریخی داره فکر کنم 150 تا شم ثبت شده اما متاسفانه ما تبلیغی رو این موضوع نداشتیم شما شادیاخ دارید ما هم مکانی داریم به اسم تپه دامغانی ها که در آینده بیشتر ازش میشنوید حرف زیاده واسه گفتن عزیز برادر اسرارنامه شما هم لطفا تایید کن حرفای منو.یکی در میون تایید میکنی ها

کامران

به سهیل و اسرار من تحقیق کردم بازهم این مطلب به دلیل نظرات فقط وفقط شخصی مقاله محسوب نمی شود شما را به کتاب روش تحقیق دکتر بازرگان دانشگاه تهران رجوع می دهم تا با مقاله نویسی آشنا شوید

سهیل

بله سعید آقا . حالا فهمیدید مقاله مطبوعاتی با مقاله درسی و داشگاهی فرق داره ؟ راستی شما نمره روش تحقیقتان که کتابتان حتماً روش تحقیق حافظ نیا از انتشارات سمت بوده است ، چند شد ؟

سام

اگه شما چیزی در چنته دارید چرا همش اسم نیشابور رو می برید؟

سعید

به سهیل مطلب بالا مقاله نبود فقط شرح ماجرا بود.و نویسنده نظراتی داشت مقاله چیز دیگر است برای آگاهی بیشتر رجوع شود به کتاب روش تحقیق حافظ نیا انتشارات سمت

کامران

سلام این بحث استان شدن خیلی پیچیده است هر نظر کارشناسه دارید برای خود شما محترم است.ولی برای شهر ما خوب شد به چند دلیل با ورود این مطالب در سایت ها تمام کمبود های شهر ما را نشان دادید وبا توجه به حساسیت بحث میان دو شهرستان مدیران شهرما ناجارشدند قدمهایی بردارند از جمله تاسیس و موافقت دانشگاه جامع نیشابور وردیف بودجه برای آن دیگری تاسیس دانشکده پزشکی وردیف بودجه که طی چند سال آینده به دانشگاه ارتقائ می یابد سخت پیگیر هستند و دیگری تاسیس شهرستانهی جدید یک شهرستان تاسیس دو شهرستان دیگر درآینده نزدیک خوبی شهرستانهای جدید این است فاصله تا نیشابور هر سه شهرستان کمتر بیست کیلومتر است به جزئ طرقبه شاندیز در جایی دیده نشده و... خلاصه باید از کل فضای مجازی که باعث حساسیت این موضوع شد و مدیران را تا حدودی از خواب بیدار کرد جای تشکر دارد.بحث استان شدن برای دولت بار مالی ندارد فقط و فقط باعث اعتراضات گسترده می شود که هیچ دولتی چنین ریسکی را قبول نمیکند بهر حال شما آزاد هستید نظرت تان را بیان نمایید.

سهیل

به نظر من این دو نظر دهنده قبلی که با مطرح کردن موضوعی کاملاً بی ارتباط با بحث مقاله همه چیز برای استان شدن سبزوار فراهم است را مطرح کرده اند خواستند حرف را عوض کنند. نیشابوری ها دیدند دلایل قانع کننده ندارند که این مقاله را رد کنند آمده اند به اسم اسرارنامه گیرداده اند. ولی در کل به نظر من الآن واقعاً همه چیز برای مرکز استان شدن سبزوار فراهم است. نیشابوری ها دلشان را به یک دانشگاه کوچک که تازه دو سال است مجوز آن را گرفته اند و تأسیس کرده اند و حتی یک چهارم دانشگاه حکیم سبزواری دانشجو ندارد خوش کرده اند و می گویند نیشابور دیگر یک شهر دانشگاهی شده  ، پس سبزوار با این همه دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی تمام دولتی با سابقه بیش از دو سه دهه چه بگوید ؟ تازه مراکز علمی و حوزه های درسی سبزوار در طول چندین قرن گذشته زبانزد بوده است. با وجود اساتیدی مثل حاج ملاهادی سبزواری و دیگر بزرگانی که دائماً در سبزوار ظهور کرده و حوزه های علمی و درسی راه می انداخته اند. واقعاً وقتی می بینیم نیشابوری این طور به خاطر داشتن یک دانشگاه آزاد که با دانشگاه آزاد سبزوار برابر است اینقدر خوشحالند و افتخار می کنند با خود می گویم پس ما سبزواری ها با این همه مراکز علمی و دانشگاهی دولتی قدیمی و جدید باید چه کارکنیم ؟ اما مسئله اینجاست که سبزواری ها نشان داده اند که تازه به دوران رسیده نیستند.و این چیزها برایشان طبیعی است . این نیشابوری ها هستند که به داشتن چند دانشگاه غیرانتفاعی فکستنی اینقدر به خودشان مغرور می شوند و رویای رقابت با مشهد و سبزوار قطب های فرهنگی و دانشگاهی شمال شرق کشور را در سر می پرورانند. اینجاست که باید گفت زنده باد استان سربداران

منصور

اسرارنامه نام کتابی از از عطار نیشابوری است

الهه

اسرارنامه یکی از مثنوی‌های مسلم‌السند فریدالدین عطار نیشابوری و احتمالا از جمله نخستین آثار او بوده است . این اثر مشتمل است بر ۳۳۰۵ بیت در ۲۲ مقاله. سه مقاله نخستن آن به ترتیب دربارهٔ توحید و نعت رسول اکرم و فضائل خلفای راشدین است. از مقاله چهارم به بعد دربارهٔ موضوعات گوناگون تصوف است. مقاله پنجم دربارهٔ اهمیت عشق و برتری آن از خرد با ابیات معروف ذیل آغاز می‌شود: دلا یک دم رها کن آب و گل را صلای عشق در ده اهل دل را ز نور عشق شمع جان برافروز زبور عشق از جانان درآموز. در مقالات بعد درباره شماری از اصطلاحات صوفیه مانند شوق و نکات صوفیانه مانند سر جان و تن و نکوهش نفس اماره سخن گفته شده است. عطار در این مثنوی فلسفه مشایی و عقل استدلالی را نکوهش می‌کند و در عین حال در مقاله هشتم نکات فلسفی متعددی را از دیدگاه عرفانی بیان می کند. در این مقاله وی از مراتب موجودات سخن می‌گوید که به ترتیب عبارتند از: ۱. ارکان ۲. معادن ۳. نبات ۴. حیوان ۵. انسان ۶. انبیا ۷. محمد عطار معتقد است جهانی که ما با حواس خود ادراک می‌کنیم موهوم است. به عبارت دیگر ما فقط ظاهر اشیا را می‌بینیم و درک می‌کنیم نه حقیقت و باطن آنها را و اگر حقیقت اشیا را می‌دیدیم درمی‌یافتیم که اصل همه آنها یک چیز است. از مقاله نهم به بعد عطار به خصوص درباره معاد و احوال آخرت سخن می‌گوید و تقریبا تا آخر کتاب سعی می‌کند یاد مرگ و مردن را در خواننده زنده کند و لذا این کتاب به لحاظ القای مرگ آگاهی درمیان کتاب‌های صوفیانه کم نظیر است.

رضا

راستی اسم اسرارنامه از کجا گرفته شده

بی طرف

متاسفم نمی دونم چرا دوست نیشابوری ما اسم مستعار من رو که یک سبزواری هستم و به عنوان بی طرف به ارسال نظراتم می پردازم سرقت کرده است . دوست عزیز لطف کرده و برای خودت یک نام مستعار پیدا کن با تشکر بی طرف واقعی . بعد هم دوست گرامی باید خاطر نشان کنم که حاج ملا هادی سبزواری (ره)، از بزرگ ترین فیلسوفان اسلامی شناخته شده در دنیا می باشند که دانشمندان معاصر و بعدی،ایشان را ارسطو ی زمان خود نام برده اند. و در عصر حاضر دکتر علی شریعتی که با روشنگری های خود نقش موثری در آگاهی بخشی به جوانان این کشور و پیروزی انقلاب اسلامی داشتند که بر همگان پوشیده نیست. و امروزه همگان سبزوار را مهد فرهنگ و دانش در کل جهان اسلام می شناسند و شاید بتوان گفت که خیزش های عظیم اسلامی از این سرزمین سربدارانی نشأت گرفته است.

بی طرف

اولا جایگاه قم بالاست شکی در ان نیست ولی به گفته خودتان خاستگاه انقلاب است آیا می دانید رهبر این انقلاب که رکن اصلی انقلاب بود ریشه ونژادش نیشابوری است به صفحه امام در اینترنت سر بزنید. دوما درباره نیشابور به این آسانی صحبت نکنید و انرا با شهر سبزوار قیاس نکنید در تمام ایران آیا می توان نابغه ای شبیه خیام پیدا کرد(حکیم.ریاضیدان.شاعر.منجم.فیلسوف..) مشهورترین فرد ایرانی در تمام جهان است. اصلا نیشابور چه با قم نه هیچ شهری قابل قیاس نیست عرفای دانشمندان نیشابور در مجموع اگر بیشتر از تمام ایران نباشد کمتر نیست(رجوع شود به کتاب آقای قاسم ابادی درباره دانشمندان نیشابور) نیشابور یک شهر دویست هزاری نیست یک فرهنگ است برای ایران

هر دو طرف

حساب قم و کرج با نیشابور جداست قم خاستگاه انقلاب و اندیشمندانی است که همه ی مسلمانان جهان مرهون آن می باشند و کرج نیز به عنوان یک کلان شهر نو ظهور این وسط قد علم کرده که رسیدگی و انجام کارهای اداری و اجرایی و مطالبات جمعیت فعلی آن در توان استان تهران نیست. البته چه اشکالی دارد قانون اجازه دهد و با توجه به اولویت ها بعد از سبزوار با پنج شهرستان تابعه اش (جوین - جغتای - خوشاب - ششتمد و داورزن ) نیشابور هم به امید خدا مرکز استان اعلام گردد.

با طرف

کرج سی کیلومتر -قم صد سی کیلومتر-؟؟؟؟؟

سید یوسف آزاد

با سلام به همشهری های محترم می خواستم اطلاع رسانی در خصوص پتانسیل ها ی متعدد از جمله اکوتوریسم بی نظیر سبزوار را با مستندات کاملا رسمی به حضورتان معرفی کنم . پایان نامه ی مربوط دوره کارشناسی ارشد به نام ( امکان سنجی قابلیت ها و تنگناهای اکوتوریسم در شهرستان سبزوار) در کتابخانه مرجع دانشگاه حکیم سبزواری یا همان تربیت معلم سابق موجود است که علاقه مندان می توانند با مراجعه حضوری از این منبع علمی استفاده کنند. به امید آن که اطلاعات گسترده تری از قابلیت های بالقوه دیار سربداران به دست اورده و از آن در جهت معرفی این قابلیت ها به دیگران استفاده کنید.

بی طرف

به نظر من شهر سبزوار چون از مشهد فاصله ی زیادی داره و دارای حداقل چهار شهرستان هست ( جوین - جغتای - خوشاب و ششتمد)همچنین یک شهر دانشگاهی تمام عیار با دانشجویان زیادی هست که اگر سبزوار استان بشه امکانات بهتری برای دانشجوهای متعددش هم فراهم خواهد شد. ولی نیشابور که تقریبا بغل گوش مشهدی هاست و تا اراده کنند یک ساعته می رسند مشهد و هیچ آدم عاقلی دو تا شهر با فاصله صد کیلومتر رو مرکز استان اعلام نمی کنه.

فرزند ایران

با سلام . مجموعه ای از توانمندی های انسانی وجغرافیایی که امروزه در سبزوار جمع شده است ، ان را به بهترین گزینه برای ارتقاء به مرکز استان تبدیل میکند. دراین میان بهتر است هم استانی های عزیز نیشابوری با نگاهی واقع نگرانه این موضوع را مدنظرقرار دهند و بدون برخورد شخصی و احساسی با این مسأله حقیقت را بپذیرند. بی شک در یک نگاه جامع نگرانه ، هررویدادی که منجر به رشد و پیشرفت یک منطقه از کشور بشود، روی دیگر مناطق نیز تأثیرات مثبتی می گذارد. لذا اگر امروز نیشابوری ها بپذیرند که سبزوار به خاطر توانمندی های مختلف خود ، بهترین گزینه استان شدن است و با این موضوع کنارآیند در واقع زمینه را برای توسعه هردو شهر سبزوار و نیشابور فراهم آورده اند.مگر غیر از این است که توسعه و پیشرفت شهرهای همسایه بر یکدیگر اثر می گذارد؟ مگرغیر از این است که سبزوار ونیشابور امروز در دور مخربی از رقابت با یکدیگر افتاده اندکه این رقابت سالهاست باعث شده این دو شهر بزرگ کشور از بسیاری از شهرهای دیگر عقب بمانند و به حق و حقوق خود نرسند. پس دیگر بیش از این لجاجت و حسادت جایز نیست. امروز باید بانگاه منطقی واقعیت های منطقه را شناسایی کرد و طبق آنها تصمیم گرفت ورفتار کرد. وواقعیت ها این است که امروز سبزوارومجموعه شهرستان های اقماری اطراف این شهر به خاطر فاصله زیاد از مرکز استان ، داشتن فرودگاه بین المللی ، داشتن مرز مشترک با استان های دیگر ، برخورداری از موقعیت خوب دانشگاهی ، بهترین گزینه استان شدن است . نیشابور هم در این میان می تواند با توجه و توسعه توانمندی های گردشگری خود ازمزیت قرار گرفتن بین دو شهر مرکز استان یعنی مشهد و سبزوار (پس از استان شدن) نهایت استفاده را ببرد. و خود چندسال دیگر به استانی مستقل تبدیل شود.و چنین است که در واقع هر دو شهر به رشد و توسعه مناسب خودمی رسند. به امیدتوسعه و ابادانی همه کشور ...

اميرمحمد

حيف اينترنت نيست كه نام ..........نیشابوری ها توش باشه . نيشابوري يارو بردن سبزواري اوردن

pmc سبزوار

شما................ برید دیغ با کیکاتونو بخورید... هَ هَ هَ ه َ درود بر استان سربداران

دو کلمه حرف حساب

به نظر من در این دعوا که اینجا راه افتاده وکلاً این دعواهای بین سبزوار و نیشابور برسر استان شدن سبزوار در موقعیت بُرد—بُرد قرار گرفته. یعنی به هرحال برنده است. چون هرزمانی که نیشابور بخواد استان بشه سبزوار حتماً باید جلوتر یا همزمان با نیشابور استان شده باشه. اگرنه ایجاد استان نیشابور وسط استان خراسان اصلاً مسخره و غیرممکنه. فقط کافیه که هرزمان در مجلس یا هرجای دیگه نیشابوریا حرف استان شدن زدن نماینده ها و مردم سبزوارم بگن ماهم هستیم. همین اندازه کفایت می کنه تا دولت یا مجبورشه اول سبزوار رو استان کنه یا هردو شهر رو با هم . پس می بینید که هردو طرف برای سبزوار پیروزیه. 1- سبزوار استان میشه چون یک میلیون نفر از مردمان شهرهای سبزوار و نیشابور برای ایجاد استان جدید در خراسان تلاش می کنند. و بالاخره این اتفاق دیر یا زود می افتد. 2- سبزوار همزمان یا جلوتر از نیششابور استان میشه و دراین موضوع از نیشابور عقب نمی افته. اما وضعیت نیشابور می تونه به دو شکل باخت—بُرد و باخت—باخت باشه. الف ) نیشابور چه وقتی وضعیت باخت—باخت خواهد داشت ؟ زمانی که انقدر با لجبازی به سبزوار ادامه بدهد که هیچیک ازاین دو شهر نتوانند استان شوند . در نتیجه سبزوار در همین موقعیت فعلی خود به عنوان یکی از شهرهای بزرگ خراسان رضوی می ماند و حتی پیشرفت می کند. همین طور که اینسالها پیشرفت کرده. اما نیشابور همین حالا هم نسبت به گذشته تاریخی خود پسرفت زیادی داشته و بازنده است. چون شهری که صدها سال سابقه پایتختی کشور یا مرکزیت براستان خراسان را داشته در این وضعیت فعلی که سومین شهر استان خراسان رضوی است و تازه نه فرودگاهی دارد و نه دانشگاهی در حد سبزوار و مشهدهمین الآنم در اوج رکود و سستی خود به سرمی برد و برای مرکز استان شدنش به اندازه کافی دیر شده. و کاربه جایی رسیده که نه تنها از شرق با مشهد درگیر است و از غرب در رقابت با سبزوار است . از جنوب هم باید به جنگ با تربتی ها برود که حالا ادعای تشکیل استان خراسان مرکزی را دارند.و اگر کمی دیگر به همین روش بگذرد کاشمرهم تبدیل به یک رقیب دیگر نیشابور می شود. ضمن اینکه حدود یک دهه قبل بجنورد و بیرجند دو شهر کوچک و بسیار کم اهمیت خراسان که تا بیست سال قبل ده کوره ای بیش نبودند در کوران دعواهای نیشابور با سبزوار و مشهد از نیشابور جلو زدند و مرکز استان شدند.پس الآن نیشابور نه تنها برخلاف گذشته خود شهر اول خراسان و حتی پایتخت ایران نیست ، بلکه در خراسان کوچک شده این سالها هم شهر سوم وچهارم و حتی پنجم خراسان شده است. و این یعنی مفتضحانه ترین باخت ها برای به قول خود نیشابوری ها ام البلاد خراسان !!!!!!!! که از این ام البلادی فعلاً چیزی باقی نمانده است. ب ) اما وضعیت نیشابور چه زمانی باخت—بُرد خواهد بود ؟ زمانی که نیشابور دست از این لجبازی های بچه گانه بردارد و به پرو پای سبزوار نپیچد و بگذارد سبزوار که به لحاظ جمعیت تقریباً بانیشابور برابر و حتی چندهزارنفری بیشتر است ، و به لحاظ سایر ملاک ها مثل شهرستانهای اقماری ، فاصله از مشهد ، راه های مواصلاتی و فروگاهی ، منطقه ویژه اقتصادی ، پتروشمی و پالایشگاه ، دانشگاه و ... از نیشابور جلوتر است استان مستقل خود را تشکیل بدهد و با این ترتیب بعد از سبزوار، نیشابور به مرزی ترین شهر خراسان رضوی از سمت غربی تبدیل شود. پس از بیرون رفتن سبزوار از استان خراسان رضوی درابتدا به نظر می رسد نیشابور بازی را باخته است. چون از رقیب خود سبزوار شکست خورده. اما حداقل کار اینجاست که یکی از جبهه های نبرد و رقابت نیشابور برای همیشه از سمت غرب بسته شده است. بعد از آن نیشابور که هم به لحاظ جمعیتی هم به لحاظ دانشگاهی و صنعتی و مواصلاتی وپیشینه تاریخی از تربت حیدریه این سالها جلوتر است ، با خیال راحت می تواند ادعای استان شدن کند و پرچم استان خراسان مرکزی را برپا کند. این موضوع می تواند نهایتاً و خیلی زیاد پنج ، یا شش سال به طول بیانجامد. یعنی اگر سبزوار در این سالها استان شود ، نیشابور که دیگر رقیب عمده ای ندارد خیلی که دیر بشود نهایتاً در سالهای پایانی همین دهه استان خودش را تشکیل می دهد و این فاصله چندسال در مقابل یک عمری که قرار است مرکز استان باشد چیز زیادی نیست. البته باید توجه کرد با مرکز استان شدن نیشابور در نواحی مرکزی خراسان ، هنوز هم شکوه و عظمت دیروزی این شهر به طور کامل احیا نمی شود.اما حداقل از الآن که نیشابور در ردیف یکی از حدود 300 شهرستان کشور قرار دارد به ردیف یکی از 33 مرکز استان کشور ارتقاء می یابد که باز خیلی خوب است.اگرنه الآن نیشابور به لحاظ مرکزیت سیاسی و اداری حتی با شهرستان های تازه تأسیس فیروزه و خوشاب وجوین و جغتای هم برابر شده و وقتی هم که بقیه بخش هایش مثل خرو و قدمگاه و عشق آباد هم شهرستان شوند ، دیگر به لحاظ سطح سیاسی با آنها برابر می شود. پس همانطور که دیدیم اگر نیشابور دست از سر سبزوار بردارد و بگذارد این شهر استان شود ، باخت اولیه نیشابور خیلی سریع به بُرد تبدیل می شود. اما اگر همچنان این رقابت مخرب بین نیشابور و سبزوار باشد باید منتظر باشیم که در آینده تربت حیدریه هم استان خود را تشکیل بدهد و کاشمر هم آنقدر بزرگ شود که دیگر از هیچکجا تبعیت نکند و خود ادعای استان شدن داشته باشد. اما همونطور که اول گفتم اینجا نیشابور بیشترضرر می کنه و سبزوار مثل بیشتر دوره های تاریخی خودش یک شهر و اون هم یکی از بزرگترین شهرهای شمال شرق کشور باقی می مونه.

همه ایران سرای من است

چرا اینقدر همه شهرها روی مرکز استان شدن تأکید دارن؟ مگه همون مشهد که سالهاست مرکز استان شده الآن دیگه هیچ مشکل و معضلی نداره ؟ اصلاً خوب نیست که سبزواری ها و نیشابوری ها دو شهر همسایه و هم تاریخ و هم فرهنگ که این هرکدوم خودشان از گذشته تا به امروز مراکز فرهنگی و تمدنی خراسان بودند ، این جور به جون هم بیافتن ! حالا یک شهرباید مرکز استان شه دیگه و این به خیلی از ملاک ها مربوطه نباید این همه دعوا کرد و جنجال راه انداخت. مگه نه ؟!

نی نیوز

ببین شتر در خواب بیند پنبه دانه دارم برات اقای اسرار نامه

رضا نیشابوری

با سلام خدمت سبزواری های محترم که با ادبهاشون مایه ی احترام ما نیشابوریها هستند اما برخی از بی ادبهاشون که توی این نظرات کاملا مشخصند فرهنگ بالای سبزوار رو به پستی می کشونن عرضم به حضورتون که وسیع ترین دانشگاه ایران! کویر لوتی است در سبزوار که اسمش رو گذاشتن تربیت معلم سبزوار رتباتش در حد پیام نور و اساتیدش در حد معلمای آموزش پرورش در مورد اون دوستی ککه گفته کارگاههای نیشابور حتما یادتون رفته همه ی سبزواریها قبطه می خورن به این کارگاهها و فولاد و قطب لبنیات کشور! قبطه می خورن به این که چرا بیکاراشون اینقدر زیادن ؟ چرا اینقدر موتور سوارهای بی نظمشون زیادن؟ به این که تنها جای دیدنی شون سنگ سفیده که عبارت است از یک چشمه که در حد یه شیر آب ازش میاد؟ من دوستای سبزواری زیاد داشتم خیلی هم سبزواریها رو دوست دارم اما بهتر نیست کمی به هم احترام بذاریم؟ مگه نیشابوریها نمیتونن از حقشون دفاع کنن؟

س

خب انگار خوب متوجه نشدید در این طرح اسم بردسکن برده شده میشه بفرمایید اگه بردسکن بره با تربت اونوقت بحث جمعیت رو چه می کنید نکنه اونوقت دولت استانی با جمعیت 450000 نفری تشکیل میده.......!!!!!!

س

ارايه طرح تاسيس استان "خراسان مركزی" با مركزيت تربت‌ حيدريه حجت الاسلام‌والمسلمين محمد علي رضايي، از ارايه طرح تاسيس استان "خراسان مركزي" به مركزيت شهرستان تربت‌حيدريه در تقسيمات كشوري وزارت كشور خبر داد و بيان داشت: در صورت تصويب كارشناسان اين وزارتخانه، و پس از تصويب در هيات دولت و مجلس، اين استان تاسيس خواهد شد. وي جمعيت استان پيشنهادي "خراسان مركزي" را بالغ بر يك ميليون و 500 هزار نفر دانست و افزود: شهرستان‌هاي كاشمر، بردسكن، خليل آباد، گناباد، بجستان، مه ولات، زاوه، خواف، رشتخوار و تربت‌حيدريه از شهرستان‌هاي استان پيشنهادي "خراسان مركزي" است. رضايي زيرساخت‌هاي استان پيشنهادي "خراسان مركزي" را براي استان شدن مناسب دانست و خاطرنشان كرد: وجود ايستگاه‌هاي راه آهن، فرودگاه منطقه‌اي شهيد مدرس از جمله زيرساخت‌هاي مهم اين استان پيشنهادي است.http://dezrud.blogfa.com/post-344.aspx حالا شما نیشابوری ها و سبزواری ها هی تو سر و کله هم بزنید.

رباط سرپوشی

سلام. یک دوست نیشابوری دارم که خیلی کلاس می گذاره و طوری از استان شدن نیشابور حرف می زنه که انگار الآن دیگه همه چیزش تموم شده. رفتم تو اینترنت زدم استان شدن نیشابور در کنار چندتا وبلاگ اون شهر سایت های سبزوار از جمله مال شما رو آورد .گفتم دم ما سبزواری ها گرم واقعاً که حقمونه استان بشیم.حتی تو مطالب استان شدن نیشابورم ، استان سبزوار هست. اما در این نظرات که اینجاست بعضی از دوستان خیلی یک جانبه نگری کرده ا ند. چنان از افتخارات و مشاهیر نیشابور گفته اند که انگار دیگر شهرها افتخاراتی ندارد. خداراشکر سبزوار ما هم از مقامات بلندپایه ای که در علم و فرهنگ و دین شهرت جهانی داشته باشند ، کم ندارد. ابوالفضل بیهقی تاریخ نویس برجسته ایران و صاحب یک سبک در نثرفارسی . کتب او یکی از معتبرترین منابع برای جستجوی تاریخ ایران در زمان غزنویان است. محمود دولت آبادی بزرگترین نویسنده معاصر ایران و صاحب بلندترین رمان فارسی . دکتر علی شریعتی : اندیشه های او روز به روز بیشتر سرزبان ها می افتد و هرروز که از فوتش می گذرد بیشتر بین جوانان محبوب می شود. شما نگاه کنید کدامیک از بزرگان و اندیشه ورزان معاصر ایران هست که بدون اینکه پست های مهم سیاسی به دست بگیرد ، به اندازه شریعتی حرف و کلامش بین جوانان و مردم رواج داشته باشد ؟ یک جستجو در اینترنت بکنید تا ببینید برای دکتر شریعتی وبلاگ ها و وبسایت های بیشتری در اینترنت هست یا مثلاٌ باری عطار نیشابوری ؟ حکیم حاج ملاهادی سبزواری که دیگر جای خود را دارد . او کسی است که مطهری برآثارش شرح نوشته و هم اکنون هنوز برخی کتب او در دانشگاهها و حوزه های علمیه تدریس می شود. اگر در گوگل جستجو کنید در معرفی این عارف فرزانه سبزوار چنین مطالبی را پیدا خواهید کرد : حكيم حاج ملا هادي سبزواري يكي از چهره هاي برجسته حكمت و عرفان ايران، بلكه جهان اسلام در قرن سيزدهم هجري قمري است. وي از جمله بزرگترين شاعران و شارحان مكتب صدرايي و حكمت متعاليه است كه با تأسيس حوزه بزرگ تدريس حكمت در سبزوار و جذب شاگردان مستعد بسيار از داخل و خارج از كشور، بذر حكمت متعاليه را بيش از پيش در سراسر ايران و تا حدي كشورهاي همسايه ترويج كرد. ملاهادي در سال 1212ه.ق در شهر سبزوار ديده به جهان گشود. پدرش از اعيان، زمين داران، اشراف و تجار سبزوار به شمار مي رفت كه به جوانمردي، سخاوت و نيكوكاري شهره بوده و بعضي از آثار خير و اوقاف و املاك وي هنوز باقي است. حكيم سبزواري دوران تحصيلات را در سن هفت سالگي در سبزوار آغاز كرده و سپس در حوزه علميه مشهد مقدس و اصفهان، زير نظر استادان بزرگ ادبيات عرب، فقه، حكمت و عرفان، به كمال رسيد و چون اهل رياضتهاي شرعي و تهذيب نفس و ذوقي سرشار و نبوغي خاص بود، در اين علوم بسيار زود به مقام استادي و صاحب نظري رسيد. مقام علمي، حكمي و عرفاني حكيم سبزواري تا بدان مايه است كه بيشتر مورخان و ايران شناسان غربي، فصلي را به زندگاني و شخصيت اخلاقي، علمي و حكمي او اختصاص داده و از وي با تجليل فراوان ياد كرده اند. شهرت علمي و مقام حكمي او چنان فضاي ايران آن روزگار را عطرآگين كرد كه توجه و حساسيت سفيران و اعضاي سفارتخانه هاي كشورهاي بزرگ استعمارگر، همچون انگليس و فرانسه را برانگيخت. حكيم سبزواري علاوه بر اشتغال به تحصيل و تدريس فلسفه و حكمت، شعر نيز مي سرود و اشعار او در رديف اشعار زيبا و پرمعناي ادب فارسي به شمار مي رود و ديوان اشعارش بارها به چاپ رسيده است. ملاهادي در مدت حيات پربار خويش حدود 30 اثر ارزشمند در فقه، كلام، منطق، حكمت، عرفان، ادبيات و زبان فارسي و عربي و به نظم و نثر از خود به يادگار گذاشت. بعضي از آثار حكيم ملاهادي سبزواري هم اكنون جزو متون درسي حوزه هاي علميه و رشته هاي حكمت و فلسفه در دانشگاههاست. كتاب ارجوزه حكمت او در زمان حياتش جزو كتابهاي درسي حوزه هاي علميه درآمد و شروحي نيز تاكنون از طرف بزرگان و دانشمندان بر اين كتاب و ديگر آثار او نوشته شده است كه كتاب (شرح منظومه) از شهيد مرتضي مطهري از جمله آنهاست. سرانجام حكيم ملاهادي پس از عمري پربار در بيست و هشتم ذي حجه سال 1289ه.ق در اثناي درس، جزوه اسفار از دستش بر زمين افتاد و روح پرفتوحش به شاخسار جنان پر كشيد. مقام بلند حكمي، عرفاني، اخلاقي و ادبي ملاهادي در ايران و جهان اقتضا مي كند كه روزي به نام «روز حكيم ملاهادي سبزواري» در تقويم كشور به ثبت برسد تا با برگزاري همايشها و جلسات گفت و شنود علمي و دانشگاهي، انديشه هاي پرمغز ديني و حكمي و عرفاني او بيشتر به ايرانيان مسلمان و مسلمانان ساير نقاط جهان شناسانده شود و از نظر فرهنگي نيز الگوسازي مفيدي براي نسل جوان مسلمان اين روزگار و آيندگان صورت پذيرد این چهارنفر که گفته شد فقط بیانگر بخش کوچکی از مفاخر سبزوار بود. ضمناً بعضی از هم استانی های نیشابوری کمال الملک را هم از مفاخر نیشابور به حساب می آورند درحالی که کمال ا لملک فقط درنیشابور فوت شده و به خاک سپرده شده است. و از این موارد در شهر همجوار بسیار است. یعنی اگر دانشمندی در قدیم از این شهر رد می شده و به زیارت امام رضا می رفته و درنیشابور بیمار شده و چندروز توقف می کرده ، نیشابوری ها امروز اورا همشهری خود معرفی می کنند. ضمناً از وبتان تشکر می کنم که فضای خوبی برای بحث ایجاد کرده است. ای کاش زودتر می توانستم به اینجا بیایم. و آن روزها که هنوز بحث داغ بود وارد می شدم. هرچند هرجا پای حمایت از غیرت و غرور سبزوار باشد ، بحث همیشه تازه است.

دانشجوی رشته حقوق.رضایی

سلام .درمفید بودن مقالات شما جای هیچ بحث وشکی نیست .اما اینکه اون یکی به این یکی لقب مارمولک خوربده واین یکی دیگری روابله بخواند ازدید ماغیرخراسانیهاتوهین است .قبلاقسمت نطرسنجی شمارامی پسندیدم چراکه طی انتخابات نوشته های توهین امیز به کاندیداها رانمایش نمی دادید ولی متاسفانه باجوابی که ازشما گرفتم برایم مسلم شد که شمابرابر باپست ومقام هرشخص برایش ارزش قایل می شوید چرا که اکر غیراز این بود نمی گفتید توهینی صورت نگرفته.دراین نظرسنجیها وبحثها ترویج دوستی به چشم نمی خورد تنهاتفرقه افکنی وزیرسوال بردن ارزشهاست.حس غیرت مردم این مرز وبوم باید نسبت به بیگانگان متجاوزبرانگیخته شود نه هموطنان.برای ترویج فرهنگ گفتگو ازنطرات مخاطبین مودبتان که تعدادشان کم نیست استفاده کنید.ومطمدن باشید اگر نظراتی ازاین دست رانمایش دهید کاربه توهینات رکیک هم خواهدکشید

دانشجوی رشته حقوق.رضایی

سلام.اسرارچراتوهینات سبزواریها ونیشابوریهابه همدیگه روتوی سابت میزاری این قسمت مخصوص نظرسنجی وتحلیل مطالبه یاقسمت تقلیل شخصیتهاوحواله کردن توهین ومیدون جنگ.به نظرمن بحث ودعوای نیشابوریها وسبزواریها توی سایت کیفیت کارتون روپایین میاره ومهمتر اینکه به نامهربانی ودشمنی ابن دوشهرنسبت به هم دامن میزنه .نداشتن مخاطب به ازداشتن چنین مخاطبینی که چشم برتوانمندیهای هم میبندندو...واقعا که...این داداش من سایت شمارو که خوند از خنده روده بر شد به چندتااز دوستانش سفارش کرد ازجکستان جدید دیدن کنند.

پژمان

اگه به سرسبزیه که الان علی آباد کتول باید پایتخت بود!!!! به کاره به همته نه به صدقه ی دولت... سبزوار فرودگاه بین المللی و هتلش کاملا خصوصی احداث شد،در مورد فرودگاه این توی ایران بی سابقه س، چی توی نیشابور خصوصیه،انصافا جز کارخونه هایی که بیشتر شبیه کارگاهن و فقط اسم کارخانه رو یدک میکشن هیچی.

حسین

فرزاد

فرزند سبزوار

با سلام و عرض ادب خدمت شما همشهریان گرامی. از این که در راستای معرفی توانمندی ها و نیز احقاق حقوق سبزوار عزیز درعرصه مجازی می کوشید خوشحالم. این مقاله هم مقاله خوبی بود. اما می توانست کامل تر باشد. در ضمن ای کاش اجازه نمی دادید این بحث های احساسی بین تعدادی از مخاطبان سبزواری و نیشابوری شکل بگیرد. البته در بین نظرات مطالب خوبی هم مشاهده می شود اما تاجایی که بنده مطالعه کردم دیدم بسیاری از آنها برپایه احساسات مردم دو شهر بیان شده وبا واقعیت ها کمتر سازگاری دارد. ای کاش دوستان می آمدند درمورد مطالب این مقاله بحث می کردند که با دیدی جامع و واقع نگرانه نوشته شده است . با این حال من خودم انشاالله سعی می کنم بیشتر به این سایت مراجعه کنم و از مطالبش استفاده کرده و اگر قسمت شود و شما بپذیرید مطالبی برایتان ارسال کنم. فعلاً خدا نگهدار...

دلقندی

سلام . دمتون حسابی جیز. عجب مقاله پرسر و صدایی . این همه نظر واقعاً که ترکوندید. فقط اینکه بعضی از نظردهنده ها خیلی احساساتی حرف زدن. کاش همه یک سووال بپرسن و جوابشم بدن که اصلاً استان شدن به چه درد نیشابوری ها می خوره؟ با این فاصله کم تا مشهد و اینهمه امکانات که به خاطر نزدیکی به مشهد گرفته دیگه نیشابور نباد دنبال بره که استان شه. تازه اگرهرودتاشون بخوان استان بشن یعنی هم سبزوار خواسته باشه هم نیشابور به نظر من ایجاد دو استان جدید یک کمی غیر منطقی است. همون یک استان در غرب مشهد ایجاد بشه با واقعیت بیشتر جور در میاد. دولتم پول نداره.دوتا استان بزنه. نمی بینید یارانه ها چه قدر دیر میشه.یک استان ایجاد میشه و اونم سبزواره. کاش این سئوالم بپرسیدکه اصلاً چرا نیشابوری ها می خوان استان شن؟ سبزوار که استان شه به نفع نیشابوری هااست. بعد از مدتی نیشابوری ها راحت تر می تونن استان شن. ولی تا سبزوار باشه نیاشوبر نمتونه استان شه. دولت هم هردو رو با هم استان نمیکنه چون گفتم که پول نداره. ولی یکی یکی میتونه. اول سبزوار بعد نیشابور ... دمتون گرم. واز برمی گردم. زود نظرم منو تأیید کنید.میخوام ببینم بقیه چی میگن.دمتون گرم

بچه تهرونی شدم دیگه

....

جعفر1370

ایول ایول حرف نداشت. مقاله کاملی بود. مخصوصاً همین که .................... ها رو ضایع کرد خیلی خوب بود. دمتان گرم.حال کردم نیشابوری ها حتی نتوانستند یک دلیل از دلیل های مارو رد کنن. ایول ایول استان سربداران خودمون

خون سربداران

فکر می کردیم شما نیشابوری ها بعد از آنهمه دلایل منطقی ما دیگر کم آورده اید. اما ظاهراً رویتان بیشتر از این حرف هاست. خوب دیگر اگر همین پررویی را هم نداشتید دیگر چه کار می کردید. با این وجود حیف است که اسرارنامه ای ها برای همه پیام صلح فرستاده اند و ما به پیروی از این کار مجله ی شهرمان دیگر در مقابل شما با بزرگواری هرچه تمام تر سکوت می کنیم. البته به نظرم اسرارنامه ای ها باید حساب نیشابور را از بقیه جدا می کردند. چون هرچه ما طرفدار صلحیم این عزیزان جنگ طلب هستند.

قاسمیان

بله جناب کمالی همین طوراست. ما سبزواری ها کلاً هنرمندیم. تا کور شود هرآنکه (نیشابوری ها) نتواند دید!

کمالی

خود گویید و خود خندید شما همتون(سبزواری ها) هنر مندید.

خون سربداران

حسین پور جان عزیز چه زود کم آوردی . حالا باز بعضی از نیشابوری ها یک ماهی تونستن مقاومت کنن ولی شما در عرض دو سه روز ضربه فنی شدی! خوب البته درست هم همینه . حرف حساب که جواب نداره. راستی به بعضی از قسمت های بدنت سرزدی ؟ سوختگیت درجه چند بود ؟ نمی دونم نیشابور بیمارستان های خوب داره یا نه . اگر اونجا بیمارستان خوب نداشت می تونی بیای سبزوار که بعد از مشهد بزرگترین مرکز بهداشتی و درمانی خراسان رضوی است. تا درمانت کنیم. منم چون می دونم که بازم این وبسایت میای و نظرات رو می خونی بهت یک نصیحت دوستانه می کنم ، دفعه ی بعدی که به یک مجله ی اینترنتی سرزدی اول سعی کن فرهنگش رو به دست بیاری و فکر نکنی مجله ی اینترنتی جایی که تو بخوای دیگران رو داغ کنی یا دیگران بخوان به تو داغ بزنن. وبلاگ های نیشابور که نیست! اینجا یک مجله ی اینترنتی است . مجله ای برای فکر کردن و بحث منطقی پیرامون بعضی از مسائل با اهمیت . حالا هرچی ما سبزواری ها برای شما پیام های صلح و محبت می فرستیم ، شما همونطور به فکر داغ زدن و داغ کردنی . خدا هدایتت کنه. برای اینکه در امر هدایتت تعجیل بشه برو مطلب جدیدی که اسرارنامه ای ها گذاشتن رو بخون.

حسین پور

این آخرین پیام من شما سبزواری ها هر وقت منطقی شدید میشه با شما حرف زد وسلام .ضمنا خون سربداران عزیز باز که داغ کردی!!!!!!!!1

خون سربداران

در ضمن جناب حسین پور که الآن فکر می کنید خیلی زرنگید و فکر می کنید نیشابوری ها سبزواری ها را داغ کرده اند ، این را فراموش نکنید که همه ی این نظرات نیشابوری ها پایین مقاله ی یک نویسنده ی سبزواری با موضوع پرافتخار سبزوار گذاشته شده است. پس اگر کسی کسی را داغ کرده باشد سبزواری ها نیشابوری ها را داغ کرده اند. و شما را این همه روز این همه مرتبه تا به اینجا کشانده اند.نام کلی این بخش را بخوانید نامش چای داغ است . پس سبزواری ها به خوبی توانسته اند این بخش را داغ کنند و شما را بسوزانند. هرچند که این داغ و داغ کاری تفکر بچه گانه ی شما نیشابوری هاست . اگرنه سبزواری ها در این قسمت چای داغ ازخودشان و در مورد خودشان حرف های منطقی زده اند که هنوز هیچیک از شما نتوانسته اید آنها را رد کنید. و تنها به فحاشی روی آورده اید. حالا یک مراجعه به بعضی از قسمت های بدنتان بکنید تا ببینید چه کسی داغ شده است.

خون سربداران

بله حالا به نظر می رسددیگر واقعاً باید سکوت کرد. و تأسف خورد برای بعضی از نیشابوری ها که اینقدر بی ادب هستند. البته نظردهنده ای که گفته این بحث بچه بازیه باید توجه داشته باشه که این ها بچه بازی نیست . حداقل همان اندازه که خود شما را واداشته است تمام این نظرات را بخوانید و بعد دو بار نظر بگذارید!!! این اتفاقاً یک بحث کاملاً جدی است . اما یکی از طرفین بحث ظاهراً باهمه ی ادعاهای ابرشهری ، اما بچه تر از این حرف هاست.چون کار را به فحش و فحش کاری کشانده است. البته ما می دانستیم نیشابور مثل سبزوا رمرکز علمی و دانشگاهی نیست اما گمان می کردیم اقلاً مدرسه یا حداقل مکتب خانه ای داشته باشد تا مردمانش حداقل الفبای یک بحث جدی را بیاموزند . اما ظاهراً باید برایشان بسیار بیشتر از این حرف ها تأسف خورد که تا این اندازه وضع فرهنگیشان خراب است و تا این اندازه خود را به خصوص در مقابل سبزواری ها تحقیر شده می بینند. خواننده گرامی من اینبار واقعاً با نظر شما موافقم دیگرباید این بحث را ادامه نداد.البته هرجا پای غیرت و غرور سربدارانی در میان باشد ما هستیم و کسانی که دیگر از اینهمه ایستادگی و حاضرجوابی ما خسته شده اند ، باید خوابش را ببینند که ما سنگر غیرت را خالی کنیم.

قاسمیان

جواب ابلهان خاموشی است . به خصوص اگر نیشابوری باشند.

خواننده

تمومش کنین توروخدا!! زشته بس کنید دیگه بسه.... بچه شدین همتون سبزواری های عزیز! نیشابوری های عزیز! کوتاه بیاین یه کدومتون بزرگواری کنه و از جواب دادن کوتاه بیاد این معنیش کم آوردن نیست... بس کنید، اینا بچه بازیه بچه بازی... نمیدونید چقدر خندیدم وقتی نظرات رو خوندم مخصوصاً این نظرات آخر. سبزواری ها! برای خودتون بد میشه... نیشابوری ها! برای خودتون بد میشه... بی خیال لطفاً.

سرزمین سربداران

لطفا به وبلاگ منم سر بزنید یه مطلب درمورد تقسیمات سیاسی منطقه به نفع کل استانمون نوشتم خوندنش خالی از لطف نیست http://sarbedaran32.blogfa.com باتشکر

سامان

آقا محسن شما مدرکت چیه؟اصلا میدونی کتاب یعنی چی ؟بیا نیشابور یه چندتا کتاب بدیم بخونی اطلاعات بالا بره از روی .... صحبت نکنی .آفرین پسرم.

حسین پور

خوش اومد آقایان فروزان و صادقی یک مطلب گفتید سبزواری ها این قدر داغ کرده اند بابا گناه دارن دست از سر این بیچاره ها بردارید بذارید الان که تو ابرا سیر میکنن همونجا باشند اصلا تو شان نیشابوری که مهد تمدن ایران و به گفته یونسکو شهر پایدار ایرانی هست که تو سایت یک شهر پایین تر از خودش پیام بده اینا رو به حال خودشون رها کنید تا در توهمات خود سیر کنند.موفق باشید سبزواری های عزیز و خوشتیپ و.....

محسن

جناب اقای فروزان پس خراسان جنوبی کرمان و سیستان بلوچستان یزد سمنان و حتی اصفهان هم استان هاشون کویرستان و نمک زارستان شن زارستان پس جنابعالی میفرمایید نصف ایران همینطوری هستن؟ اقای فروزان ما افتخار میکنیم که شهر کویری هستیم چون از همین کویرها دکتر علی شریعتی و محمود دولت ابادی بلند میشوند از همین کویرها بیهقی و عطاملک جوینی وملاهادی سبزواری بزرگترین فیلسوف ایران رشد میکنند از همین کویرها حمید سبزواری بزرگترین شاعر فعلی ایران وابن یمین بزرگترین قطعه سرای ایران وخیلی های دیگه که اگه بخوایم اسمشون رو بگیم خودش یک جلد کتاب میشه اما شما که مشاهیرتون به یه خیام ختم میشه خیامی که همش از ساقی بازم می بده و.....و معلوم نیست اصلا کی بوده که حالا روز ملی براش گذاشتن البته قشنگترین تعبیر همون چیزیه که دکتر علی مزینانی سبزواری(مقلب به شریعتی)در مورد تنها شخصیت برجسته شهرستانتون میگه خیام کافره!! ضمنا گفتی 20 سال پیش کدکن مال نیشابور بوده اون زمان ها هم اسفراین هم که 10برابر کدکن مال سبزوار بود بیارجمند هم که وسعتش اندازه شهرستان نیشابور مال سبزوار بوده اما مهم اینه که بوده الان نیست شما هم الان برین خوشحال باشین که رضا شاه براتون راه اهن اورد و ما سبزواری ها هم براتون صنعت اوردیم وگرنه هیچی نداشتین و باید الان خودتون رو با بردسکن مقایسه میکردید و این رو بدون این که شما الان میتونین خودتون رو با سبزوار مقایسه کنید البته درسته یه سرو گردن پایین تر هستین اما همین خودش یه افتخار بزرگه که بتونین خودتون رو با قطب دانشگاهی شرق ایران قطب ورزش خراسان وشهر نام اوران بزرگ کویر مقایسه کنید

خون سربداران

درضمن جناب آقای صادقی شما هنوز یاد نگرفته اید وقتی حرفی می زنید با دلیل باشد. اگر به همین راحتی ها باشد که باید بگویم نیشابور الآن هم ردیف جوین و جغتای ما شده است. به صنعت نیشابور می نازید ؟ بروید ببینید صنعت جوین روی دست شما بلند شده است. شهرک صنعتی بسیار فعال ، کارخانه ی قند و شکر ، کشت و صنعت ، کارخانه ی سیمان ، راه آهن ، کارخانه ی اسید سیتریک ، کارخانه ی ماشین های الکتریکی جمکو ؟ شما کجای کارید آقایان پرمدعای نیشابوری؟ بیشتر صنایع شما هم از سرمایه گذاران سبزواری است. نیشابور امروز تبدیل به یک شهر کارگری شده. و سبزوار یک شهر دانشگاهی . چون سرمایه داران و متخصصین علمی و دانشگاهی سبزوار برای استفاده از آب و خاک نیشابور درآنجا سرمایه گذاری کرده اند و اجتماع بزرگ کارگران و آلودگی های زیست محیطی را در آن شهر به وجود آورده اند اما برداشت های اقتصادی این امر در سبزوار است. ببینید فرودگاه مارا که با پول همین سرمایه داران سبزواری ساخته شده ! ببینید منطقه ی ویژه ی اقتصادی مار ا که همین یک سال گذشته برای سبزوار تصویب شد و یکی از 16 منطقه ی ویژه ی اقتصادی کشور است. اگر خواستید در این زمینه اطلاعاتتان را افزایش دهید هم نظرات قبلی بنده را بخوانید هم می توانید به سایت های خبری سبزوار و سایت نماینده های این شهر و فرمانداری و ... سبزوار مراجعه کنیدتا بدانید دنیا دست کیست.

خون سربداران

آرام باشید جناب فروزان . ما شما را جزء اندک نیشابوری هایی شناخته بودیم که هنوز فرهنگ و ادب خود را حفظ کرده اند. به همین خاطر می گفتیم انشاالله وقتی سبزوار به همین زودی مرکز استان سربداران شد ، گاهی در صدا و سیمای استانیمان از شما هم برنامه ای پخش می کنیم تا خوشحال باشید. اما شما هم ظاهراً دارید به جرگه ی اغلب همشهریان دیگرتان می پیوندید. من اگه چیزی گفتم که بدتون اومده ، در پاسخ به چیزی بود که بعضی از همشهریان شما گفتند و درست نبود و نباید می گفتند. خودتون نگاه کنید بیشترین فحش ها در قسمت نظرات این مطلب از جانب نیشابوری ها به سبزوار ی ها داده شده. در حالی که ما انتظار داشتیم شماها که ظاهراً یک آب پاکتر از بقیه ی همشهریاتون هستید خودتون یک چیزی بگید و معذرتی بخواین ، حالا می بینیم که انگار شما هم آره! اما اینو بگم شما هررفتاری که بکنید ما سبزواری ها فرهنگ و کلاس و روشمون ازتون متفاوته. ما رفت و آمدمان با وزراست . فکرمان استقلال بخش ها و توسعه ی دانشگاه هایمان . چه کار داریم که دهان به دهان بعضی ها بشویم. می گویید نه شما که بلدید بروید در وبسایت های خبری سبزوار بخوانید . ببینید که سبزوار در این سالها به خاطر همت و تلاش تمامی مسئولین خود به چه جایگاهی در زمینه ی دانشگاهی ، بهداشتی و درمانی ، مواصلاتی ، اقتصادی و سیاسی و حتی صنعتی خراسان رضوی و حتی ایران دست یافته است.من از کسی هم اسم نمی برم تا سوء تفاهم نشود اما حقیقتاً پیشرفت های امروز سبزوار حسادت بسیاری را برانگیخته است. حتی برخی از همشهریان شما ... به هر حال ما نه توهینی می کنیم و نه فحشی می دهیم. اگر چیزی هم بوده انعکاسی بوده به رفتار زشت برخی از شما نیشابوری ها . ما حتی آنقدر تحملمان بالاست که می بینید در وبسایت هایمان تمام نظرات شما ها را هم که سرتاسر فحاشی و بی منطقی به سبزوار است نمایش می دهیم . اما شما در وبسایت هایتان می ترسید. من خودم برای چند سایت نیشابوری پیام داده ام و تأیید نکرده اند. یعنی می ترسند. یعنی حرف حساب ندارند. واقعاً هم ندارید اگر نه به مسیر فحش نمی افتادید.

محسن

شما هم حسرت این که 3تا از بخش هاتون شهرستان بشه رو میخورین شما هم حسرت داشتن 3تا تیم تو لیگ های برتر کشور رو میخورین شما هم حسرت داشتن آزادراه حرم تا حرم و فرودگاه بین المللی رو میخورین شما هم حسرت داشتن سومین دانشگاه وسیع ایران(تربیت معلم سبزوار)و دانشگاه علوم پزشکی و... رو میخورین و داشتن دانشجو در مقطع دکتری میدونم شما هم حسرت این همه سرمایه و این همه موسسه مالی اعتباری و بانک رو میخورین که سبزوار وجب به وجبش بانک و سرمایه مردم سرمایه دارشه ضمنا در جواب دوست نیشابوری که رهبر قیام سربداران نیشابوری بوده شیخ حسن جوری چرا نرفت نیشابور قیام کنه و رهبریشون رو برعهده بگیره تا دو میلیون نیشابوری رو نکشن واموالشون رو به غارت نبرند و به ناموسشون تجاوز نکنندوشهرشون رو با خاک یکسان نکنند و لکه ننگی به تاریخ این شهر نزارن ضمنا شیخ حسن جوری سومین رهبر سربداران بود

حمید فروزان

جناب هنوز سربدار خونی می دونم که شما سبزواری ها حسرت همین به قول خودتون 2 تا کوهپایه رو می خورید اما چون خودتون باز فرهنگ سبزواری جماعت رو نشون دادید من برای جوابی که می دهم در ابتدا از اندک جامعه با فرهنگ سبزوار پوزش می طلبم .باشه سربدار خونی سبزوار مرکز استان شن زارستان نمک با دارستان سربداران خون میشه قبول

صادقی

پس قیام سربداران هم به رهبری یک نیشابوری بوده است ضمنا کدکن تا 20سال پیش در خاک نیشابور بود که با توافق برای بهترین عملکرد به تربت داده شد چون جمعیت شهرستان نیشابور و تراکم آن به نسبت زیاد بود این امر صورت گرفت بازم شما را به مطالعه دعوت می کنم ضمنا شما و تربت رقابت سختی دارید به هر صورت 2 تا شهر همترازید می تونه این رقابت به دو شهر در مسیر پیشرفت کمک کنه اما تربتی ها سرعت پیشرفت بیشتری نسبت شما دارند یکم بیشتر تلاش کنید همه سرمایه استان رو این مشهد و نیشابور میگیرن شما باید برای گرفتن حق تلاش کنید.موفق باشید.

محسن

اخه استان شدن نیشابور خیلی مضحک وخنده دار به نظر میرسه یه شهری تو وسط استان خراسان وقتی هیچ مرزی با هیچ استانی نداره چطوری استان بشه ما که میگیم استان سربداران 4 تا شهرستان هستیم با بردسکن 5 تا شهرستان اقای بزرگیان معاون صنایع غذایی رییس و جمهور و چند سمت دیگه دوره بعد که نماینده مردم سبزوار بشه با نفوذی که تو دولت داره تو این 15 ماه انشاالله میتونه داورزن و ششتمد رو هم شهرستان کنه و با میامی که الان شهرستان شده و بسیار نزدیکتره به سبزوار نسبت به شاهرودوهمچنین بیارجمند که وابستگی بسیار بسیار زیادی به غرب خراسان داره و سعت بسیار زیادی هم داره و میتونه از سمت بردسکن وصل استان سربداران بشه بدون خلیل ابادوکاشمر که مهمترین میدون شهر کاشمر میدون سبزواره این شهره خیابون بیهق و کاشفی هم داره در مجموع وابستگی بسیار زیادی به سبزوار داره اما بدون این ها هم ما 8 تا شهرستانیم مثل سمنان مثل خراسان شمالی مثل خیلی استان های ایران که کمتر از 8تا شهرستان دارن اما اگه دولت بخواد نیشابور رو استان کنه باید تربت حیدریه رو هم استان کنه در اون صورت قوچان هم که مرزی هستن و 20 هزار نفر از تربت کمتره جمعیتش باید استان بشه و همچنین کاشمر مه 15 هزار نفر از قوچان کمتره تربت جام و.......در نهایت دولت یه چهارصد پانصد تایی استان اضافه میکنه اگه دولت استانی اضافه کنه تا سه چهار سال اینده استان سربداران و خوزستان شمالی با مرکزیت دزفول و شاید کاشان که بعیده چون شهرهای اقماری اطرافش نیست فقط اران بیدگل و جمعیت شهرستانش هم خیلی کمه 320 هزار نفر نتیجه میگیریم: نیشابور زمانی که آقا ظهور کنه استان میشه الهم عجل لولیک فرج شاید این جمعه نیشابور استان شود شااااااااید!!!!! اما یه پیشنهاد به دوستان عزیز نیشابوری اسم استانتون رو بزارین باقلیستان آرم صدا وسیمای استانتون رو هم بزارین عکس یه باقلی سر باز مثل بیرجند که عکس زعفرونه باقلی یا در گویش خراسانی بقلی

محسن

جناب اقای صادقی شما که میگین دکتر علی شریعتی که زبان ها وکلام و قلم ها قادر به توصیفش نیستند در اصل مزینانی بوده مثل اینکه فراموش کردین مزینان مال سبزواره ولی کدکن الان مال تربت حیدریس پس عطار هم از تربت حیدریس نه نیشابور اما الان از مشاهیر شما به حساب میاد مثل کمال الملک که کاشونیه و تو شهر شماست شما فقط یه خیام دارین که اون هم معلوم نیست کی بوده دکتر علی شریعتی که میگه کافر بوده

خون سربداران

جناب رخش آفرین بازهم که شما (نیشابوری ها)به چهارتا کوه و چندتا دارو درخت متوسل شدید که اگرچه دراستان خراسان زیاد به چشم می آید ولی به واقع در کل ایران در مقابل کوه های زیبا و سربه فلک کشیده ای مثل دماوند و سهند و سبلان و شیرکوه و ... این بینالود شما هیچ به حساب نمی آید. شما سهند وسبلان را نگاه کنید با آن دامنه ها و گردنه های زیبا و چشمه های آب گرم . بینالود که تازه بین مشهدو نیشابور مشترک است پیش سهند وسبلان صفراست.گردنه ی رویایی حیران ، چشمه ی آب گرم سرعین اردبیل ، و کوه ها و چشمه سارهای سربه فلک کشیده ی چهارمحال و بختیاری... نیشابور کدام یک را دارد که این قدر شما را مغرور کرده ؟ خوب حالا دلتان خوش است به همین نیمچه کوهپایه باشد بروید نام بینالود هم برای شما . اما در مورد خراسان مرکزی اشتباه می کنید آن نام برای استانی است که به مرکزیت تربت حیدریه تشکیل شود. در ضمن ببخشید ها اگر بازبهتان برنخورد می خواهم خدمتتان عرض کنم خوب است که نامی که برای یک استان می گذارند نام افتخارات مردم آن منطقه باشد نه کوه و در و دشت ودریاچه اش. حالا اگر بخواهند نام افتخارات را بگذارند نیشابور پیش سبزوار هم صفر می شود. ما مثلاً نام سربداران را که اولین پایتخت پرافتخار حکومت شیعه در ایران بوده است میگذاریم .و می شویم استان سربداران . و شما چون شهرتان زمانی پایتخت سلجوقیان بوده است باید نامتان را بگذارید استان سلجوقستان . ببخشید ها ! اما کمی خنده دار است. کمی که چه عرض کنم خیلی ... راستی الآن که نگاه می کنم دوستان دیگر نام های دیگری را پیشنهاد داده اند به آنها هم فکر کنید بد نیست. استان مغولستان ، استان سلجوقستان ...

رخش آفرين

استان بينالود-استان خراسان مركزي به مركزيت نيشابور بزرگ-كور شود هر آنكه نتوان ديد-حالا هر چي دوست داريد بگين و شخصيت خودتون رو نشون بديد

فروزان

جناب قاسمیان شما بهتر مطلب همشهری های خودتون رو بخونید ببنید کی اول شروع به تو هین کرده است .

قاسمیان

نیشابوری ها بهتره به اعصاب خودشون مسلط باشن. چرا به بقیه مردم توهین می کنید . شاهین خان شما که می گید سبزوار مزکر استان کویرستان مارمولک خور خواهد شد ، نهایت بی شخصیتی خودتان را نشان داده اید در توهین به دیگر هم اتستانی هایتان. با این وضع اگر شما نیشابوری ها بخواهید یک روزی یک زمانی مرکز استان شوید خدا رحم کند به شهرهایی که بخواهند زیرنظر شما عقده ای ها باشند.

حسام میر صادقی

آخه شما ها (سبزواری ها) که 400 سال جزو ربع نیشابور بودید اینقدر گنده شدید برید یکم تاریخ مطالعه کنید خوبه این روزا چه در شبکه های ایرانی و چه در شبکه های خارجی مثل bbc , cnn از عظمت نیشابور و مشاهیر اون صحبت می کنند شما ها دل حوش باشید که در شیکه استانی اسم سبزوار می برند اونم برای قطعی آب و عشایر سرگردان و کمبود علوفه گوسفندان و گاهی مفتخرتون می کنند و اسمی از استاد دکتر شریعتی که اونهم اهل مزینان هست می برند.اصلا می دونید ربع نیشابور یعنی چه؟بازم اصرار میکنم یکم مطالعه داشته باشید.با تشکر

خون سربداران

جواب به شاهین: شما نیشابوری ها باز یک اشتباه دیگه کردید. سبزوار که به زودی به مرکز استان خراسان ارتقاء پیدا میکنه اسم واسه خودش اسم خوبی داره . سربداران. استان پرافتخار سربداران . شما برید واسه نیشابور دنبال اسم بگردید.چون بیچاره حتی اسم خراسان مرکزی رو هم نمی تونه رو خودش بگذاره . چون خراسان مرکزی مال تربت حیدریه است که معلوم نیست کی اما به خاطر موقعیت جغرافیایی و شهرهای اقماری دور و برش زودتر از نیشابور استان میشه. تو یکی از وبلاگ های نیشابور خوندم یک نظردهنده ی بسیار با ذوق و شوخ طبع نوشته بود سبزوار مرکز استان سربداران و نیشابور مرکز استان مغولستان . راستم میگفت این بهترین اسمه . چون اون دفعه که مغول ها حمله کردن و نیشابوری ها ضعیف بودن و با همه ی دب دبه و کب کبه ای که دارن نتونستن مثل سبزواری ها در مقابل مغول ها بیاستن ، تمام ملت نیشابور که تا اون زمان مردم فرهیخته ای بودن قتل عام شدن . بعدها همین مغول ها که اومدن تو سبزوار و سربداران جلوشون ایستاد و نتونستن از سبزوار رد شن رفتن تو نیشابور ساکن شدن. واسه همینه که الآن از انهمه گذشته ی پرافتخار برای نیشابوری ها هیچ چی باقی نمونده جز یک طبیعت سرسبز که اون هم کارخداست و دست آوردی برای نیشابوری ها به حساب نمی یاد . صنایع نیشابور هم که همه کار سرمایه گذاران خوش فکر سبزواریست . که اونجا سرمایه گذاری کردن و آلودگی و استفاده از منابع طبیعیش واسه نیشابوره و تولید علم و انباشت سرمایه های اون کارخونه ها هم اینجا تو سبزواره . و پروژه های مهمی مثل فرودگاه داره با همون پشتوانه با پول مردم تو سبزوار ایجاد میشه. در این زمینه در چند نظر قبلی توضیح مفصلی دادم . اگه شما نیشابوری ها تونستید بالاخره به احساسات پرخاشگرانه ی مغولیتون غلبه کنید برید و یک مروری به نظرات قبلی بندازید. و اما در پاسخ به دوست عزیزی که با نام ای پایتخت اول ایرانی کامنت گذاشته : ممنون از نظر خوبت دوست عزیز. البته که سبزوار به خاطر اینکه اولین پایتخت حکومت شیعه در ایران بوده به خوبی میشه این عنوان رو بهش داد . اما برای ما عنوان و لقب خیلی مهم نیست. همین الآن هم که هنوز مرکز استان نشدیم برتری های گوناگونمون به بقیه ی شهرها کاملاً مشخصه . و اون ها در ورای توهین ها و تمسخرهایی که از سرعجز و ناتوانی می کنن هنوز نتونستن دلایل منطقی ما رو رد کنن. و حتی تلاش هم نکردن. چون می دونن شکست می خورن.ما سبزواری ها مرکز استان شدن رو هم واسه مزایایی می خوایم که حق همه ماست. پیروز باشید.

شاهین

درست و صحیح است سبزوار مرکز استان کویرستان مارمولک خور خواهد شد.

اي پايتخت اول ايراني من

دمت گرم خوب جوابشون رو دادي اخه حق دارن پورتال خبري كه ندارن يه وبلاگ دارن كه اسمشم نگيم ديگه همه ميدونن كه سبزوار هزار تا از اين وبلاگ ها داره جالبه وبلاگشونم از سال 87 تا الان فكر كنم كمتر از 20 تا خبر گذاشته 20 تا هم نصفش محرم رو تسليت گفته يا نيمه شعبان رو تبريك گفته و... خب وقتي ميبينند اينقدر سبزوار تو دنياي مجازي ازشون جلوترمجبورن بيان خبرهاي سلام سبزوار سبزوار پيام و...بخونن وقتي ميبينند ورزش استانشون رفته به چالش مجبورن وب سايت باشگاه فرهنگي ورزشي ثامن الحجج و... رو بخون من كه بهشون حق ميدم تيكه مغول ها رو خوب اومدي دمت گرم بابا مغول ها اومدن شهرتون رو با خاك يكسان كردن 2ميليون سر جدا كردن بار دوم كه حمله كردن اين سبزواري ها بودن كه نذاشتن نيشابور از قلمروشون جدا بشه و شما الان زنده هستين شما الان نفس ميكشين به لطف ما سبزواري ها و مديون هستين به سبزوار شما و كل (دهستان خراسان شمالي)و گلستان و طبرستان يا مازندران وخاوران و... به خدا قسم فقط ميخوان جنگ رواني درست كنن من چند ماهه ميگم فقط ميخوان جنگ رواني درست كنن نمايندشون جك تعريف ميكنه خراسان مركزي به خاطر اينكه ميترسه ميترسه كه سبزوار چند سال ديگه از اين استان جدا بشه ولي براي شهرش و مردمش كاري نكرده مجبورن دست پيش بگيرن كه عقب نيفتن به خاطر همين از وا‍ژه هاي پايتخت ايران خراسان مركزي و...استفاده ميكنند تا جنگ رواني درست كنند اما مردم سبزوار تلاش ميكنند براي ايجاد استان سربداران شما هم بهتره حقيقت رو قبول كنيد چشم هارابايد شست جور ديگر بايد ديد ديدگاهتون رو عوض كنيدتا كمتر ضرر كنيد

خون سربداران

برادری که با نام سبزواری کامنت گذاشتی فکر کردی خیلی زرنگی! از متن پیامت کاملاً مشخصه که سبزواری نیستی . فرهنگ و غیرت سبزواری ها بسیار بالاتر از این حرفهاست که بخوان به هموطنانشون توهین کنن. اون هم هموطنان ضعیف و مظلومی مثل نیشابوری ها که این قدر بی پناهانه عاجز از رد کردن دلایل قوی سبزواری ها در شایستگیشون برای مرکز استان شدن به وادی تمسخر و لودگی افتادن. البته همه ی نیشابوری ها اینطوری نیستن و افراد فرهیخته هم در این شهر زیاده همون افرادی که اومدن و در دانشگاه های دولتی سبزوار فرهنگ و دانش یاد گرفتن. شما کاملاً مشخصه که از اون نیشابوری هایی هستید که از عقده ی خود کم بینی در مقابل سبزواری ها رنج می برید ، به همین خاطر دارید با نام سبزواری کامنت های برخاسته از فرهنگ و شخصیت نیشابوری ها را می گذارید. ما هم انتظار بیشتری از شما نداریم . اما فقط سعی می کنیم پذیرش دانشگاه های سبزوار رو بالا ببریم تا شما عزیزان نیشابوری رو که برخلاف گذشته ی شکوهمند تاریخیتون الآن به اوج خفت افتادید ، یک کمی بیشتر با ادب تر کنیم. در ضمن دوستان نیشابوری که به تمسخر میگید سبزوار باید پایتخت کشور بشه و سعی می کنید وانمود کنید این نظر رو سبزواری ها دادن ، این رو بدونید ما سبزواری ها برعکس شمانیشابوری ها که همش تو توهم هستید و فکر می کنید از گذشته ی تاریخی نیشابور که پایتخت بوده امروز چیزی بهتون می رسه ، ما تو توهم نیستیم و دنبال پایتخت کردن سبزوار نمی ریم ، اما بدونید مرکز استان سربداران میشیم . زودتر از اینکه نیشابور مرکز استان مغولستان بشه. حالا اگر مردید و حرف حساب دارید بیاید همین جا با دلایل منطقی و به دور از لودگی های رایج خودتون دلایل منطقی ما رو رد کنید . چون مطمئنم که نمی تونید ، پیشاپیش براتون متأسفم.

محسن

بابا دست از سر ما بردارین برین تو وبلاگ های خودتون نظر بدین مگه سرزمین نیشابور چی کم داره سالی یه بار یه خبر جدید میزاره با چه زبونی بگیم دست از سر ما بردارین اصلا نیشابور یه قاره جدا برین حال کنین

وبلاگ سرزمين نيشابور

پاسختان را به زودي خواهيم داد . . . نگران نباشيد!!

شهر دارالمومنین

مثلا چی میخوای بگی چی داری بگی باز یه چیزی میگین براتون بد تموم میشه.

رخش آفرين

به نظر من هيچ شهري تو ايران به اندازه سبزوار مهم نيست .سبزوار يك شهر بين المللي يه. يك شهرجهاني يه.يك شهر فراملي يه.حتي مهم تر از مشهد و تهران و اصفهان.راستي يكي از گزينه هاي انتقال پايتخت تو وزارت كشور سبزواره.خبر داشتين؟

نیشابور پایتخت تمدن

خوشبحالتون که آنوقت تهرانی صحبت میکنید .لطفا یه مقدار از شهرتها وافتخارات بین المللی تون را به نیشابور هم بدین .

سبزواري

آفرين برهمت والاي سبزواري ها در اهانت به مردم نيشابور-آفرين بر غيرت شما-خوشم اومد!-به نظرم سبزوار بايد پايتخت بشه-پايتخت جديد ايران-مگه سبزوار چي از تهران كم داره؟-سبزوار پايتخت بشه بهتر از استان شدنه-مگه نه؟

حمید فروزان

آقای قاسمیان شما که کاملا با منطقی و منم قبول دارم به من بگو منطق شما سبزواری رو با کدوم معیار می سنجن نکنه چون پایتخت ایرانید !!!معیار خاص خودتون رو دارید معیار به سبک سبزواری آفرین خوبه این هم یک نوع پیشرفت هست . و اما آقا محسن گویا یکم فشارش اومده پایین خدا رو صد هزار مرتبه شکر !!!یک سبزواری سالم تر یک پایتخت ایران(به قول سبزواری ها، سبزوار) !!!! سالم تر.

محسن

به جرات میگم نژاد پرست تر از شما نیشابوری ها ایران به خودش ندیده جالبه هیچ چی هم ندارین ها ما فرمانداری داریم ما شهرداری داریم ما سینما داریم و... به خدا افتخارتون همین چیزهاس

قاسمیان

به حمید فروزان شما نیشابوری ها هرجا از دلیل و منطق کم می آورید متوسل به تمسخر می شوید. خوشبختانه نظردهندگان قبلی جوابتان داده اند. هرچندشما ظاهراً بی منطق تر و بی حوصله تر از آنی هستید که به حرف دیگران هم گوش کنید . اما اگر خواستید بدانید ارزشش را دارد یا نه به نظرات نظردهندگان قبلی غیر از آقا محسن هم نگاهی بیاندازید.

حمید فروزان

یکی این آقا محسن رو بگیره خودکشی نکنه ارزش نداره آقا اصلا سبزوار پایتخت ایران!! .حالا برو حال کن حرص نخور پیر میشی ....

محسن

در جواب دوست عزیز نیشابوری در وبلاگ سرزمین نیشابور اینکه نیشابور قطب گردشگری بعد مشهد خب معلومه تو شرق ایران چیزی برای گردشگر ها نیست همش کویره نیشابور تو ایران چندمه؟ مغالطه نکنین بزرگترین سالن سرپوشیده سالن سربداران سبزوار و سالن بیرجند که 3500 نفری هستند بعد از مشهد دانشگاه ازاد سبزوار تنها دانشگاهی که دانشجو دکتری داره سه شهرستان در شرف تاسیس زبر خان که یکسال میخواد شهرستان بشه و نشده اون دو تا بخش دیگتون مخصوصا سرولایت با 18 هزار نفر جمعیت عمرا بعدشم ما در شرف تاسیس نداریم تاسیس شد سلامم کن ما از شما زودتر معاونت استانداری گرفتیم و اکثراداراتمون هم معاونت اداره کل هستن دانشگاه علوم و تحقیقات تو سبزوار هم داره ساخته میشه علاوه بر صد تا دانشگاه دیگه که شما ندارین و دانشگاه قران فولاد رو خودمونم قبول داریم اما صنعت رو هم چند سال دیگه ازتون میگیریم مطمئن باشید و ایمان داشته باشید بزرگترین فرهنگسرای استان فکر میکنم فرهنگسرای امام رضا باشه که استان قدس تو سبزوار داره میسازه بزرگترین سینما هم سینما 3 تالاره سبزواره که فقط تومشهد هست و داره ساخته میشه اگه شما 9نقطه شهری دارید مافکر میکنم 13 نقطه شهری داریم وچند نقطه شهری در حال تصویب بقیشم که دیگه حوصله جواب دادن ندارم چون شما اینطوری سوپر مارکت ولوازم تحریر شهرتون رو هم میشمردین و مثل اینکه نمیدونین ما داریم از دید کلی نگاه میکنیم وگرنه ماتندیس هندیالیست داریم شما ندارین ما تندیس حکیم سبزواری داریم شما ندارین این ها رو که نمیشمارن کلی حساب میکنن واقعا خنده داره ما از لحاظ تقسیمات سیاسی کشوری از شما جلو هستیم از لحاظ فرهنگی و دانشگاهی و علمی از شما جلو هستیم خیلی جلو هستیم از لحاظ ورزشی هر چی پشت سرمون رو نگاه میکنیم نمیبینمتون ازلحاظ اقتصادی هم هر چی نگاه میکنیم نمیبینمتون از لحاظ ارتباطی راه اهنمون دو سال دیگه انشاالله ساخته بشه با ازاد راه حرم تا حرم و فرودگاه بین المللی دیگه دیده نمیشین از لحاظ گردشگری و صنعت ازتون عقب تریم که گردشگری رو هم بهتون نزدیک میشیم با ساخت موزه و آرامگاه رستم چون شما از لحاظ گردشگری هم تو ایران حرفی برای گفتن ندارین در مقابل اصفهان و شیراز مشهد تهران تبریز اردبیل کاشان وخیلی شهرهای دیگه پارک شهدای گمنام فقط فاز اولش 30 هکتار یعنی به اندازه کل پارک های نیشابور سینمای 3تالاره فرهنگسرای بزرگ امام رضا 18 هزار متر فضا استادیوم 15 هزار نفری که فقط در برخی مراکز استان ها و سبزوار بندرانزلی وکاشان هست یا مجوز ساخت داره و صدها برتری محسوس دیگه نسبت به نیشابور و شهرهای خیلی مهم تر از نیشابور فقط صنعت دارین و راه اهن که سبزواری ها و رضا شاه براتون ساختن میدونم نظرمو تو وبلاگتون نمیزارین تو سایت اسرارنامه میزارم همشهریاتون بیان بخونن بدونن که وبلاگ هاتون میترسن مردم حقیقت رو بدونن

سبزوار وطن من

سلام همشهری عزیز من آقا محسن .چرا ما سبزواریها خودمون رو گول میزنیم .چرا نمیریم تاریخ رامطالعه کنیم .چرا همش خیال بافی میکنیم .خوب معلومه نیشابور یه شهر ملی وجهانی است با تاریخی کهن .وقتی که یونسکو نیشابور را شهر پایدار وملی ایران معرفی میکنه فکرمیکنید بی دلیل اینکاررو کرده .سبزوار با نام قدیم بیهق یکی از روستاهای نیشابور بوده وامروزه هر چه ماداشته باشیم مربوطه به همان دوره است .شما فکرمیکنید که قیام سربداران آنهم به رهبری شیخ حسن جوری نیشابوری ومازندرانی در مقابل مشتی تاتار چقدر ارزش تاریخی داره .تاریخ ایرن مملو از این قیامها ونهضت هااست .درتمام دنیا عظمت تاریخی ومعاصر نیشابور شناخته شده است مگه ماسبزواریها میخواهیم درمقابل دنیا بایستسم. وقتی که نیشابور درزمان امپراطوری ساسانیان پایتخت کشوربوده وحتی جزئ 10شهر بزرگ جهان بوده ودارای بزرگترین کتابخانه ها ودانشگاهها (دارای بورس تحصیلی)ومساجد وکلیساها وبازارهاو...بوده سبزوار بنام بیهق جزئ یکی از چهار ربع وروستاههای نیشابور بوده .امروزه نیز در عرضه علم وصنعت وهنر و...دردنیا شهرت داره .هنرمندان زیادی در صدا وسیما وسینما وموسیقی از نیشابور حضوردارند.صنعت ایرانخودرو درکشورمان مدیون آقای خیامی از نیشابور است که برای اولین بار به ایران وارد شد .اشیائ وآثار فراوانی درموزه های ژاپن ونیویورک وپاریس و...وجودارد که مربوط به تاریخ چند هزار ساله نیشابور است .شطرنج کشف شده درنیشابور ثابت کرده که درنهصد سال پیش دراین شهر شطرنج بازی میکردندوسکه های ضرب شده درقبل از میلا وپس از آن موزه های نیشابور وداخل کشور خارج را مزین کرده است .همشهریان سبزواری بنده هم به عنوان یه سبزواری وقتی که نوشته های شمارا مطالعه میکنم واقعا افسوس میخورم .امیدوارم روزی برسد که سبزوار هم پیشرفت کند .

محسن

ضمنا گفتی سایت های نیشابور فکر میکنم منظورت وبلاگ های این شهر بود چون من هر چی تو گوگل سرچ کردم یا گشتم پورتال خبری برای شهر نشابور نیافتم

محسن

سلام خدمت خون سربداران اسمتم نمیدونم نظر اولت خیلی قشنگ و منطقی بود و اصلا احساسی نبود هر کس بگه احساسی خودش داره احساسی نظر میده اما تو نظر دومت همین اخری رو میگم دو تا اشتباه داشتی قطعا در اینده دولت تو کشور استان اضافه میکنه باید این اتفاق بیفته چون حق مردم چون ارتقا یه راه برای پیشرفت کشوره ترکیه کشورش نصف ایران 56 استان داره پراکندگیشم به اندازه ایران نیست جمعیتش هم یه خورده از ایران بیشتره پس دولت مجبور میشه استان اضافه کنه اما کم کم یکی یکی نه اینکه بیاد سبزوار و نیشابور تربت شاهرود دزفول ابادان کاشان شاهین شهر بم سیرجان رفسنجان امل و.... صد تا شهر دیگه هستن این فرضیه غیر ممکن من میگم سال 93 یا 94 دولت استان اضافه میکنه اما یکی دو تا نهایتا 3 تا سبزوار کاشان دزفول قرار نیست تو هر استان صد تا استان دیگه اضافه بشه پس نیشابور و تربت برای استان شدن با کسی رقابت ندارن چون قرار نیست خراسان صد قسمت بشه امیدوارم منظورمو درک کرده باشین ضمنا سبزوار از لحاظ سیاسی خیلی جلوتر از نیشابور دولت اون اتفاق تلخ سال 83 که در صورت ایجاد استانی غیر از سربداران احتمال داره دوباره اتفاق بفته رو فراموش نکرده ممنون از نظر منطقیت

خون سربداران

به نظر دهنده ی عزیز قبلی : خواننده ی عزیز ضمن احترام به شخصیت شما اما فکر کنم این چیزی که دارید به دیگران انتقاد وارد می کنید اول به خودتون وارد باشه. شما به دیگران نصیحت می کنید که همدیگه رو نکوبن ، با حالت توهین آمیز کامنت نگذارن و هم رو به تمسخر نگیرن اما خودتون توی کامنتتون به بحث جدی که بین دو گروه از مخاطبان عزیز شکل گرفته میگید بچه بازی !!! می گید به جون هم پریدن کسی به جون کسی نیافتاده که . حالا درسته که این وسط بعضی ها از هردو گروه کمی عصبی میشن اما به جون هم نپریدن. جواب این تفکر اشتباه شما توی کامنت های قبلی توسط خود بنده داده شده . اگر با دقت بیشتری به حرف های دیگران گوش بدید و اونها رو بخونید دچاراین تفکر اشتباه نمی شید که فکر کنید کسی به جون کسی افتاده . یا افراد گرفتار بچه بازی و بحث های بیهوده شدن. سبزواری ها و نیشابوری ها و همه ی مردم استان خراسان و ایران اول با هم دوست و برادر هستن . اما مسأله استان شدن هم واقعاً یکی از آرزوهای جدی ، به حق و قابل بحث و پیگیری مردم سبزوار و در مرحله ی بعد تربت حیدریه و نیشابور و کاشمر هست. لطفاً کامنت های قبلی رو بخونید و اگر قانع شدید که اگر منطقی باشید حتماً قانع می شید که هیچ . شما رو به خیر مارو به سلامت . واگر قانع نشدید یانخواستید که قانع بشید باز همین جا بدون سانسور و بدون حذف و تبعیض هایی که توی اغلب سایتهای شهرهمسایه هست ، همین جا در خدمتتون هستیم.

یک خواننده

وای خدای من...! واسه استان شدن اینقدر به جون هم نپرین تو رو خدا! زشته ... احترام هم رو نگه دارین یعنی چی این بچه بازی ها؟! آخه بعضی ها با حالت توهین کامنت میگذارن ، درست نیست اینطوری... همدیگه رو نکوبید ، واقعیت ها رو بگید اما نه با حالت تمسخرآمیز...

خون سربداران

در مجموع با خوندن نظرات دوستان صرف نظر از اینکه خودم طرفدار کدوم گروه هستم ، واقعاً به نظر می رسه استدلال دوستان سبزواری پشتوانه ی منطقی بیشتری داره. چراکه سبزواری ها از فاکتورهای مهمی صحبت می کنن که دوستان نیشابوری تا الآن هرگزنتونستن اونها رو رد کنن. موقعیت فرودگاهی ، دانشگاهی ، مواصلاتی (با رد شدن آزاد راه حرم تا حرم و اتصال قریب الوقوع به راه آهن و احداث چند بزرگراه کشوری و بین المللی در سبزوار)، دوری از مرکز استان ، داشتن شهرهای اقماری دراطراف ، موقعیت بازرگانی ، جایگاه با اهمیت عقیدتی سیاسی اولین پایتخت حکومت شیعی در ایران و ... همه از دلایلی هستند که به شدت به شهری مثل سبزوار حتی پیش از این که رسماً به عنوان مرکز استان سربداران معرفی بشه ، در غرب خراسان رضوی و حتی در شرق کشور مرکزیت روزافزون منطقه ای دادند. این درحالیه که عزیزان نیشابوری فقط در یک نقش از سبزوار جلوتر هستند و اون نقش صنعتیه. البته در نگاه کلان می بینیم که در کشورهای پیشرفته ی دنیا شهرهایی که قراره مرکزیت استانی یا کشوری داشته باشند رو معمولاً از بین شهرهایی انتخاب می کنن که از لحاظ صنعتی پاکیزه باشند. و حتی در کشورهای پیشرفته حرکت به سمتی هست که صنایعی که باعث آلودگی های زیست محیطی برای کشور میشه - تقریباً مثل اکثر صنایع موجود در نیشابور- رو از شهرهای بزرگ و کلاً از کشورهای خودشون دور می کنند . به طوری که بسیاری از کارخانه های بزرگ از کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی خارج شده و در کشورهای شرق وجنوب آسیا مستقر شده یا بزرگترین شعبه های تولیدیشون رو اونجا زدن.البته علم و امتیاز این صنایع همونطور در دست غربی ها باقی است. اما آلودگی هاش به جاهای دیگه منتقل شده . حالتی که به شکل کم رنگ تری تو خراسان رضوی اتفاق افتاده . بسیاری از سرمایه داران و متخصصان دانشگاهی و فنی سبزوار با استفاده از موقعیت طبیعی نیشابور اقدام به احداث صنایع مختلف در اون شهر کردن اما خودشون در سبزوار سکونت دارن و سود ناشی از این کار رو در سبزوار به استفاده ی خود می رسانند. به همین خاطره که الآن سبزوار بعد از مشهد اولین شهری است که بیشترین اندوخته ی بانکی رو درخراسان رضوی داره . با اختلاف فاحش با بقیه ی شهرها . همین ویزگی به سبزوار کمک میکنه بتونه طرح های بزرگی رو برای خودش در نظر بگیره که اول بلند پروازانه به نظر میرسن اما نهایتاً به همت پول و فکر مردم میشن. مثل فرودگاه بین المللی و منطقه ی ویژه ی اقتصادی که به پشتوانه ی حساب های بانکی مردم سبزوار ایجاد شده یا دارن میشن. و هرکدوم امتیاز و افتخار بزرگی واسه یک شهرن. البته از لحاظ دانشگاهی هم که خوب مسلماً تولیدعلم و کار فکری دردانشگاه های بزرگ ملی سبزوار انجام میشه و تولید فیزیکی محصولات و کارهای یدی در نیشابور. درنتیجه انگار همین تنها ویژگی مثبت هم که گاهی امتیازی برای نیشابور فرض می شه ، در عمل خیلی هم امتیاز مهم و به درد بخوری نیست. و نهایتاً مهمترین عامل دیگه که کمتر کسی بهش توجه می کنه این هست که سبزوار برای مرکز استان شدن درواقع با هیچ شهر دیگری رقابت نمی کنه. سبزوار جایگاه بی رقیب خودش را در غرب خراسان رضوی داره . برعکس نیشابور که در مرکز خراسان در رقابت با تربت حیدریه واز غرب زیرسایه ی شهر بزرگی مثل سبزواره. سبزوار جای خودش رو داره چون می تونه به تنهایی با شهرهای دور و برخودش یک استان تشکیل بده و کاری هم به استان شدن یا نشدن نیشابور نداشته باشه . اما نیشابور ضمن اینکه باید در مرکز خراسان با تربت حیدریه رقابت کنه، باید حتماً زمانی به مرکز استان ارتقاء پیداکنه که سبزوار حتماً قبلش یا همزمانش ارتقاء کرده باشه. چرا که در غیراین صورت سبزوار و شهرهای دور و اطرافش باید زیرمجموعه ی نیشابور بشن که نمی شن و اگر سبزوار زیرمجموعه ی نیشابور نشه ، زیرمجموعه ی مشهد هم نمی تونه باقی بمونه چرا که نیشابور درست بین مشهد و سبزواره و انجام چنین تقسیماتی محاله. پس همسایگان نیشابوری ما ضمن ارادتی که بهشون داریم بهتره بعد از این بدون اینکه بخواهند خود را در یک نبرد نابرابر که واقعاً همه چیز به ضرر نیشابور چیده شده خسته کنند ،به راه های دیگری برای رسیدن به توسعه فکر کنند که قطعاً بعید نیست و سبزواری ها هم با قدرت هرچه بیشتر برای تحقق این خواسته ی خود شون بکوشند.

محسن

من یه دوست نیشابوری دارم میگه نیشابور سرسبزه وسبزوار همش بیابون خب اخه سرسبزی چه ربطی به شما داره شهرتون تو یه موقعیت آب و هوایی خوب قرار داره آیا شما با کاشان که خواهر خونده ماست و همش نمک زاره قابل مقایسه هستین این که امتیاز نیست یه شهر سرسبز باشه یه شهر کویری ضمنا از همین بیابون ها وکویرها دکترعلی شریعتی ها رشد میکنند که زبان ها وکلام ها وقلم ها قادر به توصیفشان نیستندهمچنین سهراب سپهری ها نیشابور راه اهن داره خب راه اهنش چه ربطی به شما داره رضا شاه اون راه اهن رو براتون کشیده اگه شما یه ایستگاه راه اهن دارین ما 3 تا ایستگاه جوین جغتای خوشاب داریم ازصنعت میگین یه صنعت خصوصی نام ببرید نه صنعتی که به خاطر مسایل سال 83 تو سبزوار از اون به بعد مشهدی ها زدوبندهایی باهاتون کردن هر چی صنعت دولتی بودن آوردن شهرتون یه تاجر یه سرمایه دار نیشابوری بگین که براتون صنعت آورده باشه از این به بعد هم ببینیم دولت براتون کارخونه میسازه دیگه همه چیز خصوصی شد یعنی صنعت نیشابور رشدش تموم شد دولت تو بحث صنعت هزینه نمیکنه چیزی که خودتون دارین خودتون برای خودتون ساختین بهش بنازین هتل که ندارین منظورم مسافرخونه 2ستاره نیست محمودآباد مازندران هتل داره ولی....!!!! فرودگاه ندارین فرودگاه معمولی نه مثل فرودگاه سبزوار بین المللی و جایگزین فرودگاه شهید هاشمی نژادمشهد ورزشتون کجاست کاشان بابل آمل سبزوار شاهرود رشد ورزششون صد برابر شما بوده شما باید ورزشتون رو با جوین وجغتای و حتی خوشاب سبزوار مقایسه کنید برگزاری مسابقات کشتی با چوخه در روستای فلان فقط همین!!! تاریختون چی داره همش کشت و کشتار همش نابودی ومرگ! همانگونه که ديديم بر اساس اين مصوبه هيئت محترم دولت که در نهايت بي خبري و بدون کار کارشناسي صورت گرفته 4 روستاي شهرستان فيروزه در 7 مهرماه 1389 از اين شهرستان جدا شده و به خوشاب الحاق شده اند.با اين جدايي جمعيت خوشاب به 42 هزار نفر رسيد و توان چانه زني و پيدا کردن شرايط ارتقا براي خوشاب فراهم شد. جالب است که هيچ مسول و نماينده مجلس در شهرستان هاي نيشابور و فيروزه از اين اتفاق خبري نداشته اند و آنان هم همزمان با مردم و با اعلام اين خبر مطلع شدند. با ارتقاي خوشاب اکنون در غرب نيشابور 4 شهرستان(سبزوار ، جوين ، جغتاي و خوشاب) وجود دارد و شايعه ارتقاي سبزوار به استان خراسان غربي يا سربداران در منطقه پيچيده است در حالي که سبزواري ها تا کنون سه بخش خود را ارتقا داده و اکنون به شدت دنبال ارتقاي 3 بخش باقيمانده خود يعني داورزن و ششتمد و روداب هستند ، نيشابوري ها تنها يک بخش خود ( فيروزه) را آن هم با کلي روستا اين ور وآن ور کردن ارتقا داده اند. بخش مستعد زبرخان در کوچه خم هاي وزارت کشور گم شده است .زبرخان که خود چند برابر شهرستان هاي ديگر است و با 4 شهر و 60 هزار جمعيت و قطب کشاورزي و صنعت خراسان به دليل ندانم کاري هاي مسولان نبايد ارتقا يابد!! نکته جالب اين که برخي مسولان نيشابور و فيروزه هم از اين امر حمايت ميکنند و مي گويند نيازي نيست اين چهار روستا برگردند چون به زودي با ايجاد استان سربداران، فيروزه هم به اين استان مي پيوندد و البته از نيشابور خبري نيست معلوم نيست در خراسان رضوي باشد يا در خراسان غربي؟ این چیزهایی که وبلاگ های خودتون مینویسند وحرف های مسئولین خودتونه!!! مااین مطالب رو تو وبلاگ های شما میخونیم

خون سربداران

بعد از چند روز بحث بین سبزواری ها و نیشابوری ها باید بگم برخلاف برخی که شاید کم حوصله باشن یا تحمل شکست رو نداشته باشن من فکر می کنم رخ دادن این بحث ها خیلی خوبه . حتی اگرنهایتاً به اون نتیجه ای که طرفین بحث می خوان نرسه بازم خوبه . چون به افزایش آگاهی افراد ازخودشون و دور و برشون منجر میشه. یکی ازدلایلی که میگن باعث شد درچندهزار سال قبل از میلاد مسیح ، یونان به اون موقعیت بالای علمی و فلسفی دست پیدا کنه که هنوز که هنوزه نظرات بزرگانی مثل افلاطون و ارسطو و سقراط از یونان باستان در جهان امروز خریدار داره ، به خاطر رواج بحث ها وجدل های دموکراتیک بین مردم یونان سر مسائل مختلف از جمله مسائل فلسفی بود. همین باعث میشه که به مدیران محترم سایت اسرارنامه ی سبزوار که واقعاً وبسایت وزینی هست تبریک بگم که این فرصت رو برای حقیقت جویان فراهم آوردن تاپیرامون مسائل مختلف از جمله عشق و علاقه به شهر و ولایت مادری و ویژگی ها و توانمندی های اون بحث کنن و دیدگاه هاشون رو با هم درمیان بگذارن. طبیعیه که در این میان افراد بی حوصله یا اونهایی که دربحث ضعیف تر هستن می تونن در بحث ها شرکت نکنن. اما اگر اونها نخواستن یا نتونستن شرکت کنن به معنی بی فایده بودن این مباحث نیست.

خون سربداران

بعد از چند روز بحث بین سبزواری ها و نیشابوری ها باید بگم برخلاف برخی که شاید کم حوصله باشن یا تحمل شکست رو نداشته باشن من فکر می کنم رخ دادن این بحث ها خیلی خوبه . حتی اگرنهایتاً به اون نتیجه ای که طرفین بحث می خوان نرسه بازم خوبه . چون به افزایش آگاهی افراد ازخودشون و دور و برشون منجر میشه. یکی ازدلایلی که میگن باعث شد درچندهزار سال قبل از میلاد مسیح ، یونان به اون موقعیت بالای علمی و فلسفی دست پیدا کنه که هنوز که هنوزه نظرات بزرگانی مثل افلاطون و ارسطو و سقراط از یونان باستان در جهان امروز خریدار داره ، به خاطر رواج بحث ها وجدل های دموکراتیک بین مردم یونان سر مسائل مختلف از جمله مسائل فلسفی بود. همین باعث میشه که به مدیران محترم سایت اسرارنامه ی سبزوار که واقعاً وبسایت وزینی هست تبریک بگم که این فرصت رو برای حقیقت جویان فراهم آوردن تاپیرامون مسائل مختلف از جمله عشق و علاقه به شهر و ولایت مادری و ویژگی ها و توانمندی های اون بحث کنن و دیدگاه هاشون رو با هم درمیان بگذارن. طبیعیه که در این میان افراد بی حوصله یا اونهایی که دربحث ضعیف تر هستن می تونن در بحث ها شرکت نکنن. اما اگر اونها نخواستن یا نتونستن شرکت کنن به معنی بی فایده بودن این مباحث نیست.

حمید فروزان

شما ها به امید استان شدن باشید فقط خودتون می تونید به خودتون امید بدید گذز زمان مشخص میکنه بی منطق تر از سبزواری جماعت آدم ندیدم امیدوار باشید.

یک خیرخواه

نیشابوری ها چی از سبزوار می دونن که این نظراتو می گذارن؟ کی گفته شیخ حسن جوری فقط یکی از رهبران قیام سربداران بوده ، این قیام که فقط یک رهبرنداشته اگه باور نمی کنید یک کم اطلاعاتتون رو ببرید بالا . تا اگه جایی رفتید گفتید نیشابور یک زمانی پایتخت ایران بوده به ایرانی ها نخندن که این همه بی سوادی در پایتخت گذشته ی ایران ! این توضیحات رو اینترنت در مورد قیام سربداران گذاشته . اگه حوصله نداری به خودتون زحمت بدید برید سرچ کنید ، همین جا بخونید : پس از 120 سال استيلاي قوم تاتار و مغول بر ايران و بسياري از مناطق آسيا، قيامي مردمي در باشتين و سبزوار خراسان عليه ظلم و تعدي حاكمان مغول و عاملان آنان به وقوع پيوست. اين نهضت كه با رهبري شيخ خليفه به قيام سربداران شهرت يافته است، از لحاظ وسعت بزرگ ترين و از نظر تاريخي مهم ترين جنبش آزاديبخش خاورميانه در قرن هشتم هجري بود. تلاش پيگير رهبران آزاده اين قيام منجر به تشكيل حكومت مستقل ملي و شيعه مذهب ايراني در خراسان شد. مهم ترين ويژگي هاي اين حكومت عبارت بود از: تنفر و انزجار از عنصر مغولي و تثبيت ايدئولوژي تشيع. هنگامي كه سربداران توانستند بر حاكم مغولي خراسان پيروز شوند حكومت مستقلي ترتيب دادند و سبزوار را مركز خود ساختند. در پي اين قيام و با نيرو گرفتن از پيروزي هاي آن بود كه در نقاط ديگر نيز مردم روستاها سركشي آغاز كردند. قيام سربداران، برگي زرين در تاريخ ايران زمين است. دولت سربداران در طول پنجاه سال حاكميت خود در بخشي از خراسان بزرگ، شاخصه هاي نيكو و ماندگاري چون ضرب سكه و اجراي مساوات و برابري به جا گذاشت. نهضت سربداران كه با تعاليم رهبر آن يعني شيخ خليفه مازندراني آغاز و با به دار آويخته شدن وي توسط مغولان، اين رهبري به دست شاگرد بزرگ وي شيخ حسن جوري استمرار يافت، در اندك زماني اركان حكومتي مغولان را در ايران زمين متزلزل ساخت. حضور رهبري در صفوف لشگر سربداران موجب شد لشگر دوازده هزار نفري سربداران، لشگر هفتادهزار نفري طغاتيمور را شكست دهد و نيشابور، طوس و... آزاد شود و لشگر به سوي هرات حركت كند. با كشته شدن شيخ حسن و حذف رهبري ورق برگشت و جنگ پيروز سربداران به شكستي بزرگ مبدل شد و دولت سربداران فرو ريخت، اما از آن پس بر اثر قيام هاي ديگر مغولان نتوانستند آب خوش از گلو پايين دهند. این جا نوشته شیخ حسن جوری شاگرد رهبر اصلی این قیام بوده . این تازه چیز عجیب غریبی نیست . نیشابوری ها همین الآن هم تو سبزوار زیادن . همه ساله تعداد زیادی از جوونهای نیشابوری میان این شهر تا از دانشگاه های بزرگ و دولتی سبزوار استفاده کنن و اینجا علم و سواد یاد بگیرن. بالاخره وقتی میگیم سبزوار میتونه مرکز استان شه واسه همین میگیم . چون الآن هم در واقع مرکزیت داره. نیشابوری های عزیز برید یک کم مطالعه کنید. من اگر این حرف ها رو می زنم واسه آبروی خودتون میگم . نه اینکه واستید در مقابل حرف حق و برید توی وبسایت های محلی شهرتون طبق عادت زشت و جنگ جویانه ی همه ی این سالها علیه سبزوار غیرتمند و با شکوه مطالب نادرست بنویسید. نمونه اش همین سرزمین نیشابور در ضمن من آنچه شرط بلاغ است با شما گفتم . دیگه هم با شما وارد کل کل نخواهم شد. و السلام

محسن

من از مدیر این سایت خواهش دارم همونطور که ما تو وبلاگ های نیشابور((نیشابور پورتال خبری که نداره)) نظر میدیم بدون اینکه کوچکترین توهینی به شخصی بکنیم نظرمون رو وبلاگشون نمیزارن اما اونها هر چی که میخوان میگن و نظرشون رو ثبت میکنیدجالبه ها!!!! ببینید همسایه محترم امروز فردا یه ماه دیگه یه سال دیگه 10 سال دیگه آخرش ما از این استان جدا میشیم پس سعی کنید همسایه خوبی باشید همه هم حقیقت رو میدونن نیشابور به جز صنعت دولتیش که به خاطر نزدیکی به مرکز استان به وجود اومدطبق مصوبه دولت تو هیچ ورزش حرفه ای هم نمیتونه سرمایه گذاری کنه صنایع دولتی و بازم خدا پدر رضا شاه رو بیامرزه که برای شما یه راه آهن آورد وگرنه شما هم الان مثل بردسکن و بجستان بودید آخه من خندم میگیره نیشابور چیشو میخواد با سبزوار مقایسه کنه 28 هزار تا دانشجو داریم یعنی حدودا دو برابرکل استان خراسان شمالی شهر کاملا فرهنگی و دانشگاهی ورزشمون با اونها قابل مقایسه هست؟؟؟ موقعیت جغرافیاییمون که تو غرب خراسان با 2 تا استان همسایگی داریم با این موقعیت ارتباطی که 7 تا ورودی داریم فرودگاه بین المللی که فقط کاشان و سبزوار دارن بعد از شهرهای مهم ایران تاریخمون با اونها قابل مقایسه هست شهری که هر چندقرن یا به خاطر زلزله یا حمله مغول و یا.... با خاک یکسان میشه و......

سعید از تهران

در مورد دانشگاه های نیشابور که دیگه خواهشاً اغراق نکنید. بله نیشابورم دانشگاه داره اما در مقابل دانشگاه های سبزوار هیچ حساب نمیشن. یک دانشکده ی کوچک و تازه افتتاح شده ی علوم پزشکی ، که سبزوار دانشگاهش رو داره . چند تا دانشکده ی فنی که سبزوارم داره و اون واحد و علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد توی سبزوارهم داره راه اندازی میشه . در سفر اخیر جاسبی برای سبزوارهم این واحد تصویب شد. اما دانشگاه های بزرگ و ملی سبزوار مثل تربیت معلم و علوم پزشکی توی کشورم معروفن.و سالهاست که سابقه دارن. شنیدی میگن دانه ی فل فل سیاه و خال مهرویان سیاه ، هردو جانکاهند اما این کجا و آن کجا... حکایت دانشگاه داشتن نیشابور مثل همین حکایته . تازه اگر بخوایم اینطوری حساب کنیم سبزوارم صنعت داره. برو یک سرچ تو اینترنت بکن . سبزوارم کارخانه ی سیمان داره ، کابل خودرو داره ، کارخانه های جمکو و اسید سیتریک و کشت و صنعت جوین و فولاد و... هم اگرچه تو خود شهر سبزوار نیستن و توی جوین و جغتای هستن اما بعد از تشکیل استان سربداران اونها جزء این استان محسوب میشن. پس با این حساب سبزوار هم صنعت داره . راستی فرودگاه بین المللی رو فراموش نکن. مرکز استان که بدون فرودگاه نمیشه . تصور کن شهری مثل نیشابور استان شده بعد وزیر و سفیر و استان دار و ... که میخوان به این شهر بیان باید همه یا فرودگاه سبزوار بیان یافرودگاه مشهد. این خیلی افت داره ها !!! کسانی مثل آقا محسن شاید یک کمی تند می رن اما حق دارن . چون در مقابل بی منطقی نیشابوری ها که اصلاً ازشون انتظار نمیره اینطوری بی منطق باشن هرکسی که باشه جوش میاره . به نظرم خون سربدارانم بی خودی داره با شما کل کل میکنه . از قدیم گفتن درخانه اگر بس است یک حرف بس است .بابا به چه منطقی نیشابور استان شه ؟ در ضمن این رهبر سربداران که شما ادعا می کنید نیشابوری بوده ، اهمیتی نداره که ! توی نیشابورم الآن خیلی از کسانی که دفن هستن و به عنوان بزرگان نیشابور شناخته میشن در اصل نیشابوری نبودن بلکه از جاهای مختلف به این شهر رفتن. نمونه هاش فراوونه . مهم اینه که اون شهری که تونسته این بستر رو فراهم کنه تا همچین افرادی بومی یا غیر بومی درش جمع شن و حماسه بیافرینن افتخار بزرگی برای خودش جمع کرده. سبزوار هم در طول تاریخ کم نکشیده از این و از اون فقط که به نیشابور ظلم نشده! اگرهم می خواین از اون چیزهایی که سالهای آینده تو نیشابور احداس میشن بگید تو سبزوا ر هم خیلی چیزها تو سالهای آینده احداث میشه . چیزهایی که هرکدوم خیلی با اهمیت هستن. نمونه های زیادی هست که می تونید توی خبرهای سبزوار بخونید. ولی من قبول دارم که اتحاد از هرچیز دیگه ای بهتره . اما اتحاد وقتی که به معنی این باشه که یک سری از مردم از حق مسلم خودشون بگذرن تا یک سری دیگه خوشحال باشن یک کمی ظلمه . اما به هرحال ما سبزواری ها که تاحالا از خود گذشتگی کم انجام ندادیم. فکر نمی کنید باید یک کمی حق پذیرتر باشید؟

محسن

اقا حمید تا جایی که ما میدونیم تو خود وبلاگتون گفته بودید که هتل نداره و ماهم که اومدیم نیشابور هتل ندیدیم احتمالا اون 2 ستاره ها منظورتون مهمانپذیر یا عامیانه بگم مسافرخونس که هم جا دارن اگه صنعت دارین به خاطر نزدیکی به مرکز استان که اینقدر صنعتی شدین ولی حالا که بحث استان شدن پیش میاد میگین ما هر چی میکشیم از مشهدی هاست و اون زدو بندهایی که با مرکز استان داشتین که کارخونه های دولتی رو مثل فولاد تو شهرتون زدن تقصیر اونها نبود؟؟؟؟ ماهم که داریم راه آهنمون رو میکشیم و وصل راه آهن سراسری میشیم تنها راه پیشرفت یه شهرستان ارتقا به مرکز استان اقا حمید ایا قبول داری استان شدن نیشابور که نمایندتون مطرح کرد یه بازی سیاسی بود؟؟؟ قبول داری نیشابور خیلی نزدیکه به مشهد 65 کیلومتر اخه چطوری دو تا مرکز استان کنار هم چطوری یه استان وسط یه استان دیگه اونطوری جغتایی ها باید برن از خراسان شمالی دور بزنن برن مشهدکارهای اداریشون رو انجام بدن قبول دارین شهر اطرافش نیست و نیشابور هیچ وقت استان نمیشه هیچ وقت اگه منطق داشته باشی قبول میکنی اما قلمرو سربداران(سبزوار جوین جغتای خوشاب بردسکن خلیل اباد کاشمر و میامی و بام وصفی اباد و بیارجمند)دو قدم دیگه تا استان شدن میخواد ششتمد و داورزن شهرستان بشن انشاالله ما که استان بشیم دیگه هیچ همسایگی بینمون وجود نداره چون ازاد راه بین المللی حرم تا حرم هم که از نیشابور رد نمیشه از فاصله 30 کیلومتریش رد میشه و هیچ سبزواری هم از جاده قدیمش نمیره مشهد پس دو سه سال دیگه این همسایتون رو تحمل کنید تا ما زیر ساخت هارو کامل بسازیم راستی چه خبر از تیم پیامتون میگن دو تا بازی رو انجام نداده و داره میره دسته 3 هندبال ما و کشتیمون که تو صدر کشور ایستادن راستی فکر کنم شما یه پورتال خبری هم ندارین درسته چون کاشمر سایت خبری داره شما فقط دو تا وبلاگ سرزمین نیشابورو اون یکی دیگه

حميد فروزان

دوباره شد همون فلسفه اي كه عرض كردم يه فردي به نام آق محسن باز با تعصبات الكي وبدون برنامه آبروي هر چي سبزواري رو برد.آولا لازم نيست صنعتي بودن نيشابور را ذكر كنم ثانيا خوبه بدونيد كه واحد علوم تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي منطقه 9 در نيشابور هست ضمنا به نظر بنده آقا محسن يك مقدار اگه مطالعه داشته باشي مي توني دانشگاه هاي نيشابور حتي توي اينترنت به سادگي سرچ كني هتل هم كه 3 تا هتل در نيشابور هست كه 3 2 2 ستاره اند اما هتل 5 ستاره نيشابور هم تا 1.5سال آينده احداث ميشه بازم ميتوني مطالعه كني ثانيا طبق آمار سازمان گردشگري در استان خراسان رضوي نيشابور پس از مشهد بيش ترين مسافر رو داراست و سبزوار در اين رنكينگ 6 هست حالا ميشه ذكر كنيد همون هتل شما هم چقدر بازدهي داره كه مدير خود هتل هم از عدم بازدهي اون صحبت كرده بود كه براي اينكه ضرر نده به همايش ها ... اجاره ميدن اما فرودگاه رو قبول دارم هرچند الان هم فرودگاه سبزوار نصف ونيمه فعاليت ميكنه.در عوض مردم نيشابور 55 سال هست كه دارن از راه آهن استفاده مي كنند .بازم آقا محسن يكم مطالعه كن و احساسي شعار نده كه آبروي همشهري هاي عزيزت رو نبري.

جلال

با سلام خدمت کلیه وستان واقعا باید بگم برا همه کسانی که تعصبی از خودشان و توهین به شهرهای یگر نشان می دهند متاسفم چون تاریخ گویای همه چیز هست .سربداران عزیز آیا می دونید رهبرسربدارن یک نیشابوری بود آیا می دونید نیشابور در زمان حمله مغول خون بهایی داد که هیچ شهری درایران تا کنون نداده است چه دلیلی داشت استقامت کنند و 1.5میلیون نیشابوری قتل عام شوند فقط به خاطر اینکه داماد چنگیز خانو کشتند و حاضر به بازگشایی دروازه های شهر نبودند شاید بهتر مثل بسیاری از شهرها سر پایین می انداختند تا سرشان بر گردنشان سنگینی کند . قیام سربداران با یک رهبر نیشابوری امااااا بدون کمک سبزواری ها امکان پذیر نبود چون حکومت درنیشابور اجازه نفس به مردم نمی داد آیا فکر نمی کنید سبزوار ونیشابور هر دو قربانی بی مسولیتی مدیران مرکز شدند ؟آیا فکر نمی کنید بعضی حسادت ها در مرکز باعث درگیری بین ما و شما شده است؟ ماوشمایی که اصولا هیچ مشکلی با هم نداریم؟اما تعصب بدون فکر دوستان ببه یکدیگر توهین های نابجا کینم مگر استان شدن به خوش نقشه شدن بستگی دارد؟ ادعای مرکزیت از سوی سایر شهرها یک ادعای بسیار واهی است تربت با 150000 هزار جمعیت ادعای چه بکند؟؟؟ !! اقا محسن واقعا برای افرادی مثل شما و نظیر ان درنیشابور متاسفم !حالا بشینید تا عمر دارید بنویسیو ما مرکزشویم انها نشوند و ... . اگر بسیاری از امتیازاتی که شما امروز میبنید به دلیلی بی تفاوتی ما نیشابوری ها نیست چون ما هنوزحاکمی داریم که دست از سر ما برنمی دارد چه بسیار مسولین شاییسته که به خاطر درگیر شدن با این حاکم ازاین شهررخت بربستند یا ازنان خوردند افتاند ، می دونید که نیشابور وسبزوا از نظرتاریخی و شایستگی ها هر کدام به تنهایی قابل رقابت با مشهد هستند اما فقط به دلیل وجو حرم مطهر جرئت بیان این مطلب را نداشته باشند ؟اگر کمی تاریخ بخوانید اگر کمی به تمدن ایران نگاه کنید بی شک می بینید که نیشابور بنباید با سبزوار مقایسه شود بلکه همتراز شهرهایی چون شیراز و اصفهان اسنت ، سبزوار به لحاظ تاریخی نباید با مشهد مقایسه شود ، هرشهردرجایگاه خود باید آباد شود نه به خندیدن به هم ،دو شهری که هر دو ظلم می شود اما از کجا ، فقط مشهد! ای کاش کمی از اتحاد اصفهانی ها را ما مردم و مسولین خراسان نسبت به هم داشتیم.به امید روزی که باتعصب به مسایل نگاه نکنیم . سبزوار و نیشابور باید استان شوند و هیچ دلیل واقعی بدون تعصبی بر این مطلبن نمی توانید بیاورید. در پایان اصلا اگر نیشابور استان شود فکر نمیک نید که سبزوارا از مرکز استان خودش جدا می شود و خنده دار نیست پس قطعا بدونید که هیچ شهری نمیتونه حق شهر دیگه ای را از بین ببرد.

محسن

شما مثل اینکه مطلب منو خوب نفهمیدین لطفا این بار با دقت بخونید دزفول وبسایت درست میکنه می نویسه خوزستان شمالی جمعیتش حدودا 270هزار نفر سبزوار 208 هزار نفر طبق سال 85 وجود شهرهای زیاد در اطرافش از جمله اندیمشک و موقعیت جغرافیای بسیار مناسب در شمال خوزستان و نبود هیچ رقیبی در شمال استان! تمام شرایطش برای استان شدن مهیاست در کنارش شهرهای کوچیکی رو همچون ایلام میبینه که استان شدن و حدودا یک سوم جمعیت دزفول رو دارن اما دولت نمیتونه دزفول رو استان کنه چون آبادان اعتراض میکنه کاشان اعتراض میکنه و در نهایت سبزوار اعتراض میکنه و حرج و مرج اساسی میشه وجود استان برای دولت بسیار هزینه داره حتی دولت خاتمی هم دوست نداشت خراسان تقسیم بشه اما فشار روش زیاد بودو مجبور شد اگر فرض کنیم سبزوار و نیشابور با هم چند صد کیلومتر فاصله داشتندباز هم استان نمیشدن چون هزینه بسیار زیادی داشت از هزینه که بگذریم نیشابور شرایط استان شدن رو نداره واژه شرایط یعنی یه شهری تحت هیچ شرایطی نمیتونه استان بشه مهال ذاتیه مثل اینکه ایران دو تا پایتخت داشته باشه اصفهان بگه منم میخوام پاینخت باشم حالا توضیح میدیم که چرا نیشابور شرایط استان شدن رو نداره یک نزدیکی بیش از حد به مرکز استان تو نگاه ماهواره ای ودید مستقیم 65 کیلومتر فاصله داره و ملاک دولت جاده نیست فاصله واقعی دو تاشهره نبود شهر کوچیک که بتونن زیر مجموعش باشن فقط فیروزه و شهرهای بزرگ تو اطراف محاصرش کردن از جنوب تربت حیدریه که شهرهای کوچک وزیادی رو اطرافش میبینه و یک رقیب جدی برای سبزوار به حساب میاد اون ها دو تا از بخش هاشونم شهرستان کردند نداشتن امکانات کافی اونها هتل ندارن فرودگاه ندارن دانشگاه ندارن ورزش ندارن و..و تو منطقه شهرت دارن اما اهمیت ندارن و در واقع شهر مهمی نیستن چون بجنورد که استان شد موقعیت جغرافیایی خوبی داشت بیرجند نطامی بود اما سبزوار هم سیاسی به حساب میاد هم ورزشی هم دانشگاهی و شهر مهمی تو شرق ایران به حساب میاد حالا شاید شهرتش از نیشابور کمتر باشه موقعیت جغرافیایی بسیار بد دقیقا تو مرکز خراسان دولت چجور استانی اضافه کنه شما بگین و نداشتن جمعیت کافی مگه اینکه جمعیتش میلیونی بشه تا استان بشه که اونم تا قبل از 50 سال مهال پس تروخدا دیگه لطیفه تعریف نکنید که خراسان مرکزی میگین خراسان مرکزی تا سبزوار هم نتونه به حقش برسه وگرنه مردم میدونن نیشابور نمیتونه استان بشه

خون سربداران

نه خوشم اومد فکر کنم سبز واری ها و نیشابوری ها می تونن با هم کنار بیان ، اگر تعصبات غیرمنطقی رو کنار بگذارن. هرچی باشه مردمی که با هم همسایه و هم پیشینه هستن نمی تونن اینهمه با هم دشمن بشن. اما به هرحال جناب فروزان اصلاً حرف برتری این شهر نسبت به اون شهر نیست . واقعاً با مواردی که توی این مقاله گفته شده ، نظر شخصی من هنوز اینه که بدون زیرسئوال بردن ارزش های نیشابور ، سبزوار به هر حال یکی از کاندیداهای اصلی استان شدنه دلایلش رو هم نویسنده ی این مقاله ذکر کرده . توی مکالمات ما هم هیچ کدوم از این دلایل تا حالا رد نشدن.نهایت اینکه به نتیجه رسیدیم که دو شهر با هم برابرن. اما میخوام یک چیز مهم تر بگم اونم اینکه اگر هم نماینده های آینده ی این دو شهر اونقدر همت داشتن که به جای اختلاف باهم بیان و کاری کنن که دولت مجبور شه هزینه های این کار رو بپردازه و دو استان تشکیل بده ، اون موقع نور علی نور میشه . سبزواری ها که نمیگن بقیه استان نشن.ولی خداییش سبزوار یکی از شهرهاییه که استان شدن حق مسلمشه! این دو استان جدید هم خیلی بی راه نیست ها ! بهش فکر کنید ... مشهد با اینهمه جمعیت و وسعت که داره خودش رو هم به سختی می تونه اداره کنه ، حالا اینهمه شهرهای بزرگ که خودشون از چند استان بزرگترن زیردستش افتادن و همه دارن تاوان بزرگی و پرجمعیتی مشهد رو پس می دن. از آقا محسن هم تشکر می کنم به خاطر نظر مفصلش . آقا محسن صبورتر باش . انشاالله به زودی همه با هم تلاش کنیم و زمینه هایی به وجود بیاریم تا شهرهایی که حقشونه ، ارتقاء پیدا کنن.

حمید فروزان

حالا می تونیم منطقی تر صحبت کنیم مرکز استان شدن نیشابور و سبزوار با وجود نزدیکی این دو شهر از هر لحاظ چه فرهنگی چه اقتصادی و... تنها زمانی اتفاق میفته که به نحوی هر دو از مزایای یکسانی برخوردار باشند یعنی اگر قرار به استان شدن نیشابور یا بالعکس سبزوار هست یا باید هردو استان بشن یا واقعا نمیشه یکی استان بشه یکی نشه یعنی تحملش برای مردم هر کدوم از این دو شهر سخته حالا اگر سبزوار یا نیشابور با یک شهر کوچک تر اختلاف داشتند با توجه به پیشینه فرهنگی و از هر لحاظ حرفی برای استان شدن یکی از این دو شهر نبود اما اینجا بحث نیشابور و سبزوار هست یعنی دو ابر شهر خراسان حالا شما خودت قضاوت کن!

محسن

اخه برادر نیشابوری که بااین اسم تو وبلاگ سرزمین نیشابور هم پیام داده بودی نیشابور هیچ وقت نمیتونه مرکز استان بشه به 4 دلیل 1 نزدیکی به مرکز استان 2 موقعیت جغرافیای بد 3قرارگرفتن بین چند تا شهر بزرگ خراسان ازغرب سبزوار از شرق مشهد از جنوب تربت از شمال قوچان 4 نداشتن نقطه شهری کافی در اطرافش فقط فیروزه حتی اگه قرار باشه کاشان و دزفول تربت حیدریه و.... استان بشن نیشابور هیچ وقت استان نمیشه حالا شما هی نامه بفرستید به ریاست جمهوری تا بیشتر بهتون بخندند به خدا نیشابور تا 50 سال آینده استان نمیشه اما انشاالله سال 93 استان سربداران ایجاد میشه دوستان سبزواری شما هم بهتره با این دوست نیشابوری کل کل نکنید اخه مثل اینکه بعضی ها نمیدونن ما تو لیگ کشتی تو لیگ هندبال و سال اینده انشاالله بسکت و والیبال هم تیم داریم وبعضی ها نمیدونن نیشابور هتل نداره مرکز استانی که هتل نداره خنده داره ها و بعضی ها نمیدونن سال 83 تو سبزوار چه اتفاقی افتاد و دولت اصلا دوست نداره دوباره تو این شهر کسی کشته بشه و یاآشوبی به وجود بیاد و این مسائل پیش بیاد و قطعا کاشان و دزفولی که واقعا حقشه استان خوزستان شمالی جمعیتش هم از سبزوار بیشتره و همه شرایط فراهم شده باید به پای سبزوار بسوزه چه برسه به نیشابور دوتا مطلب بگم اون دوست سبزواری اگه یه زمانی تو ایران استانی اضافه شد و توش سبزوار نقش نداشت من شماره تلفنمو میگم شما تف بندازید رو صورت من و اون دوست نیشابوری ایجاد دو تا استان تو خراسان رضوی منتفی و اگه استانی هم در کار باشه در سال 93 استان سربداران که میتونه از غرب بیارجمند و میامی رو از شاهرود پس بگیره که قبل از ایجاد استان سمنان مال سبزوار بودن و وسعت این دو تا بخش اندازه شهرستان نیشابور هست برو نقشه روببین اما اگه نیشابور استان شدتا قبل از 50 سال ومن تا اون موقع زنده بودم شما تف بنداز رو صورت من اگه خواستی بگو شمارمو بگم

خون سربداران

آقای فروزان اولاً که این اصلاحات حریم شهری توی هرشهر دیگه ای از جمله سبزوار هم می تونه اتفاق بیافته . یعنی ممکنه یک روستا که نزدیک به شهره ، بعد از مدتی اون رو جزء شهر حساب کنن و جمعیتش روی جمعیت شهر حساب بشه . اما درکل این چیزها توی اصل مطلب تغییر زیادی ایجاد نمی کنه! حالا ممکنه مثلاً شهری که قبلاً 2000 تا از شهردیگه کم جمعیت تر بوده ، حالا 2000 تا بیشتر بشه . اما وقتی که حرف از جمعیت هایی بالغ بر 200 هزار نفره دیگه دعوا سر 2 هزارتا بیشتر و کمتر خنده دار به نظر می رسه . در کل عملاً اگر بخوایم حساب کنیم سبزوار و نیشابور از لحاظ جمعیتی تقریباً با هم برابرن. تازه جمعیت فقط یک فاکتور از فاکتورهای مرکز استان شدن یک شهره . مگه استان شدن بجنورد و بیرجند که هردوشون از سبزوار و نیشابور کم جمعیت ترن ، یادتون نیست ؟ یا ایلام و سمنان که خیلی قبل تر از اینها از سبزوار و نیشابور کم جمعیت تر بودن آیا استان نشدن؟ اگر این مقاله رو که آقا یا خانم ضمیر سبز کویر در کمال دقت و با در نظر گرفتن همه ی جنبه های امر نوشته شما هم با دقت بخونید می بینید که در مجموع گذشته از حرف 2 هزار تا کمتر یا بیشتر سبزوار باید زودتر از نیشابور یا حداقل اگر هزینه های دولت اجازه بده همزمان با نیشابور مرکز استان شه . خودشما قضاوت کن . ممکنه توی یک منطقه ی پهناور کشور که تا مراکز استان بعدی فاصله ی زیادی هست و شهرهای دور از مرکز استان دیگری هم هستند که داعیه ی استان شدن داشته باشن ، یک شهری بیاد مرکز استان شه که نزدیک ترین شهر به مرکز استان فعلیه ؟ یعنی یک جا دوتا مرکز استان چسبیده به هم ، بقیه ی شهرها و مناطق همه به امون خدا رها شن. بله در موقعیتی مثل کرج که جمعیت بالای یک میلیون و پانصدهزارنفر داره و شهر رقیب دیگه ای هم براش نیست ، این امکان هست که باوجود نزدیکیش به تهران بازم مرکز استان شه ، اما نیشابور چه طور می تونه با وجود سبزوار مرکز استان بشه . خداییش دوباره متن مقاله رو بخون . هرکس نوشته به همه ی این مسائل همون اول اشاره کرده . و اصلاً هم ارزش های نیشابور رو به عنوان هرشهری که هست زیر سئوال نبرده . بلکه حرف از حساب دو دوتا چهارتاست. اینکه دیگه اینهمه دعوا نداره ...

سعید شاهرودی

باریک الله پاسخ خیلی خوبی دادید.حق مطلبو ادا کردید. درود بر شماو همه سبزواری های عزیزی که مصرانه پیگیر حق وحقوق خود هستند و با منطق و استدلال قوی در بحثها پیش می روند.

حمید فروزان

جناب سربدار خونی شما اگه سایت وزارت کشور رو مجددا بازدید بفرمایید قبل از جدا شدن شهرستان ها نیز جمعیت شهرستان نیشابور از سبزوار بیشتر بوده است ثانیا جمعیت خود شهر سبزوار 2000 نفر در سال 85 از خود شهر نیشابور بیشتر بوده است اما الان که حریم شهری نیشابور اصلاح شده می تونید سری به مرکز آمار خراسان رضوی بزنید و مشاهده بفرمایید دومین شهر خراسان کدام شهر است احتمالا شما عقده خود بزر گ بینی دارید اصلا قبول شما پایتخت ایران !!!!!!حال کردی الان بهت گفتم سبزوار پایتخت آره؟؟؟؟ ثانیا آمار سال 90 هم مدتی دیگه اعلام میشه همه چی مشخص میشه هر چند بازم میگم سبزواری ها هر کار کنی عقده ی خود بزرگ بینی دارند آفرین عمویی سعی و تلاش کنید آخرش یک چیزی میشید.

خون سربداران

جناب فروزان شما احتمالاً برادر "مستر بین" نسبتی ندارید؟ آخه بنده ی خدا! اگر بلدید به سایت وزارت کشور برید ، پس خوب چشماتونو باز کنید ببینید که جمعیت خود شهر سبزوار براساس آمار گیری سال 85 از جمعیت خود شهر نیشابور بیشتره . منتها نیشابور باداشتن بخش هایی که 80 هزار نفر جمعیت دارن ، یعنی از شهرستان جوین که تا چند وقت قبل بخش سبزوار بود ، 20 هزار نفرم جمعیتشون بیشتره ، شده دومین شهرستان استان خراسان . اونم با فاصله ی خیلی کم. اما از لحاظ نقطه ی شهری ، سبزوار از نیشابور پرجمعیت تره ؟ تازه ابرشهر مال تاریخه ! بله یک زمانی نیشابور پایتخت بوده و شهر بزرگی بوده. همون زمان ها سبزوارم برای خودش یلی بوده ! معنی اولین پایتخت حکومت شیعه رو می فهمید یعنی چی ؟ در زمان حکومت های فاسد و زورگو ی پادشاهی نیشابور پایتخت می شد ! اما درزمان حکومت های مردمی و با غیرت مثل سربداران که درمقابل مغولها جانانه ایستادگی می کردن سبزوار پایتخت بوده. نیشابور به خاطر موقعیت آب و هواییش که کمی از سبزوار سرسبزتره ، اما سبزوار به خاطر غیرت مردمش ... اینجاست که میگن تفاوت را احساس کنید. تازه گفتم که حالا اینکه تاریخ چی بوده و چی نبوده واسه کتابای تاریخه . الآن واسه استان شدن اگر احساسی به قضیه نگاه نکنید ، و این مقاله رو کامل خونده باشید ، می بینید که سبزوار واقعاً همه ی فاکتورهای استان شدن رو از نیشابور بیشتر کسب کرده ! اونم فقط به خاطر همت مردمش حالا خودت بگو ببینم ، ابرشهر واقعی کدوم شهره ؟

امیر حسین-مشهد

من هرچی به صحبت های این دو نظر دهنده دقت می کنم می بینم نظر دهنده اول که نیشابور مد نظرش هست عقلانی تر صحبت کرده اما نظر دهنده دوم از روی احساس و البته حسادت فقط نظرم بود .

محسن از شهر فیروزه خراسان

سلام برادرم اقا امیرحسین از مشهد . شما که از شهر بزرگ و بی نظیری مثل مشهد هستید و اصلا نمی تونید مسائل شهرهای سبزوار و نیشابورو درک کنید برای چی در این قضیه بین سبزوار و نیشابور وارد میشید و دخالت میکنید؟ اخه کجای حرف هایی که دوستان نیشابوری تا به حال زدن منطقی بوده که شما به نفع اونا نظر دادی؟ اخه نیشابور الان چه جایگاهی داره در ایران که ادعای استان شدنو میکنه اونم با دلایل پوچ و مغالطه کاری و دروغ گویی! ما خودم که از فیروزه ام و فقط 20 کیلومتر با نیشابور فاصله داریم دیگه دوست نداریم خودمونو نیشابوری بدونیم چه طور شما که ادعا می کنید، مشهدی هستید سنگ نیشابورو به سینه می زنید؟من که میدونم شما مشهدی نیستید و یک نیشابوری هستید اما براتون متاسفم که اینقدر دیگرانو ساده فرض کردید

حمید فروزان-

به نظر دهنده قبلی : خوشتیپ ، گوله نمک آخه اگه نیشابور استان بشه که طبق اخبار به همین زودی اتفاق میفته اونوقت سبزوار در سر دو راهی استان شدن قرار میگیره و استان میشه نگران نباشید سبزوار خشک و بی آب و علف به یه نون و نوایی میرسه از لحاظ جمعیت هم می تونی یه سر به سایت وزرات کشور بزنی ببینی حتی قبل از ایجاد شهرستان های جدید در نیشابور و سبزوار شهرستان نیشابور دو مین شهرستان پر جمعیت خراسان می باشد که الان هم هست در ضمن ابر شهر رو خود نیشابوری ها نمیگین برای اطلاع نام قبلی نیشابور بوده و یونسکو اونو ثبت کرده ضمنا اصلا سبزواری ها می دونند یونسکو چه نهادی هست ؟

...

به نظر دهنده ی بالایی : چه طور شد ؟ چه طور شد ؟ سبزوار نمی تونه استان شه نیشابور می تونه!! اصلاً کی گفته کاشمر و خلیل آباد میان زیرمجموعه ی نیشابور میشن ؟ کاشمری ها به تربت حیدریه نزدیکتر و با اونا موافقترن. تازه اگر تقسیماتی شکل بگیره خلیل آباد زیرمجموعه ی استان خراسان غربی میشه . چون درواقع در غرب خراسان واقع شده. تازه از بحث جمعیت هم که بگذریم ،میشه بپرسم چه طوری فکر می کنی که میگی نیشابور زودتر از سبزوار مرکز استان میشه ؟ اگر نیشابور مرکز استنان شه سبزواری ها که عمراً نمیان زیرمجموعه ی نیشابور شن . چون اصلاً خیلی مسخره است . مسخره است که سبزوار به عنوان یک شهر بزرگ و پرجمعیت و دانشگاهی و فرودگاهی و ... و در غربی ترین نقطه ی استان و با داشتن شهرهای اقماری دور و برش بیاد زیرمجموعه ی یک شهر در مجموع کوچیک تر از خودش بشه .واقعیت اینه که الآن نیشابور فقط صنعتش از سبزوار جلوتره . و یک کمی سرسبزتره چون نزدیک کوهه . ولی خود مردمش هیچ گلی به سر خودشون نزدن. حالا اگر سبزواری ها زیرمجموعه ی نیشابور نشن ، که مطمئن باش نمیشن ، زیرمجموعه ی مشهد هم دیگه نمی تونن بمونن . چون نیشابور وسط سبزوار و مشهده اونوقت اگر سبزواری ها بخوان به مرکز استانشون برن باید از یک استان دیگه و مرکز استان دیگه بگذرن .این خیلی خنده داره . همین جاست که میگم لطیفه میگی . بابا ما همین جوریش به این همه توهم نیشابوری ها که خودشون رو ابرشهر و فلان و فلان می دونن ،خندمون میگیره دیگه نمی خواد شما لطیفه بگی

سام مقدم

خواب دیدی خیر باشه که سبزوار استان بشه و نیشابور نشه استان شدن سبزوار فقط بار مالی برای دولت داره چون از لحاظ صنعتی فقیر هست اما نیشابور دومین شهر صنعتی خراسان هست ثانیا اصلا این امکان وجود نداره که مجموع این منطقه که جمعیت همه شهرستان های اطراف سبزوار و خود سبزوار که 441000 نفر طبق سر شماری 85می باشد حتی با بردسکن به زور به 500000نفر می رسد استان شود حال اینکه نیشابور 448000 وکاشمر با 150000 و خلیل آباد با 45000 نفر به اندازه استان خراسا ن شمالی جمعیت داره و از همه لحاظ برای استان شدن در ارجحیت هست و تنها فاصله با مشهد هست که 125 کیلومتر می باشد که از این لحاظ چند مرکز استان هستند که فاصله کمتر از 100 کیلومتر دارند می تونید مطالعه کنید پس اگه قرار به استان شدن باشه نتیجه معلوم هست نیشابور مرکز استان جدید.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما