اینجا کوی حیرانی است!

آیا کسی هست که به مردم بی نوای این شهر یاری رساند؟

امیدبرومندی / مجله اینترنتی اسرارنامه

آبگرفتگی معابر شهر بعد از هر باران بهاری، داستان تازه ای نیست. دست روی دست گذاشتن و سهل انگاری، مسئولانمان و ناتوانیشان در پیشگیری از از وقوع چنین حوادثی نیز تازه نیست. اما رنج و خسارتی که به بخشی از همشهریانمان وارد میشود، هر بار تازه و جانگداز است.

بعد از بارندگی شدید بعد از ظهر پنجشنبه 11 اردیبهشت، کلیپی در فضای مجازی سبزوار منتشر شده است از وضعیت اسف بار کوی گلستان که نشان می دهد سیلاب به داخل خانه و مغازه های مردم راه پیدا کرده و خسارات سنگینی را به بار آورده است. در این کلیپ صدای مردی از اهالی کوی گلستان به وضوح سیدعلی کوشکی شهردار سبزوار را خطاب قرار می دهد و او را مسئول این وضع می خواند و طلب خسارت می کند. صدای خشمگین زنی نیز به گوش می رسد که با ناله و فغان مسئولان این وضعیت را به باد نفرین می گیرد. دیدن این کلیپ و شنیدن این صداها چهارستون بدن را می لرزاند. این ها درد عریان شماری از همشهریان ماست که نمی شود بیخیالشان شد.

اما دیگر رسانه ها چه بگویند که تا کنون نگفته اند؟ مردم رنجشان را چگونه نشان بدهند بیشتر و بهتر از این کلیپ ها که به لطف پیشرفت تکنولوژی و رسانه های مجازی تهیه و منتشر می شوند؟ اما آیا در این شهر واقعا عزمی برای مدیریت به هر شکل علمی یا جهادی وجود دارد؟ اصلا کسی هست که واقعا بخواهد این مردم را یاری دهد؟ این دستگاه های عریض و طویل در این شهر چه میکنند که هر باران بهاری به جای لذت و طراوت باید برایمان درد و رنج و خسارت به ارمغان آورد؟

کوی گلستان، جایی در دل طبیعت وحشی نیست که مردمی بیخیال و غافل، بدون توجه به هشدارهای هواشناسی یا سایر دستگاه های مربوطه، برای تفریح و گردش به آنجا رفته باشند و بخشی از مصیبت وارده، تقصیر خودشان باشد. اینحا، مرکز شهر سبزوار است. جایی که خانه تعداد زیادی از همشهریانمان به عنوان اولین جانپناه هر انسان در آنجا قرار دارد. جایی که مغازه های شماری از شهروندان سبزواری به عنوان محل کسب و کار و برای تامین معاش خانواده هایشان در آنجا قرار دارد. در یک کلام خانه و زندگی مردم است . شوخی که نیست.

کوی گلستان با همین اهالی ویژه خود حدود هفتصد سال است که در همین نقطه از شهر سبزوار وجود داشته است. اسمشان را به اشتباه غرشمار (غیرشمار) یا غربتی گذاشته اند. آن ها غریبه نیستند. سابقه سکونت آبا و اجدادشان در این شهر از خیلی های دیگر بیشتر است. خیلی قبل تر از سال ۱۳۱۱ که شهرداری سبزوار به عنوان یکی از اولین شهرداری های کشور در تشکیلاتی به شکل امروزی تاسیس شده تا کنون، این ها همینجا ساکن قلب شهر بوده اند. اما انگار هیچکدام از مدیرانی که دراین 90 سال روی کار امده اند، شایستگی رسیدگی و حل مشکلات این کوی اصیل و با پیشینه را نداشته اند.

کوی گلستان این روزها کوی حیرانی است. حیرانی از این همه ادعا، این همه طرح و برنامه، این همه جلسه و شعار و وعده و خبر و گزارش و دست آخر هیچ. اما ای کاش حداقل قبل از اینکه کوی حیرانی به کوی ویرانی تبدیل شود، چند مسئول دلسوز و با تدبیر و اهل عمل پیدا می شدند که به یک عمر حیرانی، تبعیض، بیخیالی و بی مسئولیتی در قبال این محله پایان می دادند.

صداهای داخل یکی از کلیپ ها، مشخصا شهردار سبزوار سید علی کوشکی را خطاب قرار می دهند. البته که او در اذهان عمومی مردم متهم ردیف اول است. اما نباید از سایرین نیز غافل شد. شورای شهر چه می کند؟ فرمانداری چه می کند؟ دانشگاه های این شهر با این همه عضو هیئت علمی و متفکر و عالم و دانشمند چه می کنند؟ آیا در این شهر کسی هست که به مردم بی نوا یاری رساند؟ اصلا اگر در این شهر کسی نیست، در استان چه طور؟ استاندار کجاست؟ مدیران کل استانی کجایند؟ اگر در استان هم کسی نیست، وزرا کجایند؟ شخص رئیس جمهور کجاست؟ قوه قضائیه کجاست؟ چرا کسی به دفاع از داد مردم، بعد از این همه تکرار مصیب های همیشگی در دادگاهی عادل ادعای جرم و دادخواهی مظلوم را نمی کند؟ آیا ما مردم و رسانه ها صدایمان را خوب نرسانده ایم یا گوش آن ها نیز سنگین است؟

 

پی نوشت:

1- ابگرفتگی شدید بعد از ظهر پنجشنبه 11 اردیبهشت در سبزوار فقط مخصوص کوی گلستان نبوده است. اما ظاهرا وضعیت کوی گلستان خسارت بار تر از بقیه مناطق شهر بود. این در حالی است که سالهاست سبزوار پایلوت طرح نوسازی محلات هدف در کشور شناخته می شود. اما گویی یک بارندگی نیم ساعته رگباری همه ادعاها را شست و برد. معلوم کرد یا کارشان را درست انجام نداده اند، یا آنقدر کند و لاک پشتی پیش رفته اند که عملا تاثیری به حال مردم نداشته است. درست است که بارندگی شدید بود. اما همه می دانیم درجغرافیای سبزوار هر سال در فصل بهار یک یا چند مورد از این بارندگی ها اتفاق می افتد. حتی در سالهای خشکسالی باز هم بارندگی های بهاری همینطور رگباری و سیل آسا بود. پس دیگر نباید باز هم غافلگیر شویم. وجود این همه مسئولان به خاطر همین است که از یک پدیده جوی تکراری و قابل پیش بینی، هر سال همان ضربه های قبلی را نخوریم.

2- درد فقط درد یک محله نیست. هر چند همان یک محله هم به اندازه کافی مهم است و رنج اهالی آن، رنج همه ماست. اما آدم از این وضعی که می بیند، واقعا نگران می شود که از کجا معلوم فردا بی تدبیری ها و بی مدیریتی ها شامل خانه و محله خود ما هم نشود؟ راستی برای باران بعدی آماده اید؟

photo_۲۰۲۰-۰۴-۳۰_۲۰-۰۳-۲۱

photo_۲۰۲۰-۰۴-۳۰_۲۰-۰۳-۲۵

photo_۲۰۲۰-۰۴-۳۰_۲۰-۰۴-۵۵

نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما