ادامه ی مقاله ی همه چیز برای مرکز استان شدن سبزوار فراهم است
برای مطالعه قسمت اول این مقاله روی اینجا کلیک کنید.
موانع پیش پای سبزوار برای ارتقاء به مرکز استان
وقتی که توانمندی و شانس های سبزوار برای مرکز استان شدن را بررسی می کنیم ، بی شک باید بپذیریم که موانعی هم سرراه وجود دارد.برخی ازاین موانع از ضعف خود سبزوار ناشی می شوند و برخی ازسیاست های دولتی و مشکلات منطقه ای نشأت می گیرند. اینک به این مسائل می پردازیم:
1- اختلافات شدید بین مردم نیشابور و سبزوار: نیازبه توضیح نیست که مردم این هردو شهرهمسایه چه قدر روی موضوع تقسیمات استان خراسان رضوی حساس هستند. تا آنجا که راضی شدند شهرهای کوچکتری مثل بجنورد و بیرجند استان بشوند اما هیچ یک از این دو شهرنیشابور و سبزوار به تنهایی مرکز استان نشود. البته در اینجا باید گفت به نظر می رسد واقعاً سبزوار اولویت های بیشتری برای تبدیل شدن به مرکز استان دارد. مهمترین هایش فاصله از مرکز استان ، موقعیت جغرافیایی مناسب یعنی قرار داشتن در غربی ترین بخش استان خراسان رضوی ، جمعیت بالاو شهرهای اقماری اطراف . با این همه متأسفانه بازهم مشاهده می کنیم عده ای از مردمان عزیز شهرهمسایه درمقابل این همه دلیل منطقی، تعصبی به خرج می دهند.که درنهایت به نفع هیچ کس نیست.
2- وضعیت بد مبلمان شهری سبزوار: از حق نگذریم واقعاً باید گفت یکی از بزرگترین معضلات سبزوار در طول سالها وضعیت بد مبلمان شهری آن است. نه ورودی های مناسبی دارد. نه خیابان های استانداردی ، نه فضای سبزقابل قبولی ... اینجاست که باید گفت واقعاً از شهرداری انتظار می رود دربهبود وضع مبلمان شهری سبزوار بکوشد.هرچند به نظر می رسدشهردار جدید در این زمینه فعالیت های امیدوارکننده ای نظیر بازگشایی چند خیابان شهر ، شروع جدی تر کار در پارک جنگلی شهدای گمنام ، نورپردازی میادین شهر و... را شروع کرده است ، اما به هرحال انتظار بهبود سریع وضعیت مبلمان شهری سبزوارازشهردارمحترمی که اعضای شورای اسلامی شهر برای انتخاب او حدود 9 ماه وقت صرف کرده است ، درحد بالایی است.
3- بودجه ی کم دولت : به محض ایجاد هراستان جدید ، چندین مورد ردیف جدید به لیستی که دولت باید درآنها مبالغ کلانی سرمایه گذاری کند ، اضافه می گردد. احداث صداو سیما در مراکز جدید استان و احداث ساختمان استانداری و ادارات کل ، استخدام نیروهای جدید برای کارمندان استانداری وچندین وچندمورد طرح وپروژه ی دیگر از جمله ی این موارد است. این خود یکی از دلایلی است که دولت ها در ایجاد استان های جدید اغلب تعلل می کنند.
پیشنهادات این مقاله :
برای اینکه بالاخره سرنوشت تقسیمات سیاسی در استان خراسان رضوی به بهترین شکل ممکن به پایان برسد دراینجا به ارائه ی چند پیشنهاد می پردازم :
1- ایجاد دو استان جدیدسربداران یا خراسان غربی به مرکزیت سبزوارو استان خراسان مرکزی به مرکزیت نیشابور. البته این اندیشه دور از ذهن به نظر می رسد چرا که با بودجه ی کم دولت منافات دارد.ازآنگذشته نیشابور واقعاً برای مرکز استان شدن مناسب نیست. چرا که اگر علاوه برسبزوار یک استان جدید دیگر به مرکزیت نیشابور در منطقه ی خراسان رضوی ایجاد شود ، نقشه ی استان دچار مشکل خواهد شد. برای روشن شدن مطلب از شما دعوت می کنم یک نقشه ازخراسان رضوی - بعد از جدا شدن خراسان های شمالی و جنوبی - تهیه کرده و به آن نگاه کنید. آنوقت می بینید محدوده ی سبزوار وشهرستان های اطراف واقعاً از بقیه ی استان حالت کنده شده گی پیده کرده اند. که با جدا شدن استان خراسان غربی پراکندگی و شکل استان خراسان رضوی به یک شکل مناسب درمی آید. اما اگر قرار باشد نیشابور و شهرهای اطراف آن هم مرکز استان شوند ، آنوقت نقشه ی استان خراسان رضوی دچار یک تو رفتگی نامناسب می شود و عملاً استان جدید به مرکزیت نیشابور بین برخی شهرهای استان خراسان رضوی ازشمال و جنوب فاصله ای نامناسب ایجاد می کند.از آن گذشته با استان شدن نیشابور حساسیت مردم تربت حیدریه نیز که خود را در منطقه مرکز خراسان رقیب نیشابور می بیند برانگیخته می شود و اگر بخواهند آن شهر را هم مرکز استان کنند هزینه ی دولت اجازه می دهد و اگر نکنند شاید تعصب محلی مردم حادثه های ناگوار به بار آرود.
2- پایان دادن به تعصبات و لج و لجبازی های کورکورانه ی منطقه ای و انجام مصالحه : به نظر می رسد بهترین گزینه ی ممکن درحال حاضر این باشدکه مردم عزیز نیشابور که در طول تاریخ به فرهنگ و فرهیختگی شهره بوده اند با درک صحیح موقعیت ، از رقابت و چشم و هم چشمی فرساینده با مردم سبزوار در رسیدن به چیزی که در موقعیت فعلی حق نیشابور نیست ، دست بردارند و بگذارند، این همه التهاب وکشمکش که سالیان طولانی توان حرکت و توسعه از هردو منطقه را گرفته است ، با رسیدن حق به حق داربالاخره به پایان برسد.
دراین صورت نیشابوری ها باید بدانند که بازنده ی این ماجرا نخواهند بود ، چرا که بعد از جدایی رقیب قدرتمندی مانند سبزوار ازخراسان رضوی ، آنها ها با فراغ بال می توانند خود را به عنوان شهر قائم مقام استان معرفی کنند. رسیدن به درجه ی قائم مقامی دراستان بااهمیتی مانندخراسان رضوی افتخار کمی نیست.درحالی که هم اکنون نیشابوری ها در بیشتر ملاک های توسعه در حال یک رقابت سخت وتنگاتنگ با سبزوارهستند که گاهی کفه ی ترازو به نفع این یکی پایین می رود وگاهی به نفع آن یکی.
3- دولت ومجلس عدالت محور به وظیفه ی خود عمل کنند :
گاهی ممکن است تعصبات قومی در بعضی جوامع آنقدر زیاد باشد که توان پذیرش حرف حق را از برخی گروه ها بگیرد.هرچند که گمان نمی رود ، مردم با فرهنگ هیچ کجای خراسان رضوی ازجمله نیشابور یاسبزوار چنین تعصبات بی جایی داشته باشند ، اما اگر به هرحال گروه اندکی نیز پیدا شدند که نتوانستند یا نخواستند حرف حق و دلایل منطقی انجام یک کار را درک کنند و بپذیرند از دولت و مجلس عدالت محور در کشوری اسلامی انتظارمی رود ، حق را فدای مصلحت نکند و وظیفه ی خود را در احقاق حقوق مردم شریف ، نجیب و صبور سربداران ، انجام دهند . چنانکه تا کنون نیز سعی آن بزرگواران برهمین منوال بوده است.
نویسنده : ضمیر سبز کویر
برای مطالعه قسمت اول این مقاله روی اینجا کلیک کنید