گزارشی از جلسه انجمن شعر آیینی سبزوار در محل کتابخانه حاج ملاهادی سبزواری

وبسایت اداره کتابخانه های عمومی سبزوار نوشت:

جلسه انجمن شعر آیینی این هفته  روز دوشنبه ۲۳ ام تیر ماه ۹۳ در بخش مرجع کتابخانه حاج ملا هادی سبزواری برگزار شد.

آقای جعفری نسب جلسه را با غزلی از علیرضا قزوه آغاز کرد:

بی تو ای جان جهان ، جان و جهان را چه کنم؟

خود جهان می گذرد، ماندن جان را چه کنم؟

ماه شعبان ورجب، نم نم اشکی شد و رفت

خانه ابری ست خدایا ! رمضان را چه کنم؟

شانه بر زلف دعا می زنم و می گریم

موسی من! تو بگو روز و شبان را چه کنم؟

صاحب ” حیّ علی … “! لقمه ی نوری برسان

سحر از راه رسیده ست، اذان را چه کنم؟

کاتبان تو مرا خطّ امانی دادند

کشته ی خال توام ، خط امان را چه کنم؟

کاشکی جرم عیان بودم و تقوای نهان

پیش تقوای عیان، جرم نهان را چه کنم؟

کاش می شد که سبک تر شوم از سایه ی خویش

آفتابا تو بگو! خواب گران را چه کنم؟

زخم شمشیر اگر قوت سحرگاه من است

وقت افطار ولی زخم زبان را چه کنم؟

رنجه از طعنه ی پیران پریشان نشدم

با چهل چله جنون پند جوان را چه کنم؟

غرقه ی موج رجز، گم شده ی بحر رمل

سینه خالی ز معانی ست ، بیان را چه کنم؟

جعفری نسب دلیل  تاکید خویش بر خواندن غزل های قزوه در انجمن را پرداختن شاعر به موضوعاتی در شعر آیینی عنوان کرد که شاعران دیگر به آن نپرداخته یا کمتر پرداخته اند.

جعفری نسب با بیان اینکه هیچ یک از شاعران انقلابی نیز آنچنانکه باید و شاید در شعر آیینی کار نکرده اند، گفت: باید این ذهنیت را در شاعران جوان بشکنیم که فکر می کنند اگر در موضوعات آیینی شعری بگویند، شعر قوی نخواهد بود.

وی با اشاره به شعر رضوی و پیشرفت آن در چند سال اخیر بواسطه برگزاری همایش ها و جشنواره های متعدد عنوان داشت: باید فضا های سرودن شعر آیینی را ساخت و به وجود آورد. همچنانکه چند سال پیش در شعر رضوی فقط دو شعر قوی داشتیم. “کوچه های خراسان تو را می شناسند “از قیصر امین پور و شعر سهیل محمودی. اما بتدریج با برگزاری همایش ها و جشنواره ها ی شعر رضوی ، بستر سرودن شعر رضوی به وجود آمد و اکنون می بینیم که شاعران جوان اشعار بسیار قوی در موضوع رضوی دارند.

جعفری نسب دغدغه انجمن شعر آیینی را بستر سازی برای سرودن شعر آیینی در بین شاعران جوان عنوان کرد و خواستار کمک همه اعضای انجمن برای فضا سازی و ایجاد انگیزه در شاعران جوان برای سرودن شعر آیینی شد.

دکتر حسن دلبری با تایید صحبت های آقای جعفری نسب گفت: ما از طرح های قوی در این زمینه حمایت می کنیم.

بخش شعر خوانی با غزل اسماعیل دلبری که حسن ختام جلسه گذشته بود شروع شد:

کاش در این رمضان ماه تو پیدا بشود

صد چمن یاس به یمن تو شکوفا بشود

کاش تا حسرت یک عمر به پایان برسد

کوچه باغ دل ما غرق تماشا بشود

کاش پیدا بشوی در شب قدرش که از این

لیله القدر و نزولش همه معنا بشود

کاش در این رمضان لایق دیدار شوم

بانگ جاء الحق از آن کعبه هویدا بشود

کاش تا حسن ختام غزلم باز شوی

تا غزل های من از نام تو زیبا بشود

آقای جعفری نسب در نقد این غزل گفت: ترکیبات کوچه باغ ،  صد چمن یاس ترکیباتی است که اگر چه کلیشه شده اما شاعر از آنها برای اولین بار در اشعار خود استفاده کرده تا زبان شعر خود را جدید کند و این قابل تقدیر است.

دکتر دلبری عنوان داشت: ما همیشه یاس، حضرت زهرا و کبود را بهم ارتباط می دهیم. مشکل ما این است که دایره مضامین خود را بسیار محدود می کنیم مثل مرتبط کردن پنجره به فولاد و ضامن به آهو. باید تلاش کرد تا روزنه های جدیدی از مفاهیم یافت.

جعفری نسب غزل اسماعیل دلبری را از حیث پرداختن به ماه رمضان و ارتباط مفهومی آن با امام زمان(عج) خوب دانست و گفت: تلاش شاعر برای آشتی با زبان جدید کاملا مشهود است ولی هنوز راه بسیاری تا سرودن غزل قوی به زبان جدید دارد.

اسماعیل دلبری غزل دیگزی نیز خواند که نقد آن به جلسه بعد موکول شد.

خانم فروتن چهار شعر سپید خواند:

بهار نیامده

    بوی پیراهن توست

                       پروانه ها را به سمت باغ می کشاند

**********

نوبت به من که رسید

                 سوت آخر بازی را زدم

                                   همه رفتند دنبال خودشان

*********

استکان شراب از دستم افتاد

                  زمین شکست از انعکاس نگاهت

********

چرا نمی گویی

        دلم برایت تنگ شده

                          من که می دانم

                                           پیراهن سفیدت را برای من نمی پوشی

شعر بعدی قصیده ای  بود از سمیه دولت آبادی که مورد نقد قرار گرفت و آقای جعفری نسب پیشرفت شاعر را بسیار چشمگیر عنوان کرد .

دکتر دلبری با اشاره به اهمیت قافیه در شعر گفت: در مجموع باید این نکته را در قافیه مد نظرداشت که کلماتی که در ظاهر هم قافیه هستند مثل باغی و یاغی در قصیده خانم دولت آبادی. نوع “ی” هم باید از نظر موسیقی تلفظی یکی باشند.

در ادامه دکتر دلبری به شرح واژه دهر و افکار دهریون پرداخت.

آقای حسین سرخیلی مهمان انجمن از سروده های جدید خود خواند:

امشب تو دل بده به دل پاره پاره ام

منفور نحس مردن کهنه ستاره ام

در باغ مان تنوره وحشت مهیب داشت

تا اوج آسمان زحل، ماهپاره ام

ای بد به آفتی که بیفتد به جان من

ای تف به آتشی که نگیرد شراره ام

مصلوب میخ و خون شده ام در حضور تو

سنگسار جنس خود که منم سنگپاره ام

مجروح سینه ای که نفس رفته از دلش

آونگ ساعتی شده ام بر مناره ام

یلدای پیر و زشت و سیاهم خدا کند

حتی نباشدش اثر از یادواره ام

حسین سرخیلی که دست پر به جلسه انجمن آمده بود حاضرین را به شنیدن شعر دیگری دعوت نمود:

زمین پر شور در رقص و زمان ماهور می رقصد

قلم فرسایشی با هر غزل در شور می رقصد

و من بی هیچ ادراکی فقط یاد درو بودم

تبانی هست بین داس و گندن مور می رقصد

تبانی های زیباییست در امشب فقط امشب

که شب در ظلمت ظلمانی بی نور می رقصد

چمن با خوشه پروین و جغد و بوف می رقصند

و دشت و کوه و سبزه همره انگور می رقصد

عروس نور هم امشب چه مستانه به رقص آمد

کنار پرتگاهی دور کوه طور می رقصد

عجب موسیقی نابی شراب و چشمه آبی

فکنده شال خود عطار نیشابور می رقصد

آقای شکیبا که تازه به انجمن پیوسته  شعر سپیدی خواند:

خمیر مایه ای از احساس های ترشیده من

        در آردهای سبوس دار که از گندم زار گیسوان تو بدست می آید

خمیر مایه ای می شود

                          حتی برای تنورهای سرد!

دکتر دلبری درباره سپید خوانده شده گفت: وقتی سپید را شروع می کنیم یک مقصد و یک خط سیر در نظرمان هست ولی بعضی اوقات فراموش می کنیم که شعر فقط راه افتادن و رفتن به قله دماوند نیست، شعر در مسیر نشستن و تماشای طبیعت نیز هست. سپید  آقای شکیبا از حیث مسیر خوب است اما اگر در این مسیر چند ایستگاه احساسی قوی داشته باشیم شعر قوی تر می شود.

آقای شکیبا سپید دیگری خواند که مورد نقد قرار گرفت.

جلسه با غزل دکتر دلبری  درباره ماه مبارک رمضان به پایان رسید:

چه زیباست شب ها شکوفا شدن ها

در آغوشی از صبح و گل واشدن ها

 

نشستن سر سفره ی نان و شادی

شب افطار کردن سحر پا شدن ها

 

نسیمی اگـر مـی وزد پیـش پـایـش

پـر از حس رنگیـن گل ها شدن ها

 

بـه سجاده معرفت سـرسپـردن

شبی مثل هر روز زهرا شدن ها

 

رها از هیاهوی دنیا نشستن

دمی با دل خویش تنها شدن ها

 

بـه اعماق خود روزنی باز کردن

تماشا تماشا تماشا شدن ها

 

از این سو ترنم از آن سو تبسم

چه زیبا چه زیباست زیبا شدن ها

منبع: وبسایت اداره کتابخانه های عمومی سبزوار

 

کوچه پس کوچه پیوندها

کلیک کنید:

اعضای هیئت مدیره انجمن خیرین کتاب سبزوار انتخاب شدند

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما