تپه باستانی سبزوار را چه بنامیم؟ / لزوم برندسازی هوشمندانه برای گنجینه ارزشمند تاریخی شرق ایران

وبسایت رصد به تازگی در مطلبی تحلیلی و نکته سنجانه به سراغ یکی از مهمترین موضوعات شهرستان سبزوار درحوزه گردشگری و میراث فرهنگی رفته است و به خوبی زوایای مختلف این موضوع و یا بهتر است بگوییم این دغدغه میراثی شهر دیرینه های پایدار را مورد بررسی قرار داده است.

به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، رسانه های سبزوار هرچند همواره دغدغه های خود را درباره میراث فرهنگی و گردشگری دیار سربداران مطرح کرده اند، اما به نظر می رسد درماه های اخیر رسانه های محلی با تأکید و توجه بیشتری به سراغ این موضوع می روند و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار می دهند.

 

گنجینه ای که به تدریج کشف می شود

یکی از سوژه های ارزشمندی که هرچند از سال ها قبل در سبزوار کشف شده بود و مجله اسرارنامه بارها و بارها در مطالب مختلف خود به آن اشاره کرده است، (منبع1) ، (منبع2) وجود تپه ای باستانی با قدمت چندهزارساله در حاشیه شهر سبزوار است که رسانه های تخصصی حوزه باستان شناسی نیز از چندین سال قبل جزئیات و ابعاد مختلف ارزشمندی این تپه باستانی را مطرح کرده بودند (منبع1) ، (منبع2)

اما متأسفانه در سبزوار چندان مورد توجه قرار نگرفته بود و اکنون هنوز مانند گنجی است که هرچند محل آن را پیدا کرده ایم، اما به آن مرحله از همت نرسیده ایم که این گنج را قبل از قاچاقیان میراث فرهنگی کاوش کرده و به روشی اصولی و کاربردی از زیر خاک در بیاوریم.

 

تعیین نام مختصر و مفید دغدغه اولیه

اما ای کاش مشکل فقط این بود که این محوطه باستانی هنوز در سبزوار مورد بهره برداری و کاوش کامل و کاربردی قرار نگرفته است.اما متأسفانه در این سال ها آنقدر کم کاری و بی توجهی شده است که اکنون یک رنج اصلی دوستداران حوزه میراث فرهنگی درسبزوار این است که حتی پس از گذشت این همه سال، نمی دانند که دقیقا باید این تپه باستانی را با چه نامی معرفی کنند و هر روز در رسانه های محلی با یک نام از این میراث ارزشمند باستانی شرق کشور یاد می شود.
البته از آنجایی که هنوز کار خاصی در این زمینه صورت نگرفته و به نوعی در ابتدای راه محسوب می شویم، پس همین حالا هم اگر رسانه های محلی سبزوار و البته مسئولان فرهنگی و افراد صاحب نفوذ، به این موضوع واکنش نشان دهند و به فکر چاره جویی بیافتند، چندان دیر نشده است.
کما اینکه به نظر می رسد وبسایت رصد هم در پایان جدیدترین یادداشت خود درباره این موضوع به نتیجه گیری خوبی رسیده و از برآیند همه آنچه در ماه های اخیر در رسانه های محلی سبزوار انعکاس یافته است، نام تپه باستانی سبزواری ها را برای معرفی این محوطه چند هزارساله در جنوب شرقی شهر سبزوار پیشنهاد داده است.

 

رنج بالای رنج بسیار است

همیشه می گویند دست بالای دست بسیار است. اما حالا دوستداران حوزه میراث فرهنگی و گردشگری سبزوار باید بگویند رنج هم بالای رنج بسیار است یا به قول معروف باید بگویند اگر دردم یکی بودی چه بودی؟ ممکن است دغدغه نامگذاری مناسب برای تپه باستانی سبزوار هم سرانجام به نتیجه ای مطلوب منتهی شود. اما آنچه خطر و رنجی بزرگتر محسوب می شود دغدغه حفاظت از این تپه باستانی است.
حالا که رسانه های ملی و محلی پشت سر هم درباره تپه باستانی سبزواری ها مطلب می نویسند، اما سرعت عمل نهادهای نظارتی ومیراث فرهنگی سبزوار و خراسان رضوی در امر نظارت و رسیدگی و بهره برداری مطلوب معمولا بسیار کند است، چه جای تعجب اگر بعد از مدتی ببینیم فقط سفره جدید و چرب و لذیذی برای قاچاقچیان میراث فرهنگی پهن کرده ایم؟
اینجاست که این سئوال مطرح می شود که آیا نگهبانی و حفاظت صحیحی از این تپه به عمل می آید؟
آیا فعالیت های میراث فرهنگی مانند آنچه چند سال قبل اتفاق افتاد و گزارش مقدماتی آن در سایت میراث آریا به تاریخ 30 خرداد 1388 منتشر شد، این بار هم قرار است فقط در حد چند کاوش علمی و گمانه زنی و ارائه گزارش مقدماتی در مجلات و سایت های تخصصی باقی بماند تا در نهایت کاربردی ترین بهره برداری را از این همه تبلیغات فراگیر در سطح رسانه های ملی و محلی فقط قاچاقچیان میراث فرهنگی ببرند یا اینکه نه ، این بار کار بزرگتری در شرف وقوع است و واقعا تپه باستانی سبزوار به سایت موزه ای همیشگی تبدیل می شود
تا همه مراحل کار به صورتی نظام مند در همین مکان انجام شود و ماحصل کاوش ها به جای اینکه از سبزوار خارج شود و زینت بخش موزه های بزرگ در داخل و خارج از کشور گردد، در همین شهر دیرینه های پایدار بستری مناسب برای جذب گردشگران خارجی و داخلی فراهم آورد؟

این می تواند یکی از مهمترین عرصه هایی باشد که در ابتدای کار دکتر محمودرضا سلیمانی در اداره میراث فرهنگی سبزوار به طور جد، مورد توجه وی قرار گیرد زیرا مبنای خوبی برای ارزیابی عملکرد وی در آینده خواهد بود.

 

آسیاب به نوبت برای همه میراث فرهنگی سبزوار

اگر ان شاالله این بار بخت یار باشد و تپه باستانی سبزواری ها به سرانجام مطلوب از لحاظ دریافت توجهات علمی و اعتبارات ریالی برسد، باید بی درنگ برخی دیگر از گنجینه های مهم میراث فرهنگی در سبزوار وسایر نواحی غرب خراسان رضوی را نیز مورد توجه قرار دهیم.
شاید بعضی از مخاطبان اسرارنامه از لابه لای مطالب قبلی این مجله پی به خطری برده باشند که آتشکده آذربرزین مهرسبزوار را تهدید می کند. آتشکده ای به عنوان یکی از مهمترین نیایشگاه های ایرانیان خداجوی در دورانی که هنوز دین مقدس اسلام ظهور نکرده بود، در نزدیکی روستای تاریخی فشتنق در کوه پایه های ریوند (رئونت) شهرستان داورزن در غرب سبزوار واقع شده و در  تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۴۰۳۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. اما در نتیجه کم کاری و غفلت مسئولان ومردم غرب خراسان رضوی این مکان نه تنها مورد تخریب و غارت قاچاقچیان میراث فرهنگی قرار گرفته است، بلکه برخی تحرکات در تعدادی از رسانه های محلی یکی از شهرهای همجوار سبزوار که خود را در پیشینه تاریخی و تمدنی رقیب سبزوار می دانند شکل گرفته است تا چنین وانمود کنند که آذربرزین مهر نه در شهرستان داورزن و منطقه سبزواربزرگ بلکه در شهرستان همجوار است و در این راستا از هیچ کاری نظیر استفاده از آرم و لوگوهای جعلی و برخی تبلیغات گرافیکی و بصری، تأسیس وبلاگ تخصصی اطلاع رسانی، انجام پژوهش های جهت دار و ... دریغ نمی کنند. البته مسلم است که درباره موضوعات تاریخی و جغرافیایی مربوط به چندهزارسال قبل همیشه می توان فرضیه های جدیدی مطرح کرد و درباره صحت و سقم اطلاعات قبلی به پژوهش پرداخت اما باید در این میان مراقب بود که اگر هم قرار است پژوهش های جدیدی انجام شود،همه جانبه و بدون گرفتار شدن در دام غرض ورزی های حقیر محلی و ... باشد و هرگز تحت تأثیر تبلیغات و خطاهای زمینه ای و ... قرار نگیریم.

به همین ترتیب آثار تاریخی دیگری نظیر آرامگاه اسطوره ای سهراب فرزند رستم در محل باغ ملی سبزوار(میدان دژسپید) ، مدرسه تاریخی فخریه به عنوان قدیمی ترین مدرسه باقی مانده در ایران و ... نیز که اسرارنامه قبلا بارها به آن ها پرداخته است، باید مورد توجه و رسیدگی قرار گیرند.

 

در و دیوار سبزوار پولساز است

شاید این جمله کمی اغراق آمیز به نظر برسد.اما مگر واقعا چه فرقی بین سبزوار و شهرهای دیگری نظیر کاشان و شیراز و اصفهان و یزد هست؟ اگر فقط به محوطه های باستانی و ساختمان های قدیمی متعددی  که در شهرهای مذکور گفته شد نگاه کنیم که اکثرا به  موزه، چای خانه و رستوران سنتی، فرهنگسرا، کارگاه های تولید و فروش صنایع دستی و ... تبدیل شده اند در می یابیم که سبزوار با وجود این همه خانه تاریخی، کاروانسرا، بازار، تپه باستانی و ... بعضا قدمت آن ها از نمونه های مشابه در شهرهای نام برده بسیار بیشتر هم هست، به خوبی ظرفیت آن را دارد که شیراز و یزد و کاشان دیگری در  ایران باشد. ولو اینکه در نتیجه کم کاری کمیسیون گردشگری شورای شهر سبزوار، اداره میراث فرهنگی، شهرداری و دیگر نهادهای مسئول، نام این شهر تا به حال در  فهرست 14 شهر نمونه گردشگری ایران ثبت نشده باشد.اما وقتی این پتانسیل ها هست، نمی توانیم که انکارش کنیم.

وقتی به قول علی نورآبادی خبرنگار و تحلیل گر رسانه ای مسائل سبزوار، خیابان بیهق طولانی ترین خیابان گردشگری ایران است که از ابتدا تا انتهای آن را خانه های تاریخی، مساجد، کاروانسراها، آرامگاه های مشاهیر، بازارچه، آب انبار و امامزاده و حتی مشاغل تاریخی نظیر عطاری شریفان در بر گرفته است، چرا باید باز هم جوانان سبزواری از درد بیکاری بنالند؟

حتی وقتی تپه ای باستانی به قدمت چندهزارساله درست چسبیده به شهر سبزوار داشته باشیم که نمونه های مشابه آن سالهاست در بعضی دیگر از شهرهای کشور وجهان به میعادگاه گردشگران فراوانی تبدیل شده اند، می توان به جرأت گفت نه تنها در و دیوار سبزوار پولساز است بلکه حتی از خاک خشک و تفدیده این شهر هم اگر به درستی مورد رسیدگی و توجه قرار گیرد، می توان به اشتغال و درآمدزایی رسید.

اما این مهم سرانجام چه زمانی تحقق خواهد یافت؟ این سئوالی است که همه مسئولان به ویژه مسئولان حوزه فرهنگی و گردشگری دیار سربداران باید به آن پاسخگو باشند.


پس از بیان این مقدمه، اسرارنامه در ادامه به انتشار متن کامل تحلیلی وبسایت رصد درباره لزوم انتخاب نامی مناسب برای تپه باستانی سبزوار می پردازد:


نام‌گذاری‌های غیراصولی در تپه سبزواری‌ها به نفع شهرستان نیست

تفاوت در اعلام نام یکی از بزرگ‌ترین ظرفیت‌های گردشگری شهرستان سبزوار درنهایت به تضعیف معرفی صحیح این مجموعه منجر می‌شود.

 

«تپه سبزواری‌ها»، «تپه عیدگاه»، «تپه دامغانی»، «تپه دلقند» و یا …
 
به گزارش رصد، تمام این‌ها نام‌هایی است که برای معرفی یکی از بزرگ‌ترین ظرفیت‌های گردشگری تاریخی شهرستان سبزوار که به‌طورقطع می‌تواند در کنار امامزاده شعیب (ع) و مسیر گردشگری از مناره خسرجرد تا مصلی تاریخی سبزوار و مجموعه آثار تاریخی خیابان‌های بیهق و اسرار به یکی از فرصت‌های اقتصادی و اشتغال آفرینی بزرگ شهرستان تبدیل شود، استفاده می‌شود.
 به نظر نمی‌رسد در شرایطی که تجربه دهه‌ها تاریخ جهانگردی و اقتصاد گردشگری دنیا ثابت کرده است نام‌ها و برندها «نمانام‌ها» می‌توانند تأثیر به سزایی در جذب گردشگران و شکل‌دهی اذهان آنان داشته باشد، تعدد اسامی یا نام‌گذاری‌های غیراصولی بر روی ظرفیت‌های گردشگری به نفع شهرستان باشد. خاصه آن‌که بعضاً دراین‌باره سلیقه‌ای و سطحی عمل می‌شود.
 

درباره تپه مذکور بعدازآن که احساس شد یک توافق هرچند ناگفته اما جمعی درباره نامناسب بودن عنوان «تپه دامغانی» وجود دارد که نه‌تنها ذهنیت مخاطبان رسانه‌ای و علاقه‌مندان به گردشگری و بازدید از مجموعه‌های تاریخی و باستانی را در سطح کشور و دنیا به انحراف از حقیقت جغرافیایی وقوع آن می‌کشاند بلکه به‌هیچ‌وجه نشانگر عمق سابقه تاریخی و هویت غنی آن نیست، اقدام برای طرح نام مناسب به‌صورت خودکار در دستور کار افراد مطلع قرار گرفت اما عدم تدبیر مناسب و برخورد سلیقه‌ای و غیرمسئولانه یکی دو نفر در شهرستان با موضوع باعث طرح اسامی نامناسب‌تر از نام قبلی شد.

این رفتار باعث شد تعدادی از اصحاب رسانه و علاقه‌مندان به حوزه گردشگری شهرستان که تا حدودی با زوایای آسیب به وجود آمده در نام‌گذاری غلط و غیراصولی چنین مجموعه ارزشمندی آشنایی داشته و خسارات ناشی از این امر را به‌وضوح مشاهده می‌کردند تذکراتی را به مسئولان مربوطه برای تشکیل جلسه و تصمیم‌گیری اصولی و ایجاد یک‌صدایی مطرح کنند که متأسفانه به‌رغم پیش‌بینی تولید حجم زیاد خبر و گزارش درباره این تپه باستانی در آینده بسیار نزدیک اما هیچ اقدامی از طرف مسئولان دراین‌باره مشاهده نشد.

 نمود این بی‌مسئولیتی و دغدغه پیشگیری از آسیب‌ها و خسارات قطعی باعث شد که تعدادی از فعالان رسانه‌ای و فعالان عرصه گردشگری سبزوار با رایزنی‌های متعدد بین خود و با برخی کارشناسان حوزه میراث فرهنگی درنهایت درباره یک نام مناسب که از زوایای گوناگون دارای توجیه و قابلیت‌ها و مزیت‌های متعدد باشد به جمع‌بندی برسند.

 با همه آنچه گفته شد اما به نظر می‌رسد برخی افراد و دوستان مرتبط با موضوع برخلاف انتظارات موجود قادر به درک اهمیت ظرفیت‌هایی که نام‌گذاری درست چنین مجموعه‌ای ایجاد و یا تهدیدهایی که نام‌گذاری غلط آن عملیاتی می‌کند نیستند و عملاً به‌صورت غیرمسئولانه‌ای در خلاف جهت منافع شهرستان حرکت می‌کنند. گویا بنا دارند مانند بسیاری از موضوعات دیگر در شهرستان وقتی سال‌ها گذشت و فرصت‌ها از دست رفت و خسارت‌ها ایجاد شد بعد بنشینند و تازه برای چنین موضوعی فکری بردارند.
 


مصداق بارز این رفتار اطلاق نام «تپه دلقند» به تپه مذکور است که به نظر می‌رسد صرفاً به‌واسطه تعلقات شخصی و فردی فقط یک نفر مطرح‌شده است. درصورتی‌که در مباحثات پیش‌آمده تاکنون هیچ استدلال قابل قبولی برای طرح آن ارائه نشده حتی از سوی کسی که برای اولین بار آن را مطرح کرده است و جالب است که این فرد اصل تغییر نام را از «تپه دامغانی» به هر نام دیگری منوط به طی مراحل طاقت‌فرسای رسمی و وقت‌گیر می‌داند حال این‌که خود اولین کسی است که بدون ارائه هیچ‌گونه توضیح و حتی توجیهی این نام جدید را طرح و رسانه‌ای کرده است. لذا مسلم است که طرح این نام صرفاً یک طرح نام احساسی و مبتنی بر تعلقات و سلیقه شخصی است.

 استفاده از عنوان «تپه دلقند» به‌کل مردود است و استفاده از چنین عبارتی برای تپه موردنظر بیش از آن ساده‌لوحانه است که بتواند موردپذیرش قرار گیرد چه هیچ‌گونه قرابت معنایی، کاربری، هویتی و رابطه ثابت‌شده ازهرجهتی بین دلق‌اند و این تپه وجود ندارد و این نام دارای هیچ‌کدام از قابلیت‌های ضروری موردنظر در نام‌گذاری چنین مجموعه‌ای نبوده و استدلال معدود طرح کنندگان این عنوان هم صرفاً این است که این تپه درگذشته بر سر راه روستای دلقند واقع‌شده است؛ حال این‌که اگر چنین استدلال‌های آبکی قابل‌اعتنا بود اطلاق نام‌هایی مانند «تپه جهاد» «تپه هشت‌بهشت» «تپه کمربندی» «تپه ایزی» «تپه زیدآباد» «تپه زعفرانیه» و یا «تپه همه روستاهایی که درگذشته یا حال این مجموعه در مسیر عبور آن‌ها بوده یا هست» نیز موردادعا است. ضمن این‌که در حال حاضر این تپه در محدوده شهری و در محاصره خیابان‌های شهر سبزوار واقع‌شده است.
 به نظر نمی‌رسد محدود کردن هویت تپه‌ای با قدمت چند هزارساله و بار تاریخی و علمی و ظرفیتی بسیار فراوان به جغرافیایی بسیار محدود آن‌هم بدون هیچ‌گونه ارتباط و استدلال منطقی رفتاری از سر کارشناسی و تعهد باشد.
 
از میان کارشناسانی که با آنان رأی زنی شده نیز فقط یک نفر این نظر را دارد که برای تپه موردنظر همان نام «تپه دامغانی» حفظ شود ولی با این تأکید که حتماً از عنوان «تپه دامغانی سبزوار» در مجامع و رسانه‌ها استفاده شود. واضح است که این خود تأکیدی بر نامناسب بودن حفظ نام «تپه دامغانی» و نبود قابلیت‌های درخور و مناسب در این نام است و الا ضرورتی نداشت به آن پسوند سبزوار بچسبانیم.
 
لازم به ذکر است این هم که یکی دونفری گفته‌اند نام مرسوم و مشهور این محل «تپه دامغانی» یا «تپه دامغانی‌ها» است هم حرف نادرست و بی‌اساسی است چه تا پیش از رسانه‌ای شدن مباحث مربوط به کاوش تپه در رسانه‌ها که از حدود یک سال پیش شروع شد از هر سبزواری آدرس تپه دامغانی را می‌پرسیدید بعید بود که چنین اسمی را حتی شنیده باشد و حتی همین‌الان هم به‌جز برخی مخاطبان سایت‌های خبری شهرستان هنوز اکثریت مردم نمی‌دانند منظور از تپه دامغانی چیست و درواقع این کلاهی است که سر مردم گذاشته می‌شود که نام مرسوم منطقه تپه دامغانی است چه حتی بسیاری از همسایگان و مجاوران این تپه از نام ذکرشده بی‌اطلاع هستند.

 

حتی پیگیری‌ها نشان می‌دهد افرادی در شهرستان که سابقه فعالیت آماری داشته و طی دهه‌های هفتاد و هشتاد ده‌ها بار نقشه‌های نقاط مختلف شهر و شهرستان سبزوار را زیرورو کرده و بلوک به بلوک شهر و حومه آن و روستاها را پیمایش کرده‌اند هرگز به‌عنوان تپه دامغانی یا تپه دلقند برخوردی نداشته‌اند و داستان‌هایی هم که برای آن اکنون نقل می‌شود را هیچ‌کدام از سبزواری‌ها از کودکی تاکنون نشنیده‌اند و این داستان‌هایی است که مستند یا غیر مستند تعدادی از افراد مرتبط با مجموعه طی همین چند ماه اخیر مدعی وجود آن شده‌اند و از این بابت هم هیچ عنوانی مرسوم نبوده و نیست.

عنوان «تپه عیدگاه» هم یکی از پیشنهاد‌هایی است که مطرح اما تاکنون استفاده‌نشده است. این عنوان قابل‌بررسی است اما با توجه به این‌که عنوان «عیدگاه» هم عنوانی منحصربه‌فرد به سبزوار نبوده و در بسیاری از شهرها و حتی روستاها محوطه یا تپه‌ای به نام «عیدگاه» داشته و یا دارند لذا خیلی مناسب به نظر نمی‌رسد. ضمن این‌که عنوان «تپه عیدگاه» نیز هیچ‌گونه قرابتی با هویت و اصالت آنچه پیش‌بینی می‌شود در زیر تپه خفته باشد و یا کاربری‌های آن و یا برنامه‌های پیش‌بینی‌شده برای آینده آن ندارد. ضمن این‌که قابلیت‌های موردنظر دیگر که در ادامه گفته می‌شود را نیز دارا نبوده و ازنظر مکانی نیز در سبزوار به کانال شمالی جنوبی که انتهای آن از روی تپه عبور می‌کند «کال عیدگاه» گفته می‌شود و نه به محل وقوع تپه و همچنین در صورت استفاده از این عنوان بعد از چندی ناچاریم به آن‌هم پسوند «سبزوار» بیفزاییم و بگوییم «تپه عیدگاه سبزوار» چنان‌که می‌گویند «تپه شادیاخ نیشابور» و این چه‌کاری است؟
 اما برخی ویژگی‌ها و قابلیت‌ها که به نظر می‌رسد باید در نام‌گذاری مجموعه‌ها و ظرفیت‌های گردشگری اقتصادی این‌چنینی که هنوز شهرت نیافته و دارای نام مرسوم و شناخته‌شده و گفته‌شده مؤکدی نیز نیستند مواردی است مانند:
 جامع باشد.
 منحصربه‌فرد باشد.
 ساده، روان، کوتاه و تلفظ آن راحت باشد.
 قابلیت برند شدن و پرداخت رسانه‌ای داشته باشد.
 متناسب با هویت مجموعه و فرهنگ قالب بر جغرافیای آن باشد.
 به موقعیت جغرافیایی وقوع آن‌که دراین‌باره شهر سبزوار است اشاره مستقیم داشته باشد.

 در زبان‌ها فراگیر روز مانند عربی و انگلیسی و لهجه‌ها و زبان‌های فراگیر داخلی مانند ترکی و کردی معادل معنایی نامناسب نداشته باشد.
 
با مجموع موارد و سابقه یادشده مجموعه‌ای از اصحاب رسانه و فعالان عرصه میراثی و گردشگری سبزوار در پس بی‌توجهی‌های مشاهده‌شده، پس از بحث‌ها و رأی زنی‌های فراوان چندهفته‌ای و سنجیدن زوایای مختلف بر نام «تپه سبزواری‌ها» اجماع کرده و در حال حاضر نیز بیشتر رسانه‌های شهرستان از این عنوان برای پرداخت رسانه‌ای به تپه مذکور استفاده می‌کنند و شایسته نیست برخی بدون ارائه هیچ‌گونه دلیل و صرفاً بر اساس حاکمیت سلیقه شخصی، منافع شهرستان در این خصوص را نادیده گرفته و هرروز از خود اسمی بی‌پشتوانه بسازند و مطرح کنند.

 

کوچه پس کوچه پیوندها

کلیک کنید:

 مهدی مقصودی: موزه شهر سبزوار باید تقویت شود / بهره برداری مطلوب از موزه شهر سبزوار صورت نمی گیرد

نظرت را بنویس
comments

سبزواری

با سلام به نظر بنده آقای حسین مصودی به اداره میراث فرهنگی و شورای گردشگری سبزوار تذکر دهد تا مکانهای تاریخی سبزوار را ثبت ملی و یا حتی جهانی کنند مگر سبزوار چه از کاشانی ها کم دارد اگر اطلاع رسانی خوبی در مورد مکانهای تاریخی و گردشگری سبزوار در رسانه هایی همچون تلویزیون و... و در خود سبزوار به صورت تابلو در اختیار مردم و تورسیتان و مساران قرار گیرد خیلی می تواند در روند پیشرفت سبزوار کمک کند در مورد اسم تپه هم می توانند سربداران را انتخاب کنند

دکتر ساسان

سلام و وقت خوش دوستان . بله نامی بومی و نشان دهنده تاریخ و فرهنگ این دیار برایش خوب است . یا باشناخت نام تمدن قدیم آم میتوان بر آن نام گذاشت. به نظرم تپه فرهنگی باستانی سبزوار فعلا خوب است تا وقتی که نام تمدن رو باستانشناسان کشف کنند . و اینکه متاسفانه الان باز بهش بی توجهیی داره میشه . ایشالا مسئولا پی گیر باشن . ....

جلایر نیا

با سلام و درود از نظر من، نام گذاری علاوه بر آن که پشتوانه ی تاریخی یک شهر را مشخص می نماید، باید توجه گردشگران را نیز به خود جلب کند که این امرT منافع اقتصادی را برای شهر نیز در پی خواهد داشت. از این رو نام تپه «تمدن» را پیشنهاد می دهم که هم به سابقه ی تمدنی شهر اشاره دارد و هم نامی پر جاذبه برای گردشگران خواهد بود.

همشهری

درود برشما اهمیت این گنج باارزش ازچاه نفت هم برای سبزوار بیشتراست.چاه نفت به مرورزمان تمام شدنی است ولی این گنج باگذشت زمان به ارزش روزافزونش اضافه میشود. فقط یک خواهش ازدوستان مجری این "تپه باستانی بیهق" دارم :تاجایی که امکانش هست ازاشیای کشف شده چیزی رو رسانه ای نکنند تازمانی که ازلحاظ امنیتی به منطقه مسلط بشوند وگرنه بازهم طبل بی کفایتی مسولان درخصوص حفظ اشیا باستانی وقاچاق به خارج ازکشور به صدادرمی آید.نمونه های ان را که هنوز فراموش نکرده اید. فقط درخصوص خود بناها و محدوه زمانی این تپه اطلاعات را برای مردم بروزرسانی کنین.

سبزواري ها خوبه

مهدی 1362

نباید عجله کنید اسمهای بهتری هم شاید باشه. اجازه بدید یک مدتی مسئولان مردم و رسانه ها روش فکرکنن. سبزواری ها مناسب محافل و پاتوق های دوستانه است

پويا

عالي بود هم توضيحات اسرار نامه هم گزارش رصد

مهران

خوب به اسم خود تپه باستانی سبزوار بزارید اسمشو از سبزواری ها هم بهتره. بدون هیچ پسوند و پیشوند هرجا مطرح بشه اسم خود سبزوارو یاداوری میکنه هم مطلب رصد خوب بود هم یادداشت شما ایول دمتون گرم اگه رسانه های شهرستان همه با هم وارد این موضوع بشن دیگه مسیولان بیشتر حواسشونو جمع میکنن

هموطن

سلام . چندی پیش از نیشابور مهمان شهر سبزوار بودیم و از چند نفر نشانی تپه دامغانی ها را پرسیدیم ولی متاسفانه کسی نمی دانست و موفق به بازدید آن نشدیم . امیدواریم در آینده میسر شود.

حسن شما که به آقای سلیمانی دسترسی دارید بهش بگید اشیایئ که در کاوش ها از تپه سبزواری ها کشف می شود به هیچ وجه اجازه ندهد از سبزوار خارج شوند. چون اشیا که به مشهد یا تهران رفت دیگر به شهرستان برنمی گردد. این بارها در سبزوار و شهرهای دیگر تجربه شده است. حتی اگر قرار است بررسی و مطالعه ای روی آنها صورت گیرد کارشناسان را به سبزوار بیاورید نه این که اشیا تاریخی را بدهید ببرند. این طوری هم موزه سبزوار غنی می شود و هم کارشناسان را مجبور می کند به سبزوار بیایند و به سبزوار توجه کنند. اخیرا هم آقای کرامت تاکید کرده بود اشیا تاریخی سبزوار که در مشهد هست باید پس بگیریم. شما خبرنگاران هم حواستان باشد و جدی پیگیری کنید که اشیا را نبرند چون اگر بردند دیگر برنمی گردد.

– تپه سبزواری ها بهترین گزینه است. اينجا هم اولین بار آقای نورآبادی در یادداشت های خوبی که در سلام سربدار درباره میراث فرهنگی منتشر کرد به صورت رسمی از این اسم استفاده کرد که پیشنهاد خوبی است. از این به بعد از همین اسم استفاده کنیم تا جا بیفند. البته در همین هفته که خبر کاوش ها را داشتیم فکر کنم جا افتاده است.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما